خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

سر در یکی از کلابا تو مشهد :-"

securedownload.jpg


Arse refer to the British/Irish-English vulgarism for the buttocks, equivalent to "ass" in American or Canadian English

فک کُونم صاحابش گَزوینیه :-" ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

من در سوتی دادن ید طولایی دارم
یه بار تو راهرو هیچ کی نبود
من با یکی از بچه ها بودم
اسم ناظممون هم آقای جعفریه که من جف صداش می کنم(البته تو خلوت با رفقا وگرنه جلو خودش کی جرئت داره؟ X_X X_X X_X)
من که دیدم تو راهرو کسی نیست یهو الکی داد زدم جف جف جف
بعد یهو دیدم مدیرمون وایساده نگامون میکنه
شما اگه تو این صحنه بودین چیکار میکردین؟ :-" :-" :-? :-?
 
پاسخ : سوتی‌ها

ی کتاب قواعد عربی۳ این هاشمی نژادیا دارن بعد این معلمه به اینا داده
بعد قواعد گفته بعدش تمرین گفته تا حل کنن
ی بنده خدایی:سوت رفتم که ازش این کتابه رو بگیرم با دوستم وختی کتابو داد رف ،من داشتم کتابه رو تن تن ورق میزدم ببینم چجوری و اینا...
رسیدم به صفحه تمرینا
دیدم ی امضاس پایین صفه توشم ی شماره موبایل نوشته
دوسم گف سارا چرا شمارشو نوشته پسره؟
من:نمیدونم والا
چن صفه بعد دوباره پایین صفه امضا بود توشم شماره موبایل
دوستم: سارا شاید خواسه شمارشو داشته باشی
من: گاو که نیس ما شماره همو داریم که
دوسم:شاید گاوه خب
من :آره بابا انقد خره

صفه آخر دوباره امضا و شماره بود
دوسم: سارا چرا پایین شمارش نوشته کلات؟
من: کلات ؟راس میگیا ... فامیله این که فلان بود

بعده شونصد ساعت فکر فهمیدیم معلمه تمرینای اینارو نگا میکرده امضا میکرده شمارشو مینوشته :دی
گناه پسر مردمو پاک کردیم=))


(کتابه هم تایپی بود هم دس نوشته)
 
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی فقط سوتی حقیقی!... ;)
بعد بازی پرویز خان گفت این ایام رو تبریک و تسلیت میگم!!!...واقعا وا3 چی تبریک داره؟...محرم یا بازی؟!
 
پاسخ : سوتی‌ها

از اونجایی که ما خیلی خیلی مهارت اجتماعیمون بالاس و اینا عید که داشتیم میرفتیم عید دیدنی تو راه داشتن با من تمرین میکردن که اول که رفتیم بعد سلام احوال پرسی میگی سال نوتون مبارک موقع خداحافظی میگی سال خوبی داشته باشید!!
اولش و اینا خوب پیش رفت فقط موقع خداحافظی ما گفتیم سال نوتونم مبارک باشه....
بعد دیدیم بابام که داشت کفشاشو میپوشید سرشو اورد بالا چشم غره.... X_X
منم گفتم بابا مگه همینو نباید میگفتم؟
هی بابام میگفت هیس ....تو ماشین....(مهمونا دم در بودن ;D)
هی میگفتم خودت گفتی همین بود به خدا....مگه نبود...
پدر ~X(
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از prabd.chess :
سوتی فقط سوتی حقیقی!... ;)
بعد بازی پرویز خان گفت این ایام رو تبریک و تسلیت میگم!!!...واقعا وا3 چی تبریک داره؟...محرم یا بازی؟!
خیابانی هم گفت بریم پیام کوتاه بازرگانی ببینیم ، نه که قبلش داشت میگفت پیامک بدین و اینا ! ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

دربی قبلیم که خیابانی گزارش میکرد ، دوربین داشت پای بازیکن٬ نشون میداد ، رحمتی مصدوم بود ، بازی متوقف شده بود بعد خیابانی گف بله ... خستگی رو میشه از ساق پای بازیکنان فهمید 8-^
(نگفته بودن اینو قبلا ؟ :-"" حالا اگه گفتن ما باز یه یادآوری کردیم ! اشکالی نداره که :-"")
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار موقع برگشت از مدرسه که از سرویس پیاده شدم داشتم میرفتم خونه

از سرِ کوچه ، یه موتوریـ ِ دنبالم بود

دُرُس پشتِ سر من میومد ، منم که شجاع :-ss

ما هیچیش نگفتیم و راه خودمونو میرفتیم ، تا که دیدم میخواد کیفمو بگیره ،
من برگشت که بزنمش ، جیغ و فُش و اینا ... بعد تا برگشتم دیدم گازشو گرف رف

منم در حالی که داشتم فُشش میداد اونم داش مخندید ، بعد یِ لحظه برگشت دیدم عمو [ کوچیکَ ] مه :|

تا کلی وقت شده بودم سوژه خنده ی ِ فامیل :|
 
پاسخ : سوتی‌ها

دبير ديني داشت روي تخته يه سري نكته و حديث و معني مينوشت
اون حديث پيامبر كه هست شعر علم و در ِ آن و علي (ع) و اينا...
نوشته بود پاي تخته :
من شهر حكمتم!

يكي از بچه ها فك كرد اين اصل حديث هست(عربي)!با يه لحن كاملا عربي مانند،اينجوري خوند:

مِن شَهر ِ حِكمَتُم!
men shahre hekmatom!

يه چيزي تو اين مايه ها كه معنيش ميشه اين: از شهر حكمتتان:دي
 
پاسخ : سوتی‌ها

من عضوجدیدم تادلتون بخوادسوتی دادم یکباروقتی بعدازاین که معلم ریاضی (خانم روپوش)داشت بلندبلندبه خاطرنمره های افتضااااااااااااااااااااااح ریاضی دعوامون میکردازکلاس رفت بیرون.منم بلندشدم وباحالت مسخره کردن اداشودرآوردم.بعدیک دفعه ای دررابازکردواومدتو.دیگه بقیه شوخودتون تصورکنین. :)) :-\ ^#^ X_X :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز ریحانه با سرویس ِ ما اومده بود

ما داشتیم در مورد ِ ورزش بحث میکردیم، من میگفتم بَده، ریحانه میگف خوبه

یهو وسط ِ حرفمون رانندمون برگشته میگه: من از حرفای شما خانوما تا حالا یه نتیجه ای گرفتم!!

گفتم مثلا الان میخواد واقعا یه نتیجه ای بگیره...بعدش گفت: ورزش خیلی چیز ِ خوبیه ^-^ این الان نتیجه بود مثلا !

بعد گفت: من با خیلی چیزا مخالفم مخصوصاً با ورزش خیلی موافقم

:-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

آقا عاشورا بود بعد از اين ايستگاه هاي چايي و شربت اينا زده بودن

بعد من برگشتم گفتم: اِ! آخ جون! از اين شربت تخميا ميدن!

به جان خودم اول هيچكي نفهميد ولي بعدش ديگه... :-"


پ.ن: منحرفا به چي ميخندين؟! ;D

منظور تخم شربتي بوده خوب پردازش نشده :-" ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

بچه ها خیلی سر و صدا و شلوغ کاری میکردن، معلم َم عصبانی شده بود ،

یه بچه ها به یاد دوران طفولیت داد زد: در مجلسی نشسته بودیم ، ناگهان خری گفت: ...

همه بچه ها ساکت ، معلمه شرو کرد به حرف زدن :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز امتحان ازمایشگاه شیمی داشتیم
من(درحال خوندن جزوه!): :))!حانیه سوتی، اومدم بخونم پشمی خوندم شیمی!
حانیه:چییییی؟؟؟؟!!!!!
من:اینجارو میگم
حانیه:اینکه نوشته یشمی!!!
;D
دیگه موقع سوتی گرفتن هم سوتی میدیم! ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

اخبار 20:30:
فردا دیدار شهر آورد استقلال و پرسپولیس،...،نتیجه پس از 90دقیقه معلوم خواهدشد!
پ ن پ!!! ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

تب گیر تو دهن پسر عموم بود بعد اونور بحث یه گوشیو اینا!
بعد عموم پرسید حالا چن هس؟(گوشیرو می گف!)
بعد من همون موقه درجه ی تب گیررو خوندم گفتم 38.5!
بعد حالا عموم:امکان نداره! :o (با 38.5 تفم نمی دنو اینا!)
:P
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز آزمون پیشرفت تحصیلی داشتیم.. بعد با بچه ها قرار گذاشته بودیم برا تقلب:
گزینه 1:خیلی سخت
گزینه 2:سخت
گزینه 3:راحت
گزینه 4:خیلی راحت
بعد یکی از بچه ها یه سوال پرسید من گزینه 4 زده بودم گفتم اینکه خیلی راحته بعد مهرزاد گفت نه بابا خیلی سخته...
هیچی دیگه مادوتا دعوا میکردیم سر اینکه خیلی سخته یا خیلی راحت بقیه بچه هام که پکیده بودن از خنده.. :)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم ریاضیمون داشت درس میداد یه چیزی نوشت مثل اینکه اشتباه بود.
کلاسم شلوغ پلوغ بودو اینا بعد میخواس بگه چرا اینجا اینو اینطوری نوشتم گفت : "چرا من این غلطو کردم؟؟"
کلاس پکید! ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از Ariadne :
اخبار 20:30:
فردا دیدار شهر آورد استقلال و پرسپولیس،...،نتیجه پس از 90دقیقه معلوم خواهدشد!
پ ن پ!!! ;D
آخه بعد از 90 دقیقه هم معلوم نشد
 
Back
بالا