خاطرات سوتی‌ها

*M.M*

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
781
امتیاز
4,463
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
پاسخ : سوتی‌ها

اونروز تو سبزیا یک کفش دوزک پیدا کردم....گذاشتمش رو دستم دیدم از زیر بالش یک حشره اومد بیرون.....
بعد گفتم:اِ بچه زایید =))
مامانم داشت چپ چپ نگام میکرد :D
 

sogand1374

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,858
امتیاز
8,754
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تبریز
پاسخ : سوتی‌ها

ینی من سوتی میدم در حد بنز!!! :D
کلاس زبان ما 4 طبقه هس...بعد طبقه 3 و4 عین هم هستن....!!!!!!کلاساش اینا شبیه همه....کلاس ما طبقه 4 بود...
بعد با دوستام داشتیم از پله ها بالا مرفتیم اون از من جلو تر بود...
بهد طبقه 3 رسیدیم...من رفتم تو...نشتم تو کلاس...بعد فکر کردم کلاس خودمونه..!!! :D
دوستم داره هی صدا می زنه....بعد میگه کجایی؟؟!!!!!!
منم میگم..خدایا این چرا داره داد میزنه؟؟!!!!!
بعد فهمیدم بله!!!!اشتباهی نشستم!!!!!!! :)) =))
کلاسمون بالا هس....این کلاسه شبیهشه!!!!!!!! :)) =))
 

Your feline

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,059
امتیاز
16,988
نام مرکز سمپاد
فرزانگـان
شهر
شهرستان
سال فارغ التحصیلی
105
پاسخ : سوتی‌ها

تو کلاس زبان بودیم ، بَد چن روز پیشش خودمون در مورد پائولو کوی*ی*لو ( یه نویسنده برزیلی ِ ) با دبیرمون حرف زده بودیم

بَد جلسه بَدش که رفتیم ، دبیر دید کسی به اسپیکینگ ِ با بغل دستیاش اهمیت نمی ده از کوره در رف ، گف " با دوستاتون حرف بزنید خ ُ ، واستادن منو نیگا می کنن ، انگار خوندن

کتابای ِ کائوپائولو براتون دلپذیر تره ."

بَد ما گفتیم نَ آ آقا ، اون اسمش پائولو کوی*ی*لو ا ِ ... ، کائوپائولو نیس :D

ایشونَم فرمودن : شما باخودت چی فک کردی ؟ فک کردی قدیمه ؟ نه ... :-w الان شما ف بگی من تا فرحزاد رفتم !! پائولو کوی*ی*لو ... می خوای سر منو کلاه بذاری ؟!

بَد ما دیگه اینجوری شده بودیم => :O
 

mgh-nano

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,411
امتیاز
3,170
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
کرمان
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
cs
پاسخ : سوتی‌ها

عمه ی من خونشون کرمان نیست ، بعددیروز عصر بی خبر اومدن کرمان ، خونه ی ما ، من مامان بابام خونه نبودن ، تصمیم گرفتم بابام رو غافل گیر کنم (همین یه خواهر روداره ، خیلی هم دوسش داره) :D
نشسته بودیم ، تلفن زنگ خورد ، من رفتم جواب بدم ، دیدم شماره ی مامانمه ، گوشی رو برداشتم ، دیدم بابامه !
- اء ! بابا تویی ؟ :D
× آره خب ، منم دیگه !! :-?
- نه آخه ، واسه این میگم که شماره مامان افتاده :D
× مامانت با منه
در همین لحظه عمم من رو صدا زداز توی اتاق ، بعد بابام شنید
× کیه صدات زد ؟؟ :-/
- (خیلی ریلکس :D) مامانمه !! :D :D :D
 

empress

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
186
امتیاز
754
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهـــران
دانشگاه
صنعتی‌شریف
رشته دانشگاه
مهندسی برق
پاسخ : سوتی‌ها

.
 
  • لایک
امتیازات: Diyar

TMNT

علی‌سینا
ارسال‌ها
2,264
امتیاز
2,986
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب 1
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

تو یاهو از دوستم پرسیدم واسه آموزش هک باید کجا برم؟؟
گفت آشیانه
گفتم سایتش؟
گفت پ ن پ برو تو ساختمان پزشکان طبقه 5 اداره آشیانه :D


هه هه هه چه بی مزه بود :D :D(الان این حرف رو زدم که حداقل بخندین!)
 

کاربر حذف شده 8031

مهمان
پاسخ : سوتی‌ها

654321..................نميتونم تعداد سوتيامو بشمرم يه بار تو نماز خونه مي خواستم نذارم يكي از بچه ها بره بيرون درو گرفتم هي فشار دادم تا بسته بشه اصلا به فكرم نرسيد شايد چيزي لاي دره كه بسته نمي شه همين طور فشار مي دادم پشتمم به در بود يهو برگشتم ........بگيد چي لاي در بود......... معاون پايمون
 

LOLLIPOP

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,186
امتیاز
11,408
نام مرکز سمپاد
فـرزانگان یک
شهر
تبـریـز
دانشگاه
پلی‌تکنیک
رشته دانشگاه
مهندسی پلیمر/رنگ
پاسخ : سوتی‌ها

زیاد خنده دار نیس یهو یادم افتاد :D

من تو ابتدایی یه بار شغل بابامو نوشته بود مهندس برگ {-8

بیچاره بابام :D
 

mgh-nano

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,411
امتیاز
3,170
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
کرمان
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
cs
پاسخ : سوتی‌ها

این رویادم نیس،شایدقبلاگفته باشم،ولی خداس یعنی D;
خیلی وقت پیش هاکانون زبان سرکلاس بودم،داشتم یه ریدینگ روابلاغ میکردم،کلاهم تواین دنیانبودم،رسیدم یه جاگفتم her brothers and khahers،کلاکلاس رفت روهوا. D; D;
 

raman

Hatter
ارسال‌ها
253
امتیاز
2,846
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس فیزیک گیر داده بودم فلان اهرم که اینجوری نیس...جهت وارد کردن نیرو اینوریه...بغل دستیم یهو گف:"اه!بسه!تو دو ساله داری فیزیک می خونی خانوم 80ساااال!!!"
ما:دو نقطه دی!منطورش 18بود خانوم... :D
 

raman

Hatter
ارسال‌ها
253
امتیاز
2,846
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

یه معلم المپیاد داشتیم به "به درد نخور" می گف "بی درد بخور"!
یکی دیگه م بود میگف "دایناسورا میرن از بین کنار"!
یه معلم ریست هم داشتیم میگف:انقد نر و ماده، نر و ماده کردم تو فرم بانکی جنسیتو عوض "مونث" نوشتم "ماده"! =))
 

کاربر حذف شده 8031

مهمان
پاسخ : سوتی‌ها

آخرای سال تحصیلی یه سوتی دادم که تا عمر دارم یادم نمیره!
یکی از بچه ها یه دست و.ر.ق اورده بود مدرسه... زنگ آخر بود که مدیر اومد و گفت یکی بهم خبر داده شما از آلات قمار استفاده میکنید...
بدبخت اون رفیقم رنگش پریده بود , دیدم اگه مدیر بخواد بچه هارو بگرده این بنده خدا سوتی میده, واسه همین بسته ی ورق رو (یه بسته ی خاتم کاری شده ) ازش گرفتم و گذاشتم تو جیبم ... موقعی که نوبت من شد مدیر هرچی گشت نتونست پیداش کنه(حرفه ای جاسازی شده بود) ... اومدم از کلاس برم بیرون که یهو پام گیر کرد به کیف دوستم و با مغز اومدم رو زمین... اومدم بلند شم دیدم بسته ی ورقا افتاده جلوی پای مدیرمون! نه راه پس داشتم نه راه پیش! رفتم جلو خیلی خونسر ورش داشتم و بوسیدمش و دوباره گذاشتم تو جیبم! مدیرمون فک کرد قرآنه! به جون خودم راستشو گفتم!
 

raman

Hatter
ارسال‌ها
253
امتیاز
2,846
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

معاون راهنماییمون بعضی وقتا مانتو مقنعه ای سرش می کرد کپی لباس فرم ما...یه دفعه تو جمعیت شترق خابوندم پشتش که "برو دییییییگه!"
همچین که برگشت محترمانه چنااااان سلام علیکی کردم انگار یکی دیگه زده در رفته... =))
 

nastaran1r

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
484
امتیاز
655
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
East Azerbaidjan
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
مهندسی برق
پاسخ : سوتی‌ها

معلم ما داش میومد کلاس بالا رو نگا میکرد رفت تو آشغال دونی. :))
 

poorya.kh

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,567
امتیاز
8,851
نام مرکز سمپاد
شهیـد بهشتی
شهر
نیشابـور
دانشگاه
علم‌وصنعت‌ ایران
رشته دانشگاه
مهندسی‌کامپیوتر
پاسخ : سوتی‌ها

سال سوم راهنمایی سر کلاس فیزیک درسمون در مورد فشار بود
معلممون اومد یه مثال بزنه ، به شِلنگ گفت شُلنگ = Sholang
من به شخصه از خنده مرده بودم :D {-8
 

nastaran1r

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
484
امتیاز
655
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
East Azerbaidjan
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
مهندسی برق
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار یکی از همکلاسیا رفته بود تمرین ریاضی حل کنه اشتباه حل کرد . معلمون پیچید گفت خانم *** این چیه ؟غلط کردی . =)) =)) =))
 

LOLLIPOP

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,186
امتیاز
11,408
نام مرکز سمپاد
فـرزانگان یک
شهر
تبـریـز
دانشگاه
پلی‌تکنیک
رشته دانشگاه
مهندسی پلیمر/رنگ
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از farmi1r :
یه بار یکی از همکلاسیا رفته بود تمرین ریاضی حل کنه اشتباه حل کرد . معلمون پیچید گفت خانم *** این چیه ؟غلط کردی . =)) =)) =))

من یه بار به معلممون گفته بودم غلط کردی!! ;)) :D

در واقع منظورم این بود که اشتباه حل کردی!! :D
 

dorna

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,588
امتیاز
4,449
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین1
شهر
اصفهان
پاسخ : سوتی‌ها

یه معلم کامپیوتر داشتیم فک کنم اول مهر ها میرفت از اونجایی که ما مانتو مدرسه میخریدیم مانتو و شلوار میخرید و بعد با همونا یه سال میومد مدرسه و خیابون و مهمونی و....تا سال تحصیلی آینده!خلاصه اصن مو نمیزد با دانش آموزای مدرسه. همش هم چیز های آسون رو 40 بار میگفت و من سر کلاساش خوابم میبرد.یه بارکه داشتیم میرفتیم تو کارگاه کامپیوتر تو شلوغی فک کردم یکی از بچه هاس هلش دادم گفتم :گمشو تو دیگه!اصلن حال ح**م دا***ی کث***ت رو ندارم!!!
رفته بود به مدیرمون گفته بود!!!آبرو نذاشت برام تو اون مدرسه :D :D
 

SOUL KEEPER

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,161
امتیاز
8,026
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
گنبد کاووس
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
پاسخ : سوتی‌ها

دوم راهنمایی بودم ، یه دبیر خوبی داشتیم (4سال دبیرمون بود) ، بعد خیلی دموکراتیک بود ، وسط کلاسش ، 2 تا 4 دقیقه استراحت میداد ، که بچه پاشن راه برن تو کلاس ، با همدیگه حرف بزنن ، آب بخورن یا با خودش حرف بزنن ، گچ بازی کنن و موبایلشونو چک کنن و ... ، یکی از این 4 دقیقه ها ، من داشتم با مامانم حرف میزدم ، بعد نمیدونم سر چه قضیه ای من هی یه چیزی میگفتم اون قبول نمیکرد ، خلاصه 3 بار بش گفتم گفته نه ، اعصابم خورد شد ، قطع کردم ، بعد دیدم کارم لنگه نمیشه ، اومدم دوباره بش زنگ بزنم ، یهو این دبیرمون اومد بعد من که کاملا" تو حال و هوای خودم و داستان بودم ، بش گفتم مامان نگا ... :D :-[ یعنی تا آخر سال این مارو گرفته بود ول نمیکرد ، خیلی خودش سوتی میداد و سوژه داشت، همین یه ونه سوتی رو از من داشت ، که تا ته سال دوم بم هی یادآوری میکرد ، حتی سر جلسه امتحان ترم 2ئه همون سال !!!
بگذریم که ، با اینکه کلاس رو هوا بود و کسی هواسش نبود ، این استاد یه جوری خندید که همه متوجه شدند و اون زنگ خیلی خوب نگذشت :D ( خب بچه بودیم )
 

Diana1

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
81
امتیاز
83
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
پاسخ : سوتی‌ها

من یه بار خواستم یه کارد بشورم.کارد رو کف مال کردم بعد بجای اینکه اسکاچ رو بذارم سرجاش و چاقو رو آب بکشم،اسکاچ رو گرفتم زیرآب و چاقو رو گذاشتم تو ظرف اسکاچها!!!!!!!!!!!!! {-8 {-8 {-8
 
بالا