پاسخ : سوتیها
اقا ما رفته بوديم مسافرت شمال(جاتون خالي
![Big Grin ;D ;D](/forum/styles/yahmas/smiles/big_grin.gif)
) بعد تو جاده چالوس بوديم مه هم بود...
بعد من جلو بودم داشتم عكس ميگرفتم از اين ور و اونور...
بعد يوهو بابام گفت
-چه رعد و برقي ميزنه :-s
-من
![Thinking :-? :-?](/forum/styles/yahmas/smiles/thinking.gif)
چيزي نديدم من كه...
بعد دو دقيقه
بابام-
![Waiting :-w :-w](/forum/styles/yahmas/smiles/waiting.gif)
من- چيه؟!
بابام- فلش دوربين توئه!
![Frustrated :-L :-L](/forum/data/assets/smilies/frustrated.gif)
من-
![Whistling :-" :-"](/forum/styles/yahmas/smiles/whistling.gif)
تازه جالب اينجاس كه دوقيقه بعدش فلش زد خودمم سكته كردم فكر كردم يه رعد و برق زد كنار ماشين!!
** بعد رفته بوديم يه جا من داشتم از زنبورهاي گلها عكس ميگرفتم...
بعد دوتا زنبور روي دو تا گل كنار هم بودن..
بعد جفتشون با هم بلند شدن از رو گلها ، خوردن به هم به هم گير كردن!!!
![Laughting :)) :))](/forum/styles/yahmas/smiles/laughting.gif)
بعد جالب اينجا بود كه همون طور كه گير كرده بودن داشتن اين طرف اون طرفم پرواز ميكردن!
![Laughting :)) :))](/forum/styles/yahmas/smiles/laughting.gif)
مشكل اينجاس كه لحظه اي كه اينا به هم خوردن من خيلي ترسيدم پريدم عقب عكس نگرفتم ازشون...
***ويرايش
اون كلمه ي پريدم بالا "پ" ش نخورد!
![Whistling :-" :-"](/forum/styles/yahmas/smiles/whistling.gif)
نتيجه: حما پستاتون رو بعد ارسال كردن بخونين وگرنه ممكنه ابرو براتون نمونه...
![Whistling :-" :-"](/forum/styles/yahmas/smiles/whistling.gif)