پاسخ : سوتیها
قدیمی ه ! امروز یادی ازش شد گفتم بگم !
ما سوم راهنمایی که بودیم کلاس 6/3 بودیم , صبحا خارج از دید مدیر که بالا منبر بود با دومیا والیبال بازی میکردیم واسه همین صف 6/3 , خالی بود فقط 3 تا بچه + ا وامیسادن !
یه بار خون ناظم به جوش اومد که صف خالیه به سمت زمین والیبال داشت میومد همه متفرق شدن , اولین مکانی که میشد بش پناه اورد , گلاب کاشان به روتون , wc بود ! من و یه سری قبل از رسیدن ناظم در رفتیم از دستشویی ولی 3 تا بچه ها مونده بودن تو یکی از دستشویی ها ,زنگ اول هم دینی داشتیم ,یکی که خونده بوده داشته واسه بقیه سامری میداده اون تو,یادشون رفته بیان بیرن! ناظمم دم درش واساد, اینا میخواستن ادا در بیارن که یکی تو دستشویی ه هی آفتابه پر میکردن میریختن! بعد واسه اینکه طبیعی جلوه کنه , یکی شون سیفون رو میکشه , لوله ش ترک داشته , میپکه !

میگفتن از تو بالا و پایین آب میپاشیده اینام جییییغ ! ناظم با پا میکوبه به در , کل دفتر جلو دستشویی واساده بودن, 3 تا موش آب wc کشیده اومدن بیرن !

میخواسن اخراجشون کنن ...
=============================================================
یکی بچه ها داشت لوبیا میخورد , من اومدم یه چیز بگم یه لقمه شریک شم باش :
من : من کنسرت لوبیا خیلی دوست دارم !

لوبیا دار : منم کنسرت لوبیا و تن ماهی دوست دارم.
شخص سوم : کنسرو نیس اون ؟
==============================================================================
دبیر حسابان پا تخته بود , داشت سوال حل میکرد بعد گفت : " چون x میشه منفی این تیکه قبول نی " . یکی اومد تیریپ بیاد فهمیده خیلی متفکرانه گفت : " به قول خودتون چون x میشه منفی این تیکه قبول نی "
