خاطرات سوتی‌ها

ارسال‌ها
354
امتیاز
3,018
نام مرکز سمپاد
حلی ۲
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
برنز شیمی
دانشگاه
علوم پزشکي تهران
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
اینستاگرام
پاسخ : سوتی‌ها

این اتفاق کاملا واقعیست !

اون شب دارم می رم دستشویی , مامانم می گه چیزی نخوری شام نخوردی!

من: :| مامان به نظرت تو دستشویی من چی می تونم بخورم؟ :-w

- :-"
 

1tA

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
670
امتیاز
4,592
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان یک
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1397
پاسخ : سوتی‌ها

یـه بار توی راهرو وایساده بودیم با دوستان ، بد مسئول آزمایشگـاه زیست رد شد ..
بعد من رفتم پیشش گفتم "خانوم ما نمیتونیم این زنگ امتحـان شیمی بدیم و و و ... "
بعد ِ دو سه دقه ک من حرف زدم باش ، یه کم نگـام کرد گف من مسئول ازمایشگـاه زیست ـمااا :))
بعد کلِ دوستان زدن زیر خنـده :))
هیچ کسی ـم هیچی ب من نگف ک چـرا داری با این حرف میزنی اخه ؟ و جالب اینجا بود ک همه با دل و جون به حرفام گوش میدادن :))

همیشه این دو تا مسئول ـو با هم اشتبا میگیرم :-"
 

mahdieh303

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
80
امتیاز
280
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمان
دانشگاه
اگه خدابخواد دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
فقط عمران
پاسخ : سوتی‌ها

ما به معلم فیزیکمون میگیم لطی (لطفعلی زاده)
الان داشتم با دوستم چت میکردم فینگلیش مینوشتم به جا loti نوشتم koti
وای که دوستم چقد بهم خندید :)) =))
 

مهدی

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,112
امتیاز
7,384
نام مرکز سمپاد
علامه‌حلی
شهر
تهران
مدال المپیاد
کامپیوتر
دانشگاه
دانشگاه تهران. :دی
رشته دانشگاه
آمار. :دی
پاسخ : سوتی‌ها

یادمه.یه روز به رفیقم 2 تا سوال 3_4 خطی رو.رسوندم.
اینقد تنبل بود.که برگه هارو چسبونده بود ه برگه امتحان.
بعد زیرش نوشته.بود جواب ها در برگه یه جدا گانه پیوست شد....
معلم ما هم زرنگ...
. . . . . . . . . . . . . . . . . . .
امروز امتحان داشتیم.خیلی خوف بود.
عصبانی شده بودم.یه دفه صدایه آلارم اس ام اس.از گوشی یه نفر اومده.
منم اصن حواسم نبود.با خودم گفتم.خفش کن دیگه.لعنتی..
بعد دیدم یکی بالاسرمه .
نگو ماله مراقبه بود. X_X
 

جاسوس

کاربر جدید
ارسال‌ها
2
امتیاز
1,014
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
رشته دانشگاه
پزشکی ؛؛) :X
پاسخ : سوتی‌ها

مراسم نامزدیه یکی از فامیلا بود،ی بنده خدایی فلش داده بود و آهنگ گذاشته بودن!!ملت خوش بودن و اینا:-"
این بنده خدا،رو فلشش ی فایل داشت برا همایش دانشگاه...روش سرود ملی بود:-"""""
حالا فرض کنین ملت دارن میرقصن و حرکات موزون،یهو سرود ملی پخش شه...سر زد از افق...

قیافه عروس و دوماد از همه باحال تر بود!!!!!!فک کنم تا چندین نسل بعد؛این فیلم موجبات خنده و شادیشونو فراهم کنه:-":)))
 

jh.hamideh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
281
امتیاز
2,111
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
B!N@b
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

داشتیم به اخبار رادیو گوش میکردیم . مردِ میخواست بگه معلولان جسمی یهو گفت معلولان جنسی و این چنین بقیه اخبار قطع شد!!


امتحان دادیم ُ اومدیم بیرون. دوستم میگه: بچه ها اون سوالِ بود آیا حاضرید به معلولان جنسی کمک کنید؟ من نوشتم آره !!! شما ها چی نوشتین؟!! :D


همین دوستم داشت متن زبان فارسی رو میخوند ...
«دومین ویژگی زبان انسانی نازایی فوق العاده ... »
 

kosar2

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
77
امتیاز
382
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شاهرود
مدال المپیاد
سال بعد ایشاا...
رشته دانشگاه
اگه خدا به خواهد اقتصاد.
پاسخ : سوتی‌ها

مامانم بهم گفت این قدر دیشب کابوس دیدی،از استرس خوابت نبرد،حالا امتحانتو چه طور دادی؟
من:ولی فیلممو خوب دادم!
مامانم؟ =))
 

LOLLIPOP

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,186
امتیاز
11,408
نام مرکز سمپاد
فـرزانگان یک
شهر
تبـریـز
دانشگاه
پلی‌تکنیک
رشته دانشگاه
مهندسی پلیمر/رنگ
پاسخ : سوتی‌ها

یهو دل‌م خواس اینجا پست بدم؛ پس از سال‌ها. :د

من بابام کارمند پالایشگاه‌ ـه. رفته بودیم رستوران شرکت نفت؛ بعد غذاها رُ خودمون می‌نویسیم و محلِ کار و اینا می‌نویسیم.
یه بار من داشتم می‌نوشتم؛ بعد از طرفی‌ام صحبت این بود که غذا چی بخوریم؛
بعد من نوشته بودم پالایشگاهِ مرغ. ×_× :-"""
بعد تازه ندیده بودیم؛ موقع رفتن که داشتیم تحویل می‌گرفتیم فیشُ دیدیم؛ فک کن تمام اون مدت یه ملتی مسخره‌مون کردن. ×_× :-"
 

shinymoon

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
291
امتیاز
2,674
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
tbriiizzzz
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
زبان و ادبیات انگلیسی
پاسخ : سوتی‌ها

کلاس زبان بودیم داشتیم با بچه ها حرف میزدیمو میخندیدیم سرمونم چسبونده بودیم به کتابمون که مثلا( :D)دیده نشیم معلمم درس منو میدید فقط!!!!!
معلم:fereshteh!!!!!!!!! ;;)
من:سرمم بلند نمیکنم از همون زیر:yes teacher????? :|
معلم:what are you doing there?????? :-w
من:teacher ok ok!!!
معلم:com here plz!!!!!! ;;)
من:فک میکنم میگه یعنی هواستو بیار سر کلاس از جامم بلن نمیشم!!!!ok ok!!!! :D
معلم:fereshteh??????????????????? X-(
من:خانوم باشه دیگه گفتین بیا منم اومدم!!!! :-"
بعدش با دستش نشون داده یعنی بیا اونور بشین!!!!!!!!!! :D
حالا طلب کارم شده بودم!!! :-[
 

ابوالفضل

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
373
امتیاز
1,544
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
سبزوار
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

من کلا زیاد سوتی نمیدم ولی امروز.....

رفتم سماورو روشن کنم دیدم شمعکش خاموش شد :-sه..............کبریت روشن کردم بعد شیر سماورو باز کردم :-\ :-\...بعد با خودم فک میکنم چرا روشن نمیشه دیگه ~X( ~X(

البته خیلی زود فهمیدم جریانو و در کل آب زیادی از سماور بیرون نیومد.....
 

h.mahmoodzadeh

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
152
امتیاز
865
نام مرکز سمپاد
allameh tabatabaii high school of bonab
شهر
bonab
مدال المپیاد
فیزیک
رشته دانشگاه
مهندسی برق
پاسخ : سوتی‌ها

اینو میگم ولی بین خودمون بمونه به اندازه حد ابرمو برده.
رفتم واسه خونه نان بگیرم به جای سفره نون حوله رو از حموم برداشتم رفتم نانوایی دوستم از اونجا رد میشه میگه حمید حوله مبارکه میگم چی؟!!
میگه حوله .
یه هو که حوله رو دیدم دیگه از خجالت اب شدم. X_X X_X
دیگه نون نخریدم . با شرمندگی برگشتم خونه.(اخه واسه ادم فکر نذاشتن که)
 
ارسال‌ها
1,097
امتیاز
6,254
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 1
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
دانشگاه شیراز
رشته دانشگاه
سخت افزار
پاسخ : سوتی‌ها

منو رفیقم چن هفته پیش یه سفر کوتاه کردیم و تو راهمونم یه سر زدیم به یکی ا شهر های تقریبا شمالی و با کلی خاطره در عرض ۱ ساعت تقریبا بعد اونجا دو نفر از دوستانمونم (دختر ) ملاقات کردیم بعد داشتیم تو پارک راه میرفتیم یکیشون گف ما مهمون نمیکنیم مهمون شما ها منم شوخی شوخی برگشتم گفتم قلیون خوبه بریم قلیون مهمونه من بعد همون دوست عزیز هم یهو برگشت به صدا بلند گفت نه دیگه نمیشه پیشنهاد خاک بر سری ندین و چن بار تکرار کرد دقت کنین وسط پارک با یه سری ادم دور برمون در یک جمع دو دختر و دو پسر

من و گلی :‌ :-[ :))
 

Quf

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
960
امتیاز
4,226
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

ملانصرالدین به مکتب نمیرفت وقتی میرفت جمعه میرفت! :|
سوتی فامیل بزرگ!
با یه جمله کل ادبیات دوران کودکی منو دگرگون کرد!
---------------------------------------
قیرز = غیر از!!!!
 

amyrsajjad

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
76
امتیاز
549
نام مرکز سمپاد
هاشمي نژاد 2
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1394
مدال المپیاد
23 و 24 امین دوره المپیاد غیر متمرکز دانشجویی - قطب 4
دانشگاه
دانشگاه صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی ژئوتکنیک
اینستاگرام
پاسخ : سوتی‌ها

با دوستم داشتیم در مورد موقعیت تورنتو صحبت میکردیم
اون نسبت به آمریکا می گفت من نسبت به کانادا
اون میگف شمال شرقی من میخاستم بگم جنوب شرقی هواسم پرت شد گفتم شمال حنوبی!!
 

anneshirly_ba

boshra
ارسال‌ها
364
امتیاز
1,576
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
برازجان-گناوه
سال فارغ التحصیلی
95
پاسخ : سوتی‌ها

امروز خودمو دوستم داشتیم بستنی میخوردیم

من یکم از بستنیم مونده بود گفتم دلمو زده نمیتونم بخورمش

دوستم:آره منم همینطور

بعد من به دستش نگاه میکنم می بینم بستنیشو تا ته خورده مونده چوبشم بخوره

دوستم: :-"
 
ارسال‌ها
536
امتیاز
20,388
نام مرکز سمپاد
فرزانگان bnb
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1394
پاسخ : سوتی‌ها

از اون اسباب بازی ها که نمی دونم اسمشون چیه دوتا کره فلزی هستن میزنن به هم صدامیدن
تازگی ها دست همه هست از خیابون به جای صدای ماشین صدای اونا میاد اعصابم رو خورد کردن
به دوستم میگم من بفهمم کی اینا رو میفروشه
میرم مغازشو تخته میکنم
میگه :بابای من :-/
من: :-s
هر دوتامون :)) :)) =)) =)) =)) =))
 

نارمیلا

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
526
امتیاز
2,084
نام مرکز سمپاد
مکطب فرزانگان
شهر
M2A
پاسخ : سوتی‌ها

مدیرمون ی پسر داره اخر بچه مثبت هاس... ینی از اونایی که دکمه یقه سونو محکم میبندند و چفیه دور گردنشون می بندند :-$
مدیرمون داشت واسه یکی از معلما تعریف میکرد می گف:ی شب سر سفره داشتیم غذا میخوردیم ی لقمه از دهنم افتاد ... پسرم اونو برداش خورد :-&
از ش پرسیدم مامان دیونه شدی این چه کاریه ...
گف:مامان این لقمه شفاست :-& :-/
 
بالا