پاسخ : اثبات یا نقیض وجود خدا
ب عبارتی میشه گفت ذهن انسان"محتاجه"ک همه چیز رو با علت و معلول و بسیار منظم ببینه.محتاجه..
ب عبارتی میشه گفت ذهن انسان"محتاجه"ک همه چیز رو با علت و معلول و بسیار منظم ببینه.محتاجه..
عقل ...... و ...... دل ......
هر دو به کمک يکديگر مي توانند خدا را درک کنند ..... يا وجود خدا را بفهمند .....
هر کدام جدا جدا ، عليل و ناتوانند .....
اگر عقل تنها را به کار گيريم ..... تاري بر گرد خود خواهد تنيد که جز خود ، هيچ نخواهد ديد .....
و اگر به دل ، دل خوش کنيم ، باز هم بيراهه مي رود و گمان دارد راه را پيموده .....
این شک کردن یا نپذیرفتن نیست . بلکه پذیرفتن "آگاهانه" س. هرکسی حق داره این سوالاتو برای خودش مطرح کنه.درواقع مسلمونی که نتونه اساسی ترین مساله ی دینش رو -وجود خدا رو-به درستی درک کنه باید بره یه تجدید نظری توی نحوه ی تفکر و زندگیش بکنه !به نقل از سین سا :من نمیدونم که ایا در ایدان ابراهیمی شک کردن به وجود خدا و زندگی بعد از مرگ جایز است یا نه ؟؟
به نقل از انیـــس :این شک کردن یا نپذیرفتن نیست . بلکه پذیرفتن "آگاهانه" س. هرکسی حق داره این سوالاتو برای خودش مطرح کنه.درواقع مسلمونی که نتونه اساسی ترین مساله ی دینش رو -وجود خدا رو-به درستی درک کنه باید بره یه تجدید نظری توی نحوه ی تفکر و زندگیش بکنه !
من یه مدت دقیقا همین مشکلات رو داشتم.و فقط و فقط دنبال اثبات عقلی بودم.به چندتا مطلب رسیدم.
البته اینم بگم که گاهی اوقات ذهن ما مقاومت می کنه.یعنی مطلبی وجود داره که می تونه مساله ی ذهنیمون رو برطرف کنه ولی ذهن اون مطلب رو نمی پذیره.بستگی به شخصش داره.
1-قرآن . اصلی ترین اثبات عینی که من برای درک وجود خدا دیدم . ببینید قران کتابیه که قرن هاست وجود داره با این حال انسان های تمام دوران ها چه مسلمون و چه غیر مسلمون به بی نظیری این کتاب اعتراف کردن.و انسان هایی که ما الان خیلی بهشون احترام میزاریم به قران ارادت خاصی داشتند مثل حافظ ، سعدی ، مولوی ... این آدما توی قرن های متفاوتی زندگی کردن ولی همشون به یه چیز کلی مشترک رسیدن . عشق به خداوند و عرفان.چطور ممکنه چنین کتابی قرن ها پیش توسط یه آدم نوشته بشه ؟ خب می گیم گه اون آدم دانای کل بوده و شاید هم خدا بوده .آیا از یک دانای کل و یا خدا انتظار میره که اینقدر درباره ی وجود ِ دیگری حرف بزنه -خدا- و بگه که قدرتش در مقابل خدا هیچی نیس؟
آدمای مختلفی -پیامبرا- در طول قرن های مختلف اومدن و همشون فقط و فقط یه چیز واحد رو میگن.چطور ممکنه ؟؟؟ تا حالا مطلبی بوده که در طول تاریخ در زمان های مختلف ، در نقاط مختلف دنیا توی زمانی که امکانات ارتباطی تقریبا صفر بوده مثل خداپرستی تبلیغ شه؟
آدمای مختلفی -پیامبرا- در طول قرن های مختلف اومدن و همشون فقط و فقط یه چیز واحد رو میگن.چطور ممکنه ؟؟؟ تا حالا مطلبی بوده که در طول تاریخ در زمان های مختلف ، در نقاط مختلف دنیا توی زمانی که امکانات ارتباطی تقریبا صفر بوده مثل خداپرستی تبلیغ شه؟
و انسان هایی که ما الان خیلی بهشون احترام میزاریم به قران ارادت خاصی داشتند مثل حافظ ، سعدی ، مولوی ...
چطور ممکنه چنین کتابی قرن ها پیش توسط یه آدم نوشته بشه ؟ خب می گیم گه اون آدم دانای کل بوده و شاید هم خدا بوده .آیا از یک دانای کل و یا خدا انتظار میره که اینقدر درباره ی وجود ِ دیگری حرف بزنه -خدا- و بگه که قدرتش در مقابل خدا هیچی نیس؟
بالاخره تصمیم بگیرید چه برهانی می خواید استفاده کنید؟ نظم ؟ علیت ؟ چی ؟ از دو نظریه ی غیر قابل قبول از هر کدومش یه ذرشو ؟2-نظم عالم.جهان نظم مشخصی داره . و نظم هم تعریف خاص خودشو ! به نظر من نظم چیزیه که با ذهن آدم تعریف میشه . و از کجا معلوم که بی نظمی نظم نباشه ؟ هرچیزی توی دنیا علتی داره . علت بعضی مسائلو ما می تونیم متوجه بشیم و بعضیاشون رو هم نه
ثلا همین تولد یه نوزاد و مرگش بعد از چند روز . خب چه دلیلی می تونه داشته باشه این کار ؟
اید ببینیم که زندگی ِ دو سه روزه ی این نوزاد چه تاثیری بر جهان داشته و بعد دلیل تولدشو متوجه میشیم .
باید ببینیم که زندگی ِ دو سه روزه ی این نوزاد چه تاثیری بر جهان داشته و بعد دلیل تولدشو متوجه میشیم .
یه قانون فیزیکی هست به اسم "اثر بال پروانه" . این قانون می گه که یک بال زدن پروانه در یک سر جهان می تونه اون سر جهان طوفان به پا کنه! دلیلش هم ارتعاشات مولکول های هوا و انتشار این ارتعاش و گسترششه . همین قانون میگه که وقتی شما توی خونه ساکت یه گوشه نشستید باز هم عمل شما روی جهان اثر می زاره . هرکاری که می کنید-هرکاری- روی کل جهان اثر می زاره .
احتمالا کتاب راز رو خونده باشید. قانون راز هم مینو می گه : حتا فکر های ما روی جهان اثر دارند . هزاران قانون کشف نشده هست درباره ی عالمی که ما ازش هنوز خبر نداریم ! و اگه به درکی از اون عالم -یا قانون- برسیم می تونیم متوجه شیم که چقدر هر چیزی توی این دنیا اثر گذاره.
یه استادی داشتیم می گفت حضرت علی اصغر برای این توی نوزادی شهید شد چون عالم تحمل عظمت وجودش رو نداشت .این اشاره به همون عالمی داره که ما هنوز به درکی ازش-یا درک کاملی ازش- نرسیدیم .
حالا بر گردیم به نوزاده . اگه چیزایی که گفتم رو قبول کنیم پس به این نتیجه می رسیم که تولد نوزاد حتما اثری داشته . و بعد از اون دو حالت وجود داره :1-دلیل تولد نوزاد رو با شواهدی که پیدا می کنیم می تونیم اثبات کنیم
2- هنوز ابزارات و اطلاعات در دسترس انسان اونقدر پیشرفته نیست که شواهد رو جمع آوری کنه
مثلا یه مثال فرضی میزنم از دلیل زندگی چند روزه یه نوزاد براساس مورد اول ... مثلا ممکنه تولد این نوزاد برای اثرگذاری روی والدینش باشه و روی زندگی اونا اثر بزاره .
-میگیم که خدارو با احساسمون شناختیم . احساس ... احساس چیه اصلا ؟ منشا احساسات چین ؟ از کجا معلموم که احساسات درکی از دنیای ناشناخته نباشند ؟
من فقط یه سوال دارم :
اونایی که میگن جهان نامنظمه !!!! چرا ؟؟؟
ابن پست رو تو انجمن اعتقادی فرستاده بودم اما دیدم اینجا هم نیاز هست اول خواستم لینک بدم اما دیدم حیف هست چون احتمالا خیلیا نمیرن دنبال لینک!حال اگه خلاف قوانین سایت بود مدیر بهم بگه که ویرایش کنم یا خودش زحمتشو بکشه!نظم تو این دنیا کاملا دیده میشه
اگه جهان منظم نبود سیاره ها چطور این قدر منظم با یه مدار مشخص حرکت می کنند
اتم ها هر جسم چطور اینقدر منظم کنار هم قرارگرفتن !!!
این که بگیم آدم ها و اجسام می تونن هر جا باشن ربط به نظم جهان هستی نداره ربط به اختیار انسان تو جابه جایی خودش و اجسام داره !!
البته این اختیار هم خودش یه نظمه !!!
دیوید هیوم در کتاب دیالوگ درباره دین طبیعی میگوید که تشخیص نظم جهان برای ما غیر ممکن هست زیرا آیا یک کشاورز که برای اولین بار برای او منظومه انهاید خوانده شده و هیچ کتاب شعر و افسانهای را قبلا نخوانده هست میتواند اشتباهات ادبی را تشخیص دهد؟؟
هیوم میگوید که این تمثیل بسیار سست و ضعیف است؛ و تمثیل تجربی، تنها میان دو پدیدهٔ تجربی اعتبار دارد، نه میان یک پدیدهٔ تجربی و یک پدیدهٔ غیر تجربی؛ ما با تجربه آموختهایم که مصنوعات انسان نتیجهٔ طرح و تدبیرند، اما چنین تجربهای از مجموعههای طبیعی نداریم.
A very small part of this great system, during a very short time, is very imperfectly discovered to us; and do we thence pronounce decisively concerning the origin of the whole
—David Hume, Dialogues 2
به نقل از Dr.Eniac :ببين منم خدا رو قبول نداشتم
ولي رفتم انفجار بيگ بنگو مطالعه كردم ( نتايج آزمايش آخري رو )
اون آزمايش ثابت كرد همه جهان از جسمي به جرم بي نهايت و حجم 0 تشكيل شده
اين ماده وجود خارجي نداره پس يه ماده فراطبيعيه
احتمالا اين ماده خدا بوده
همين بود كه منو به اين نتيجه رسوند خدا درون هر جسمي هست........
به نقل از احـــــــمد :دلایل من برای ناکارآمد بودن علم در این زمینه:
1- شما میتونی به یک انسان قرون وسطایی و با ابزار قرون وسطایی وجود اتم و ذرات زیراتمی رو ثابت کنی؟
2- چقد مثال در تاریخ علم داریم که زمان خودشون همه دانشمندا بهش یقین داشتن ولی الان رد شدن؟(حضور ذهن ندارم متاسفانه)
پس این که بگیم فلان چیز،چون امروز با عقل امروز ما و با علم امروز ما قابل اثبات نیس پس وجود نداره،اشتباهه(مورد 1)
و اینکه بگیم اکثریت علما(و تازه ن همه) با وجود یک چیز موافقن پس درسته هم،اشتباهه(مورد 2)
نتیجه====> تایید یا رد یک موضوع توسط حتی همه دانشمندان هم دلیل بر درست یا نادرست بودنش نیس.
در واقع خوده عقل حکم میکنه که نمیشه ب عقل اعتماد کرد :)
اول باید تعریفمون رو از علم مشخص کنیم:به نقل از clever child :اول تعریفتون از علم رو مشخص کنید . خیلیها به علم تجربی میگن علم و هر وقت کلمه علم رو به کار میبرن منظورشون همون علم تجربیه. در حالی که ما علوم غیر تجربی هم داریم .
در حالت کلی باید بگم به نظرم نگاه به مسئله خدا و یا کلا مابعدالطبیعه یا متافیزیک بهتره از دیدگاه فلسفه باشه تا علوم تجربی. چون علوم تجربی واقعا چیز زیادی تو این زمینه ندارن که بگن .
.
پ.ن : لطفا بدونید رد وجود خدا یعنی چی . اگر میاید اثبات کنید که خدا وجود نداره سعی نکنید یه سری جمله بنویسید بعد تهش بپرسید حالا به نظر شما خدا میتونه وجود داشته باشه ؟!
یه سری فرضیات بذارید اول و مشخص کنید اینها فرضیاتتون هستن و بعد از با استفاده از فرضیات و استنتاج اثبات کنید که خدا وجود نداره .
انسان ها محلول های ضدعفونی کننده ، محصولات ضدباکتری و ... می ساختن تا همه جا رو از شر این میکروسکوپی های مزاحم پاک کنن . چون علم نشون داده بود می تونن بیماریزا بشن . ولی بعد از مدتـ ـی متوجه شدن کـ ـه هنوز یک خونه ی جنگلی که ساکنانش حتی با پای برهنه رفت و آمد می کردن ، انسان های قوی تری پرورش میده ، تا یه اتاق ِ استریل و بی باکتری . فهمیدن که کشته شدن تمام باکتری ها خطرناکه . چون بعضی مفید بودن .به نقل از Agent 47 :خب اون وقت علم به چه درد میخوره؟ شما مریض شدی نرو دکتر دیگه. چون هیچ چیز نه درسته و نه غلط. و هیچ دلیل وجود نداره که این دارو و این دکتر میتونه شما رو خوب کنه و یا نکنه.
به نقل از Fireball.II :یه قولی بود میگفتن علمی که نشه بهش شک کرد علم نیست.آره خب.قطعا علم ما کامل نیست.ولی هر روز داره از دیروز بیشتر میشه علممون.اما مساله اینه که چه آلترناتیو دیگه ای هست برای شناختن جهان اطرافمون؟(آیا موجوداتی خارج سیاره ما هستند؟ آیا جهان های موازی وجود دارند؟ آیا موجوداتی برتر از ما انسان ها-خدا،فرشتگان و اجنه - واقعا وجود دارن یا صرفا در حد داستانای داخل کتاب های مقدس هستند؟)ببینید من واقعا علم امروز رو مطمئن تر و قابل تکیه تر از سخنان یه مرد تو خاورمیانه 1400 سال پیش میبینم.
و خوب میدونیم که نداسته هامون خیییلییی بیشتر از دانسته هامونونه،خیلی سوالای بی جوابی داریم و قص علی الهذا. ولی دلیلی نمیشه که بگیم اوکی،پس علمو بنداریم دور.چون علم ادعای واهی نمیکنه که من جواب همه سوالاتتون رو دارم.