خاطرات سوتی‌ها

mhjh

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
158
امتیاز
207
نام مرکز سمپاد
شهید قدوسی قم
شهر
قم
پاسخ : سوتی‌ها

میخواستم از ماشینمون پیاده بشم.
بعد مادربزرگم سمت راست من نشسته یود و داداشم سمت چپ ،
ماشین وایساد.
در یک دهم ثانیه فکر کردم داداشم سمت راسته و رویم را به سمت راست برگرداندم و گفتم " بکش کنار تلمبه " {-8 {-8
من :-[
داداشم :O
مادربزرگم :-w
 

usboy

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
424
امتیاز
1,679
پاسخ : سوتی‌ها

داشتم براي امتحان تاريخ ميخوندم
بعد يادم اومد بچه كه بودم يه سريالي ميذاشت كه الان اصلا نه موضوعش يادمه نه اسمش
فقط يادمه سريالش عليه شاه بود
بعد من كه نگاه كرده بودم اون سريالو،براي مدتها فكر ميكردم كه خوده شاه امريكايي بوده :))
يني فكر ميكردم متولد امريكا بوده و بعد اومده بوده ايرانو گرفته بوده :))
ديگه بعد از مامانم پرسيدم توجيه شدم :D

بعله ما همچين هوشي داشتيم :))
 

SHAMIM.J

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
924
امتیاز
10,008
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
ع پ گلستان
رشته دانشگاه
نرسینگ
پاسخ : سوتی‌ها

همین دوساعت پیش امتحان داشتیم بعد من یکم دیر رفتم بالا سرجلسه.رفتم صندلی جلویی هانیه نشستم بعد هول شده بودم برگشتم بهش میگم هانیه خوب بلد نیستم.میگ نگران نباش هرکدومو خاستی بهم بگو میگم!.بهش میگم خوو چجوری برگردم عقب بگم کدومو ج ندادم؟
همینجوری داشتیم مکالمه میکردیم یهو دیدیم مراقبه بالاسرمون ب این صورت واستاده :-w
بچه ها: :))
هانی: :D
من: :-"
 

A.R.P

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
330
امتیاز
3,071
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی نیشابور
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
98
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

معلممون می خواست بگه سلوکیان به روش تفرقه بنداز و حکومت کن کشورو اداره می کردن گفت
گفت:حکومت بنداز و تفرقه کن

یکی از دوستام به پورتال گفت پوووورتال
 

shadiiii

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
365
امتیاز
2,694
شهر
میان2اب
دانشگاه
ارومیه-نازلو
رشته دانشگاه
دامپزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

ديروز داشتم با دوستم باگوشيم حرف ميزدم بعد ازش خواستم صبركنه تا دقيقا اس كه برا يكي ديگه از دوستامون فرستاده بودمو بخونم :-"
دوستم:شادي تن تن بگو مردم از ففضولي

من: ن صبركن دقيق بگم چي شدمن درحال گشتن به دنبال گوشيم درهرجايي كه احتمال ميدادم گوشيم باشه

دوستم:چيكارميكني؟؟من:صبركن بذار پيداكنم :-"

دوستم:دنبال چي ميگردي؟؟

من:خفه شو كار دارم ... X-( معلوم نيس كي برداشته دزدي تو روز روشن اخه كي گوشيمو برداشته يني چي اين چ وضعشه.... X-( :-w

دوستم:شادي دستته ...داري باگوشي با من حرف ميزني :-"

من:ا راست ميگيا :D :)) =))
 

hamidreza96

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
513
امتیاز
5,057
نام مرکز سمپاد
× هاشمی نژاد II
شهر
× مشهد
مدال المپیاد
× نوچ ، جوونیام میخواستم برم شیمی پشیمون شدم
دانشگاه
× هرجا خدا بخواد
پاسخ : سوتی‌ها

الان تو تبلیغ مایع ظرفشوئی اسپیف گفت: با اسپیف فقط نمیشه ظرف شست، میشه خوش هم گذروند

:)) :)) :))
 
ارسال‌ها
2,308
امتیاز
63,823
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بناب
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : سوتی‌ها

خواهرم : چرا با خودت کنسرت نبردی؟ :-?
من : کنسرت؟ :O
خواهرم : آره. گشنت می‌شد می‌‌خوردی، معدت هم درد نمی‌گرفت B-)
من : =)) اون کنسروه مجید جان :))
 

maryammovahedzadeh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
628
امتیاز
7,439
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
97
دانشگاه
یزد
رشته دانشگاه
مهندسی معماری
اینستاگرام
پاسخ : سوتی‌ها

امروز اومدم اتدمو که 10 سانت مغزیش بیرون بود رو به سمت دبیر فیزیکمون پرت کنم(درحالی که پشتش به ما بود و داشت رو تخته چیز می نوشت)
بعد دیدم هی وایه من ... متصدی آزمایشگاه نشسته پشت میزو داره منو نگاه میکنه .... بعد ینی خواستم عادی جلوه بدم : گفتم اه گمشو اونور خانوم نمیتونم ببینم تخته رو ..........................
(در حالی که دستم تو هوا بود و آماده پرتاب بودم )

گند زدم رفت ......... X_X


چقدر من از این بدم میاد...چقدرررررررررررررر
 

@Han

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
172
امتیاز
372
نام مرکز سمپاد
فزانگان1
شهر
طــهـــر0N
پاسخ : سوتی‌ها

LG یه تلویزیونایی زده جدیدا OLED !!! تبلیغ ـم میکنه :- "

اینا اسمش اُ اِل ای دی ـه یارو تو پیام بازرگانی میگه اُ لِد :|

:|

:|

:|

:|

من دیگه حرفی ندارم :))
 

sh.kh1377

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
732
امتیاز
2,445
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهران
مدال المپیاد
نقره ی زیست دوره هجده و طلای دوره نوزده
پاسخ : سوتی‌ها

با همین دوست بالایی توی حلی نت ، یه سوال رو حل کردیم و رانگ انسر خورد : | هی دنبال باگ گشتیم ، پیدا نشد . ینی خیلی مسخره بود که جواب درست میداد ولی رانگ انسر میخورد . بعدش دادیم یکی برامون چک کنه ، گفت دیکته ی خروجیتون غلطه : |
ینی ما واقعا دیگه حرفی نداشتیم : |
کلی فش به خودمون هم دادیم :-w
 

الهام1375

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
318
امتیاز
1,967
نام مرکز سمپاد
فـرزانگان
شهر
بیرجند
مدال المپیاد
شیمی میخوندم.
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

اینجانب هم اکنون از امتحان تاریخ برمیگردم . با اعتماد به نفس و یک دور خوندن رفتم سر جلسه. حالا بماند که سوال تشریحی پیامد کودتا 28 مرداد رو با 17 شهریور و 15 خرداد کلا قاطی کردم :-" و در آخر به فضل الهی درست نوشتم. :-"


یک سوال بود : از مهم ترین دسیسه های امریکا در برابر جمهوری اسلامی .... (4 مورد)
یکی از موردام این بود : " سنگ اندازی در مسیر رسیدن جمهوری اسلامی ایران به سلاح صلح آمیز هسته ای" :-" :))
هیچی دیگه تا یک مدت تو پارادوکسی که خودم نطق فرموده بودم هنگ کردم :-"
ینی امتحان نهایی رُ هم اینجوری بنویسم دیگه چه شود :> :-"
 

علیمپو

بچّه سنّی
ارسال‌ها
670
امتیاز
4,866
نام مرکز سمپاد
حلی۲
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
پاسخ : سوتی‌ها

رفتم مترو میخواستم به سمت کلاهدوز برم ( خط 4 )
وارد محدوده ای که قطار میاد شدم تابلوی اون دست مترو رو نگاه کردم دیدم نوشته به سمت اکباتان ارم سبز !! گفتم ای بابا اشتباه اومدم که !!
رفتم اون دست جایگاه ولی این دفعه تابلوی همون طرف رو نگاه کردم !! بازم دیدم نوشته به سمت اکباتان !! گفتم خدایا گم شدم فک کنم :D
داشتم میرفتم تاکسی بگیرم که فهمیدم چه سوتی یی دادم :))
یه ساعت داشتم به خودم میخندیدم فقط :D
 

ÄBČDE FGHÏ

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,575
امتیاز
10,855
نام مرکز سمپاد
علامه ی حلی 1
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
علوم پزشکی شهید بهشتی
پاسخ : سوتی‌ها

امروز رفتم سلموني نشستم تا نوبتم بشه يه دفعه آرايشگره گفت محمد حسين چه جوري منم گفتم خوبم مرسي بعد گفت خانواده چه جورن بعد گفتم هيچي سلام ميرسونن بعدش تا يه مدت سكوت كرد آخر گفت خونتو چي كردي اونجا بود كه فهميدم با اون بنده خدايي بوده كه داشته آرايشش ميكرده ،اسم اونم فهميدم كه محمد حسين بود ولي آرايشگره ديگه تا آخر محمد صداش كرد نمي دونم چرا؟ :-??
 

A.R.P

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
330
امتیاز
3,071
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی نیشابور
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
98
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

اوایل سال معلم زیستمون گفت یونجه بخورین یونجه خیلی مفیده
یعنی بچه ها کاملا احساس خریت کردن
 

>____<

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
244
امتیاز
11,531
نام مرکز سمپاد
Farzanegan1
شهر
Mashhad
سال فارغ التحصیلی
1396
پاسخ : سوتی‌ها

من وقتی 4؛5 سالم بود میرفتم حرم ،قرآن میخوندم و جایزه میگرفتم....!
اون جایی که ما قرآن میخوندیم یه بلندگو داشت و صدامونو پخش میکرد؛وقتی که داشتم قرآن میخوندم ،یکی از آیه هارو جا انداختم ، یک آقایی هم اونجا بود که اشکالات مارو میگرفت(اگه داشتیم)،چند دفعه این آقا آیه قبلی رو تکرار کرد تا من آیه بعدیشو بگم ،منم دو آیه بعدش رو میخوندم....!آخر سر آقاعه فهمید که من نمیفهمم خودش یلند آیه رو خوند....!
خیلییییییییی افتضاااااااااااح بود.......!
 

Moshk

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,141
امتیاز
2,882
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی 1
شهر
ساری
سال فارغ التحصیلی
1397
پاسخ : سوتی‌ها

تو کلاس زبان بودیم پسره یهو گفت May I go out?
معلم: U can't
بعد طرف بلند شد رفت X_X بعد اومد معلم بهش منفی داد و گفت مگه نگفتم نری :-w بعد طرف شنیده بود U can اون t آخرشو نشنیده بود :-"
 

setaa

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
116
امتیاز
909
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

آقا زنگ تفریح بود و ما هم سر زیست قاطی کرده بودیم با معلمه...
اومدیم با یکی از بچه ها پایین که اون شروع کرد که اینا اصن شعور ندارن و از این حرفا
ناظم عقده ای ما هم اومد پرید جلوش که کیا ؟ دوما یا سوما ؟ :|
منم با ریلکسی تمام همین طور که داشتم تو افق محو میشدم گفتم : کادر گرامی
:D ;;) :D ;;)
و در افق کامل محو شدم...

+ بنده خدا هنگ مونده بود :))
 

baseri

F@|-|!mEh
ارسال‌ها
2,821
امتیاز
6,851
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 6
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
مدال المپیاد
نانو
دانشگاه
علوم پزشکی البرز
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی سر نهایی دینی ( از یکی از بچه ها نام نمیبرم ) ، خانمه اومد گفت اینجا اقلیت ندارید؟!
یکی از بچه ها برگشت گفت ، نه خانم اینجا همه مون فرزانگانی ایم ...
خانمه یه لحظه هنگ موند :)) به رو خودش هم نیورد :))
 

big_bang

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,105
امتیاز
5,518
نام مرکز سمپاد
فرزانگـا(&#39;) امیــ(&#39;)
شهر
نجف آباد
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
اقتصاد
پاسخ : سوتی‌ها

مثن فک کن دبیر دینیتون برگرده بگه عمر علیه السلام : )) بیچاره تا هفته ی بعد که اومد سر کلاس عذاب وجدان داشت. : ))
 

reyhanehfs

کاربر فعال
ارسال‌ها
65
امتیاز
228
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان
شهر
بم
پاسخ : سوتی‌ها

روز پدر همه فامیل خونه ی بابا بزرگم اینا جمع بودن بعد ما نوه ها رفتیم به بابابزرگ مون عید رو تبریک بگیم. خلاصه خیلی شیک و مجلسی

همه تبریک گفتن موند دختر خاله ام .اونم اومد لفظ قلم حرف بزنه گفت پدر بزرگ "گ*و*ز*ت "مبارک.

پدربزرگم :O

من :-ss

همه ی فک و فامیل =))

دختر خاله ام :O :((

اللهی بمیرم براش هول شده بود!! :(
 
بالا