من که تاپیک رو دنبال میکردم، ندیدم هیچ کس بگه "خدا وجود داره چون قرآن این رو گفته". ولی خب، اگر هم کسی گفته باشه، من متوجهِ ربطِ حرفایی که زدی و این ادعا نشدم.
وجودِ خدا یه مسئلهی فلسفی/علمی/الهی/عرفانی/... محسوب میشه. ولی این چیزی که میگی، به نظرم ربطی به مفهومِ «خدا» نداره و بیشتر یه مسئلهی جامعهشناسی هستش و مثلاً میتونی برای دفاع از سکولاریسم و اینا ازش استفاده کنی. در واقع منظورم این هست که یه ایرادِ عقلانی تو قرآن، باعث نمیشه کلِ ادعاهای دیگهای که کرده باطل بشه! مثلِ این هست که بگیم چون قرآن گفته باید کافرا رو گردن زد و این اشتباهه، پس اونجایی که قرآن گفته "گیاهانِ سبز" هم اشتباه کرده و گیاهان سبز نیستند.
[موافقم که نباید بگیم "خدا وجود داره چون قرآن گفته" و این ادعا هیچ اعتباری نداره، ولی خب نه به خاطرِ اینکه "قرآن مطالبِ غیرمنطقی هم داره". بلکه به این خاطر که کلاً این نوع از استدلال معتبر نیست! حالا چه قرآن باشه، چه یه نقل قول از استیون هاوکینگ!]
البته موضوعِ چالشبرانگیزی مثلِ "عدم وجودِ خدا"، حتی بینِ خیلی از آتئیستهای سرسخت هم یه باورِ «شکناپذیر» و قطعی نیست و هنوز جای بحث داره! یعنی اینطوری نیست که بشینیم چند تا فکتِ علمی و موضوعِ فلسفی رو بچینیم کنارِ همدیگه و نتیجه بگیریم خدایی وجود نداره و زارت کلِ قضیه رو جمع کنیم
- بیا دربارهی رشد جنین این
ویدئو رو ببین تا یه "کلیپvsکلیپ" برگزار بشه اینجا
- دومین لینکت مشکل داره و آرشیوِ یه سایت رو باز میکنه. خودِ مطلبی که مدّ نظرت هست رو بده. اگر هم منظورت
این هستش، خب من مطلقاً هیچ ارتباطی بینِ این آیهها و لایههای اتمسفر نمیبینم و خودت باید توضیحش بدی.
فرض و نتیجهای که گرفتی، کوچکترین شباهتی به استدلال نداشت و هیچ چیزی رو با این حرفا اثبات نکردی. اصلاً یه سوال، این فرضها دقیقاً چه ربطی به وجودِ خدا دارن؟ حتی اگر خیلی با انعطاف و تعارف بخوایم این چیزایی که گفتی رو «علمی و درست» هم فرض کنیم، باز هم نهایتاً میشه گفت دمِ قرآن گرم که چقدر پیشبینیهای دقیقی کرده! تو چطور میتونی با چند تا صحبتِ به ظاهر علمی(!) و خیلی خیلی مبهم و گُنگ(که خیلیها ادعا دارن قرآن اینا رو همینجوری "پَرونده" و مسلمانها اصرار دارن با روشای عجیب و غریب ربطش بدن به علم) بیای وجودِ خدا رو اثبات کنی؟ این استدلالِ من رو نگاه کن:
فرض 1: در زمانِ وایکینگها، هنوز حتی فیزیکِ کلاسیک هم ظاهر نشده بود و انسانها با مفاهیمی مثلِ قانون جهانی گرانش نیوتون و غیره آشنا نبودن. این رو میشه از منابع مختلف علمی متوجه شد.
فرض 2: وایکنیگها اعتقاد داشتند که شمشیر و تبرهای جنگجوهاشون از زمین به دست اومده و مقدسه و به همین خاطر وقتی ولش میکنن به زمین برمیگرده. حتی موقعِ مرگ هم این سلاحها رو همراه با جنگجوها میذاشتن.
نتیجه: شت، وایکینگها هزاران سال قبل به قانون جهانی گرانش نیوتون اشاره کرده بودن! پس وایکینگها خدا بودند! وایکنیگُ اَکبر، سُبحانَ الوایکینگ، الوایکینگُ واحدٌ!
من از فرض درست و اصل و تحریف نشده بودن تاریخِ وایکینگها به حکم خدا بودنِ وایکینگها رسیدم. من خدا بودنِ وایکینگها رو اثبات کردم.
+ کلاً این که قرآن بیاد به چند تا نکتهی علمی اشاره کنه هیچ ارتباطی به وجودِ خدا نداره و با هیچ منطقی «اثبات» محسوب نمیشه به نظرم.