خاطرات سوتی‌ها

smart girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
839
امتیاز
2,033
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اسفراین
مدال المپیاد
المپیاد ادبی
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : سوتی‌ها

پارسال معلم ریاضیمون اومد یه مداد به ما داد گفت که اینو دوما به من دادن سر نداره زنگ پیش هرکاری کردم تراش نشد یکیتون تراشش کنین،
داد به دوستم....این درست 10 دیقه کلنجار این بود..
یعنی به وضعی رسیده بود که درسو همه ول کرده بودیم خیره بودیم به این ببینیم سر میشه یا نه!
یکمی بعد دیدیم این یه دفعه ای رو زمین پخش شده دلشو گرفته داره میخنده... =)) =))
همه ی کلاس با هم: عــــــــــــادلـــــــه چی شده؟
- این مداد فشــــــــــــــــاریـــــــــه!!!!!!!!!!!!!!!!!! =)) =)) =)) =)) =)) =))
 

smart girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
839
امتیاز
2,033
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اسفراین
مدال المپیاد
المپیاد ادبی
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : سوتی‌ها

همین الان مامانم سوتی داد:
شال بابام گم شده بود،مامانم زنگ زد ببینه خونه ی مادر بزرگم جا مونده یا نه.
بابام تو راه پله بود داشت میرفت بیرون.
منم از هیچ کدوم از این قضایا خبر نداشتم.
بعد کلی مامانم صدام زده:خاطــــره!برو بهش بگو اونجاست !!!!!
-چــــــــــــــی؟
-میگم به بابات بگو اونجاست!!!!!
-کجاست؟
-اونجاس دیگه!
-خو اونجا کجاس؟
-همونجــــــــــا....یعنی...خونه ی مامان بزرگ...
 

ارنواز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
897
امتیاز
2,920
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2 / فرهنگ
شهر
مشهد
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
باستان شناسی
پاسخ : سوتی‌ها

امروز سرکلاس عربی بودیم (درس افعال ناقصه)، دبیرمون داشت از یکی از بچه ها درس می پرسید، بعد پرسید : اسمش چیه؟ (منظورش اسم فعل ناقصه بود)
- : اسم کی خانوم؟ من؟ اسم من آرزو ـه :)
- : :O
ما هم که دیگه =)) :)) =))
 

ملیک

کاربر فعال
ارسال‌ها
25
امتیاز
247
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
مدال المپیاد
ریاضی
دانشگاه
هر جا شرایط بهتر باشه..
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : سوتی‌ها

تو مدرسه بودیم برده بودنمون سالن اجتماعات...
منم داشتم نخ های صندلی جلوم رو می کندم تو حال و هوای خودم بودمو سرمو تکیه داده بودم به صندلی جلویی... :)
یهو ناظممون دیدم می گه ملیکا فکر کردم دوستمه می گم آقا اصلا حوصلت رو ندارم مسخره... (:|
ناظممون اومده دقیقا جلوم واستاده داره بهم چشم غره می ره... :|
مثل لبو شدم :-[ :-[ :-[
از خجالت آب شدم تا آخر روز ازش فرار می کردم.... :-ss
 

yeeganeh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
368
امتیاز
2,494
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نیشابور
دانشگاه
دانشگاه صنعتی شاهرود
رشته دانشگاه
مدیریت صنعتی
پاسخ : سوتی‌ها

سوار تاکسی شدیم تاکسی داره بنده خدا شروع کرد به حرف زدن در مورد زلزله:
میگه:پسرم 3متر قدشه هنوز که هنوزه از ترس تو بغل من میخوابه؟؟!!!
 

Arrowtic

کاربر جدید
ارسال‌ها
4
امتیاز
13
نام مرکز سمپاد
شهید سلطانی
شهر
کرج
پاسخ : سوتی‌ها

معلم فیزیکمون سال قبل برگه ها رو داده بود منو دوستم صحیح کنم جمله یکی از دوستان:
دلیل باردار شدن جسم نزدیک شدن آن به دستگاه والدیگرانو است : دی(ترکیدیم از خنده ما دوتا!بهش میگفتیم اسکل والدیگرانو ماکارونیه قبول نمیکرد : دی)
 

brano

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
421
امتیاز
1,054
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
همدان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

به معلمه ميگم خانم اين لپ تاپو يه جا بزار پشه هم بهش نزديك نشه
معلمه ميگه به خدا من دست نمي زنم
 

Parinaz.

پری‌ناز
ارسال‌ها
1,932
امتیاز
9,953
نام مرکز سمپاد
فرزانگان قزوین
شهر
قزوین
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
آزاد تهران جنوب
رشته دانشگاه
طراحی لباس
پاسخ : سوتی‌ها

امروز کلاس دینی :D...
داشت درس میپرسید: ... امام علی درباره ی خودشیفتگی بیش از حد به دوست چه فرمودند؟
-------------------
آخر درس یه کادر بود واسه نقاشی :|این معلمه هم گیر داده بود که باید درخت دوستیتونو اینجا بکشین به من نشون بدید 8->
خلاصه کشیدیدمو بهش دادیم.... دوستم یه کاج کشیده بود روش گیلاس داشت 8-> :-" :))

________________________________
مثلا املام خوبه ;;) بعد توی چند تا پست انضباطو نوشتم انظباط :-"
 

میکائیل

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
877
امتیاز
2,535
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی / هنرستان
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
1392
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
ادبیات نمایشی
پاسخ : سوتی‌ها

بابام میگفت تو شب شعر یه بنده خدایی قبل از این که شعرشو بخونه گفت: "دوستان ، امشب براتون 2تا کوتاه دارم یه بلند ;;) ...!"
فک کنم منظورش شعر کوتاه و بلند بوده... :D

اینم از محافل ادبیمون... :-"
 

Pedram.fe

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
497
امتیاز
1,358
نام مرکز سمپاد
شهيد بهشتي
شهر
نیو نیشابور سیتی
رشته دانشگاه
مهندسی عمران
پاسخ : سوتی‌ها

بعد زلزله تو خيابون ديدم يه مرده ميگفت"اقا امشب قراره يه زلزله 12 ريشتري بياد!!!"
گفتم"عزيز جان مقياس ريشتر تا 10 بيشتر نيست. :D"
 

kasandan s

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
340
امتیاز
1,871
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نیشابور
دانشگاه
پردیس فرهنگیان مشهد
رشته دانشگاه
علوم تربیتی
پاسخ : سوتی‌ها

دبیرفیزیک سرکلاس داره تخته سیاهوبادستاش پاک میکنه میگیم آقای...خب تخته پاک کن رو بردارین میگن سرطان میگیرین ها؟ جواب میده:آره دانش آموزای دیگه هم میگن یادم باشه ازاین به بعد باچیزم پاک نکنم وگرنه سرطان میگیرم!!!!!!!!!!!
ما: ~X( =)) :D :))
 

pucy cat

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
985
امتیاز
2,347
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 4
شهر
تهــران
پاسخ : سوتی‌ها

این سوتی نیست ولی باحاله :D
سرکلاس زبان داشتیم سر این بحث میکردیم که تو زبونای دیگه به چی چی میگن :)
بعد یکی از بچه ها گفت تو تایلند به میسیز ومستر و اینا مسگن کون!!!!! :O
 

smart girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
839
امتیاز
2,033
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اسفراین
مدال المپیاد
المپیاد ادبی
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : سوتی‌ها

حالا من که کردی بلد نیستم،ولی میخواستم به کردی به مادر بزرگم بگم یک نون بود میگم وان نان بو......
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جواب این سوالو سر امتحان عربی میخواستم اینجوری بنویسم:
لماذا علی ترک البیت؟ -بیکاز علی ذهب الی اسکول....
 
ارسال‌ها
2,779
امتیاز
11,298
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان امین
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
یه زمانی واسه شیمی/ نجوم میخوندم
پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس دیفرانسیل یه سؤال پرسیدم مال یه کتاب تست بود سؤال تالیفی

معلم: این مال یه کتابه دیگه؟
من: بله
معلم: تالیفیم هست؟
من: بله
معلم: همین، یه خری ورداشته خودش نوشته
من: بله

( از بس جواب همه سؤالاش بله بود دیگه گوش نکردم چی میگه )

معلم: یه خری مثل من؟
من: بله بله
معلم: L-:
 

*M.M*

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
781
امتیاز
4,463
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از دوستام داش مثلا جلوم کلاس میذاش گف:

اتاق من پره عکس انیشتنگه :))



من از بچگی هی این ام آی تی رو با ام آی سی اشتبا میگرفتم :D

بعد اونروز به داداشم میگم :اصا تو بیا کلاس مارو ببین پره عکس دانشگاه ام آی سیه :D

داداشم:منظورت ام آی تیه؟؟ :))

من: X_Xهاع منظورم همونه X_X

داداشم : اَ میگه ام آی سی :))

من:کوفت :|

داداشم : =))
 

maatomaat

کاربر فعال
ارسال‌ها
20
امتیاز
16
نام مرکز سمپاد
شهيدبابايى قزوين
شهر
قزوين
پاسخ : سوتی‌ها

داشتم با دوستم پينگ پنگ بازى ميكردم...
٧-٣ به نفع من بود.بعد بهش گفتم دارى ميبازيا
اونم گفت : صبر كن...جوجه رو آخر بهار ميشمرن.
من: =))
اون: ^-^
 

pershia

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
416
امتیاز
2,073
نام مرکز سمپاد
فرزانگان6
شهر
تهران
مدال المپیاد
نجوم
دانشگاه
UT\AUT
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر
پاسخ : سوتی‌ها

معلم ادبیاتمون یه سوتی داد منم که جدیدن افتادم تو کار سوتی نوشتن تو دفترچم از همه......
گفت ذوق ناک (منظورش ذوق مرگ بود بیچاره )....... :))
ما خندیدیم خودشم خندید ....
بعد یه شعرگفت نرسیدم بنویسم گفتم میدم خودش بنویسه ....
زنگ که خورد خیلی قشنگ دقیقا تو همون صفحه که سوتیش رو نوشته بودم دادم واسم اون شعرو بنویسه........ X_X =))
انقد خندیدیم....
 

Parinaz.

پری‌ناز
ارسال‌ها
1,932
امتیاز
9,953
نام مرکز سمپاد
فرزانگان قزوین
شهر
قزوین
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
آزاد تهران جنوب
رشته دانشگاه
طراحی لباس
پاسخ : سوتی‌ها

بازم کلاس دینی :D
1-پیامبر اسلام(ص) که الحمد لله در بین ما نیست از این چهار مورد بیزار بودند:....
(میخواست بگه:پیامبر اسلام از این چهارمورد که الحمدلله بین ما نیست بیزار بودند) :P

2-این بحثو این هفته تو 140 و خورده ای کلاس داشتیم.
-140 تا کلاس؟ :O
- #-o همون دیگه... 140 نفر پایه ی اول :D
-بله درسته
:-"
 

LOLLIPOP

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,186
امتیاز
11,408
نام مرکز سمپاد
فـرزانگان یک
شهر
تبـریـز
دانشگاه
پلی‌تکنیک
رشته دانشگاه
مهندسی پلیمر/رنگ
پاسخ : سوتی‌ها

ما دنبال مدیر بودیم بعد مدیرم رفته بود نماز بخونه
کلی منتظرش شدیم بعد عصابمون خورد شده بود نمیومد بیرون L-:
یکی از بچه ها برگش گف: اه داره نماز جعفر طیار میخونه L-:
مدیرم دقیقا همون لحظه اومد بیرون گف: جعفر طیار نبود نماز ظهر بود ;;)
:-"
 
بالا