- شروع کننده موضوع
- #61
Pegi
کاربر فوقحرفهای
- ارسالها
- 998
- امتیاز
- 1,252
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- اصفهان
پاسخ : پارسی را پاس بداریم
نگارخانه [1] به جای گالری
خُردنگاره [2] به جای مینیاتور
نگاشتار [3] به جای گرافیک
تکچهره [4] به جای پُرتره
چَسبانه [5] به جای کُلاژ
يادداشت
[1] جایگاه نمایش آثار هنری مانند نقاشی، خوشنویسی، شوخنگاره (= مینیاتور) و عکاسی. (نگار بهمعنای نقش و تصویر است.)
[2] گونهای نقاشیِ رایج در کشورهای خاوری بهویژه ایران که بیشتر در مصورسازیِ کتابهای ادبی کاربرد دارد و در آن، چهرهها و تصویرها خرد و ظریف کشیده میشوند. فرهنگستان بهجای مینیاتور در حالت مصدری، واژة «نگارگری» (=کشیدن مینیاتور) و در برابر «مینیاتوریست»، واژة «نگارگر» را برگزیده است. شگفتا که شرکت سایپا، بر خودروی نوساختة یکسره ایرانیِ خود، با افتخار نامِ سراسر بیگانة مینیاتور را نهاده است!
[3] نگاشتار، از نگاشت (بن گذشتة نگاشتن= نقشکردن) + ار (پسوند کنشپذیری) ساخته شده و هنر ترسیم نقش است برای اعلانهای تبلیغی، نشانها و روی جلد کتابها. واژة »نگاشتارگر» برگزیدة فرهنگستان بهجای «گرافیست» است.
[4] بازنماییِ چهره یا نیمتنه یا شکل کامل کسی بهتنهایی.
[5] اثری هنری که با چسباندن تکّههای گوناگون بهجای شکلهایی که باید طراحی یا نقاشی شوند، پدید میآید. فرهنگستان برای کلاژ در معنای مصدری (= ساختِ کلاژ)، واژة «چسبانهکاری» را برگزیده است.
نگارخانه [1] به جای گالری
خُردنگاره [2] به جای مینیاتور
نگاشتار [3] به جای گرافیک
تکچهره [4] به جای پُرتره
چَسبانه [5] به جای کُلاژ
يادداشت
[1] جایگاه نمایش آثار هنری مانند نقاشی، خوشنویسی، شوخنگاره (= مینیاتور) و عکاسی. (نگار بهمعنای نقش و تصویر است.)
[2] گونهای نقاشیِ رایج در کشورهای خاوری بهویژه ایران که بیشتر در مصورسازیِ کتابهای ادبی کاربرد دارد و در آن، چهرهها و تصویرها خرد و ظریف کشیده میشوند. فرهنگستان بهجای مینیاتور در حالت مصدری، واژة «نگارگری» (=کشیدن مینیاتور) و در برابر «مینیاتوریست»، واژة «نگارگر» را برگزیده است. شگفتا که شرکت سایپا، بر خودروی نوساختة یکسره ایرانیِ خود، با افتخار نامِ سراسر بیگانة مینیاتور را نهاده است!
[3] نگاشتار، از نگاشت (بن گذشتة نگاشتن= نقشکردن) + ار (پسوند کنشپذیری) ساخته شده و هنر ترسیم نقش است برای اعلانهای تبلیغی، نشانها و روی جلد کتابها. واژة »نگاشتارگر» برگزیدة فرهنگستان بهجای «گرافیست» است.
[4] بازنماییِ چهره یا نیمتنه یا شکل کامل کسی بهتنهایی.
[5] اثری هنری که با چسباندن تکّههای گوناگون بهجای شکلهایی که باید طراحی یا نقاشی شوند، پدید میآید. فرهنگستان برای کلاژ در معنای مصدری (= ساختِ کلاژ)، واژة «چسبانهکاری» را برگزیده است.