خاطرات سوتی‌ها

rainman

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
351
امتیاز
1,378
نام مرکز سمپاد
شهيد بهشتي
شهر
نيشابور
پاسخ : سوتی‌ها

يه سوتيه جالب...
دو نفر از اقوام كه به دلايل امنيتي و يه كمي هم اخلاقي از بردن نامشان معذوريم و اتفاقاباهم مادر و دختر بودن سوار اتوبوس ميشن... P:>
توي اتوبوس دختره دوستاشو ميبينه و با اينا مشغول ميشه به طوري كه ميره عقب اتوبوس ميشينه :)
مادرم از همه جا بيخبر خسته ميشه ميره رويه صندلي جلوي اتوبوس ميشينه >:D<
موقع پياده شدن اتوبوس شلوغ ميشه مادر از در جلو پياده ميشه و دخترم مجبور ميشه از در عقب پياده شه :O
مادر بيچاره كه يكم ساده ترم بوده پول دخترو دوستاشو حساب ميكنه ;;)ميبينه اٍ..... دخترم داره حساب ميكنه! X-(
از همون جلو دادميزنه:
=))"دخترم،دخترم من از جلو دادم نمي خواد تو از عقب بدي!" =))
 

کوزت

کوزت
ارسال‌ها
1,651
امتیاز
7,347
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 3 مشهد
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
پاسخ : سوتی‌ها

داشتم موهای داداشمو درست میکردم
اصابم خورد شد درس نمیشد از دهنم در رف گفتم چقد موهات ک..یه
بعد گف چی گفتی؟
منم دیدم سوتی بزرگ دادم گفتم: ‏K0SIFE ‎
گف آهان فک کردم ی چی دیگه گفتی
 

hishki

کاربر جدید
ارسال‌ها
2
امتیاز
12
نام مرکز سمپاد
هه! ...
شهر
همه جا و هیچ حا!
پاسخ : سوتی‌ها

خواهرم گیر داده بود تختامونو جا به جا کنیم...من طبقه پایین بودم اون بالا، منم به تخت خودم عادت داشتم، بعد هی گیر میداد و اینا من اعصابم خورد شد گفتم اه من پایینمو به کسی نمیدم، خلاص!!! :D
 

mahshid_f

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
909
امتیاز
5,940
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
روان شناسی
پاسخ : سوتی‌ها

دیشب تو سریال سقوط یک فرشته، دختره داشت با ماشین میرفت بزنه به باباش!
مامانم گفت: وای!!! الان باباهه میره روش!!
من:مامان جان :Dباباهه نمیره رو ماشین، ماشین میره رو باباهه :)) :))
 

فاطمه0ر

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
377
امتیاز
426
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
دانشگاه
هلال ایران(تهران)
رشته دانشگاه
ارتوپدی فنی
پاسخ : سوتی‌ها

خواهرمن اوج سوتیه کل حرفاش توش یه سوتی داره بقول بابام اصن مثه آدما حرف نمیزنه :Dیه وقتایی زبونش میگیره نمیتونه حرفشو بزنه هرچقدرم سعی میکنه درس نمیشه
چند روز پیش میخاستیم افطاری بریم خونه عمم اینا.من عادت دارم افطارمو باشیر بازکنم.به بابام گفتم عمه اینا شیر نمیخورن پس تو خونشونم نیس شیر.کنار این مغازه هه ایست :Dکن برام شیر بخر داشت پیاده میشدبره بخره خواهرم گفت بابا ایست کن :Dاگه سیر شه گوش داشت بخر(شیر 3گوش :D)بابام گفت:جان؟چی بخرم؟اومد درستش کنه گفت سه سیرگوش بخر. =)) :Dبابام 5دقیقه وایساده بود ببینه چی میخاد خواهرم.تو این 5دقیقه نتونس منظورشو بهمون بفمونه آخر خواست بگه هرکاری میخاید بکنین به من چه که بگم چی بخرینین.
گفت:برید بکنین به منچه :)) :))
نذاشتیم ادامه بده چون عصبی که میشه خیلی زیاد سوتی میده مخصوصا ازنوعه صحنه دارش :Dفقط با بابامو مامانم بهش میخندیدیم. :)) =))
 

f.mohamadi

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
16
امتیاز
12
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ساوه
مدال المپیاد
المپياد رياضي
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار راهنمایی بودیم ، دبیر ادبیاتمون داشت از یکی از دوستام می پرسید. تا سوالو گفت من سریع بلد جوابو گفتم !!! :D
 

دیانا

کاربر فعال
ارسال‌ها
47
امتیاز
44
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
دانشگاه
قم
رشته دانشگاه
کامپیوتر
پاسخ : سوتی‌ها

یروز من دیر مثه همیشه از زنگ تفریح اومدم دبیر مرد داشتیم باسرعت دویدم تا برم چادرمو بردارم.معلممون بیچاره دم در وایساده بود تا ما بریم تو.من چنان باسرعت اومدم که ترمزم نگرفت محکم خوردم بدر بعدم جلوی معلممون تلف شدم.بعد همین خانمه فاطمه ر که از بیرون نظاره گر بود مثه بمب ترکید از خنده.حالا معلممونم به کنار که میخندید یکی نیس بگه به این فاطمه آخه بی ادب تو دیگه نباید بخندی باید بیای دست منو بگیری بگی دوربین مخفی بود :D
 

فاطمه0ر

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
377
امتیاز
426
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
دانشگاه
هلال ایران(تهران)
رشته دانشگاه
ارتوپدی فنی
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از دیانا :
یروز من دیر مثه همیشه از زنگ تفریح اومدم دبیر مرد داشتیم باسرعت دویدم تا برم چادرمو بردارم.معلممون بیچاره دم در وایساده بود تا ما بریم تو.من چنان باسرعت اومدم که ترمزم نگرفت محکم خوردم بدر بعدم جلوی معلممون تلف شدم.بعد همین خانمه فاطمه ر که از بیرون نظاره گر بود مثه بمب ترکید از خنده.حالا معلممونم به کنار که میخندید یکی نیس بگه به این فاطمه آخه بی ادب تو دیگه نباید بخندی باید بیای دست منو بگیری بگی دوربین مخفی بود :D

=)) =)) =)) =))راس میگه بیچاره.چقذه بش خندیدیم.خوب تابلو بود دیگه میخاستی باسرعت راه نری. :D
 

hoda.m

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
195
امتیاز
370
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
پاسخ : سوتی‌ها

خواهرم كوچوله زيادم سوتي ميده...
يه بار ميخواست به مامانم بگه ميشه برام تخمه مغز كني؟! جلوي همه داد زد گفت:‌ ميشه برام تخم كني!!!
:)) :)) :))
 

.!؟

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
798
امتیاز
5,565
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
کرمان
دانشگاه
علم و صنعت
رشته دانشگاه
معماري
پاسخ : سوتی‌ها

فاطی: الهاااااااااام
الی: کوفت!چرا داد میزنی؟
فاطی:چون صدات نمیاد! :D
 

behzad93

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,323
امتیاز
3,129
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی گنبد کاووس
شهر
گنبدکاووس
مدال المپیاد
المپیاد ریاضی سال 88، المپیاد شیمی و فیزیک سال 89
دانشگاه
علم و صنعت - شریف
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
پاسخ : سوتی‌ها

یه روز با چنتا از دوستام داشتیم از وسط یه فلکه رد میشدیم!
یهو یه ماشین که داشت با سرعت میومد،جلوی ما ترمز کرد!
بعد راننده سرشو از ماشین اورد بیرون داد زد گف:چرا از کنار فلکه راه میرین؟!!! ~X( ~X( X-( X-(

منم عصبانی شدم خواستم جوابشو بدم،داد زدم گفتم:مگه فلکه ام جای دور زدنه؟!!!!!!!!!!!! {-8 :-" :-" ^#^ {-8

=)) =))
 

کوزت

کوزت
ارسال‌ها
1,651
امتیاز
7,347
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 3 مشهد
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
پاسخ : سوتی‌ها

خواستم بگم داشتم میمردم گفتم دارم میمیریدم
 

TMNT

علی‌سینا
ارسال‌ها
2,264
امتیاز
2,986
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب 1
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

خودمو تو یاهو مسنجر ادد کردم :D
 

alex delpiero

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
796
امتیاز
1,215
نام مرکز سمپاد
شهید سلطانی (شعبه دیگری ندارد ...)
شهر
کرج
مدال المپیاد
سال 1388 قبولی المپیاد نجوم مرحله اول ، سال 1389 و 1390 قبول مرحله اول المپیاد کامپیوتر
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی برق
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از SiXaXiS :
خودمو تو یاهو مسنجر ادد کردم :D

سوتی نیست که ...!
فکر کنم همه این کارو کردن ...!
من با خودمم چت می کنم ...! :D
ولی جدا برای امتحان کردن اسمایل ها به کار میاد ...!
 

LOLLIPOP

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,186
امتیاز
11,408
نام مرکز سمپاد
فـرزانگان یک
شهر
تبـریـز
دانشگاه
پلی‌تکنیک
رشته دانشگاه
مهندسی پلیمر/رنگ
پاسخ : سوتی‌ها

یه سوتیه بی مزه که الان دادم :D

می خواستم بگم این یارو سرطان داره گفتم این یارو هیجان داره! ;;)

خودمم موندم چه ربطی دارن به هم! ;;)
 

elahe s

کاربر فعال
ارسال‌ها
25
امتیاز
139
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
رفسنجان
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار تو جریان یه رای گیریه کلاسی دوستم گفت:خانم من کاملا قبول دارم حتی 4 تا پامو هم میگیرم بالا! (آخه میبایست اگه موافق بودیم دستمونو بگیریم بالا) =)) =)) =)) =))
 

haniiii

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
430
امتیاز
2,029
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
رفسنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

سوتي يكي ديگه ست اما با حاله!
رفته بود پا تخته درس بجوابه به كناريش ميگه فهميدي موهامو كوتاه كردم اونم گفت نه والا !نشون داد گفت چه خوشگل شده.حالا موهاتو چجوري كوتاه كردي؟گفت : با قيچي!!!!!!!!
معلم :|
كلاس :)) :)) :)) :))
 
بالا