SpardaX
کاربر فوقفعال
- ارسالها
- 105
- امتیاز
- 94
- نام مرکز سمپاد
- شهید بهشتی لاهیجان
پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا
دوست عزیز این حرف خیلی تهوع آوره که بگی اگه چیزی به نفع همه ی جامعه باشه پس درسته!کاری که به نتیجه درست ختم میشه(با توجه به منطق البته) ثابت شده که "لزوما" درست نیست.مثال بارزش فیلم Purge هست که توی اون میان تو یه دوازده ساعت در سال،هر گونه جرمی رو آزاد میزارن.مردم را میوفتن تو خیابون و از هرکی بدشون میاد می کشنش تا "روحشون از خشم پاک بشه."بعد از چند سال اجرای این طرح آمار جرم و جنایت تقریبا (بجز در اون روز خاص) در آمریکا صفر میشه.حالا تو تصور کن که هم کلاسی های مدرسه ات چون از تو بدشون میاد با قمه تیکه تیکه ات کنن آیا حاضری؟یا اینکه مثلا بیان و برای کوچک ترین جرم مثل رد شدن از چراغ قرمز هم حکم اعدام بزارن،مردم از ترسش شاید دیگه جرمی مرتکب نشن اما آیا کسی حقشه بخاطر رد شدن از چراغ قرمز اعدام بشه؟
اگه شما بری از منابع اسلامی در مورد این آیات تحقیق کنی،آسمون ریسمون بهم می بافن که سلاخی مخالفانت و سنگسار چقدر کار الهی و مقدسیه و وعده ی بهشت بهت می دن اگه این کارا رو بکنی.چیزی که باید بدونی اینه که جنایت در حق بشریت،نقض حقوق بشر،شکنجه و ... حتی اگه به بهترین و عالی ترین نتیجه هم ختم بشن،انجام دادنشون اشتباه و تهوع آور و لایق محاکمه شدنه.آماری که خود دولت منتشر کرده نشون میده قاچاق مواد مخدر ذره ای هم کاهش نداشته به دلیل اعدام گله گله ی قاچاق چیان.یا اعدام زندانی های سیاسی چه سودی برای "جامعه" داره؟همه سودش برای طبقه حاکمه.این حق یه زنه که با هر مردی که می خواد،البته اگه خود زن مایل به اینکار باشه،همبستر بشه(به کسی ربطی نداره که این کار اخلاقیه یا غیر اخلاقی چون تصمیمش با خود زنه،قبلا بحث کردیم که حقیقت مطلقی وجود نداره بنابراین ما حق قضاوت در امور شخصی افراد رو نداریم) مگر اینکه متاهل باشه که در اون صورت هم همبستر شدن با مردی بجز شوهرش،کار غیر اخلاقی و اشتباهیه ولی باز هم "جرم" نیست.اگه در مورد شکنجه های وحشتناکی که دستگاه تفتیش عقاید مسیحی انجام میداد بخونید،می بینید که سنگسار کاملا شبیه اوناست.همین شکنجه های دستگاه تفتیش عقاید مثال بارزیه برای اینکه کاری که به نتیجه درست ختم مشه لزوما درست نیست.
منطق به ما میگه اگر برای اثبات درستی حکمی،دلیلی در دست نباشه،اون حکم نادرسته.اما اگر برای اثبات درستی نقیض یک حکم دلیلی در دست نباشه به اون معنی نیست که حکم مورد نظر درسته!این یعنی مغلطه کردن به بدترین شکل ممکن.
مثل این میمونه که بگی چون دلیلی برای تایید وجود نداشتن اسب تکشاخ در دست نیست پس اسب تکشاخ وجود داره!
دوست عزیز این حرف خیلی تهوع آوره که بگی اگه چیزی به نفع همه ی جامعه باشه پس درسته!کاری که به نتیجه درست ختم میشه(با توجه به منطق البته) ثابت شده که "لزوما" درست نیست.مثال بارزش فیلم Purge هست که توی اون میان تو یه دوازده ساعت در سال،هر گونه جرمی رو آزاد میزارن.مردم را میوفتن تو خیابون و از هرکی بدشون میاد می کشنش تا "روحشون از خشم پاک بشه."بعد از چند سال اجرای این طرح آمار جرم و جنایت تقریبا (بجز در اون روز خاص) در آمریکا صفر میشه.حالا تو تصور کن که هم کلاسی های مدرسه ات چون از تو بدشون میاد با قمه تیکه تیکه ات کنن آیا حاضری؟یا اینکه مثلا بیان و برای کوچک ترین جرم مثل رد شدن از چراغ قرمز هم حکم اعدام بزارن،مردم از ترسش شاید دیگه جرمی مرتکب نشن اما آیا کسی حقشه بخاطر رد شدن از چراغ قرمز اعدام بشه؟
اگه شما بری از منابع اسلامی در مورد این آیات تحقیق کنی،آسمون ریسمون بهم می بافن که سلاخی مخالفانت و سنگسار چقدر کار الهی و مقدسیه و وعده ی بهشت بهت می دن اگه این کارا رو بکنی.چیزی که باید بدونی اینه که جنایت در حق بشریت،نقض حقوق بشر،شکنجه و ... حتی اگه به بهترین و عالی ترین نتیجه هم ختم بشن،انجام دادنشون اشتباه و تهوع آور و لایق محاکمه شدنه.آماری که خود دولت منتشر کرده نشون میده قاچاق مواد مخدر ذره ای هم کاهش نداشته به دلیل اعدام گله گله ی قاچاق چیان.یا اعدام زندانی های سیاسی چه سودی برای "جامعه" داره؟همه سودش برای طبقه حاکمه.این حق یه زنه که با هر مردی که می خواد،البته اگه خود زن مایل به اینکار باشه،همبستر بشه(به کسی ربطی نداره که این کار اخلاقیه یا غیر اخلاقی چون تصمیمش با خود زنه،قبلا بحث کردیم که حقیقت مطلقی وجود نداره بنابراین ما حق قضاوت در امور شخصی افراد رو نداریم) مگر اینکه متاهل باشه که در اون صورت هم همبستر شدن با مردی بجز شوهرش،کار غیر اخلاقی و اشتباهیه ولی باز هم "جرم" نیست.اگه در مورد شکنجه های وحشتناکی که دستگاه تفتیش عقاید مسیحی انجام میداد بخونید،می بینید که سنگسار کاملا شبیه اوناست.همین شکنجه های دستگاه تفتیش عقاید مثال بارزیه برای اینکه کاری که به نتیجه درست ختم مشه لزوما درست نیست.
منطق به ما میگه اگر برای اثبات درستی حکمی،دلیلی در دست نباشه،اون حکم نادرسته.اما اگر برای اثبات درستی نقیض یک حکم دلیلی در دست نباشه به اون معنی نیست که حکم مورد نظر درسته!این یعنی مغلطه کردن به بدترین شکل ممکن.
مثل این میمونه که بگی چون دلیلی برای تایید وجود نداشتن اسب تکشاخ در دست نیست پس اسب تکشاخ وجود داره!