ی معما با ی سوتی
دوتا همسایه بودن زناشون میمیرن این ميره دختر اونوميگيره اونم میاد دختر این یکی رو میگیره بعد هر کدومشون ی پسر میارن این دوتا پسر چه نسبتی باهم دارن ؟
داداشم اينوپرسيدومن بعد کلی فکر کردن ی دفعه پریدم و گفتم باهم خواهرزنن
داداشم:
خانواده:
خودم بعد فهمیدن سوتيم:
تو جنگل بودیم. یهو نمیدونم از کجا یه گاو اومد کنار ما سکنا گزید و شروع کرد علف و برگای رو زمینو خوردن.
یکی از آشناها هم (نزدیک هستن. و اینکه باس بشون احترام گذاشت) هم متولد ماه گاوه. اردیبهشت. هم سالش گاوه
ایشون رفتن به گاوه دست بزنن بعد یهو گاوه سرشو برگردوند ایشون ترسیدند پریدن عقب. و جیغ و اینا
منم در عالم هپروت سیر میکردن. یهو با صدای جیغ پریدم بالا گفتم : اه بابا گاو که از گاو نمیترسه.
دو مین همه جا ساکت شد بعد همه داشتن درختا رو گاز میزدن....
ما هم ک تازه فهمیدیم چی شده سرخ شدیم و سرمان را زیر انداختیم. :-[
خدا رو شکر خود طرف نفهمید من چی گفتم.
از هرکی هم میپرسید میگفتن هیچی بیخیال.
يه بار من و دخترخاله م كه يه سال ازم كوچك تره و پسرخاله ى ١٩ ساله م تو اتاق بوديم، بعد اين خواهر ٤ ساله ى من اومد تو اتاق. بعد پسرخاله م خطاب به اون، برگشت گفت " يكى به من يه بوس بده. " بعد هيچى ديگه دسته جمعى از خنده مُرديم. : ))
دوستم اومد داداش یکی از دوستام رو که 4 سالشه اذیت کنه بعد یه چی بش گف
داداش دوستم عصبانی شد ، با عصبانیت گف با چاقو میکنمتا...
بعدن کاشف به عمل اومدن که منظورش این بوده که با چاقو میکشمت عا # بچه ها فقط داشتن آسفالت گاز میزدن اون دوستمونم گرخید دیگه تا آخر روز حرفی نمیزد
از اظهارات فضل اقوام در مورد شآرژر لپ تآپ [nb]میدونیم که اگه شارژر یک لپ تاپ دیگه رو به اون یکی بزنی ممکنه لپ تاپ یه مشکلی پیدا کنه یا بسوزه؛ نکنید اینکارو [/nb]
یکی : عاقا من هعی بش میگم مال ه خودتو نکن تویه من
اون یکی : من فقط یه بار کردم تویه تو الان تو خودمه
چند وقت پیش خونه ی مامان بزرگم بودیم،بعد من و پسر خالم داشتیم باهم حکم بازی میکردیم ،بعد وسط بازی مامانم شرو کرد صدا کردن من ،من حوصلم سر رفت گفتم ، f me. بعد نگو بلند گفتم و پسر خالمم شنیده !!!ینی جوری کلمو پایین گرفته بودم که باهاش چشم تو چشم نشم که گردنم درد گرفت
یکی از پسرای ادلیستم (جدید بود زیاد نمیشناختمش ) رتبه تک رقمی منطقه سه شده بود، دوستاش و اینا واسش یه عالم کامنت گذاشتن و تبریک گفتن
آقا ما هم رفتیم تبریک گفتیم، بعدش گفتم واسه انتخاب رشته یوقت جوگیر نشی همون اول بزنی برق شریف خوب فکراتو بکن و با چشم باز انتخاب کن. گفت چشم ولی من هیچ جوره امکان نداره برق شریف بیارم
منم فک کردم بنده خدا نا امیده... گفتم نه اینجوری با اطمینان نگو چیزیو. با رتبه 15 هزار هم داشتیم طرف با اعتماد بنفس کامل اول اونو زده چون اولویتش بوده. تو هم بترتیب اولویت بزن دیگه بقیشو بسپر به خدا
وانگهی. . . به ذهنم رسید که هی واااااااااای نکنه تجربی بوده ک اینطوری میگه؟ که همون موقه گفت من تجربی ام :)
هیچی دیگه ضایه شدم رفت البته بعدشم کم نیاوردم گفتم : حالا هر چی اتفاقا واسه همین گفتم جوگیر نشی که یوقت نگن این بنده خدا هنوز تو شوک تک رقمی شدنشه اشتباهی زده برق
من برم دی اکتیو کنم برمیگردم
امروز توسرویس داشتم عکسای یکی از بچه هارو نگاه میکردم بعد تویکی از عکسا ازگوشش عکس گرفته بود
من اومدم بگم عه گوشت دوتاسوراخ داره؛ گفتم :عه سوراخت دوتا گوش داره
من شرمندم