خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

همین امروز از اتوبوس خواستم پیاده شم ،
فکرم مشغول بود اشتباهی برگشتم به راننده گفتم "سلام آقای راننده" یه نگاهه عاقل اندر سفیه کرد ناخوداگاه بهم این حس دست داد که داره بهم میگه پسره خَر ،
فقط دویدم پایین از محل دور شدم کسی هم شک نکرد :))

______


واسه این مسابقه شریف زنگ زدم به یه نفر جواب سوالو بگیرم ازش ، بعد تا گوشیو برداشت گفتم چطوری بیـــــپ ِ بیـــــــپ ِ بیـــــــــپ (زنجیره فوشی بود بالاخره :-" )
منتظر بودم جواب بده بعد دیدم یه نفر که از صداش معلوم بود شکه شده گفت معذرت میخوام ، گوشی فلانی دست ِ منه بعدن زنگ بزنین ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

امـروز معلم فیزیک :

خـب بچه ها الآن ای S رو رسم می کنیم . بعد وصل می کنیم به 'S (بخوانید اِس پـــِِِــِـریم ) ، حالا این S و 'S مساوی هستن با طول جسم . این 'S ...

شکوفه : چی؟ :-" کی ؟ :-" اسپرم ؟ :-" X_X
 
پاسخ : سوتی‌ها

با دوستم رفته بودیم تویه بوتیک از اینایی که همه جاش تاریکه فقط یه چراغ قرمز روشنه ;Dدوستم از فروشندش خوشش اومد برگشت گفت شکیبا تروخدا سرسنگین باش فکرکنه با ادم حسابی طرفه [-o<منم که حرف گوش کن واقعا تصمیم گرفتم ادم باشم!خلاصه دوستم اونقدر خالی بست که خودم کفم تاید شده بود!
موقع رفتن دوستم اومد کارت بکشه کارتخوانه مغازه گفت موجودی نداره ;Dمنو میگی =)) یه ذره که گذشتو داشت فکر میکرد چیکار کنه اومدم جلو مغازه داره کلاس بزارم بگم میخوای از کارت من استفاده کن حواسم نبود گفتم*میخوای از چیزه من یاروش کن* =))
مغازه داره :-s
دوستم ~X(
من :-h
 
پاسخ : سوتی‌ها

ما کلاس المپیاد داشتیم ییهو وسط کلاس معلم المپیاد (پسر21ساله)پرسید:
فرق دختر باپسرچیه؟؟؟؟
ماهمه اینجوری :o
بعداون خودش اینجوری :)) مام ازخجالت ;))
 
پاسخ : سوتی‌ها


مدرسه ما وای-فای داره ، بعد این رمزشو به بچه ها نمی دن ، بعد ما داریم رمزشو :>

یه بنده خدایی هست ناظری ( مسئول سایته ) امروز اومده بود پروجکتر کلاس ما رو درست کنه لپتاپ منم رو میز معلم بود ، اینم لپ تاپ منو زد به پروجکتور برا تست ؛ این بچه هایه از خدا بی خبر هم هی Buzz میدن :)) یهو این ناظری میگه آقای باهوش مگه شما به وای فای کانکتی ؟ منم گفتم بله ( آخه میدونین سیستم فایل شیرینگ اینا هم رو همینهر =)) ) این بنده خدا هم هیچی نگفت زنگ بعدش کلن روتر رو خاموش کرد :))

بعد این دوستان رفتن طی یک عملیات استشهادی روتر رو روشن کنن ، یه نفر جا پا گرفته ، یه نفر دیگه رفته بالا در همون حال معاون رسیده سرشون . معاونه گفته شما به روتر چی کار دارین ؟ اینم حول شده گفته خو نت لازم داریم دیگه =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از معلمامون تعریف می کرد:
زن عموم(پیره!) هر کی زیاد اذیتش کنه بهش فحش می ده
ما هم برا اینکه فحش بده بخندیم هی اذیتش می کنیم >)
بعد یه بار که خیلی اذیتش کردیم اومد فحش جدید بده بگه : shut up برگشت گفت shut down :)) =))

یه بارم رفته بود تو خیابون(همون زن عمو) یکی رو اشتباه گرفته بوده,کلی احوال پرسی و اینا
بعد طرف بهش گفته منو اشتباه گرفتید!
زن عمو: "e?واقعا!پس من کی م?!?! :-? "
طرف:" :-/ :o "
خلاصه به زور از اونجا بردنش :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

تولد دوستم بود دیشب.

بعد یکی از بچه ها :-" خواست بگه باشین همه با هم برقصیم X_X برگشت گفت پاشین همه بریم تو هم :-" نمیدونم چه ربطی به اون جمله داشت ولی گفت دیگه :-"

++++++++

اونروز که نیشابور زلزله اومد.ما شبش همه رفتیم خونه مادربزرگم

خونه زن عموم هم کنار خونه مادربزرگمه.بعد زلزله اومد دوباره.مامانم داشت میگفت حیوونا زودتر میفهمن زلزله رو .....

بعد همون لحظه هم زن عموم داشتن جیغ میکشیدن :-"

منم خیلی قشنگ برگشتم گفتم اره مامان ببین الان صدای پارس سگا داره میاد X_X X_X (صدای زن عموم اینا بودا :-" دیگه اشتباه شنیدم!)

بعد تا دوساعت پسرعمم داشت بهم میخندید!! :-" هرچی میشد میگفت بگم صدای سگو؟؟!!
 
پاسخ : سوتی‌ها

بالیت(محمد صادق بال محمدی که اتفاقا تو این سایت هم عضوه! :-")تو برگه ی ادبیات یه سوتی شاخ داده بود...
"بلانشین"رو نوشته بود کسانی که در منطقه ی بلا هستند!!!!!!!!!!!!!
-------------------------
امروز تو بازار موبایل بودیم...بعد من میخواستم از طیقه ی اول بیام دوم...بعد هر چی گشتم پله برقی اول به دوم رو پیدا نکردم...آخر سر صورت مسئله رو پاک کردم و با آسانسور رفتم بالا!!
 
پاسخ : سوتی‌ها

من-> امتحان ادبیات ترم دوم سوم راهنمایی
معنی کلمات زیر؟
سبو: گیسو ;D
سبو میشه کوزه من فک کردم یه کلمه پیدا کنم بهش بخوره هم وزن هم باشن که ضایع نشه ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

عکس یه سال پیش یکی از فامیلامونو بش نشون دادم(6سالشه)
گف: ا ا منم از این لباسا دارم =)) (خودشو نشناخت)

داداشم 4 سالش بود خونه دختر عموم بودیم اندازه 6 تا ادم بزرگ خورد.اخر سر پا شد بره.گف دستتون درد نکنه عجب نوشابه خوشمزه ای بود :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

اونسري سر زنگ زبان فارسي بود هجا درس ميداد
ميگفت سوال مياد کلمه بسازين هجاي بلند داشته باشه
من:نشنيده باشيم کلمه رو تا حالا؟؟؟يعني کلمه جديد بسازيم :o
کيميا:مگه ميخواي زبان جديد درست کني کلمه جديد بسازي
معلم و بچه ها :)) =))
من :-[
--------
سر زنگ زبان فارسي چه توقعي دارين
بعدشم از کلمه اشتباهي استفاده کرد بايد ميگفت مثال بزنين
ساختن براي يه کلمه جديد به کار ميره
 
پاسخ : سوتی‌ها

توی کارگاه کامپیوتر نشستیم یکی از بچه ها با تلاش داشت نوشته روی صفحه کامپیوترو میخوند
به این صورت:آلگبرا
:))
منظور همون algebra بود ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

مامانم چند سال پیش بود...امتحانای دانش اموزاشو اورده بود بعد یکی از سوالاش این بود که همون مراحل بوجود اومدن پروانه رو بنویسین.

بعد یکی نوشته بود :پروانه تخم مرغ میگذارد و پس از مدتی...
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز دبيرمون يه چندتا عكس درباره ي موضوع درس گذاشته بود كه نگا كنيم و درباره ي هركدومشون يكم توضيح بديم!!!

عكسا داش پخش مي شد و ما فقط نگاه مي كرديم اما يكم پچ پچ تو كلاس بود كه يهو كاسه ي صبر دبيرمون سر رفت و داد زد:

گوش بديــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن!!!!! :-L

ما:خانم عكسو گوش بديم؟!:o

دبيرمون:حالا :-"

ما =))

دبيرمون ^-^
 
پاسخ : سوتی‌ها

باو یکی جلوی این سوتیای برادرزاده ی منو بگیره....
این 5/3 سالشه خو،
دیدم اونروز داره بازی میکنه با عروسکش میگه :اینم آقای شریــــک(shereik)......
-عمه چی گفتی؟ -شریک..... -شرک(sherek) یا شریک؟
یه روز دیه بش گفتم: پونه زلزله چه طوری بود؟
-نمی دونم من که قیافشو ندیدم ولی فک کنم خیلی زشت باشه!!!!!!!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
اینم سوتی خواهرزادم:
-باران آی دختر رشتی آهنگ کیه؟ -ســــــــــــــــــــتلو....
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سوتی های خواهر زاده ی دیگم:
1.این اتیلا پســــــــــــــــــتانی!!!!!!! هم تو همه ی فیلما بازی میکنه!!!! -چـــــــــــــــــی؟!!!!!
2. رامبـــــــــــــــز جوان فیلماش بد نیست....(در حال اظهار نظر بودن ایشون...)
3.هــــــــــــــــــــــو...... -چی شده؟ -این تلویزیونیا چقد بی سوادن....
-چرا؟ -خیابون گزرا رو میگن خیابون وزرا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فک کنم من باید یه تاپیک بزنم خاطره و نیس هایش...(niece)
 
پاسخ : سوتی‌ها

دیشب کنارمامانم رومبل نشسته بودم...داداشمم پایین مبل نشسته بود یه جک تعریف کرد که خیلی خنک بود منم اداشو درآوردم وبحث شرو شد...اون یکی گفت من یکی گفتم پاشد وایستاد که یکی بخوابونه توگوشم سرمو آوردم پایین خورد توصورت مامانم....
من: :o :)) :-??
مامان: X-( X-( X-( X-( :-w
.......................................................................................
یکی ازآشناها اومد درباره یه ماشین صحبت کنه که توشیراز داره ساخته میشه گفت:این ماشین سگ تر نشینه!!!!!!!!!!!!(یعنی یه نفرمیتونه توش بشینه)
 
پاسخ : سوتی‌ها

.
 
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از بچه ها تو اسم فامیل:

شغل با خ : خَرِش از پَرَک! ;))

(حالا نه که پرش از خرک شغله :-" )
 
Back
بالا