معرفی رشته های دانشگاهی

  • شروع کننده موضوع MAAAN
  • تاریخ شروع

anabena

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
211
امتیاز
89
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین2
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
نامعلوم!
پاسخ : بیوتکنولوژی

تازگیا همه رشته ها گرایش بیوتکنولوژی رودارن!
مثلا من شنیدم پزشکی و وکشاورزی هم دارن گرایششو!
 

علی دلاور

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
558
امتیاز
1,114
نام مرکز سمپاد
علامه حلی اراک
شهر
اراک
مدال المپیاد
المپیاد زیست
دانشگاه
علوم پزشکی ایران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : دارو سازی

من بابام داروسازی خونده و تو دانشگاهم درس میده و دارو خونه هم داره کار دولتی هم میکنه ولی د رامدش خیلی نیست شاید نصف یا یک سوم پزکای جراح اما اگه تو دارو خونه شانس بیاری خیلی پولش زیاده ولی خب داروخونه خوب خیلی خیلی کمه مثلا بعضی ها شون روزی 30- 40 تومن هم می فروشن ولی بازم میگم اینا شرایط خواصه والا در حالت عادی درامدش معموله
 

nastaran1r

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
484
امتیاز
655
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
East Azerbaidjan
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
مهندسی برق
اطلاعات در مورد مهندسی نساجی

مهندسی نساجی چیه؟
سلام دوستان من تقریبا در مورد خیلی از رشته ها یه چیزایی دونستم ولی یه سوالی در مورد رشته نساجی دارم. یه دانشجوی نساجی تو ارشد توچه رشته هایی میتونه شرکت کنه؟ و این که چه جور رشته ایه ؟ اصلامیتونه مهندسی شیمی بخونه تو ارشد یا نه؟اگه اطلاعی دارین لطفا بگین.
 

rainman

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
351
امتیاز
1,378
نام مرکز سمپاد
شهيد بهشتي
شهر
نيشابور
پاسخ : دارو سازی

دوستان من پدرم داروساز هستن چند ساليم هست كه مي رم داروخانه تقريبا وارد به كارا شدم(تعريف از خود نباشه :))
داروسازي رشته اي همه فن حريفيه هم كاسبي هم دكتر هم علم و فن بيان و به قول خودمون EQ مي خواد هم علم فراوون.
بازار كارشم تا پروانه تاسيس داروخونه نگيري زياد جالب نيست.ولي از اون به بعد خوبه...........
ولي چيزي كه من پيشنهاد مي كنم اينه كه بري داروسازي بعد تخصص ميكروب شناسي(يا گرايشاي ديگه)بگيري اون موقع مي توني داروخونه بزني مسئول فني(يه داروساز ديگه)بزاري جاي خودت تو دانشگاهم تدريس كني.......
 

parisa rajabi

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
8
امتیاز
7
نام مرکز سمپاد
دانشگاه صنعتی اصفهان
شهر
اصفهان
رشته دانشگاه
مهندسی برق کنترل
پاسخ : مهندسی برق گرایش کنترل

سلام.
رشته برق گرایش کنترل مهمترین شاخه برقه که بقیه شاخه ها به اون مرتبطه.کاری که برا رشتمون میتونیم بکنیم اینه که پایه الکترونیکمونو قوی کنیم.
 

LOLLIPOP

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,186
امتیاز
11,408
نام مرکز سمپاد
فـرزانگان یک
شهر
تبـریـز
دانشگاه
پلی‌تکنیک
رشته دانشگاه
مهندسی پلیمر/رنگ
توضیحات رشته و دانشگاه شما

سلام.
اگه می‌شه هر کس راجع به رشته‌ی تحصیلی و دانشگاه‌ش توضیحاتی رو که فک می‌کنه مفید هست در اختیار بقیه بذاره. مثلاً عیب‌ها و حسن‌هاش؛ آینده‌ی شغلی‌ش؛ واحدهای درسی؛ این که با چه علاقه‌مندی‌هایی می‌شه رفت سراغ این رشته و...

×با توجه به این که این تاپیک واسه سوالات نودودویی‌ها به پایین (!) هس؛ لطفاً سوالات‌تونُ همونجا مطرح کنید تا این تاپیک صرفاً مربوط به توضیحات رشته‌ها و دانشگاه‌ها باشه. :‌دی
×پست‌های نامربوط و سوال‌ها بدون اخطار پاک می‌شن.
×تاپیک مشابهی بود قبلاً که اصلاً استقبال نشده بود؛ ایرادهایی که داشت این بار در نظر گرفته شد.

باشد که مورد استقبال قرار گیرد؛ خیلی مچکرم. :‌دی
 

X R@y

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
968
امتیاز
1,406
نام مرکز سمپاد
مجتمع علامه طباطبایی
شهر
بناب
سال فارغ التحصیلی
91
مدال المپیاد
المپیادهای ریاضی و کامپیوتر سال اول + زیست سال سوم (همه مرحله اول)
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : توضیحات رشته و دانشگاه شما

مسعود :D پزشکی تبریز ورودی 91.

پزشکی رشته ایه که باید روجیه رودررو شدن با هر چیز مرتبط با خون و مریضی و جسد و تصادفی و .. رو داشته باشی.. البته اگه نداشته باشی هم رفته رفته عادی میشه ولی هیچوقت با علاقه صفر به این رشته نیاید.

حسن هاش: درآمد بالا - انتخاب های بیشتر در انتخاب رشته تخصص - جذاب بودن رشته - به درد بخور و عملی بودن رشته - منزلت اجتماعی خوب - دکتری - دوسال آخر تحصیل هم در عمومی هم مهر داری هم نسخه مینویسی و هم حقوق میگیری در عمومی

عیب ها: طولانی بودن - سخت بودن دروس (میشه کنار اومد) - طرحی که باید بعد گذروندن دوره ی عمومی بگذرونید تا بتونید تخصص بدید (مگر اینکه شاگرد اول باشید یا متعهل! باشید :D که اونموقع مستقیم میتونید تخصص بدید)

در مورد ادامه تحصیل هم زیاد نگران نباشید! اونایی که سال اول تخصص میدن راحتتر قبول میشن! (از 5000 نفر کنکور دهنده تخصص! 3000 نفر قبولن که تا رتبه 200 اینا هم تا جایی که من میدونم میتونن برن رشته های خوب مثل چشم اینا و بعد اونهم جراحی عمومی و ارتوپدی و .... در اولویت های بعدی با رتبه های حول و حوش 500 میشه قبول شد که کار سختی نیست واسه سال اول ها چون همه چی یادشونه)

طولانی شد ولی حالا این خلاصش بود. اگه کسی اطلاعات بیشتر خواست بگه تا بگم.
 

saeide

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
572
امتیاز
2,074
نام مرکز سمپاد
فرزانگان کرج (گویا 3)
شهر
کرج
دانشگاه
تهران-شهید بهشتی
رشته دانشگاه
فیزیک-کارشناسی ارشد گرانش
پاسخ : توضیحات رشته و دانشگاه شما

سلام!
سعیده ورودی 90 فیزیک دانشگاه تهران :D
من قبلا رشته فیزیک رو در "آشنایی با رشته های علوم پایه" معرفی کردم!پس دلیلی برای افزایش انتروپی جهان نمیبینم!برید اونجا راجع به فیزیک بخونید!
اما در مورد دانشگاه ها!
فضای عمومی:
دانشکده فیزیک دانشگاه تهران کلا جای عجیب غریبیه!
مکانش در انتهای خیابان کارگر شمالیه!یک دانشکده تک و تنهاست! با فنی 11 کوچه فاصله داره و فقط خودشه. (فک کنم فضاش از مدرسه ما کوچیکتره!!).زیر نظر پردیس علوم دانشگاه تهران اداره میشه.و به خاطر دور بودنش از فضای دانشگاه تهران خیلی جو دانشگاه تهران نداره!
همه تیپ آدمی هم توش هست!...تقریبا سمپادی هاش خیلی کمن!...نتیجه اینکه سمپادی بازی دربیاری یه چیزی میشنوی :D
کما اینکه ما دو ساله اونجا از نظر بچه ها یه موجود جلف دیوونه ی مغروریم :))... پس اصلا توقع نداشته باشید اگه اومدید اونجا و یه ایده عجیب غریب دادید واسه شیطنت جز عده ی اندکی،بقیه حتی محلتون بذارن!
تشکل های دانشکده فعالن!انجمن علمی،شورای صنفی ،"بسیج همیشه در صحنه" و به تازگی انجمن اسلامی هم گویا از تعلیق درومده!
جوش هم خیلی حراستی نیست!حالا بعد اومدن 91 ایا حراست سعی کرد یه حرکتی بزنه،ولی دیگه فکر نمیکنم ببرای سال تحصیلی جدید اوضاع اینجوری پیش بره!

فضای علمی :
اونجا آدما دو دسته اند.
یا با علاقه فیزیک میخونن و درساشون رو خوب پاس میکنن!یا خیلی سربه هوان و هر ترم با مشروطی دست و پنجه نرم میکنن!
استاد هاش هم دو دسته اند!
یا تنبلن و حال درس دادن ندارن ! یا بیش فعالن و خلاصه طول ترم دهن دانشجو رو با خمیردندون کرست اصل مسواک میکنن :D
تجربه نشون داده ورودی های زوج گیر اساتید تنبل میفتن!ورودی های فرد گیر اساتید زرنگ!! :|

آدمای دوره کارشناسی اونجا خیلی دنبال کار علمی نیستن!به جز عده ی اندکی! و این بخشش واقعا ناراحت کننده س :(
برنامه های علمی ای مثل روز جهانی علم و روز فیزیکی و آشنایی با فیزیک (برای دبیرستانی ها) رو هم هر سال بچه ها برگزار میکنن اونجا!

بیشتر اساتید اونجا کار آزمایشگاهی انجام میدن(تجربی کارن به اصطلاح)؛از این رو آزمایشگاه های تحقیقاتی خوبی داره اونجا! (شریف این جوری نیست،اساتیدش بیشتر تئوری کار میکنن)
استادا اکثرا جوونن،و حوصله ی کار علمی کردن دارن!

اما اگه میخواید فیزیک بخونید :
دانشگاه تهران نه تنها بد نیست که عالیه!
اما اگه نمیخواید فیزیک بخونید و فقط میخواید تو دانشگاه تهران باشید؛لطفا دانشکده فیزیک نیاید

فیزیک خوندن،علاقه ،انگیزه و پشت کار میخواد... اینو فراموش نکنید!
دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه!سوالی بود بپرسید جواب میدم :)

بعدا نوشته :
+جو ارتباط سال بالایی ها با سال پایینی ها خیلی خوبه! ولی به قول دکتر میری که یه بار طی یک نصیحت پدرانه گفتن : سال بالایی مثل غذای مسموم میمونه،که اگر بخوریدش در بهترین حالت بلایی سرتون نمیاد
:D
سال بالایی ها خیلی راحت تجربیاتشون رو در اختیار سال پایینی ها میذارن،منتها چون یا همش افتادن و مشروط شدن اطلاعات غلط میدن :D که اگه به دامشون بیفتید مثل همونا میشید!!
یا خیلی درس خونن و اطلاعات سنگین میدن بهتون که بازم خیلی خوب نیست :D
کلا آدم معتدل کم بینشون پیدا میشه،اگه اومدید اونجا به من یه پیغام بدید بهتون معتدل هاشون که ارتباط باهاشون بهتون آسیب نمیزنه رو معرفی میکنم (;
 

ali jahangiri

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,090
امتیاز
8,421
نام مرکز سمپاد
شهید قدوسی
شهر
قم
مدال المپیاد
طلای المپیاد دانشجویی -مکانیک
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : توضیحات رشته و دانشگاه شما

سلام !

به به !

دانشجوهای عزیز

آقا مهندسا

خانوم دکترا

وکیل ـا

انصافا عجب دورانی بود :D

خوش گذشت بتون ؟

دبیرستان خوب بود ؟

کنکور هم که اومد و رفت !

خداییش خیلی سریع گذشت . نه ؟!

خب !

گفتم یه تاپیکی بزنم تا دانشجوها برای بچه های ورودی 92 ، یه ذره هم در مورد رشته ـمون بگیم

هم جوّ و فضای دانشگاه ـو یه ذره بگیم :D

+

اول یه ذره در مورد رشته ی برق توضیحات سطحی و به درد نخوری بدم

رشته ای که از لحاظ شغلی واقعا رشته ی خوبی ـه

تعداد مشاغلی که برای برق هست ، برای کمتر رشته ای پیدا میشه

علت ـش هم واضحه

همه جا برق هست :D

تو صنعت ، مسکن ، ارتباطات ، تکنولوژی ، ...

گرایش های مهم برق هم اینان : قدرت ، کنترل ، مخابرات ، الکترونیک ، مهندسی پزشکی

دروس دوره کارشناسی ـه این رشته ، دروسی هستن که خیلی تئوری به نظر میرسن

خیلی انتزاعی و غیرملموس

یعنی با درسایی سرو و کار دارن که نمیشه با دست لمسشون کرد

مثلا مسائلی رو بررسی میکنن مثل تحلیل مدار ، که شامل ـه محاسبات ـه مختلف ـه

و اگر بپرسن این که داری حل میکنی ، وجود خارجی داره یا نه ، شاید جوابش منفی باشه

اما در نقطه ی مقابل ، رشته ی مکانیک و عمران رشته هایی هستن که دروسی که میخونی رو لمس میکنی

مثلا میان یه قطعه رو ببرسی میکنن . نیروهاش رو و ...

خب کاملا ملموسه که دارن چیکار میکنن . میتونه حس کنه اون مسئله رو . تصور کنه .

اما نمیشه گفت این ویژگی رشته ی برق ، یعنی انتزاعی بودنش ، اون رو خشک کرده

با وجود این تئوری گونه بودنش ، آزمایشگاه های خیلی جالبی هم داره که خیلی به این رشته جون داده

اگر کسی علاقه ی به کار های عملی ـی مثل رباتیک ، الکترونیک ، و کلا کار بامدار به صورت عملی داشته باشه

میتونه توی این رشته موفق باشه

در واقع ، انتزاعی بودن ـه برق ، توی دروسی ـه که میخونن . نه توی کار ـه آینده ـشون

هر کدوم از گرایش ها هم ، ویژگی های خاص خودشون رو داره

مثلا مخابرات !

سرشار از کدزنی و تئوری و الکترومغناطیس و این جور چیزایی که رنگ و بوی انتزاعی داره

یا مثلا قدرت !

ملموس ترین و شیرین ترین گرایش ـه برق از لحاظ کارهای عملی

استادی داشتیم توی درس اصول مهندسی برق ، میگفت

همونطور که اکثر رتبه های برتر الکی الکی میان برق ، همون طور هم برترین های برق ، الکی الکی میان مخابرات :D

این رو هم میگفت که شیرین ترین گرایش ، همون قدرت ـه

در واقع قدرتی ها ، زیاد تو کاغذ نیستن . خیلی دروس عملی و ملموسی دارن .

در کل رشته ای ـه پر تنوع از لحاظ شغلی و ...

+

و اما توصیه ها :D

جو گیر نشید ! همون طور که من شدم :D

شنیدید میگن آدم ـو برق بگیره ، اما جو نگیره

متاسفانه ، منو هم برق گرفت ، هم جوّ :D

منم همین جوری رفتم برق

البته نه همینجوری

خیر ـه سرم چند بار رفتم دانشگاه شریف و با بچه ها و سال بالایی ها صحبت کردم

همایش شریف رو شرکت کردم

اساتید رو دیدم و ...

در آخر هم تصمیم گرفتم با توجه به علاقه هام و اون چیزایی که از رشته ها فهمیده بودم ، مکانیک رو انتخاب کنم .

البته به برق هم علاقه داشتم . یعنی هر دوش رو میپسندیدم . اما مکانیک رو خیلی بیشتر دوس داشتم

اما امان از جوّ :D

خلاصه اینکه برق ـو انتخاب کردم و الان احتمالا در حال تغییر رشته به همون مکانیک :-"

در واقع نکته اینجاست که

خیلی ـا دنبال رشته ای هستن که رتبه ـشون حروم نشه :D

مثلا

اگر یه نفر رتبه زیر 100 بیاره و مهندسی عمران رو انتخاب کنه ، بش میگن چرا عمران ؟

تو با "این رتبه" میتونستی برق بزنی . میتونسی مکانیک بزنی

این دید ، دید ـه اشتباهی ـه که بخواییم از رتبه ـمون نهایت ـه استفاده رو بکنیم و علاقمون رو قربونی کنیم

اگر کسی ، به رشته ی خاصی علاقه نداره ، میتونه همین روش رو برای انتخاب رشته ، پیش بگیره

یعنی رشته ای رو انتخاب کنه که خیلی سخت تر میشه قبول شد و تقاضا ها براش بیشتره

یعنی همون استفاده ی حداکثری از رتبه

در واقع خیلی ـا دوس دارن آخرین نفر ـه پذیرفته شده توی اون رشته ای باشن که قبول میشن

این برای کسی خوبه ، که علاقه خاصی به رشته ی خاصی نداره

:D

به نظر من ، کسی که علاقه ـش مشخصه ، از این کارا نکنه :D

==========================================

سوال : انصافا" این جوری که میگن ، جو ـه دانشگاه های تهران ، مثل شریف ، امیرکبیر ، تهران و ... خشک ـه و همه خر خونن ؟

جواب :

قبلا مهدی در مورد فضای دانشگاه و خوابگاه و ترم اول ، توضیحات عریض و طویلی رو گفته بود که میتونید برید اینجا
مستنداتش هم اینجا اون وسط مسطا هس :D

ولی خب منم اگر بخوام عرایضی رو بگم باید بگم که :

کلا" دانشگاه فضایی ـه خیلی بزرگ تر از دبیرستان

نه تنها از نظر طول و عرض

بلکه از نظر ارتباطات

شما تو دبیرستان به مدت 4 سال با یه سری دوستاتون بودید

و حتی یه سری ـتون ، در واقع اکثرتون ، از راهنمایی با هم بودید

و به احتمال قوی توی یه اکیپ خاص بودید ، که اخلاقتون به هم میخورده و با هم جور بودید

اما وارد دانشگاه که میشید ، اون اکیپ معمولا حفظ نمیشه و دوستان تو دانشگاه های مختلف پراکنده میشن

خب میگید این که مشکلی نداره

ما از اولش هم که اومدیم دبیرستان یا راهنمایی ، با هم آشنا نبودیم

بالاخره جور میشه دوباره

اما دانشگاه یه ذره متفاوت ـه

دانشگاه ، از همه جای ایران اومدن !

همه مدل فرهنگ !

همه مدل اعتقاد !

همه مدل طرز تفکر !

همه مدل اخلاق !

که یکی ـشون خود ـه شمایید

باید سعی کنید توی این فضای بزرگ ، توی این تنوع ، خودتون رو پیدا کنید

طبیعتا نیاز به ارتباط با همه مدل دانشجویی پیدا میکنید

نمیشه دیگه توی یه اکیپ کوچیک ، 4 سال کارشناسی ( و تجربی ها که بیشتر ) رو گذروند

بالاخره باید روابط اجتماعی ـمون رو همینجا گسترش بدیم

اخلاق اجتماعی ـمون رو تکمیل و تصحیح کنیم

توی این تنوع ، باید هم گوش بدیم هم حرف بزنیم

در مورد هر چیزی

شاید به نظرتون یه عقیده ای درست تر از عقیده ی شما باشه

یا یه طرز ـه فکر یا ....

یا شایدم بعضی وقتا نیاز باشه طرز فکرتون رو به یه نفر تحمیل کنین :D

یه جوری متقاعدش کنید که آره ! من درست میگم :D

این قضایا باعث میشه که کم کم تغییر کنید یا تغییر بدید

کلا" فضایی رو پشی رو خواهید داشت که باید با جرات باشید توش

=====================================

فضای درسی ؟ نمره ؟ امتحان ؟ کلاس درس ؟ استاد ؟ حضور غیاب ؟

اول از همه یه جمله ی عارفانه بگم از همون استاد ـه درس ـه مهندسی برق ، فرمود :

{

سه چیز را در نظر بگیر :

1 . درسی که استاد درس میدهد

2 . سوالاتی که در امتحان می آید

3 . نمره ای که میگیری

دو به دو ، این ها ، "هیچ" ارتباطی با هم ندارند

}

تا خدی هم راست میگفت :D

واقعا درس ، دیگه دبیرستانی نیس که استاد درس بده و بری تو خوابگاه یا منزل تمرین کنی و بری امتحان بدی و نمره بگیری

اصلا دروسی مثل ریاضی و فیزیک ، به ندرت استادی پیدا میشه که "درس بده"

مثلا ما یه استاد ریاضی1 داشتیم که من یه بار اول ترم قیافشو دیدم

آخر ترم قیافش یادم رفته بود :D

این بنده خدا میومد سر کلاس اثبات میکرد که مثلا پاره خط مساحت نداره :))

بعد تو امتحان ، از کتاب درسی سوالات خوب و منطقی ای میداد

یعنی نیازی به حضور در کلاسش نبود

در واقع با خوندن ـه کتاب درسی ، میشد نمره ی خوبی گرفت

یا مثلا یه استادی بود برای ریاضی2 ، که "چرت و پرت" میگفت سر کلاس

بعد تو امتحان میگفت : مکعب 4 بعدی رسم کنید . ( دقیقا سوال ـه امتحان بود همین :D )

خلاصه ...

درس و کلاس و ... به کل فرق میکنه با دبیرستان

دیگه اگر هم بیوفتی و مشروط ( معدل زیر 12 مثلا" ) بشی ، کسی به خانواده زنگ نمیزنه :D

کلا" خودت مسئول درس و نمره و خوندن و ... ـی خودت هستی

خودت مسئول برنامه ریزی ـت هستی

+

حضور و غیاب به اون صورت وجود نداره به جز دروسی مثل عمومی ها یا دروسی که استاد بخواد عقده ای بازی در بیاره :D

=================================

خوابگاه ؟ غذا ؟ امکانات ؟


خب این موضوع برای اونایی که شهر ـه خودشون قبلو میشن ، موضوعیت نداره

اما خب برای اونایی که خواهند داشت باید بگم که

یکی از جاهایی که واقعا میتونیم توش دوران خوبی داشته باشیم همین خوابگاهه

ماجراهایی که اتفاق میوفته

خاطراتی که پیش میاد

و ... زندگی ـه دانشجویی رو شیرین میکنه

شاید سختی ـه دوری از خانواده برای بعضیا یه مشکل باشه

خود ـه همین مشکل باعث میشه محکم بشیم . یه ذره قدر ـه خونواده رو بیشتر بدونیم

بعضیا هستن که ترم به ترم بر میگردن پیش خونواده . مثلا" یکی دانشگاهش ارومیه باشه و شهرشون زاهدان

این همه هزار کیلومتر :D باید بره و بیاد :D

و طبیعتا این افراد خیلی دیر به دیر برمیگردن پیش خونواده و دور بودن از خونواده و سختی هاش رو خوب درک میکن

امکانات هم با توجه به دانشگاه متفاوته

اما خب امکاناتی که خوابگاه ـه دانشگاه ما داره ایناس :

هر اتاق یه مودم ـه وای فای ( همین بس ـه برای هفت جد و آبادمون :D )
سالن بدنسازی ، موسیقی ( ملت میزن توش تمبک و ... می نوازن :D ) ، فوتبال ، مطالعه
یه بوفه ی کامل و جامع از شیر مرغ گرفته تا جون ـه آدمی زاد
خیاطی ، آرایشگاه ، اتوشویی و از این جور چرت و پرت ـا
اتاق تا ما هم 4 نفر ـس :D
بقیه دانشگاه ها رو هم بقیه دوستان میگن :D

===============================

در هر صورت ، ایشالا که میایید و می بینید و می چشید و پاس میکنید و میوفتید و حسابی خوش میگذرونید و ...

الان از قیف ـه برعکس عبور کردید :D

خیالتون راحت :D

موفق باشید

- - - - -
[size=8pt]- بهتر نیست این پُست به یک پونزدهم ارتفاع فعلیش در بیاد تا هم اندازه بقیه پست‌ها بشه؟ چرا انقدر فضای خالی آخه؟ می‌دونین چه تعداد درخت قطع شده‌ان تا شما این پست به این درازی رو ارسال کنید و همینجوری الکی اِنتِر بزنید؟ آیا درسته؟
 
ارسال‌ها
2,779
امتیاز
11,298
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان امین
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
یه زمانی واسه شیمی/ نجوم میخوندم
پاسخ : توضیحات رشته و دانشگاه شما

ورودی 91 سخت افزار بهشتی

سؤالی که اول پیش میاد احتمالن اینه که فرقش با نرم افزار؟ چرا نرم افزار نه؟ خب من خودمم اول نرم افزار زدم بعدا تو کارنامه سبز دیدم 3 تا فاصله داشتم باش که بیارم و بعد یه سری این دوستان شنگول نرم افزاری رو میدیدم تو دانشگاه که هی " ما اصلن کامپیوتر نمیخواستیم همینطوری زدیم که تهران بمونیم " و اینایی که درس مبانی رو با نمره های زیبا افتادن به حالت ~X( خب تو که نمیخوای واسه چی میزنی این رشته رو :D

و حتی دنبال تغییر گرایش هم بودم و واسه همین دو ترم اول سعی کردم بالا 17 شم. بعدا ولی بم گفتن فرقش اونقدر کم هست که تو واحد اختیاری ها بشه واحد های اونا رو برداشت => نُ پرابلم :D

مزیتی که داره اینه که به برق نزدیک تره ولی خب من هنوز ندیدم اینه شو واسه اینکه درسای تخصصی تر رو از ترم 3 تازه برمیداریم تا الان هر چی بوده با نرم افزاری ها مشترک بوده.

کلن در مورد رشته کامپیوتر، من از اول همین رشته رو میخواستم ( طبیعتا نه این دانشگاه :)) ). یه دلیل اینکه من واقعن از ریاضی بدم میاد :D میدونستم رشته ای مثل برق رو اگه برم عین خر میمونم توش :D ( بماند که همه برق ها رو هم زدم تو انتخاب رشته :-" )

در ضمن کلاس های برنامه نویسی قبلا رفته بودم و بینهایت لذت میبردم از کد زدن :D خیلی حال میده رسمن کچل میشی سر یه سؤال ولی آخرش که اجرا میکنی و همه چیش درست کار میکنه میخوای بری هر کی بغل دستته ببوسی اصن :D

دیگه اینکه از هر چیز مربوط به رمزنگاری خوشم میاد. حالا درست یا غلطش رو نمیدونم ولی گویا توی کامپیوتر میشه چیزای اینجوری پیدا کرد و برق مخابرات. ( اون برق های زده شده که گفتم مال این قسمت بود :D )

کامیپوتر به نظرم خیلی گسترده اس. از نرم افزار ها و برنامه های مختلف نوشتن بگیر تا بازی نوشتن ( که از همون ترم اول میشه پروژه پایان ترم و من جا داره ذکر کنم چه ایام خوشی داشتیم سر این بازی نوشتن :D پر باگ و سوتی :)) ) و کارایی مثل شبکه و خیلی چیزای دیگه. یه عالمه مهارت هست توش که بتونی یاد بگیری و یه جورایی هر چیزی رو دوست داشته باشی یه زمینه ی مربوط بهش پیدا میشه.

از رشته ام واقعا راضی ام :D بهترین وقتام پارسال موقع تکلیف ها پروژه های مبانی برنامه نویسی و AP ( برنامه نویسی پیشرفته) بود. با اینکه بعضی وقتا 12+ ساعت باید یه سره پشت مانیتور باشی تا کدت کامل شه یا شب نخوابی یا مثلا 4 روز سر یه سؤالی و هیچ پیشرفتی هم نمیکنی و هی گریه ات میخواد بگیره و اعصابت سگی میشه ( :-" ) و این حرفا ولی واقعا خوش میگذره :D

( اصن این ارور هایی که آدم میبینه خودش سوژه خنده اس :)) سر همون بازی ما صدا میذاشتیم رو برنامه jump اش از کار میفتاد =)) )

یه خوبی دیگه، حالا من با بقیه رشته ها آشنایی ندارم شاید بقیه مهندسی ها هم همینطور باشن کامپیوتر خرخونی نداره اصن چیزی نیست تو شب امتحان بخوای بخونی
هر چی بوده تو طول ترم کد هاشو زدی فقط پروژه های پایان ترمش هست که بعضی وقتا حتی تا یه ماه بعد امتحانا طول میکشه که اونم خوش میگذره :D

از نکات منفی، آدم های تحصیل کرده تو این رشته کم نیستن و حتی کسایی که رشته شون کامپیوتر نیست ولی برنامه نویسی و اینا بلدن. باید واقعا کارتون خوب باشه و بلد باشین :D یه مدرک همینطوری به دردی نمیخوره. ( که البته هر رشته ای همینه دیگه. با این تعداد دانشجویی که همه جا هست )

و یکی دیگه اینکه توی کامپیوتر مدام چیزای جدید میاد. باید همه اش به روز باشین. زبان های جدید نرم افزار های جدید. یه سری چیزایی که الان یاد میگیرین 10 سال بعد شاید ارزشی نداشته باشن دیگه.
------------

در مورد دانشگاه، بهشتی از رشته های مهندسی فقط کامپیوتر و برق و معماری رو داره. از این نظر خوبه که محدود به مهندسی نیست. تو دانشگاه همه جور آدمی میبینی. ادبیات و حقوق و دندون و زمین شناسی و همه چی! از یه طرفم خب جو مهندسی طور نداره

بزرگه و پر درخت و چمن و اینا جاش توی ولنجکه طوری که زمستونا من از ونک که میرفتم تو ونک هیچ نشونه ای از برف نبود میرسیدم دانشگاه یه 20 سانت برف نشسته بود :-"
آلودگی هوا هم نیست اونجا خیلی هم سالم :-" درکه و بام تهران هم همون بغله هر روز میتونین برین قشنگ :-" ولی به انقلاب و این کتاب فروشی ها دوره که اونم فوقش همون اولای ترم نیاز پیدا میکنین چند بار برین

دانشکده برق و کامپیوتر با همه، اون بالا یه سربالایی هست از در تا برسین به دانشکده که من تضمین میکنم لیسانسو که گرفتین خیلی هم خوش اندام و ورزشکار مانند شده باشین :-"

در مورد دانشکده، یه طبقه داره که لابی توشه و اتاق های مال انجمن علمی ها و بقیه انجمن ها و چند تا کلاس
لابی = جایی که اگه نبود معدل ها یه 2 نمره بالاتر میرفت :-" یه جاییه با میز و صندلی و واسه دور هم نشستن و گروهی حرف زدن درس خوندن و بازی و اینا
طبقه همکف که آموزش هست و چند تا کلاس
طبقه 2 هم هیمطنور + یه سری کلاس مال درس ها عملی برق فکر کنم
طبقه 3 یه طرف سایت یه طرف کتاب خونه
طبقه 4 اتاق های اساتید
طبقه 5 هم الان شک کردم داشت یا نه :-? :D فکر کنم بود واسه اتاق های رئیس دانشکده و اون آدم های مهم تر :D
------

استاد ها، خب من بعد دو ترم خیلی استاد ها رو هنوز نمیشناسم یه سریشون بیخودن یه سری هم خیلی خوب. چیز خاصی ندارم بگم فقط اینکه با دانشجو خیلی راحت کنار میان معمولا. واسه نمره و اینا.

ولی چیزی که من تا حالا فهمیدم، اینکه بیشتر از اینکه استاد ها مهم باشن جو یه جا رو دانشجو هاش تعیین میکننو متأسفانه بهشتی جوش اصلن خرخونی نیست. آدم درس خون هم هستا ولی جو غالب تفریحیه بیشتر :D بچه ها اهل کارای جانبی و مسابقه و همایش و اینجور چیزا نیسن خیلی. و خب کامیپوتر رشته ایه که باید تا میتونین خودتون زبان ها برنامه نویسی و چیزای مختلف رو یاد بگیرین. تو بهشتی بچه ها وقت زیاد تلف میکنن :D

رقابت درسی اونقدرا نیست، نمره دادن ها با سخت گیری نیست، یعنی اگه خودتون نخواید عاملی نیست که شما رو تحریک به درس خوندن کنه :D

زیان برنامه نویسی واسه ما ترم اول و ترم دو هر دوش ++C بود. بعضی دانشگاه ها C هست یا Phython یا Java مثلا
-------------

من واحد ها هر دو تا گرایش هم نرم افزار هم سخت افزار رو دارم الان در دسترس نیست ولی. تونستم میذارشمون که فرقشونو ببینین.
-------


در آخر هم اگه میاین کامپیوتر کارای جانبی خودتون بیشتر باید بکنین. توی دانشگاه نهایتا دو تا زبان رو یاد میدن. خودتون باید برین بقیه اش رو یاد بگیرین. که کار خیلی سختی هم نیست بعد اینکه یه زیان رو بلد شدین. خودتون باید بیشتر از تکلیف ها و پروژه ها کد بزنین. درس ها رو بیشتر از اینکه با از روی کتاب خوندن بشه یادگرفت باید عملی امتحان کرد تا توی ذهن بمونه.

همینا به ذهنم رسید فعلا :D
 

3PDE.F

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
257
امتیاز
2,623
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اصفهان
رشته دانشگاه
معمارم
پاسخ : توضیحات رشته و دانشگاه شما

معماری
در مو رد معماری میتونم بگم یه رشته ایه که تلفیق هنر و ریاضیه
معماری یه رشتهی خود محوره یعنی خیلی کم به استادو دانشگاه شما بستگی داره و این جوریه که همه چیزو ذوق و سلیقه و ایده و تفکر شما رقم میزنه
اگه بهترین دانشگاه هم باشین ولی ایده و تفکر خوب و خلاقیت نداشته باشین و دیدتون کلیشه باشه اصلا موفق نخواهین بود
نقش استاد توی کلاسای معماری فقط کارکشنه این جوری که استاد همون 5 دقیقه اول یه فعالیت به شما میده و شما باید روش ایده بزنین و بقیه تایم کلاسو استاد فقط میشینه و هر کس میره پیشش و ایدشو باش درمیون میزاره و راهنمایی میگیره کلاسام معمولا تایماشون زیاده معمولا 8 تا 12 و کلاسای عصر معمولا 1 تا 6 عه ولی اصلا ادم احساس خستگی نمیکنه چون خیلی کار عملی هست و جو ازاده شما میتونین چیز بخورین اهنگ گوش بدین و با دوستاتون ایده هاتونو در میون بزارین و نظر بخوایین.
واحدا از نظر محتوا چهار دسته میشن 1) اونایی که به پخته شدن ایده های شما کمک میکنن و ذهنتونو باز نگه میدارن و دیدتونو عوض میکنن مثل مقدمات طراحی 1و 2 طرح معماری و ... 2)اون دسته واحدایی که به طراحی شما کمک میکنن و اسکیس زدن و کروکی زدن از یک بنا رو بهتون یاد میدن که بتونین ایدتونو در زمان بسیار کمی و به بهترین و خوانا ترین شکل رو برگه بیارین مثل بیان معماری 1و2 درک و بیان محیط و ... 3 ) دروسی که شمارو با ساخت و مصالح اشنا میکنن مثلا ما توی ترم 1 یک بنا ساختیم و خیلی هم کیف داد:D 4) واحد هایی که مربوط به ریاضی میشن و محاسبات سخت دارن مثل امار و انتگرال بتن تاسیسات اکتیریکی ایستایی و ... معمولا عموم میگن برای معماری باید نقاشیتون خوب باشه این اشتباس چون اسکیس و کروکی ها و ... هیچ ربطی به نقاشی نداره و سبک جداییه ولی خب کسی که نقاشی بلده و دستش قویه قاعدتا راحت تره با انجام اینا ولی مثلا من خودم اصلا نقاشیم خوب نبود ولی با تمرین الان خیلی پیشرفت کردم اینم بگم که معماری از جمله 10 رشته ی پر استرس دنیاست و شب زنده داری خیلی داره به به جایی میرسین که که توییک هفته فقط 2 ساعت بتونین بخوابین و همش خوابب مرگ میشین شب تحویل پروژه خیلی سخته معمولا خیلی کار هست کلی ماکت کلی شیت بندی که همشو باید با سلیقه و با دقت باشه و همه رو باید تحویل بدین توی روز تحویل و خوب شبای سختیه معمولا ملت اصن نمیتونن بخوابن
دیگه از خوبیاش این که خیلی از کلاسا بیرون تشکیل میشه توی فضای باز و یه سری واحد عکاسیم هست که خریدن دوربین حرفا ای خوب از شرط هاست و همه باید داشته باشن وخوب خیلی هیجان انگیزه بعد استاد کلی اطلاعات میده راجب اون مکان که شما هیچوقت نمیدونستید و دیدتون کلا عوض میشه به بناها و همه چیز حتی طبیعت من واقعا از رشتم راضیم واقعا دوسش دارم و خیلی لذت میبرم ازش ...راجب شغل و اینده کاریشم این که معماری به نظرم هنوز اشباع نشده خیلی پول توشه خیلی براش کار هشت شما پول فکرتونو میگیرین پول ایدتونو سلیقتون میفروشین به یه نوعی و الان مخصوصا شدیدا تو بورسه و پولای هنگفتی میدن برای یه طرح خوب شما با یه طرح کهمیکشین چندین ملیون میتونین در بیارین ولی خوب شرطتاپ بودن دیزاین و طرح و ایده هاتونه دیگه....ممم...دیگه چیزی به ذهنم نمیاد امیدوارم مفید بوده باشه اینا که گفتم سوالی بودم پ.خ بزنین بتونم حواب میدم : ]
 

ALt3rnA

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
154
امتیاز
449
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
کرمانشاه
مدال المپیاد
ریاضی خوندم 2 سال . هیچ کدوم ثبت نام هم نکردم حتی .
پاسخ : توضیحات رشته و دانشگاه شما

نرم افزار - علم و صنعت

در مورد رشته اول میگم . برای کامپیوتر باید علاقه داشته باشید . کامپیوتر بازار کارش خیلی ربطی به درسای دانشگاه نداره . شما باید خودتون علاقه مند باشید و برید دنبالش و مثلا زبان های مختلف یاد بگیرید . مدارک مختلف امتحاناشو بدید و کسب کنید. وگرنه با درسای دانشگاه کار خیلی خاصی نمیتونید انجام بدید .
بر عکس ! فکر نکنید لازمه برنامه نویسی بلد باشید ! اصلا اینطوری نیست ! یه تعداد از بهترین برنامه نویس های ما کسایین که اول سال حتی یه خط هم بلد نبودن کد بزنن .
پس به نظر من اگه علاقه دارید نترسید و بزنید این رشته رو .
یه سری یه چیزایی میگن در مورد اینکه بازار کار اشباء شده و کار نیست . بازار کار فقط برای اونایی اشباء شده که درس دانشگاهو میخونن و میان بیرون و با یه سی پلاس پلاس منقرض شده میخوان کار بکنن . بله در اون صورت کاری برای شما نیست . ولی اگه علاقه داشته باشید تقریبا تمام دوستان من که دنبال کار بودن تو همین ترم 3 به بعد کارای پاره وقت با دستمزد خوب گیرشون اومده .
حتی یکی از دوستای من برای اندروید بازی میسازه و میزاره تو سایت بازار . برای هر بازی تا الان میانگین 2 میلیون گیرش اومده
یکی دیگه از دوستان من ادمین vcp.ir هستش . کسایی که این سایتو میشناسن میتونن تخمین بزنن چه درامدی داره این شخص الان :D
یعنی اینکه بر خلاف خیلی از رشته های دیگه تو کامپیوتر نباید دنبال استخدام باشید حتما ! اگه کار بلد باشید خیلی میتونید درامد داشته باشید .


در مورد دانشگاه . من اول نکات مثبت رو میگم :
از لحاظ محوطه از 3 تا دانشگاه برتر تهران خیلی سره . محوطه دانشگاه یه باغ خیلی بزرگه که یه تیم بزرگ باغبون و غیره خیلی بش میرسن . هر سال شدیدا گل کاری و درخت کاری میشه که واقعا هر بار که از کلاس آدم میاد بیرون تو این محوطه میچرخه واقعا خستگی 2 ساعت کلاس از تنش در میره .
دانشکده ها واقعا همه شیک و با امکانات هستن . دانشکده کامپیوتر و مجتمع چمران ( م شیمی - صنایع ) کاملا تازه سازن به خصوص دانشکده ما که همین امسال افتتاح شد .
توی محوطه دانشگاه به مقادیر خیلی زیادی آب خوری و دستشویی (یه خصوص از این یکی خیلی زیاد داریم :D ) هست :D که در صورت نیاز به هر کدوم میتونید مطمئن باشید نزدیک ترینش فاصلش کمتر از 1 دقیقه است .
محوطه دانشگاه 3-4 تا پارک داره . قشنگ ترین پارکمون هم مخصوص بانوانه در کمال نامردی . همیشه هم پرنده پر نمیزه توش .
از لحاظ ورزشی هم دانشگاه امکاناتش خیلی زیاده . استخر - سالن و البته یه استادیوم چمن به این عظمت که ته دانشگاه هستن و کلاسای تربیت اونجا برگزار میشه .
دوتا آمفی تناتر داریم یکی فضای باز یکی فضای بسته . توی آمفی تئاتر شهید بهرامی هر هفته فیلم میزارن واسه دانشجو ها که اکثرا هم مجانی هست . (فضاش دقیقا مثل سینماست ) . فیلم های خیلی بروزی هم میزارن اتفاقا. زیاد اونجا خواهید رفت . مناظرات سیاسی و غیره هم که مثلا میگن آقای لنکرانی اومده علم و صنعت همه تو این سالن برگزار میشه .
از لحاظ غذایی دانشگاه واقعا سطحش خیلی خوبه ! من واقعا تا حالا ندیدم کسی از غذای سلف ناراضی باشه . سلف آزاد هم با اینکه پرسی 6-7 تومن هست ولی امسال که کادرش از وسط سال عوض شد کیفیتش خیلی بهتر شده . غذا های متنوع هم زیاد دارن . از رولت مرغ گرفته تا ماکارونی و سبزی پلو ماهی و کوفته ! اگه یهی روز غذای سلف براتون تکراری شد میتونید خودتونو به یه پرس غذای سلف آزاد مهمون کنید برای تنوع .
یه بوفه هم داریم . صبح ها صبونه میده که واقعا نمیروی داغ خیلی میچسبه قبل از کلاسا وسط زمستون . به جز اون بقیه چیز هایی که یه بوفه باید داشته باشه رو هم داره دیگه ! از چیپس و پفک و ساندیس تا پیتزا و ساندویچ گرم و سرد و غیره رو دارن .
سرعت اینترنت دانشگاه (لا اقل دانشکده ما ) منیج شده هست . از ساعت 9 صبح به بعد سرعت دانلود همه به طور ثابت 70 هست . ولی ! :D نصفه شب اگه بیاید دانشگاه
با سرعت 600-700 میشه دانلود کرد . برای غلبه بر این مشکل البته دانشجو های کامپیوتر یه سری راه هایی دارن که یکیش مالتی اینترفیس هست . حالا بعدا اگه اومدید رشته ما خودم توضیحتون میدم :D
آخرین نکته مثبتی هم که به ذهنم میرسه ! به جز فضای خیلی قشنگش ، دانشگاه ما نزدیک به جنگل های لویزانه . جوری که پیاده هم میشه رفت و میرن هم ! من تا حالا نرفتم ولی اینطور که میگن خیلی قشنگه و با صفاست و البته خطرناک . فقط گروهی برید .
یه جای دیگه هم که نزدیکه و خیلی راحت میشه با مترو رفت 7 حوضه . پر رستوران و مغازه اس .
آخرین نکته مثبت هم اینکه خوابگاه های پسرا ( دخترا رو خبر ندارم ) واقعا عالین ! من خودم خوابگاهی نیستم ولی تمام بچه ها به شدت راضین از خوابگاه . تنها مشکلش نبود مودم وایرلس توی خوابگاه حکیمیس که اونم فقط برای سال اولیاست . سال دوم به بعد میاید خوابگاه داخل که تو محوطه خود دانشگاس . اونجا مودم و همه چی داره .

حالا نوبت نکات منفیه !
اول از همه اینکه دانشگاه فضای سیاسی نداره . اصلا . شورای صنفی و انجمن اسلامی ما از سال 88 تعطیل شدن . ( اگه نمیدونید این دو تا جایین که اپوزوسین معمولا جمع میشدن . )
یعنی در حال حاضر جو غالب حذب الهی و هیئتی هستن . تعداد زیادی هم که مثل من اینجوری نیستن سعی میکنن زیاد آفتابی نشن :)
حراست دانشگاه گیر خیلی میده . به لباس و مو و اینا کاری ندارنا (برای پسرا ! ) ! باورتون نمیشه چه تیپ هایی توی این دانشگاه داریم ! ولی به روابط دختر پسر خیلی حساسن . به لباس و حجاب دخترا خیلی گیر میدن بنا بر شهادت دوستان .
مقنعه کاملا اجباریه تو این دانشگاه . یا مقنعه یا چادر .
ولی این به این معنی نیست روابط پسر و دختر کمه . اتفاقا به خاطر این تحریما شاید خیلی بیشتر از جاهای دیگه هم باشه . ولی خب اکیپ ها خصوصی تر و بسته ترن .
کادر اجرایی دانشگاه واقعا بعضیاشون آدم های فوق پستی هستن . من چند باری که کارم به آموزش افتاده یعنی فقط مونده بوده التماس بکنم .
دانشگاه تو کارای دفتری و کاغذ بازی خیلی خیلی سخت گیره . برای حذف اضطراری باید از 3-4 نفر امضا بگیرید و کل دانشگاه رو بچرخید و اونم اگه استاد و دانشکده موافقت کنن .
اگه کارت دانشجویی رو هم گم کردید که ... در اونصورت باور کنید برید یه بار دیگه کنکور بدید دوباره قبول شید کار خیلی ساده تریه ! :D حدود 6-7 جا باید برید امضا بگیرید هر کدوم هم یه روز خاصی باز هستن . یه 30-40 تومن هم جریمه باید بدید و توی این یکی دو هفته هم هر روز باید با کادر نگهبانی که ازتون کارت دانشجویی میخوان سر و کله بزنید
رییس دانشگاه در حال حاضر آدم فوق العاده **ایه ! ولی خوب احتمال زیاد با دولت جدید اونم عوض میشه و کادرش .
استاد های دانشگاه هم مثل همه جاهای دیگه . هم خیلی خیلی با سواد و استنفورد و بروکلی تحصیل کرده داریم هم یه کسایی که معلومه تنها دلیلی گزینششون اینه که "خودی" بودن .
کلا دانشگاه ما برای کسایی که میخوان فعالیت سیاسی داشته باشن و برای دخترایی که از حجاب خیلی خوششون نمیاد جای سختی خواهد بود . بر عکس پسرا به نسبت آزادی زیادی دارن .

یه نکته مهم ! دانشگاه مترو داره ولی مترو تا خوده دانشگاه حدود 20 دقیقه پیاده رویه . این مسیر یک طرفه است . صبح ها که دارید میرید میتونید سوار تاکسی شید و با 500 تومن 3-4 دقیقه ای برسید ولی مسیر برگشت ماشین نمیره و تنها راهش پیاده رویه .

در آخر هم : دانشگاه علم و صنعت دانشگاه خوبیه . امکانات خوبی هم داره . به شرط اینکه هدفتون از دانشگاه اومدن درس باشه و تحقیق و یکمی هم رفیق بازی .
اگه واسه خوش گذرونی مطلق اومدید اینجا اصلا جای شما نیست . درس ها فوق العاده سخت هستن . استاد ها به هیچ وجه کوتاه نمیان . امتحانای درس های عمومی ما از شریف به مراتب سخت تر هست . ( میتونید سوالاتو مقایسه کنید وقتی خودتون اومدید ) . توی علم و صنعت خیلی ساده میشه یه درس رو افتاد . هیچ درسی به هیچ وجه روی نمودار نمیبرن در حالی که حتی شریف هم اینجوری نیست . شده یه درس از کلاس 30 نفره 20 نفر بیوفتن ولی روی نمودار نمیبرن .
خلاصه کسانی که به امید معدل بالای 17 میان باید بدونن اینکه روزی 6-7 ساعت میانگین باید درس بخونن . علم و صنعت جز 3 تا دانشگاه برتر نیست ولی 4 امه . و به هیچ وجه فکر نکنید اینجا زندگی ساده ای خواهید داشت . شبای امتحانا کتابخونه مرکزی پر میشه تا صبح و کیلو کیلو ته سیگار جمع میکنن از جلو درش .
پس قبل ازینکه بیاید اینجا تکلیف خودتونو بدونید . اینجا تفریح خیلی کم خواهید کرد .
 

Toobiii

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
940
امتیاز
6,151
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
تهران
مدال المپیاد
شیمی
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : توضیحات رشته و دانشگاه شما

پزشکی - دانشگاه شهید بهشتی

پزشکی: خب همونجور که میدونید پزشکی یکی از سخت ترین و طولانی ترین رشته هاس، و واقعا علاقه لازم داره، حتی به قول یکی از استادامون گاهی علاقه ی خالی هم کافی نیست، فداکاری لازم داره! پس اول از همه ببینید واقعا علاقه هه رو دارید یا نه، فقط صرف اینکه اولین رشته ی تجربیه انتخابش نکنید.
این رشته میتونه آینده ی خوبی داشته باشه، هم پتانسیل زیادی واسه انتخابای مختلف داره،مثلا تخصص های مختلف یا وارد شدن به رشته های جدیدی مثل نوروساینس و ژنتیک و ...
هم میتونه درآمد و موقعیت اجتماعی خوبی براتون به وجود بیاره. ولی قطعی نیست. الان هرساله داره ظرفیت ورودیای پزشکی بیشتر و بیشتر میشه و فقط همین دانشگاه تهران و شهید بهشتی سال ما تقریبا ۷۰۰ نفر ورودی داشتن!! دیگه دانشگاهای دیگه و دانشگاهای آزاد و بین الملل و... بماند!
پس برای موفق بودن باید توی این رشته شاخ و باسواد باشید، جوری که بعدا بین اینهمه پزشک فارغ التحصیل شده یه فرقی با عوامشون داشته باشید.
این رشته علاوه بر اینکه طولانیه، تقریبا دوسال طرح هم باید بگذرونید، و بعدش به تخصص فکر کنید، چون دکتر عمومی بودن الانا دیگه اونقد به کار نمیاد، چه برسه تا چند سال دیگه که تعداد خیلی خیلی بیشتری پزشک قراره وارد کار بشن و عمومی بودن واقعا کافی نیست.
پزشکی دوسال و نیم(۵ ترم) علوم پایه س، ۹۰ واحده، که بعدش اگه همه رو پاس کرده باشید یه امتحان جامع علوم پایه برگزار میشه و باید توش قبول شید تا بتونید ادامه بدید.
بعدش یک یا دو ترم(توی دانشگاه ما یه ترمه) دوره ی فیزیوپاتولوژیه و بعدش وارد دوره ی بالینی یا استیجری میشید که دیگه دروس توی بیمارستان و بالای سر مریض تدریس میشن.
آخر این دوره هم که فکر کنم حدود دوسال طول میکشه یه امتحان پره انترنی میگیرن و اگه قبول بشه آدم وارد دوره انترنی و آخرین دوره ی پزشکی عمومی میشه. توی این دوره بخشای مختلف مث اطفال، جراحی، اعصاب و... رو توی خود اون بخشای بیمارستانا میگذرونن...
این یه توضیح کلی از دوره ی پزشکی عمومی بود تا اونجا که من اطلاع داشتم

دانشگاه: راجع به شهید بهشتی اولین نکته ی مثبتش اینه که ۸ ساله ریفرم رو شروع کرده و درمقابل بقیه ی دانشگاها حتی تهران که تازه ریفرم رو شروع کردن تجربه ی بیشتری رو داره و تازه امسال اولین دوره ی ریفرم شده از دانشگاهمون فارغ التحصیل شدن، گویا وضعشون هم خوبه...
هنوز اولین دانشگاهایی که ریفرم شدن مث تهران و بهشتی با شرایط یکسان امتحان علوم پایه رو ندادن، ینی هردو دوره های ریفرم شده شون با هم آزموده نشدن برای همین نمیشه گفت ریفرم بهشتی از همه ی ریفرم ها بهتره، ولی حداقل اینکه تجربه ی بیشتری داره واضحه... (راجع به اینکه ریفرم چی هست میتونید این تاپیک رو بخونید)
استاد ها از همه مدل پیدا میشن، استادی که مث معلم دبیرستان همه ی درسا رو جزء به جزء بگه و تا نفهمیده باشی ولت نکنه، تا استادی که گاهی آدم شک میکنه خودش هم میفهمه چی داره میگه :-" درکل توی دانشگاه استاد تا یه حد که این حد خیلی هم بزرگ نیس میتونه توی فهم درستون تاثیر داشته باشه. اصل کار و فهم واقعی درس بیشتر به خودتون و طرز خوندنتون بستگی داره... دراقع تو دانشگاه برعکس مدرسه کار اصلی با خود دانشجوه، استاد یه جورایی فقط کمکه...
امکانات دانشکده بد نیس، اینترنت و ایناش محدودیت نداره، آزمایشگااش دستگاهای لازم رو دارن تا اونجا که من دیدم و شنیدم، کتابخونه ش خوبه، فقط یه چیزی که هست اینه که حس میکنم جسدایی که داریم خیلی قدیمی و داغونن دیگه، بعضیاشون واقعا هیچیشون مث آدم نیس و فقط مجبوریم از رو فیلمای کلاسا حفظ کنیم، از این جهت یه کم ناجوره.
و اینم که نمیدونم چرا ترم هاش اینقدر طولانی میشه، مثلا ما تعطیلات بین دوترم نداشتیم رسما، روز آخرین امتحان ترم اولمون، اولین روز ترم دومون هم بود!! یا تا همین دوروز پیش داشتیم امتحان میدادیم و تا ۷ مرداد امتحانامون طول کشید!
سیستم امتحانامون اینجوری نیست که همه ی امتحانا رو آخر ترم بدیم، مثلا اگه سه تا دستگاهو توی یه ترم داریم میخونیم، دستگاه اول که تموم شد(مثلا یه ماه بعد از شروع ترم) همون موقع امتحانشو میدیم و بعد دستگاه بعدی رو شروع میکنیم و باز وقتی تموم شد امتحانشو میدیم و بعد دستگاه بعدی...
چیزایی که تا الان از دانشگاهمون میدونستم به شکل خلاصه همینا بود فکر میکنم :-?

راستی راجع به دروس انتخابی(الکتیو) یادم رفت توضیح بدم: توی دانشگاه شهید بهشتی یه سری واحدا هستن که با درسای علوم پایه فرق میکنن و هرکسی میتونه با سلیقه ی خودش انتخاب کنه چی برداره. این دروس گویا واسه تقویت سطح درس های دیگه س، مثلا بعضیاشون آناتومین، بعضیا مربوط به بیوشیمی، بعضیا راجع به ایمونولوژی و ... بعضیا هم کاملا نامربوطن :D ..
توی دوره ی علوم پایه ۱۴ واحد از این دروس رو به انتخاب خودتون میگذرونید، نحوه ی انتخابشم اینجوریه که یه سری اولویت توی یه برگه مینویسن بچه ها و براساس قرعه کشی یا معدل ترم قبل اولویتای بچه ها رو بررسی میکنن و هر ترم ۴ یا ۵ واحد میدن بهشون. از طرفی موقع تعیین سطح زبان که اول ترم ۱ برگزار میشه بچه ها توی سه تا سطح A-B-C میفتن. سطح A پیش نیاز ۱ رو شروع میکنه، سطح B پیش نیاز ۲ و سطح C عمومی رو.
پیش نیاز ۱ و ۲ هم جزء الکتیو ها حساب میشن. ینی کسی که سطح A هست ۸ واحد الکتیوش با پیش نیاز ۱ و ۲ش که توی ترم ۱ و ۲ میخونه پر میشه و فقط ۶ واحد دیگه الکتیو باید برداره. کسی که سطح B هست ۴ واحدش با پیشنیاز۲ که ترم ۱ میخونه پر میشه و ۱۰ واحد دیگه برای الکتیواش لازم داره.
البته اینجوری نیست که فکر کنین هرچی سطح زبان پایین تر باشه بهتره چون الکتیوای کمتری باید برداره! به خاطر اینکه سطحای پایین تر به جاش زبانشون بیشتر طول میکشه. مثلا اونایی که از همون ترم ۱ عمومی رو شروع میکنن تا ترم ۳ زبانشون تموم میشه، ولی اونایی که سطح A هستن تا ترم ۵ زبانشون طول میکشه. دروس الکتیو هم مدلای مختلف دارن، بعضیاشون آدم یاد میگیره و برای فهمیدن بهتر خوبن، بعضیاشون نمره بیارن,بعضیاشونم کاملا چرت و به دردنخور حتی... موقع انتخاب حتما باید با چند نفر مشورت شه تا یه وقت دروس به دردنخور یا استادایی که خوب نیستن توی اولویتا گذاشته نشن...

به هرحال امیدوارم درست انتخاب کنید و هرچیزی رو که انتخاب میکنید توش موفق باشید همه تون (;
 

ail73

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
901
امتیاز
4,596
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی بیرجند
شهر
بیرجینیا(بیرجند)
مدال المپیاد
به قول بچه ها راهو باسه بقیه باز گذاشتیم
دانشگاه
شریف(ارشد)-شیراز(کارشناسی)
رشته دانشگاه
مهندسی شیمی-طراحی فرآیند
پاسخ : توضیحات رشته و دانشگاه شما

مهندسی شیمی - شیراز

خب مهندسی شیمی اول از هر چی باید بگم اصن شیمی نیس . در واقع اسمای دیگش مهندسی صنایع شیمیایی و مهندسی فرآیند هست . به مکانیک سیالات هم خیلی شبیهه و در واقع همون مکانیک سیالاته با یه سری تفاوت های کوچیک .
در مورد شیمیش باید بگم کلا 4 تا درس شیمی داره ،شیمی عمومی شیمی آلی شیمی تجزیه شیمی فیزیک ! شیمی عمومی رو که همه پاس میکنن تو هر رشته مهندسی(برق و کامپیوتر استثنان) شیمی آلی رو نفت و مواد هم پاس میکنن ، شیمی فیزیک رو مکانیک پاس میکنه و در واقع میشه گفت نسبت به بقیه رشته ها کلا 2 تا شیمی بیشتر پاس میکنه. بنیان اصلی مهندسی شیمی رو ریاضیات و فیزیک هست.باید ریاضی و فیزیک خوبی داشته باشین . این رشته طوریه که درسای بقیه رشته ها رو هم تا حدودی میخونی ، درسای خودتم باید بخونی به همین خاطر کارت خیلی سخت میشه ، ویکم سخته رشتش!
آيا مي‌دانيد که مهندسي شيمي زائيده ضرورت و نياز صنعت مکانيک، الکترونيک و عمران است؟ براي مثال به مرور زمان صنعت به مهندس مکانيکي احتياج پيدا کرد که از تحولات و فرآيند‌هاي شيميايي اطلاع داشته باشد و بتواند دستگاه‌هايي را طراحي کند که در آنها فرآيندهاي شيميايي اتفاق مي‌افتد.در نتيجه شروع به تربيت مهندسين مکانيکي کرد که بيش از معمول تحصيل کردگان اين رشته از علم شيمي مطلع باشند. و اين دسته از متخصصان،‌ همان مهندسين شيمي هستند
یه آمار و اطلاعاتی یکی از دانشگاه های آمریکا داده بود (کالیفرنبا یا تگزاس ) که جالبه : اول اینکه مهندسی شیمی رو کاربردی ترین رشته میدونس و تو راس رشته ها قرار داده بود . یه شکلی بود که اسم تمام رشته ها رو دایره وار نوشته بود و وسطش نوشته بود مهندسی شیمی . ینی که مهندسی شیمی مادر و جامع همه رشته هاس ! یکی دیگه این بود که میگفت یه مهندس شیمی تو کار همه مهندس ها دخالت میکنه ولی هیچ کس تو کار اون نمیتونه دخالت کنه ! و اخرش هم از مهندسی شیمی این طور نام برد : universal enginreen
تو آمریکا بعده برق پر طرفدارترین رشتس و از لحاظ در آمدی تو دنیا بعد هوافضا و نفت سومین رشتس .
مهندسی شیمی یکی از رشته هایی هست که با مدرک کارشناسی بهترین بازار کارو داره . ینی راحت میری سرکار با حقوق های بالا بالا .
اگر بخوام بازار کارش رو بگم باید بگم بهترین بازار کارو داره تو ایران . هر جایی که فک کنی میتونی استخدام شی . از شغل آزاد بگیر :D برو تا بانک و بورس برو تا کارخانه ها برو تا میادین نفتی و پتروشیمی
بازار کارش به صورت دقیق تر ایناس : ( کپی با کمی تغییرات از تاپیک مهندسی شیمی )

1- تمام کارخانه های صنایع غذایی
2- کارخانه های داروسازی
3- سازمان انرژی اتمی
4- صنایع نفت و تولیدات وابسته (هر چی که به نفت مربوطه )
5- صنایع گاز و تولیدات وابسته (آخرین دستاورد: مثل سوخت جدید به اسم هیدرات )
6- صنایع پتروشیمی و تولیدات وابسته ( هر صنعت وابسته به پلاستیک)
7- صنایع راه و ساختمان ( آسفالت سازی و سیمان ) و کارخانه های تولید مواد اولیه ساختمانی مثل گچ / کاشی / آجر / ...
8- صنایع نظامی ( میکروبی / تسلیحات / ... )
9- تمام سازمان های وابسته به بهداشت محیط
10- تمامی صنایع مهندسی ( تامین مواد اولیه / مثال مهندسی برق . ساخت قطعات . مثل برد ها و کابل ها ....)
11- صنعت هوا فضا ( آخرین دستواردشم اینه : مهندسین شیمی ناسا دارن تلاش میکنن با وارونه کردن واکنش سوختن (خود به خودی) به اکسیژن برسن برای ساکنان آینده ماه )
12- صنایع بیولوژیکی ( سوخت بیو اتانول جدید ترین شاهکارشه )
13-بانک و بورس
14 - صنایع کاغذ
15-صنعت آب و فاضلاب
.
.
.
خلاصه هر کارخونه ای که تو ذهنت باشه

و اما دانشکدمون ! دانشکده مهندسی شیمی شیراز یکی از قدیمی ترین دانشکده های ایران تو این رشته و بهترین دانشکده ها می باشد .
دانشکده مهندسی شیمی و نفت و گاز شیراز قطب مطالعاتی کشور می باشد .
ساختمان دانشکده رو چند سال پیش شرکت نفت برای دانشگاه میسازه . لینک عکس : http://8pic.ir/images/92676736849970647893.jpg
از لحاظ سطح علمی در سطح بسیار خوبیه ! اساتید این دانشکده به جز 3 نفری حدودا بقیه همه از دانشگاه های آمریکا و اروپا فارغ التحصیل شدن . برترین دانشمند جهان اسلام از اساتید این دانشکده می باشد . از افتخارات دانشکده کسب رتبه های عالی و قبولی های عالی در کنکور ارشد ! رتبه های اول المپیاد دانشجویی ! برترین پایان نامه های دانشجویی ! دانشجوی های نمونه کشوری ! همچینین آزمایشگاه های این دانشکده از مجهز ترین آزمایشگاه ها می باشد ( مثلا همین امسال تموم کارشناسای آزمایشگاه ها رو فرستادن فرانسه دوره ببینن تا وسایل جدیدی آزمایشگاهی رو برای اولین بار بیارن .! بعد دیگه اعزام 20 دانشجو به خارج از کشور جهت آموزش و عضویت در هیئت علمی !
بازم سوالی بود بپرسین
 

soofy

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
218
امتیاز
1,048
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
المپیاد ریاضی و ادبی فعالیت می کردم یه زمانی
دانشگاه
دانشگاه هنر اصفهان
رشته دانشگاه
مهندسی معماری
پاسخ : توضیحات رشته و دانشگاه شما

مهندسی معماری- دانشگاه هنر اصفهان :)
خوب راجع به معماری سپیده یه چیزایی گف منم تکمیلش می کنم...
1-کلا روند کار اینه که تو ترمای اول سعی می کنن خلاقیت شما را پرورش بدن. تو یه سری واحدای تعوری شما با مصالح ساختمان و بحثای مقاومتی آشنا میشین. بحث طراحی هست که در واقع از بناهای مختلف موجود طراحی می کنید (اصطلاحا اسکیس می زنید) که بتونید بعدا طرح ذهنی اولیه تون رو رو کاغذ پیاده کنید. البته کار اصلی با نرافزار های 3d هستش که در ترمای بالاتر یاد می گیرید و یک سری واحدای اصلی هس که در واقع ایده از شما می خوان مثلا به شما می گن یه مجموعه فرهنگی در فلان جا با مساحت اینقدر با فلان شرایط طراحی کن.
2-جوش با بقیه مهندسی ها فرق می کنه. یعنی تو اکثر رشته ها میری سر کلاس. در س می خونی . امتحان می دی. نمره می گیری. ولی خوب معماری اینطور نیست. خیلی از بچه ها تا دو ترم اول تصورشون دبیرستانیه. ممکنه علیرغم اینکه تو خیلی روی کارت وقت گذاشته باشی استاد کارتو دوس نداشته باشه و خوب کمتر از بقیه بت نمره بده. ولی باید بگم که نمره ی استاد مهم نیست. البته نظرش مهمه ولی صرفا نمره نه . چون سلیقه ای. تو معماری باید از کار معمارای بزرگ دنیا گرفته همه رو ببینی بخونی تا نظر استاد. و یا حتی یه فرد عام که تو خیابون رد میشه. و همه ی اینا باعث بشه که تو ایده بگیری ایده تو و ذهنتو خلاق تر بکنی نه اینکه صرفا کارای بقیه رو ببینی و شروع کنی به واکس زدن.( این حرکت زیاد دیده میشه و خیلی هم حرص در آره :-") بعددیگه اینکه از اونجایی که در واقع واحدای بیس و اصلی عملی ان و عمده ی رشته رو تشکیل می دن. بنابر این تو خیلی سر کلاس نمی شینی و حوصلت سر نمیره در واقع زمان هایی که تو دانشگاهی یه جورایی جنبه تفریحم برات داره دیگه صرفا یه جایی مث دبیرستان برات نیست.
3- اگه یه دانشجوی مکانیک. پزشکی و... یه شعر یا کتاب بخونه در واقع داره یه کاری برا دل خودش انجام میده ولی یه معمار خوب باید همه چی بدونه و رشته ایه که به همه چی ربط داره از ریاضی و فلسفه گرفته تا ادبیات و موسیقی...یه معمار خوب باید تاریخ بدونه جغرافی بدونه کتابای مختلف بخونه و هزار تا چیز دیگه که وقتی اومدیدد این رشته متوجه میشید :D البته اینایی که من گفتم مال معمار خوبه و به قطع خیلی از بنا هایی که تو شهر می بینین به دست این افراد ساخته نشده. ما خیلی وقتا بحثایی سر کلاسامون داشتیم راجع به فیلمای اصغر فرهادی حتی یا سیاست. بحثی که همه توش نظر می دادن...و کلا اینطور بگم که خیلی دانشجو محوره و بستگی به خود شما داره که تا چه حد فعال باشین و علاقه مند باشین به یه سری مباحث...
4- شما هر جلسه باید به استاد چیز تحویل بدی و حضور شما سر کلاس مهمه اینطور نیس که بگی سه جلسه غیبت دارم خب استفاده می کنم. البته خیلی بستگی به استاد داره باز ولی معمولا از ترم دو همینجوره.
5- بعد دیگه اینکه یکم دلتون واسه مساله های سخت ریاضی که قبلا حل می کردین تنگ میشه :-"
راجع به رشته اگه چیز دیگه ای یادم اومد می گم باز...
----------------------------------------------------------------------
خوب یونی:
معماری هنر اصفهان تو کشور رتبه سه رو داره و خوب دانشگاه قابل قبولیه کلا...
دانشگاه هنر اصفهان در واقع یه دانشگاه نیست. تشکیل شده از چن تا دانشکده ی مختلفه که در سطح شهر پخشه انگار تی ان تی زدن وسطش :D
دانشکده ی معماری و شهرسازی که علاوه بر این دو رشته طراحی صنعتی ها هم هستن توش توی خیابون استانداریه در واقع پشت بنای عالی قاپو میشه که در واقع خودش بنای تاریخیه و بش میگن توحید خونه. از بیرون که نگاه کنین گنبدش پیداس >:D< و کلا در بافت تاریخیه شهر قرار داره.
از خوبیاش اینه که خوب کلا دانشگاه هنر بودن . اینکه فقط چن تا رشته تو یه دانشگاهن و البته فضای سنتیش حس خوبی به آدم میده و جو نسبتا دوستانه ای داره. بعد دیگه اینکه خوب دانشکده کوچیکه و تو اونجا رو مث خونه ی خودت می دونی یه جورایی خصوصا که این رشته ها وقت زیادی رو تو دانشگاه هستی... :) این رو هم بگم که این فضای سنتی اطراف دانشگاه یه حسن بزرگه برای دانشجوی معماری تااینکه دانشگاه جای معمولی باشه...
بدیاشم اینکه 1- دانشگاه مهمان زیاد میگیره تو این رشته X-( 2- شما در واقع با دانشجوهای چن تا رشته فقط در ارتباطین 3- خوب مثلا به اندازه یه دانشگاهی مث دانشگاه تهران و دانشگاه اصفهان امکانات نداره.
دیگه فعلا همین حالا چیزی یادم اومد بازم میام
 

Lorca

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,015
امتیاز
6,847
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
زیست‌شناسی سلولی و مولکولی
پاسخ : توضیحات رشته و دانشگاه شما

زیست شناسی سلولی و مولکولی (Molecular and Cell Biology) - دانشگاه تهران

نرسیده به در اصلی دانشگاه تهران، همون در قشنگه، همون "در 50 تومنی" که همه‌ی تازه قبول شده‌ها دل تو دلشون نیست ازش برن تو... یک فرعی هست به نام خیابان قدس؛ خیابان خیلی قشنگیه، چون درخت‌های بلند دانشگاه از نرده‌ها و حصارهای ضلع شرقی روی کل خیابون سایه انداختن... از قدس که میاین بالا می‌‌رسین به ورودی شرقی دانشگاه یا همون "در قدس"... وارد دانشگاه می‌شین و چند قدم که میاین جلو سمت راستتون پله‌هایی هست که شما رو می‌رسونه به یه دو راهی؛ سمت راست، دانشکده (درست‌ترش، دپارتمان) زیست شناسی و کنارش موزه‌ی جانورشناسی و سمت چپ، در پشتی ساختمون بزرگ دانشکده علوم پایه. این نزدیک‌ترین مسیریه که شما رو به دانشکده زیست شناسی می‌رسونه...

زیست‌شناسی 4 تا گرایش داره : 1. سلولی و مولکولی 2. میکروبیولوژی 3. جانورشناسی 4. گیاه‌شناسی
این 4 تا رو بر مبنای پذیرش بر اساس رتبه نوشتم.

[ویرایش در فروردین نود و چهار] از سال نود و دو، یک گرایش کارشناسی پنجم به نام زیست‌فناوری (همون بیوتکنولوژی) هم به این چهار گرایش اضافه شده. اما تصور نکنید به خاطر شباهت اسمی با گرایش دکترای پیوسته‌ی بیوتک، شباهتی بین این دو وجود داره چون اینطور نیست. بچه‌های کارشناسی زیست‌فناوری هیچ ربطی به بچه‌های دکترای پیوسته‌ی بیوتک ندارن؛ این گرایش، همه‌چیزش مثل چهار گرایش ذکر شده در بالاست و فقط چند تا درس خاص داره که خب هر کدوم از اون چهارگرایش هم چند تا درس خاص خودشون رو دارن. خلاصه که دقت کنید به خاطر اینکه اسمش گول زننده‌س انتخابش نکنید.

همیشه وقتی بحث انتخاب رشته و اعلام نظر و مشاوره می‌شه، آدم احساس می‌کنه با دو تا واقعیت متعارض طرفه. چیزی که جامعه و اکثر اطرافیان به عنوان رشته‌ی "برتر" می‌دونن و این حقیقت بلامعارض که "هـــــیـــــــــچ" رشته‌ی "برتر"ـی وجود نداره. خیلی دلم می‌خواد از توهمات جامعه بگم راجع به رشته‌هایی مثل پزشکی و دندون پزشکی و اینکه چطور توی جامعه‌ی بحران زده‌ی ما، تصوراتی مثل ارزش پول (حال آنکه وجود "پول" توی رشته‌هایی مثل پزشکی خودش به خاطر سوء مدیریت مسئولین و نفهمیدن ارزش کار تحقیقاتی و علوم پایه است) و اینکه عنوان "دکتر" پشت یک اسم باشه، داره جای ارزش‌های واقعی رو می‌گیره و تیشه به ریشه‌ی نخبه پروری می‌زنه. دیگه اینکه چقدر از پزشکی و دندون پزشکی مدینه‌ی فاضله‌ی دروغین ساخته شده توی اذهان که اصلا بماند ...

در هر کشوری که پیشرفت کرده و مرزهای علم رو جا به جا کرده، دو رشته ارزش و جایگاه ویژه‌ای دارن... به این معنی که بودجه‌های تحقیقاتی خیلی زیادی دریافت می‌کنن و از دانشمندانشون حفاظت ویژه‌ای به عمل میاد، و دانشگاه‌های برتر تعداد بسیار کمی دانشجوی خارجی توی این رشته‌ها می‌گیرن و بهترین ژورنال‌های علمی به این رشته‌ها اختصاص دارن. این دو رشته عبارتند از 1. علوم پایه (زیست، ریاضی، فیزیک و شیمی. علوم محض) و 2. علوم انسانی (جامعه شناسی، تاریخ، علوم سیاسی و حقوق)
همون‌طور که نیازی به اشاره نیست، ماجرا توی کشور ما برعکسه، و اساساً اگر چیزی به نام "بودجه کار تحقیقاتی" وجود داشته باشه که من اطلاع ندارم، مال این رشته‌ها نیست. می‌تونم همین‌جا صفحات زیادی رو حروم توضیح دادن این کنم که چطور تمام لایه‌ها و سطوح و شاخه‌های مختلف مملکت از این واقعیت ضربه خورده و می‌خوره، اما این کمکی نخواهد کرد، چرا که آن‌ها که باید بدانند می‌دانند اما کاری نمی‌کنند.

تنها کاری که از دست من و شما بر میاد، تصحیح تصور جامعه و مردمه. تصور مضر و نابودگری که میگه: یا پزشکی، یا هیچ.

این کار آسان نیست. من 4 سال با تصور اطرافیانم (نه خانواده، البته) و معلمانم جنگیدم تا موفق شدم رشته‌ای که میخوام رو انتخاب کنم. زیاد تحقیرم کردند و زیاد پشت سرم حرف زدند. ادعا کردن رتبه م بد بوده و مجبور شدم (حال آنکه رتبه‌ی پزشکی تهران رو آورده بودم) و بارها سر تکان دادند و دل سوزاندند که حماقتِ نابخشودنی مرتکب شده‌ام.

اما اگر توی زندگی، برای رویا و علاقه‌تون نجنگید، اگر تسلیم تصورات خام و بیهوده بقیه بشید، بهتون اطمینان میدم که تا آخرین لحظه‌ی عمرتون تأسف می‌خورید و کسی جز خودتون برای سرزنش کردن ندارید. اینکه چند نفر معتقدن باید چه رشته‌ای بخونید رو رها کنید... "تعداد" مخالفان شما مهم نیست، "قدرت استدلال" این تعداد مهمه.

مقایسه‌ی رشته‌ها با هم از اساس یک قیاس مع الفارق و غیرمنطقیه. وقتتون رو با انجام این مقایسه یا شنیدن حرف‌های کسانی که میخوان قانع‌تون کنن چه رشته‌ای بهتره تلف نکنید.

اگر سودای دانشمند شدن در سر دارین، اگر از بچگی شیفته‌ی کار علمی و تغییر دادن جهان از طریق کشف و جا به جایی مرزهای دانش بشر بودین، اگر لذتی بالاتر از سر و کله زدن با کتاب‌ها و نمونه‌های آزمایشگاهی و مقالات پیشین براتون وجود نداره و در یک کلام اگر عاشق کار علمی هستید، شما برای علوم پایه ساخته شده‌اید.

گفتن از زیبایی‌های دروس 4 گرایش زیست‌شناسی، نیاز به فرصت بسیار و سیاه کردن تعداد قابل توجهی کاغذ داره؛ سعی می‌کنم خلاصه کنم. فارغ از اینکه چه گرایشی رو انتخاب کنید، دو ترم اول رو به آماده شدن برای دروس اختصاصی از طریق گذروندن دروس عمومی پایه خواهید گذراند. دروسی مثل : ریاضی 1 و 2، فیزیک عمومی، شیمی 1 و 2، شیمی آلی؛ گیاه‌شناسی عمومی (سیستماتیک و ساختار، بعد فیزیولوژی) و جانورشناسی عمومی (سیستماتیک و ساختار، بعد فیزیولوژی) و اکولوژی. از ترم 3، شروع به گذراندن درس‌های اختصاصی خواهید کرد: بیوشیمی (ساختار)، سلولی (ساختار)، میکروبیولوژی (ساختار) و بعد، به مرور زمان، بیوشیمیِ متایولیسم و فیزیولوژی سلولی و ژنتیک پایه و ژنتیک مولکولی و علوم مولکولی و الخ. تعدادی واحد اختیاری دارید که باید 9 تاش رو حتما پاس کنید، دروسی مثل پرتوشناسی و ویروس شناسی و چرخه سلولی و غیره. صد البته به راحتی می‌تونید هر واحدی دوست دارید از هر دانشکده‌ای بر دارید با هماهنگی با آموزش.
زیبایی غیرقابل توصیف این دروس رو تنها کسانی خوب می‌دونن که مدتی به خوندن این دروس پرداخته باشن، مثل المپیادی‌ها. تفاوت اصلی چهار گرایش در تعدادی (عموما 40 عدد) واحد تخصصی هر گرایش است.

از نکات مهمی که باید بهش اشاره کرد، اینه که این رشته، رشته‌ی خیلی مشکلیه. از همون ترم اول تمامی رفرنس‌های درست و حسابی اساتید کتاب‌های قطور و زبان اصلی هستند، و بدون اینکه پشیزی اهمیت داشته باشه که تا الان رفرنس خوندید یا نه، اگر نمی‌خواید با یک معدل وحشتناک ترم رو به پایان ببرید باید هر روز درس بخونید و با کتاب و جزوه به طور همزمان کلنجار برید. دروس تخصصی سلولی-مولکولی هم مفاهیم مشکلی دارن و هم حفظیات مفصل.

آینده‌ی کسی که وارد علوم پایه می‌شه، در هر حال، پژوهشگر شدن هست. چرا که اگر تصمیم داشته باشید استاد دانشگاه هم بشید مسیرتون از مدرک دکترا و Postdoc و ریسرچ خواهد گذشت.
اگر واقع بینانه به قضیه نگاه کنیم، کار ریسرچ در ایران، در تمامی رشته‌ها، به خصوص توی 8 سال اخیر، به زمین گرم خورده. بودجه به کار تحقیقاتی اختصاص نگرفته و مراکز تحقیقاتی یکی یکی بسته شدن و بودجه‌شون قطع شده. کار تحقیقاتی رو الان مراکزی مثل مراکز تحقیقاتی دانشگاه تهران و دانشگاه تربیت مدرس و چند جای دیگه با خون دل خوردن و زحمت و لیاقت اساتید و بچه‌ها زنده نگه داشتن، و حقیقتاً هم زنده نگه داشتن. همه می‌دونن که وضعیت امکانات و حقوق و تأمین مالی توی ایران برای دانشمندان علوم پایه، بر خلاف کشورهای پیشرفته، چندان تعریفی نیست، اما همین جا هم اگر با انگیزه باشید و زحمت بکشید، جدای این حقیقت که "دانشمند" هستید و به هر حال علم رو پیش می‌برید به مدارج بالایی خواهید رسید و تأثیر زحماتتون رو می‌بینید.
در مورد کسانی هم که سودای ادامه تحصیل در خارج از ایران و دانشگاه‌های برتر جهان رو در سر دارن، رشته‌های علوم پایه و رشته‎های زیست شناسی، از بالاترین اهمیت و جذابیت ممکن در بین تمام رشته‌ها برخوردارن و همیشه از رشته و تخصص شما استقبال خواهد شد.
اما به طور خلاصه، اگـر عاشــــــــــق زیست شناسی هستید و قصد دارید "دانشمند" باشید، برای این رشته ساخته شدید و دانشگاه تهران، بهترین جایگاهیه که می‌تونید داشته باشید.

nWLC2y.gif
 

سعید الوند

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
751
امتیاز
2,901
نام مرکز سمپاد
علامه حلی همدان
شهر
همدان
دانشگاه
امیرکبیر - دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
پاسخ : توضیحات رشته و دانشگاه شما

مهندسی کامپیوتر-سخت افزار امیرکبیر، ورودی 89
در مورد رشته که دوستان حرف دیگری برای گفتن نذاشتن... اما در مورد امیرکبیر:
اولین چیزی که میبینی اینه که دانشگاه کوچیکیه :D! هر رشته یه دانشکده داره و ساختمونا همه کنار هم هستن. البته در همون یه گله جا سعی میکنن فضای سبز و گلکاری رو به بهترین شکل ممکن انجام بدن.پس طبیعتا از امکاناتی مثل بوفه ی مفصل و کافه تریا و امکانات ورزشی عالی خبری نیست (هرچند ما خودمون میگیم تنها نکته مثبت دانشگاه استخرشه :D). البته اونا هم سعی شده در حد ممکن فشرده فراهم بشه (یه زمین چمن کوچیک+ به ساختمان چند طبقه ورزشی شامل سالن بدنسازی و استخر و سالن پینگ پینگ و یه سالن چندمنظوره.)

از ترم دوم امسال (بهمن 91) فعالیتای فرهنگی دانشگاه که حدودن دو سال بود تعطیل شده بود راه افتاد. کانونای موسیقی، فیلم، عکاسی، ایرانگردی و... شروع به فعالیت کردن. کانونای مذهبی هم که هستند و برنامه های خودشون رو دارن.
اما خوابگاه ها در یه کلام میشه گفت خوب نیستن. از نظر امکانات و مدیریت ضعیفند ولی دو تا خوبی دارن: 1- نزدیک دانشگاهند (به قسمی که بعضی از خوابگاه های دخترانه تقریبا توی دانشکاهن) 2- (البته برای بعضی ها خوبی حساب میشه!) مسوولین خوابکاه نسبت به دود حساسند!

اما در مورد رشته ی خودم، دانشکده کامپیوتر ما هم مثل بقیه دانشگاه جا کم داره. برای همین سایت همه کاربردی داره. اتاق استراحت، بازی، درس خوندن، دورهم جمع شدن و... . استادای خوبی داریم (به جز دو سه مورد!)

دوستان میتونن تو این تاپیک در مورد رشته کامپیوتر بحث کنن
http://www.sampadia.com/forum/index.php/topic,96852.msg1082491.html#msg1082491
 

newthink

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
599
امتیاز
2,912
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
دانشگاه
امیرکبیر
رشته دانشگاه
فیــزیــک
پاسخ : توضیحات رشته و دانشگاه شما

سلام !
فیزیک امیرکبیر
باتشکر از سعیده جان که توضیحاتشون خیلی کامل بود
علاوه بر توضیح دانشکده منم یه سری چیزارو میگم..خلاصه شرمنده اگه تکراری بود
خب
اول ومهم ترین نکته برای انتخاب رشته فیزیک علاقه اس!اگه علاقه ندارین به محض یا تحت تاثیر حرف های یه عده فکرمیکنین مهندسی خودندن بهتره یه لحظه هم شک نکنین وبرین یه دانشگاه متوسط تر ولی مهندسی بخونین!اینو خیلی جدی بگیرین!اگر علاقه ندارین نمیتونین تو این رشته دووم بیارین!حتی فکر تغییر رشته هم که خب توامیرکبیر خیلی راحته نکنین!چون ممکنه نتونین نمره لازمو کسب کنین...
ولی برای کسی که علاقه داره فیزیک لذت بخش ترین رشته ای خواهد بود که میتونه بخونه وحتما هم توش به جاهای بزرگی میرسه...
وتو رشته ای مثل فیزیکم خودت خیلی بابد اهل تلاش باشی...شاید ساعت ها فقط مجبورباشی بشینی یه جا و بخونی و مساله حل کنی...

دانشکده فیزیک امیرکبیر داخل کوچه سعید یه ذره دورتر از فضای اصلی دانشگاهه...دانشکده صنایع هم دیوار به دیوار ما قرارداره...اسم دانشکده مهندسی انرژی و فیزیک هست...تاچندماهه پیش مهندسی هسته ای وفیزیک بود که به دلایلی عوض شد...دانشکده امون 8 طبقه است :D...طبقه های -1 و -2 ازمایشگاه ها قراردارن که -2 بیشتر برای بچه های ارشد ودکتراست...طبقه سوم وچهارم(فکرکنم!) بقیه ازمایشگاه ها مثل اپتیک ولیزر قراردارن...خب ازاونجاییکه امیرکبیر صنعتیه شاید بشه گفت اینجا قسمت تجربی فیزیک خیلی بیشتراز تئوریش بهش توجه میشه ودراین زمینه هم اساتید خیلی خوبی داریم...
دربقیه زمینه ها درسطح کارشناسی اساتید هم متعددن...هم استاد خوب داریم هم بد!(مثلا شریف ازاین لحاظ شاید غنی تر باشه) شاید پیش بیادکه بار بیشتر خوندن یه درس رو خودت باید بکشی چون استاد اونقدر خوب درس نمیده...وبعضی استاد ها هم هستن که حاضر نیستی یه جلسه ازکلاسشون رو ازدست بدی چون واقعا فیزیک بهت درس میدن...
بچه ها اینجا سه جورن!
حالت اول ازاونجاییکه تغییررشته یا دورشته ای کردن اینجا خیلی راحته اومدن فیزیک که برن یه جای دیگه!وخب میخونن هم!یعنی فقط برای اینکه نمره بیارن میخونن وکلا علاقه ای به شرکت درفعالیت های دیگه ندارن ومیشه گفت ازدنیای فیزیک بیخبرن!
حالت دوم اونایین که من هنوزم دقیقا نمیدونم چیکارمیکنن!کم میان سرکلاس!و به درس اصلا توجهی ندارن و...
حالت سوم کسایی هستن که واقعا باعلاقه اومدن ودارن میان جلو...درس ها رو باعشق میخونن وازلحاظ علمی هم به سطحی رسیدن که موردمراجعه بقیه قرارمیگیرن وفقط محدود به درس وواحدها نیستن کلا درزمینه ی فیزیک کارمیکنن...خب بعضیاشون هم نمره هاشون درحدی هست که دورشته ای میخونن...
بعد ازاونجاییکه ما نسبت به بقیه دانشکده ها دورتریم و اکثردرس هامون هم جدا ازبقیه بچه های دانشکده های دیگه و مخصوص خودمون ارائه میشه یه جورایی همه بیشتر به هم نزدیکیم...این خیلی فضای خوبیه...از استرس ورقابت های اذیت کننده خبری نیست...این علاقه واگاهی خود بچه هاست که میکشونتشون جلو...توی یه همچین فضایی خیلی خوب میشه کارگروهی کرد...سال بالایی ها هم خیلی راحت تجربیاتشون رو دراختیار جدیدترها قرارمیدن تو دانشگاه این تجربیات خیلی به کار ادم میان...
ازتشکل های دانشجویی هم انجمن علمی وبسیج وشورای صنفی هستن...
جو سیاسی هم والا ما که چیزی ندیدیم! :D
مسابقه ملی عکاسی فیزیکی هم همین انجمن علمی برگزار میکنه...کلا انجمن علمی خوب و فعالی داریم...کارای خیلی خوبی برای بالارفتن سطح علمی وعلاقه بچه ها به فیزیک انجام میشه توش..مثل برگزاری سمینارهای دانشجویی,نمایشگاه,کلاس های اموزشی و...
خیلی از استادها تو نمره دادن سخت گیرن...محال نیست ولی بایدخیلی تلاش کنی که بتونی نمره خیلی بالایی بگیری...حضور غیاب هم کاملا به استاد بستگی داره...
دیگه ازهمه قشر ادمی هم اینجا پیدامیشه..جوغالبی وجود نداره..ولی خب حراست به مانتو واینا بعضی وقتا گیرمیده( در تا در فرق میکنه! :D) باید یه نکاتی رورعایت کنی...
اینترنت هم سرعتش اول سال اصلا خوب نبود ولی بعدش بهتر شد...توی خوابگاه ماهم هر نیم طبقه اگه اشتباه نکنم یه مودم داشت(کلا خوابگاه ما هفت تا نیم طبقه بود)...ولی بازم...
درمورد خوابگاه هم خیلی شانسیه ...مثلا من چندتا رو خوب شنیدم ولی ازبعضیاش خیلی بدشنیدم...یه خوبیه به نظرمن! خیلی مهمی که دارن نمیخواد حمام اینا رو بشوری خودشون کسایی روبرای اینکار درنظرگرفتن :-" تازه یه مایع هایی(با قدرت پایین!) هم میریزن برامون:D...من امسال ازخوابگاهمون خیلی راضی بودم ...هم ساختمونش جدید بود هم بزرگ بود سوئیت هاش وامکانات خوبی هم داشت..ولی میگم تاحدودی شانسیه...
توانتخاب رشته علاقه روبه نظرمن به همه چیز اولویت بدین
فعلا اینا به ذهنم میرسه...چیز جدیدی به نظرم اومد اضافه میکنم..
 

n.r

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
707
امتیاز
3,527
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین
شهر
اصفهان
دانشگاه
علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : توضیحات رشته و دانشگاه شما

پزشکی تهران - ورودی 91 -شیوه نوین

خب بچه ها در مورد پزشکی و علاقه و سختی و تعهد و ... توضیح های خوبی دادن. من سعی میکنم یکم در مورد شیوه نوین تهران بگم و خوابگاه و کلادانشگاه تهران.

اول یه سری اطلاعات کلی در مورد پزشکی عمومی :
خب طبق این برنامه کلی که میبینین پزشکی تهران تو 15 ترم ارائه میشه که به قسمت های زیر تقسیم میشه:(در کل حدود 290 300 واحده)
1)علوم پایه 5 ترم
2) فیزیوپاتولوژی 2 ترم
3)کارآموزی 5 ترم
4)کارورزی 3 ترم

اول یه توضیح کوتاه راجب به هر کدوم:

علوم پایه:
همین جور که از اسمش پیداست پایه و اساسه :D کلاسا اکثرا تئوریه و کلاسای عملی هم محدود به دیدن لام و جسد و ازمایش های نسبتا ساده میشه.توش ساختمان بدن و فعالیت عادی بدن و یه سری نکات بالینی در مورد بیماری ها تدرس داده بشه و دورترین مرحله نسبت به پزشکیه و به نظر میاد اصلا شبیه کار یه پزشک نیست.
بعد از اون باید با شرط معدل بالای 12 و قبولی تو تمام واحدای درسی(به جز 1 درس عمومی) ازمون علوم پایه بدیم و شرط قبولی توش اوردن 70 درصد ميانگين نمرات 5 درصد برتر کشوره. (کلا این آزمونا رو برای این توضیح میدم چون یه عده فکر میکنیم دیگه پزشکی قبول میشیمُ تموم! در حالی در طول این 7.5 2 تا آزمون برگذار میشه که میشه گفت یه جورایی شبیه کنکوره)
خب حالا شیوه نوین یا ریفرم چیه؟!
اومدن دیدن که بعضی دروس رشته علوم پایه بهم مرتبط هستن و به جای اینکه اونارو جدا جدا تدریس کنن سعی کردن مطالب مرتبط به هم رو در قالب بلوک هایی ارائه کنن. این درسا شامل بیوشیمی (تا حدی) جنین شناسی بافت شناسی فیزیولوژی و آناتومی میشه. سایر دروس طبق اون جدوله مربوط به دروس مستقله. خب پس یه دانشگاه غیر ریفرم آناتومی مربوط به تنه رو تو یه ترم ارائه میده اما دانشگاه شیوه نوین میاد و مثلا تو بلوک قلب و گردش خون آناتومی مربوط به نواحی قلب و قفسه سینه رو میگه فقط. خب یه مزایایی داره شما دروس مرتبط به هم رو با هم میخونید و ماندگاریش تو ذهن بیشتره. یه تفاوت دیگه شیوه نوین تو امتحاناشه. بعد از هر بلوک یه امتحان گرفته میشه که جامع دروس آناتومی و بافت و ... که در مورد اون بلوک خوندین. این امتحان رو باید بالای 10 بشین تا پاس بشین. اما علاوه بر اون پایان هر سال میان ببینن تو هر درس به طور جداگانه تونستین به نصف سوالا جواب بدین یا نه(مثلا آیا از 30 سوال جنین که تو کل بلوک های برگذار شده بوده تونستین 15 تاشو جواب بدین) اگه نه باید اون درس رو جداگانه امتحان بدین. این واسه اینکه بعضی دانشجوها نیان و تو هر بلوک که درس که تعداد سوال کمتری داره رو حذف کنن.
تو جدول یه سری درس میبینیم به نام مهارت های طبابت! حالا اینا یعنی چی؟! مطمئن نیستم توی همه ی دانشگاه ها ارائه بشه. این درسا شامل مهارت های بالینی -مهارت های ارتباطی- مراقبت از بیمار پیشگیری و ارتقای سلامت -رشد فردی -تعهد حرفه ای، اخلاق و حقوق پزشکی -استدلال، حل مساله و تصمیم گیری -نقش پزشک در نظام سلامته. خب تا حالا ما درسای تعهد حرفه ای رشد فردی و استدلال رو داشتیم(یا حداقل اگه بقیه شو داشتیم اینقدر نا محسوس بوده که من یادم نیست :-"). این درسا معمولا هفته ای یبار نیست و شاید کلا در طول ترم 10 12 ساعت ارائه بشه. در اصل این درسا اومده و یکم از وقت درسایی مثل آناتومی و ... رو گرفته پس استادا باید سریع تر از دانشگاه هایی که این درسا رو ندارن درس بدن. اما خب درسای نسبتا خوب و به درد بخوریه. مثلا استدلال بهمون یاد میده چطوری واسه حرفی که میزنیم دلیل بیاریم و چطور تشخیص بدیم که استدلال بقیه قابل قبوله یا نه. معمولا مثالایی که اورده میشه پزشکیه و اونجاست که متوجه میشیم اهمیت یه استدلال دقیق و کافی و... چه قدر زیاده. یا مثلا درس رشد فردی سعی میکنه (البته فقط سعی میکنه :|) ما رو به خود شناسی از خودمون برسونه یا مثلا یادمون میده چطور به استرس خودمون غلبه کنیم. البته این درسا واحدی نداره و فقط امتحان داره :D در اصل آدم احساس میکنه مسئولین سعی تمام خودشون کردن که شما رو در طول امتحانا زیر فشار پرس کنن. ولی خب امتحاناشون سخت نیست و اینکه نمره دهیش تو درسای مهارت های طبابت اینجوریه:قبول مرزی رد. فقط قبول قبوله :D اگه 3 ترم مرزی یا رد بشین از اون درس نمی افتین ولی یه پروژه خیلی سخت میدن گویا.

فیزیوپاتولوژی(یا مبانی طب بالینی که خلاصه میشه و میشه مطب :D):
فیزیولوژی یعنی سازو کار بدن در حالت عادی و پاتولوژی یعنی سازکار بدن موقع بیماری. این دوره میاد و نشانه های فعالیت بدن در حالت سلامت و بیماری بهمون یاد میده و در اصل یه پایه ست برای ورود به حیطه بالینی. همین جورم که میبینید اخرش یه امتحان میگیرن که من اطلاعی ازش ندارم :D ولی فکر نکنم به جامعی و مهمی آزمون علوم پایه و پیش کار ورزی باشه.

کارآموزی: یا همون استیجری (یا مثلا استاژری!) یه دوره ای که وارد بیمارستان میشیم و یه سری کلاسا تو بیمارستان تشکیل میشه و یه سری دروس تئوریم دانشگاه. اینجا میتونیم وارد یه حرکتی تحت عنوان راند صبحگاهی :-" بشیم! البته تو این مقطع مارو آدم حساب نمیکنن اینجوریه که هر صبح کلا استادا دانشجوهای تخصص و فوق و اینترن ها و ...جمع میشیم و مثلا یه بیمار رو شروع به بررسی میکنیم علائمش رو اینکه چطور بفهمیم چه بیماری داره یا چطور احتمال یه بیماری رو حذف کنیم روش درمان و غیره.
خب دانشگاه تهران کارآموزاش رو به 3 تا بیمارستان میفرسته. فکر کنم شریعتی امام و یکی دیگه. نحوه تقسیمم طبق نمره علوم پایه ست. یعنی از نفر اول میپرسن میخوای بری کدوم بیمارستان و همین جور به نوبت جلو میره. اخرشم یه امتحان پیش کارورزی یا همون پره انترنی (یا مثلا پیری اینترنی!:-") میگیرن که اونم مثه علوم پایه در سطح کشوره.

کارورزی: یا همون اینترنی که دیگه مثلا واسه خودت تا یه حدی آدم شدی. میتونی مستقل از استادا تشخیص بیماری بدی و مثلا نسخه بنویسی و مهر داری و یه حقوق خیلی کم.

در مورد امتحانا بگم که منبع امتحانی کتابه که حجم بالاتری نسبت به جزوه داره و از اون ور فرجه امتحانی کمه! یعنی قشنگ پرس میشی زیر فشار درس :D خوبی کتاب اینکه همه مطالبو داره اما بدیش حجم زیادشه و اینکه یه استاد وقتی جزوه میگه شاید اونجاهای مهم رو تاکید بیشتری کنه اما کتاب همه رو میخونی و بالطبع وقتی حجم بیشتری بخونی کمتر تو ذهنت باقی میمونه نسبت به وقتی که یه مطلب کمتر رو چند بار تکرار کنی!

جو درس خونیه و رقابتی در حدی. به طوریکه نخوای هم تحت جو میری سراغ درس. اما فقط درس نیست و خب بعد یه مدت با هم صمیمی میشیم و کارای خل و چل بازیم کم انجام نمیدیم :D طبق آمار خود دانشگاه 70 و خورده ای نفر از 100 نفر اول کنکور پزشکی تهران رو انتخاب کردن که واقعا حجم زیادیه. اما یه نکته هست و اینم اینکه دیگه فوقش تا ترم 2 همه عدد نگاهتون میکنن. تو دانشگاه خیلی راحت جای رتبه ها عوض میشه. مثلا خود من 125 کشور بودم که شاید بشم نفر 90 100 دانشگاه اما بعد از یه ترم یه سری که رتبه شون بدتر از من بود جلوتر زدن و یه سری هم که رتبه ای بهتری داشتن ازم عقب افتادن.

رشته ی شب امتحانی نیست. باید در طول ترم خوند. اگه میخوای بفهمیش که واقعا باید شدید بخونی! من خودم ترم یک دپرس شدم که دارم این درسا رو فقط میخونم و میرم و هیچی یاد نمیگیرم اما بعدش یه سال بالایی ها بهم گفت مطالب علوم پایه 5% مطالبیه که باید یاد بگیری که اون 5% با یه نمره تقریبا خوب تو امتحانا تو ذهنت میمونه.

سال اول معمولا بچه ها رو میبرن یه خوابگاه موقت که با اینکه شرایط اون خوابگاه و امکاناتش کمتره اما حرکت بسیار شایسته ایه :D چون معمولا سال بالایی ها میگن درس نخون و علوم پایه به درد نمیخوره اینا! و ممکنه طبق این حرفا بدبخت بشید! چون خودشون این مرحله رو طی کردن و چون هرچی تو پزشکی بالاتر بری سخت تر میشه درسا احساس میکن در مقابل الانشون تو علوم پایه هیچی نخوندن! در صورتی که خوندن خوبم خوندن.

یه حرکت قشنگی که بچه های سال بالایی با همکاری مسئولین انجام دادن یه طرحیه به اسم منتورینگ. بخوام بگم یه چیزیه تو مایه ها پشتیبان کانون :D که واقعا به درد بخوره. هر سال بالایی با یه سری از سال اولیا در ارتباطه و ما میتونیم سوالامونو ازش بپرسیم. اینکه واسه هر درس چطوری بخونیم یا فلان استاد چطوریه اینا. تا یه حدیم چکمون میکنه حتی :D

دانشگاه تهران مرکز پژوهش ها و مرکز رشد استعداد های درخشان داره که واقعا فعاله. مثلا بچه های مرکز در طول سال 2 بار دعوت نامه فرستادن که بیاین آشنا بشین با مرکز. یه سری کارگاه میزاره مثه روش تحقیق سرچ و مقاله نویسی و روش کار با بعضی نرم افراز های به درد بخور و ... علاوه بر اون گروه هایی تشکیل شده که هر کدوم یه موضوعی مد نظرشونه و حول اون مورد فعالیت میکنن. علاوه بر اون یه سری تور آشنایی با مراکز مختلف میزاره. کتابخونه دیجیتال دانشگاه به قول خودشون گرون ترین کتابخونه تو دانشگاه های علوم پزشکیه و در صورتی که همه ی دیتا بیس ها و ژورنالاش فعال باشه و تحریم نباشیم اینا منبع خوبی واسه مقالاته. همه ی اینا باعث میشه جو تحقیقاتی خوبی تو کل دانشگاه به وجود بیاد. خیلی ها به خاطر پر کردن رزومه رو به مقاله نویسی میارن اما خب به طور کلی فکر میکنم انجام کار تحقیقاتی توی دانشگاه نسبت به دانشگاه های دیگه راحت تر باشه. البته فکر نکنم زیاد در مورد مسائل مالی حمایت بشه :D

کلا امسال به دلیل قضیه انفصال تهران و ایران یکم قضیه قاتی اینا شد که ایشالا از سال دیگه درست میشه. استادای تهران بعضیاشون واقعا خوبن اما خب همه جا استاد بیخودم پیدا میشه(شاید ادغام تهران و ایران یکم سطح اساتید رو این 2 سال اورد پایین اما حالا با جدا کردنشون دوباره اکثر استادا خوب خواهند بود)

محل دانشکده که میشه شمال مجموعه دانشگاه تهران. و در ورودیش خیابونه پورسیناست. تشکیل شده از ساختمانای زیاد 2 3 طبقه که هر ساختمان مربوط به یه گروهه. مثلا یه ساختمان گروه آناتومی یکی بافت شناسی و ... ساختمان ها هم قدیمیه اکثرا. محل اصلیه تجمع دانشجوها یه ساختمونه روبه رو در ورودی که 1 تالار داره و طبقه بالاش کتابخونه و سایت و گروه بیوشیمیه یه سری کلاسم داره + سالن برگذاری امتحانا که بهش میگن سال شهدا. این ساختمونه 4 تا ورودی داره و اون فضایی که این 4 تا ورودی بهش میرسن مکانیه به اسم سیتی :D بوفه اونجاس+تکثیر که همه جزوه و نمونه سوالی داره. تا یه حدی فضای سبز و یه چند تا نیمکت و حوض اینا بیرون هست. کلا فضا شاد و مفرحیه به نظر من. ساختمان اداری هم از در که وارد میشی میشه سمت چپ فکر کنم. روز اول ی تور آشنایی با دانشگاه میزارن سلف و بوفه و همه چیو نشون میدن :D کتابخونه و سایت آنچنان بزرگ نیست. کتاباش فعلا در حد نیاز من رو که جواب گو بوده. سیستمای سایت مال عهد فسیله احتمالا :D سالن تشریح و آزمایشگاه ها خب قدیمیه تا حدودی. هر ترم یه جسد جدید میاد که توسط بچه های آناتومی تشریح میشه و بعدا توسط همونا به ما توضیح داده میشه. جسدا هم خوبه تقریبا. اما حداکثر استفاده ازش میشه و به یه جایی میرسه که چیزی معلوم نیست توش! کلا فکر کنم وضعیت جسد همه ی دانشگاه ها همین طوره.

جو خاصی حاکم نیست. فکر کنم جز محدود دانشگاه هایی بود علوم پزشکی تهران که نه امتحانات رو قبل از انتخابات تموم کرد و نه بعد انتخابات شروع و دو روز قبل و روز بعد از انتخابات ما امتحان داشتیم.

خوابگاه: خوابگاه های علوم پزشکی جدا از دانشگاه تهرانه. در اصل تو یه راستا و خیابونه اما فاصله شون زیاده. خب این کوی تشکیل شده از 3 4 تا ساختمون قدیمی + یکی دو تا سالن ورزشی و بوفه و یه فضای سبز نسبتا خوب و گویا یه مطب و آرایشگاه و یه سری وسیله ورزشی اینا. اول اینکه خوابگاه سلف نداره و باید برای غذا خودمون ظرف ببریم و بریم اتاقامون بخوریم. ساختمونا معمولا 3 طبقه ست. اتاقا 2 3 4 6 نفره ست فکر کنم. تخت ها دو طبقه ست اکثرا یا یه طبقه ولی از اون قدیمیا. اینترنتش بی سیم نیست سرعتشم تعریفی نداره. غذا ها واسه شام 2 مدل و نهار 1 مدله. کیفیت غذاش خوبه تقریبا! سرویس به دانشگاه و بیمارستان ها و...داره تا ساعت 9 فکر کنم. و کلا در حد نسبتا راضی کننده ایه.

همون جور که گفتم سال اول میرین یه جای دیگه. خوابگاه هایی که در اصل یه تک ساختمون 4 5 طبقه ست و سوئیتیه و تو هر سوییت تقریبا 50 60 متری 10 نفر هستن(البته ممکنه هیچ وقت 10 نفر پر نشن) فضای باز نداره سرویساش محدوده و امکانات چندانی نداره اما در عوض معمولا نو تر و جدید تره و خب سوئیت یه مزایایی نسبت به اتاق داره. مثلا فرض کن تو اتاق تو هر وقت ظرف میشوری باید همین جور تر ورداری بیاری تو اتاقت ولی سوئیت اینطور نیست.

زندگی خوابگاهی زندگی سرشار از سازگاریه :D ب هر حال قراره با یه سری آدم با عادت های متفاوت هم اتاقی بشی. ممکنه ساعت خواب تو ساعت تفریح اون باشه یا مثلا زیاد مرتب نباشه. خب بلاخره همه با هم کنار میایم تا حدی و بقیه ش رو هم تحمل میکنیم. این تحمل خیلی بستگی به روحیه شخص داره. حالا چه تحمل دوری از خانواده چه تحمل شرایط خوابگاه. تصوری که من خودم از خوابگاه داشتم واقعا بد بود! اما در اصل چیز بدی نیست و حتی جو درس خوندنش باعث میشه که از خونه گرفتن بهتر باشه(بگذریم از اینکه تو خونه مسئولیتایی مثل غذا و نظافت و اینا هم می افته گردنت و امنیت خوابگاه رو هم نداره. در کل واسه دخترا خوابگاه بهتره.) اگه بتونین با چند تا هم شهری و دوست یه جا قبول بشین و یه خوابگاه که واقعا تاثیر خیلی مثبتی رو تحمل شرایط میزاره. میگم بازم بستگی به روحیات خودتون داره اما من خودم جو علمی و تحقیقاتی تهران رو به دوری از خانواده و سختی خوابگاه ترجیح دادم. کافیه فقط یکم سطح توقعمون رو پایین بیاریم تا زندگی خوابگاهی شیرین بشه :D

خب در اصل دانشجو های پزشکی اکثرا فعالیتشون تو تحقیق یا مثلا فوقش مشاوره کنکور و تدریس تو چند سال اول خلاصه میشه و شاید ادامه فعالیت هایی مثل موسیقی و ورزش و ...به طور حرفه ای با یه برنامه ریزی سخت میسر بشه مخصوصا اگه خوابگاهی باشین. اما خب کار نشد نداره! (;

اهان یه نکته در مورد دانشگاه تهران زبانه. اول سال یه امتحان تعیین سطح گرفته میشه و دانشجو ها تو سه سطح پیش نیاز 1 پیش نیاز 2 یا عمومی دسته بندی میشن. مرکز زبان نسبت به بقیه دانشگاه ها سخت گیر تره و امتحانای نسبتا سختی هم میگیره. کلا زبان خیلی خوبه. زبان یاد بگیرید :D بعدا که بریم جلوتر مثلا کتابا ممکنه زبان اصلی بشن یا ترجمه ی خوبی نداشته باشن یا مثلا میخوایم یه مقاله ای رو بخونیم یا بنویسیم. تو همه ی اینا زبان نقش کلیدی ایفا میکنه. اما اگه سطح زبانتون خوب نیست نگران نباشید. به مرور و با تمرین خوب میشه.

همینا فعلا (ببخشید یه سری توضیحام تکراری شد) :D
 

angel26

کاربر جدید
ارسال‌ها
3
امتیاز
9
نام مرکز سمپاد
فرزانگان چهاردانگه
شهر
تهران
مدال المپیاد
مدال برنز المپیاد شیمی
دانشگاه
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
رشته دانشگاه
مهندسی پلیمر- صنایع پلیمر
پاسخ : توضیحات رشته و دانشگاه شما

سلام

مهندسی پلیمر/ گرایش صنایع پلیمر- امیرکبیر- ورودی 91

خب در مورد رشته ی پلیمر و دو گرایشش ( صنایع پلیمر و تکنولوژی و علوم رنگ) باید بگم من چون تازه 2 ترم گذروندم، عملا هنوز آشنایی زیادی با این رشته و بازار کارش ندارم و تا الان دروس علوم پایه و پیش نیاز مهندسی رو خوندیم و وارد دروس تخصصی نشدم که بخوام نظر بدم، ولی تو سایت های دیگه میتونین یه اطلاعاتی هرچند تکراری و ناکافی در مورد این رشته به دست بیارین، منم یه معرفی تو پست بعدی از این رشته میزارم که توسط نشریه انجمن علمی دانشکده مون چاپ شده...

رشته پلیمر تلفیقی از ریاضی و فیزیک و شیمیه و هرچند که به شیمی مربوط میشه ولی بالاتر از اینا یه رشته ی مهندسیه که قاعدتا ریاضی و فیزیکت مث بقیه رشته های مهندسی باید قوی باشه. وباید درک خوبی از شیمی داشته باشی که بتونی این رشته رو بفهمی و کسایی که با شیمی خیلی نمیتونن کنار بیان به هیچ وجه به این رشته نیان چون اون موقع پلیمر واسشون تبدیل به یک رشته سخت میشه. در کل پلیمر رشته ی فوق العاده جذاب و شیرینیه واسه کسایی که علاقه دارن و تقریبا برای هر درسش یک آزمایشگاه داره، و اصلا خشک نیست و خیلی هم ملموسه. :)

ولی بریم سراغ خود دانشکده پلیمرورنگ امیرکبیر و فضا و جو و امکاناتش...در مورد دانشکده باید بگم چون پلیمر ظرفیت کمی نسبت به بقیه رشته ها داره دانشکده ی کوچیکیه و امکانات محدودی داره! :-< در طبقه همکف آموزش دانشکده، استراحت گاه، سالن مطالعه فقط برای دانشجویان دکتری و بسیج دانشکده قرار داره. طبقه اول هم شامل کلاس ها که به 10 تا هم نمیرسه، دو سایت نه چندان خوب یکی برای کارشناسیا و یکی برای ارشدا، اتاق سمعی و بصری، انجمن علمی، شورای صنفی و دفتر نشریه تخصصی دانشکده هست. در طبقه دوم آزمایشگاه های پلیمر که تعدادشون کم هم نیستن قرار داره. طبقات سوم و چهارم شامل اتاق اساتید و آمفی تئاتر دانشکده و...هست، ضمنا امتحانا هم معمولا تو سالن طبقه سوم برگزار میشه. زیر زمین هم که تا الان نرفتم فک کنم کارگاه و اینجورچیزا باشه. در مورد موقعیت مکانی دانشکده پلیمر تو دانشگاه هم باید بگم جای خوبیه حداقل دوروبرش دارو درخت هست. یه چیز دیگه اینکه دانشکده ما کتابخونه مجزا نداره و کتابای مربوط به رشتمونو باید تو ساختمون مرکزی کتابخونه دانشگاه بریم سراغش!

بچه های پلیمرو رنگ هم عموما 3 دسته ان: دسته اول کسایی ان که با آشنایی کافی و با علاقه وارد این رشته شدن ، دسته ی دوم اونایی ان که رشته ی دیگه ای میخواستن و ناچارا وارد پلیمر شدن که اکثرا بعد یه مدت به شدت علاقمند میشن، کسایی هم که جزو دسته اول و دوم نباشن دسته ی آخرو تشکیل میدن .:>

جو بچه ها به هیچ وجه خر خونی نیست، اتفاقا بچه ها خیلی اهل فعالیت های غیر درسین و اهل تفریحن . P:> انجمن علمی دانشکده یکی از بهترین انجمن علمی های امیرکبیره و در طول سال برنامه های مختلف علمی میذاره مث بازدید و سمینار و کارگاه و کلاس و ... که شرکت کردن توی این برنامه ها کلی در مورد رشته به بچه ها دید میده و تجربه های علمیشونو بالا میبره، بعلاوه این دانشکده یه نشریه دانشجویی داره که یکی از افتخارات دانشکده محسوب میشه. <D= سال بالایی ها هم انصافا از هیچ کمکی دریغ نمیکنن و معمولا راهنماهای خوبی هستن، البته چون معمولا آدما با هم فرق دارن شاید بعضی موقع ها راهنمایی هاشون به کار نیاد و در مورد آدم صدق نکنه. :|

در مورد اساتید هم تجربه ی خاصی ندارم ولی از اونجایی که امیرکبیر تو رشته پلیمر قطب علمی محسوب میشه قاعدتا اساتید خوب این رشته هم باید تو این دانشکده باشه ولی با این حال هستن اساتیدی که بچه ها ازشون راضی نیستن.

در مورد دانشگاه امیرکبیر هم دوستان تو پست های قبلی توضیح دادن و من قصد ندارم حرفای تکراری بزنم...در آخر هم باید بگم حتما با علاقه رشته تونو انتخاب کنین و هرچند که دانشگاه و جوش و تاثیراتی که رو آدم میذاره مهمه ولی رشته مهم تره و وقتی تو رشته ای علاقه و استعداد وجود داشته باشه مطمئن باشین با شرایط و جو دانشگاه سازگار میشین...
امیدوارم که مطالب مفیدی واستون بوده باشه...موفق باشین B-)
 
بالا