خاطرات سوتی‌ها

nastaran1r

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
484
امتیاز
655
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
East Azerbaidjan
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
مهندسی برق
پاسخ : سوتی‌ها

ابتدایی که بودیم وقتی زنگ مدرسه رو میزدن که بریم خونه .من و دوستان گرامی عین ***... میزدیم بیرون :D حالا تو این بین من 2-3 بار کیفمو تو کلاس جا گذاشتم. :D
 

shadiiii

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
365
امتیاز
2,694
شهر
میان2اب
دانشگاه
ارومیه-نازلو
رشته دانشگاه
دامپزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

یه روز من ویکی از دوستام چون مثلا رتبه کشوری داشتیم فرستادن به یه جلسه که عنوانش نخبگان شهر بود خلاصه ماپاشدیم رفتیم بعد مجبور کردن همه توضیح بدن نمیدونین اینا حرف طرح روبات و خارزمی میزدن دوستمم داشت اس میداد بعد وقتی به دوستم نوبت رسید برگشت یکی از مقاله های تکراری سال پیشش رو توضیح داد به من که رسید خواستم زرنگی کرده باشم هم مال اونو توضیح دادم هم مالخودمو مسئوله هم کلی کیف کرد بعد گفت پس چرا اینجا نوشتی یه مقاله منم گفتم اخه اون یکی مونده خونه =)) وای نمیدونین پسرا چقذ خندیدن از اون روز هر وقت مرده منو میدید میگفت یه کپی از مقا له هات به منم بده :)) :)) :)) :))
 

nastaran1r

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
484
امتیاز
655
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
East Azerbaidjan
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
مهندسی برق
پاسخ : سوتی‌ها

من 6 سالم که بود رفته بودیم مهمونی یه شهر دیگه رفتم دندونمو مسواک بزنم به جای خمیر دندون صابون زدم رو دندونام :-& آخه شبیه هم بودن :-?? البته در حین مسواک زدن متوجه شدم و........... :D
 

مونا پ

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
200
امتیاز
2,261
نام مرکز سمپاد
ف یک تهران.
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

عقد دختر خالم اون یکی خالم به جای اینکه نیم سکه بذاره تو پاکت یه دونه پنجاه تومنی گذاشته بود! :D


روز بعدش فهمید و دوباره که هم. دیدن دوباره داش صدتومنی کادو میداد!!! :-w


اصن یه وضعی...!( به قول ملی!) :)) :-"
 

FarnazZ

FarnazZ
ارسال‌ها
418
امتیاز
974
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
یزد
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
پزشكي
پاسخ : سوتی‌ها

معلم ریاضی گفت چقد بده محرم بیوفته تو رمضون !
:-"
سارا گفت :اره خانوم نمیتونیم قیمه بخوریم :)) :))
 

Hespride

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,103
امتیاز
5,601
نام مرکز سمپاد
شهید قدوسی (ره)
شهر
قم...قم...قم
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
مهندسی مالی
پاسخ : سوتی‌ها

خير سرش استادمون سوال طراحي كرده بود به اين صورت:
قطاري با سرعت ثابت 40 كيلومتر برساعت به سمت جنوب، و ترني با سرعت اوليه 170 كليومتر و شتاب 0.3 به سمت شمال از فاصله 100 كيلومتري حركت ميكنن
كدومشون زودتر به اون يكي ميرسن؟؟ :O :O

(از بين دوتا چيز، چجوري ميشه معلوم كرد كدوم زودتر به اون ميرسه؟؟؟ :-?? )
 

nastaran1r

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
484
امتیاز
655
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
East Azerbaidjan
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
مهندسی برق
پاسخ : سوتی‌ها

معلم تاریخ ما خانم بود (یه وضعیتی داشت که نبایس میخورد زمین) پاش گیر کرد به میز با کله اومد زمین پاشود همه رو دعوا کرد گفت: چرا صندلیا رو این جور چیدین جای من تنگ شده =)) بااین کارتون منو زدین زمین. :)) :))
 

کاربر حذف شده 8031

مهمان
پاسخ : سوتی‌ها

قدیمی ه ! امروز یادی ازش شد گفتم بگم !
ما سوم راهنمایی که بودیم کلاس 6/3 بودیم , صبحا خارج از دید مدیر که بالا منبر بود با دومیا والیبال بازی میکردیم واسه همین صف 6/3 , خالی بود فقط 3 تا بچه + ا وامیسادن !
یه بار خون ناظم به جوش اومد که صف خالیه به سمت زمین والیبال داشت میومد همه متفرق شدن , اولین مکانی که میشد بش پناه اورد , گلاب کاشان به روتون , wc بود ! من و یه سری قبل از رسیدن ناظم در رفتیم از دستشویی ولی 3 تا بچه ها مونده بودن تو یکی از دستشویی ها ,زنگ اول هم دینی داشتیم ,یکی که خونده بوده داشته واسه بقیه سامری میداده اون تو,یادشون رفته بیان بیرن! ناظمم دم درش واساد, اینا میخواستن ادا در بیارن که یکی تو دستشویی ه هی آفتابه پر میکردن میریختن! بعد واسه اینکه طبیعی جلوه کنه , یکی شون سیفون رو میکشه , لوله ش ترک داشته , میپکه ! :)) میگفتن از تو بالا و پایین آب میپاشیده اینام جییییغ ! ناظم با پا میکوبه به در , کل دفتر جلو دستشویی واساده بودن, 3 تا موش آب wc کشیده اومدن بیرن ! :D میخواسن اخراجشون کنن ...
=============================================================

یکی بچه ها داشت لوبیا میخورد , من اومدم یه چیز بگم یه لقمه شریک شم باش :
من : من کنسرت لوبیا خیلی دوست دارم ! :D
لوبیا دار : منم کنسرت لوبیا و تن ماهی دوست دارم.
شخص سوم : کنسرو نیس اون ؟ :D

==============================================================================

دبیر حسابان پا تخته بود , داشت سوال حل میکرد بعد گفت : " چون x میشه منفی این تیکه قبول نی " . یکی اومد تیریپ بیاد فهمیده خیلی متفکرانه گفت : " به قول خودتون چون x میشه منفی این تیکه قبول نی " :))
 

Pegi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
998
امتیاز
1,252
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اصفهان
پاسخ : سوتی‌ها

یه روز سر کلاس بودیم بعد دوستم لپ تاپشو آورده بود ، گذاشته بودش رو میز معلممون ، میخواست تحقیقاشو نشون بده بش فکر کنم :-??
بعد من رفتم پیش دوستم دیدم یه فلدر داره به اسم گوگوش ! کاملا به شوخی گفتم گوگوش گوش میدی؟ مبتذل :-"
(این مبتذل افتاده بود تو دهنم کلا :D مگرنه گوگوش مبتذل نیس ) دوستم خیلی آروم بهم گفت خفه شو :-" :D
معلممون کنارمون وایساده بود و من اصلا ندیده بودمش :rolleyes: ازم پرسید : مگه گوگوش چشه؟!!!!! :-w
من داشتم به این فکر میکردم که مگه به اون چیزی گفتم که اینقدر با عصبانیت داره نگاهم میکنه ،که دوستم گفت فلش خانومه !
من آب شدم رفتم تو زمین :-[ #-o
گفتم شوخی کردم و ببخشید و .... [-o< :-s
بازم میگفت مگه گوگوش چشه؟ :-< :((
حق داشت بالاخره ، من بهش گفته بودم مبتذل ;)) #-o
یه دفعه ی دیگه هم سر کلاس بودیم بچه ها داشتن ادای لهجه ی یکی از معلم هامون رو در میاوردن :-" معلممون گفت زشته بچه ها ... بعد یکی از بچه ها گفت آخه خانم خیلی خنده داره لهجه ش به درخت میگه دَرَخت (darakht ) :-" معلممون هم :| شد و هیچی نگفت!
چند جلسه ی بعد گفت بچه ها این دَرَخت ها (darakht ).....
تازه فهمیدیم که خودشم به درخت میگف دَرَخت (darakht ) ! گویا با اون یکی معلمه هم شهری بودن!! #-o
 

afroDt

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
866
امتیاز
4,439
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهرانــــــــــ
پاسخ : سوتی‌ها

رفته بودیم افطاری مهمونی...

بعد صاحب خونه یادش رفته بود تو آب جوش با زعفرون نبات هم بریزه..

بعد یهو پسر داییم گف : این چه آبِ زردیه که شیرین نیست؟

بعد چن ثانیه...یهو همه ترکیدن... :D :-"
 

TMNT

علی‌سینا
ارسال‌ها
2,264
امتیاز
2,986
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب 1
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

رفته بودم با دوستم خرید بعد دوستم میخواست یه هارداکسترنال بگیره جولی در مغازه قیمت ها نوشته بود و اون خوند و رفتیم تو و پولو گذاشت رو میز (10 تومن) بعد فروشنده گفت ببخشید 100 تومن! :)) منم میخواستم آبروم نره گفتم آقا اون فلش مموری ها چندن؟ :-"
 

black.rozzz

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
83
امتیاز
215
نام مرکز سمپاد
راهنمایی فرزانگان ۱ مشهد
شهر
mashhad
پاسخ : سوتی‌ها

ما تو دبستان به زور سرویسمونو وادار کردیم که تو راه جای یه سوپر واسته
قبول کرد ولی گفت فقط همین یه بار
بد وقتی رفتیم تو سوپر ناظممونو دیدیم اونم مارو دید
ولی خوب بود که ناظممون خیلی مهربون بود و چیزی نگفت
:D
 

fatameh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
399
امتیاز
370
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
رفسنجان
مدال المپیاد
یکم واسه زیست
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
پزشکی یا دکترای ژنتیک
پاسخ : سوتی‌ها

ساله اول دبیرستان بودم، معلم عربی یه کم نامردی کرده بود.داشتم واسه دوستم sms می دادم که چی کار کرده و پشت سرش یه خورده داشتم می حرفیدم که یهو هول شدم sms رو اشتب واسه معلم عربیمون فرستادم Big Grin بسی آبرویمان رفت :D :D :D :D
 

raman

Hatter
ارسال‌ها
253
امتیاز
2,846
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

سر زنگ زبان بچه ها داشتن تمرین حل می کردن،من و دوستم که حل کرده بودیم داشتیم حرف می زدیم.
دبیر به ما:تموم شد؟
ما:بله خانوم.
_مطمئنید؟
_بعععععله خانوم...ما از خونه تموم کرده بودیم اصن...
نگو منظور معلمه حرف زدنمون بوده نه حل تمرینا! =))
 

کوزت

کوزت
ارسال‌ها
1,651
امتیاز
7,347
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 3 مشهد
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
پاسخ : سوتی‌ها

ی کارگری هس میاد کمکه مامانم
چند روز پیش تو خونه بود مامانم گف مریم خانوم دستشوی پایین کثیفه بشورش
بعد ۳ ساعت طول کشید بعد بش میگم مریم خانوم بیا بیرون
میگه صابونتون خونی شده پاک نمیشه
من:-O
ببینم کو؟
اومد بیرون دیدم صابون لوکس دیدین تیکه های رنگی قاطیشه قرمزه فک کرده خونه داره با ناخون پاک میکنه
صابون از همه جهات سوراخ شده
میگم وای این مدلشه
بدبخت تف شد
 

amooshalbo

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
137
امتیاز
362
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
مدال المپیاد
وات ؟!
دانشگاه
فردوسی !
رشته دانشگاه
ریاضی !
پاسخ : سوتی‌ها

نمیدونم این سوتیه یا نه ......
دختر داییم دو سالشه عاشق چایی هست ....
عشقم عشقای قدیم !
خالم براش چایی رخت..........اونم میخواست ببینه داغ هست یا نه اد چایی رو گذاشتن جلوش انگشتشو کرد تا ته فنجون ..........
بعدم شروع کرد جیغ زدن :>
 

raman

Hatter
ارسال‌ها
253
امتیاز
2,846
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

این معلم دینی ما هر چند جلسه یه بار 2تا سوال کشک می داد به عنوان امتحان کلاسی.مراقبت و اینام تو کارش نبود.سرش مشغول کار خودش بود و می گف شما رو واگذار می کنم به وجدان خودتون.مام که بی وجدااااااااااان...آخرای امتحان یهو ناگهانی برگشتم برگه مو با پشت سریم عوض کردم...اونم که قاه قاه قاه حالا نخند کی بخند!اونم برگه ی منو با بغل دستیش عوض کرد...بعد من دوباره...همینجوری چند باری عوض کردیم.پشت سریم برگه ش که دستش اومد رفت تحویل بده،بغل دستیش بلند بلند:"نهههههههههه!اون برگه ی منه!نده!نده!" منم هواااااار هواااااار:"نهههههه!برگه ی خودشه!برگه ی تو دست منه!!!!!!!"
دبیر دینی هم لبخد ژکوند می زد به وجدانمون! :D
 

Rashowa

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
867
امتیاز
1,657
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی نیشابور
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
1390
دانشگاه
علم و صنعت وArts et Métiers ParisTech
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از hatter :
این معلم دینی ما هر چند جلسه یه بار 2تا سوال کشک می داد به عنوان امتحان کلاسی.مراقبت و اینام تو کارش نبود.سرش مشغول کار خودش بود و می گف شما رو واگذار می کنم به وجدان خودتون.مام که بی وجدااااااااااان...آخرای امتحان یهو ناگهانی برگشتم برگه مو با پشت سریم عوض کردم...اونم که قاه قاه قاه حالا نخند کی بخند!اونم برگه ی منو با بغل دستیش عوض کرد...بعد من دوباره...همینجوری چند باری عوض کردیم.پشت سریم برگه ش که دستش اومد رفت تحویل بده،بغل دستیش بلند بلند:"نهههههههههه!اون برگه ی منه!نده!نده!" منم هواااااار هواااااار:"نهههههه!برگه ی خودشه!برگه ی تو دست منه!!!!!!!"
دبیر دینی هم لبخد ژکوند می زد به وجدانمون! :D
ما هم ساله اول دبیرستان دبیر معارفمون همین طوری بود بعد شانسی اومد برگه ی نفر اول سمت راست رو نگاه کرد دید ا_ برگه ماله پشت سریست گف ماله تو کو؟
اون شروع کرد به نگاه کردن به پشت سریش و پشت سر هم به پشت سریش و.... یهو دیدیم همه دارن به آخرین نفر سمت چپ نگا می کنن!اونم فارغ از احوالات ما داش از روی کتاب واسه یارو می نوش! :))
یهو همه زدیم زیر خنده با صدای بلند! =))
پسر بدبخت فهمید صداش بند اومد!
دبیرمون اومد بالا سرش گف: اشکال نداره و .... ناراحت نباش و فلان!
بعد هم برگه رو پس داد به صاحبش و هیچی نگف! :)) :D
 

nastaran1r

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
484
امتیاز
655
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
East Azerbaidjan
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
مهندسی برق
پاسخ : سوتی‌ها

یه روز وسط زمستون بود برف و یخو.... منم که از امتحان ترم ریاضی خوشحال و خندون میومدم خونه :D تو جو ریاضی بودم و اینا :Dزیر پامم این هوا لایه یخ بود که یهو یا مغز که پر از فرمول های قشنگ ریاضی بود امدم زمین... :-s
 

JB

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,447
امتیاز
4,766
نام مرکز سمپاد
هاشمی‌نژاد ۲ مشهد
دانشگاه
شهید بهشتی تهران
رشته دانشگاه
ریاضی و علوم کامپیوتر
پاسخ : سوتی‌ها

گیم سنتر سر کوچه مدرسه پاتقمون بود . (Just COD 4 , 6 ,7) یه بار کلاس رو پیچونده بودیم رفته بودیم رفته بودیم اونجا حاج اسمال (مدیرمون) اومد مچمون رو گرفت . X_X X_X

البته یه دفعه دیگه که بعد امتحان اونجا بودیم با دارو دستش اومدن بازی کردن ! خیلی حال داد همش با cross bow میزدمش (cod 7) یا اینکه نایف میشد ! B-)
 
بالا