خاطرات سوتی‌ها

N@R

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
203
امتیاز
1,583
نام مرکز سمپاد
فرزانگان♥♥♥
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

یادش بخیر...دوم راهنمایی بودیم و زنگ عربی بود...طبق معمول یکی از بچه ها داشت متن درسو ترجمه میکرد...سکوت مرگباری کلاسو فرا گرفته بود که 1دفعه به این جمله رسید:
- هذه ﺠﻤﻴﻟﺔ.
و این طوری ترجمه کرد:
- این جمیله است.
در عرض کمتر از 1 ثانیه، همه ی کله ها با هم رفتن تو میز! =))
طفلکی بچم شبیه لبو شده بود اون لحظه! :-[
یادش بخیر! :))
 

robomash

Lily Delicated
ارسال‌ها
1,960
امتیاز
8,423
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی نرم افزار
پاسخ : سوتی‌ها

سال سوم دبستان تو کتاب اجتماعی داشتیم که خانواده آقای هاشمی در شیراز از چه جاهایی دیدن کردند؟جوابش میشد حافظیه و سعدیه و دروازه و قرآن و چند جا دیگه.
معلممون یکی از بچه ها رو برد پای تخته ازش درس بپرسه، همین سوال رو پرسید. بنده خدا همه جاها رو گفت دروازه قرآن یادش نمیومد!
معلم اومد بهش کمک کنه گفت:دروازه... دروازه چی؟!
بنده خدا داشت از استرس می مرد گفت:نمیدونم
معلم گفت:دروازه ق... کذوم دروازه بود که اولش ق داشت؟!
اونم چشماش از خوش حالی برق زد تند و سریع گفت: دروازه قوچــــــان[nb]دروازه قوچان اسم یه جایی تو مشهده![/nb]!!!!
:))
 

1tA

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
670
امتیاز
4,592
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان یک
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1397
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از دوستام بم پی ام داده لایک ـات شده 60 تا ؟
میگم آره !
بعد دوباره پی ام میده لایکارو از کجا میشه فهمید چن تاس ؟
میگم پس چه جوری فهمیدی من 60 تا لایک دارم ؟
میگه من دونه دونه دستی شمردم !

من : =)) =)) =)) =)) =)) =)) X_X X_X X_X X_X
اون : X_X X_X L-: L-: :-s :-s :-ss :-ss

عــالیه ینی .. :)) :))
 

shinymoon

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
291
امتیاز
2,674
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
tbriiizzzz
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
زبان و ادبیات انگلیسی
پاسخ : سوتی‌ها

سر امتحان البته هنوز ورقه ها پخش نشده بود!!!! ;;)
من:بابا قبول کن دیگه ای وای!!! ~X(
دوستم:گمشو نه خیر من راس میگم!!!! :>
بعد معلوم شده من راس میگفتم!!! :D
من:خاک تو سرت دیدی چشت در اومد!!!!یکم کتک زدمش!!! :D
معلم:عه بچه ها چیکا دارین میکنین!! فرشته؟؟؟ L-:
من بدبخت از دهنم پرید::( X_X) خانوم اخه دوساعته داره هم منو هم خودشو......میده قبولم نمیکنه!!! [-(
معلم:چچچچچچچیییی میده؟؟؟؟؟ :O
من میخام درستش کنم:خانوم همونی که شما هی به ما میدین!!!! :D
بچه ها پشت کلاس!! =)) =)) =)) =)) =)) =))
معلم:پاشین همتون برین بیرون نشونتون بدم!!!! :-w
من:عه نه خانوم چیو میخاین نشون بدین!!!؟؟!!! :-ss
بعد دیدم یکم دیگه ادامه بدم خراب تر میشه لال شدم غلطم کردم!!!!!! :D
 

Ромина

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
601
امتیاز
4,683
نام مرکز سمپاد
فرزانگانــــ یکـــــ
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1394
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار سر کلاس میخواستم بگم خانم علامه حلی ای ها همچین کردن،بعد برگشتم بلند گفتم:خانم علامه حله ی،حله ای،حلای..،،،اه،همین علامه ها دیگه،گرفتن همچین کردن
بعد خانممون یه چیزیگفت،بعد من خواستم بگم خوب علامه حلی ناحیه ۱اینکارو کرده،بعد دوباره گفتم علامه حله ای ~X(
و چون دوباره داشتم دچار خوددرگیری میشدم،دوستانم نجاتم دادن و گفتن خانم منظورش علامه حلیه
:-w :-w
خوب چیکار کنم،اون موقع همش آهنگ هله ی هله دان دان هله یه دانه یه دانه،یار ما مهربون مال آبادانه یه دانه تو ذهنم بود،بعد این حلی هم میشد هله! !
میدونم خیلی مسخره بود،میتونین لایکش نکنین (; :))
 

reyhane.kh

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
94
امتیاز
1,986
نام مرکز سمپاد
دیبرستان فرزانگان 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
96
مدال المپیاد
برنز المپیاد نجوم و اخترفیزیک
دانشگاه
دانشگاه شریف
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
پاسخ : سوتی‌ها

× یه بار یکی از دوستان سرِ کلاس میخواس بگه آب سرد بعد از کلی تلاش گفت آبِ خیس..

کلی خندیدیم!:))
 

Ромина

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
601
امتیاز
4,683
نام مرکز سمپاد
فرزانگانــــ یکـــــ
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1394
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار خواستم جلوی مامان بابام به داداشم فحش بدم،هر چی فکر کردم یه فحش با ادبی یادم بیاد،یادم نیومد،بعد از سر ناچاری اومدم بهش بگم گورخر،اشتباهی بالای ر گور،یه نقطه گذاشتم و گفتم گو..خر!! :))
من: :D
مامان بابام: :)) :))
داداشم: :-w :-w
اومدیم ثواب کنیم،کباب شدیم =))
 

aghdas

کاربر جدید
ارسال‌ها
3
امتیاز
18
نام مرکز سمپاد
فرزانگان دزفول
شهر
درفول
مدال المپیاد
نداشتم
دانشگاه
هرچی خدا بخواد..
رشته دانشگاه
ایشالا مهندسی هسته ای
پاسخ : سوتی‌ها

عاقا بذار من بگم...........
یه بار یه حاج آقاهه اومده یود تو مدرسمون سخنرانی....مراسم تو سالن امتحانات برگزار شده بود این سالنه هم زیادی بزرگه..........هرچی آقاهه میگفت ..لطفا سکوت رو رعایت کنید هیچکی خیال ساکت شدن نداشت....جونم برات بکه من ردیف دوم نشسته بودم دوستم بهم چشمک زد و از جام پاشدم داد زدم..........سااااااااااککککککککتتتتتتت......خلاصه همه سالن خفه شدن و من با خیال آسوده نشستم سر جام......بعدش آقاهه تو بلند گو بهم پیشنهاد کار داد..گفت هرجا سخنرانی داشتم شمارو میبرم ساکتشون کنی.....عزیزان دبیران محترم خودشونو خیس کرده بودن.و بنده با خیالی آسوده بلند شدم و به مرده گفتم...حاجی شما که عرضه خفه کردن نداری سخنرانی نکن......هیچی دیگه شما سالن رو تصور کنید در اون لحظه...ولی خدایی تا آخر سخنرانی کسی جیک نزد خود آقاهه ب زور حرف میزد..... :-$
 

parimero

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
567
امتیاز
1,791
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

رفته بودیم خونه یکی از آشنا ها توی شمال!
بعد یکی از هم سایه هاشون اومده بود خونشون و شروع کرد با لهجه غلیظ شمالی برام خاطره تعریف کرد! من هم توی تمام مدت بادقت ;;) داشتم گوش میدادم :D هیچی هم نمیفهمیدم!!!
بعد از یک 30-40 دقیقه ای یکی بم گفت داره سوال ازت میپرسه چرا جواب نمیدی؟
من : چی میپرسه؟
+مگه بلد نیستی؟ :O
من : نه :D X_X
پیرزن : X-( L-:
حضار : :)) :)) :)) =)) =)) =))
 

Y@S@M@N

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
111
امتیاز
234
نام مرکز سمپاد
دیگه سمپادی نیستم
شهر
کاشان
پاسخ : سوتی‌ها

امروز توی موسسه گرم خونواده بحث سوتی ها پیش اومده بود.... :)
خالم گفت من بچه که بودم معلمم ازم پرسید یه تک سلولی نام ببر........ :D
خاله ی بیچاره ی من هم درس نخونده بوده... :D
گفته :......کک....... :)) :)) :))

مامانم که دیگه سوژه ای هست واس خودش
یه بار تو دفترشون هی تلفن جواب می داده و هی تلفن میزده میگفته مدرسان شریف بفرمایین روش اثر گذاشته بوده بمیرم براش
:)) :))
اخرین بار که گوشی رو میذاره بلافاصله زنگ دفتر رو میزنن
:)) :))
مامانم هم داد میزنه میگه مدرسان شریف بفرمایین... :)) :))
یه بارم توی دفتر به پسره میگه اقای اخباری یه بوی بدی می اد
ابوالفضل بدبخت میگه نه بابا من نمی فهمم
هی از مامانم اصرار از ابوالفضل انکار...
خلاصــــــــــــه ابوالفضل میگه خوشبو کننده هوا رو بیار بزن
مامانم هم خیلی شیک و اداری پا میشه میره برمی داره تو هوا میزنه ....
بعد ابوالفضل بهش میگه ببینم چی دستته؟
مامانم نیگا می کنه می بینه همه کاره داره میزنه تو هوا...
مامانم: :| :-[ :))
ابوالفضل =)) =)) =))
مامانم: :)) :))
همه با هم =)) =)) =))

یه بارم سرشون شلوغ بوده به جای اینکه دکمه های کیبورد رو بزنه دکمه های تلفن رو میزده میگفته اه چرا نمی نویسه :)) :))

مشغله فکریش زیاده دیگه بمیرم براش x:
 

big_bang

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,105
امتیاز
5,518
نام مرکز سمپاد
فرزانگـا(') امیــ(')
شهر
نجف آباد
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
اقتصاد
پاسخ : سوتی‌ها

صبح امتحان داشتیم .. من صندلی دوم از ردیف اول میشینم یکی از دبیرامون اومد برگه ها رو پخش کنه بعد من واسه خود شیرینی و اینا گفتم خانوم بدین من پخش میکنم بعد نمیدونم ..فک کنم نشنید چی گفتم....برگشته میگه چیه عزیزم نمیخوای امتحان بدی ؟؟

من : :O
دبیرمون : :| :|
بچه ها : =)) =))

عاخه من نمیفهمم فشار امتحانا که رو ماس این دبیرا دیگه چشونه ؟؟ :-<
 

kosar2

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
77
امتیاز
382
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شاهرود
مدال المپیاد
سال بعد ایشاا...
رشته دانشگاه
اگه خدا به خواهد اقتصاد.
پاسخ : سوتی‌ها

مامان:چرا این قدر عصبانی هستی؟
من:یکی دست گذاشته رو دمم! X-(
مامانم: :)) :)) :))
 

نارمیلا

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
526
امتیاز
2,084
نام مرکز سمپاد
مکطب فرزانگان
شهر
M2A
پاسخ : سوتی‌ها

پسر خاله ام دارم دانشجوی پزشکیه ...
تعریف میکرد می گف:ی دوستی داره خیلی اهل عشق و حاله ... :Pیه روز که تشریح داشتیم با استاد رفتیم محل تشریح تا ی جسد رو تشریح کنیم وقتی استاد ملافه رو کنار زد دیدیم دست میت ی خیار هس یه عده از دخترا از حال رفته بودند پسرا هم داشتند از خنده میترکیدند. استاد برگشت طرف دوستم گف اقا مانی بیرون ... دوستم گف :استاد به جون شما من فقط خیار رو دادم دستش خودش برده تو دهنش. :-/
:D
 

SHAMIM.J

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
924
امتیاز
10,008
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
ع پ گلستان
رشته دانشگاه
نرسینگ
پاسخ : سوتی‌ها

صب سوارتاکسی شدم گفتم نیکویی پیاده میشم(رانندش ی جوون بود!) چند دیقه خیلی باکلاس گفتم لطف کردین پیاده میشم گفت:
-اینجاشهید شکریه خانوم!!امتحان داری نه؟!
-معلومه؟؟!
-خیلی استرس داری! بفرمایین رسیدیم موفق باشی!
-ممنون
 

Nafas 21

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
151
امتیاز
714
نام مرکز سمپاد
يه دبيرستاني از فرزانگان
شهر
Najaf abad
مدال المپیاد
المپياد رياضي
دانشگاه
بايد بش فكر كنم
پاسخ : سوتی‌ها

همايش نجوم پارسال اصفهان رفته بوديم
سالن پر دختر و پسر يه آقايي داشت صحبت مي كرد دوست عزيز منم داشتن با هنسفري آهنگ رپ گوش مي كرد صداشم تا آخر برده بود بالا يه هو گوشيش افتاد هنسفيري هم در اومد...
نمي دونيد چي شد يه هو صداش رفت بالا تازه آهنگ رپ وسط سخنراني استاد
يعني هرچي آبرو داشتيم رفت
پسراي محترمم برگشتن گفتن خب خانوم بزارين ماهم گوش كنيم...
يعني اين استاده تا دو ساعت از اين صدا تو شك بود
ما هم كلا راه مي رفتيم زمينو نيگا مي كرديم از بس آبرو ريزي شده بود
 

parimero

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
567
امتیاز
1,791
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی ایمان سرور پور (مشاور کنکور) توی برنامش!!!

برای جلوگیری از مشکلات جنسی بچه ها.....!!!! :-[

(میخواسته بگه مشکلات جسمی بچه ها گفته مشکلات جنسی بچه ها!!! )
 
ارسال‌ها
1,097
امتیاز
6,254
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 1
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
دانشگاه شیراز
رشته دانشگاه
سخت افزار
پاسخ : سوتی‌ها

نشستیم با مامانم صحبت میکنیم یهو یاد مامان بزرگم افتادیمو اینا

مامانم : علی مادر خوبی داشتم تو ام مامانبزرگ خوبی

من : اوهوم :|

مامانم : خدا بیامرزه مادر بزرگتو

من : خدا رفتگان شما رم بیامرزه :-<

بابام خواهرم مامانم :‌ =)) :))

من : خنده داره ؟ :| :-"
 

مهدی

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,112
امتیاز
7,384
نام مرکز سمپاد
علامه‌حلی
شهر
تهران
مدال المپیاد
کامپیوتر
دانشگاه
دانشگاه تهران. :دی
رشته دانشگاه
آمار. :دی
پاسخ : سوتی‌ها

پسر عمم با یه دختره دوس شده بود.فک کنم بار اول ـش بود .میخواستن بزن کافی شاپ.بهم اس داد .گفت :چی بخوریم که هم باکلاس باشه هم ارزون.
بهش فینگلیش اس دادم moz bastani.(موز بستنی)بخور.رفته بود هر کافی شاپی پرسیده بود ،بهش خندیده بودن گفتن نداریم.
آخرش فهمیدم میگفته موز باستانی دارین؟؟؟؟ :(
ینی واقعن همین اینان که مایه ننگ ـه خاندان هستن .
 

ENerjji!!

کاربر فعال
ارسال‌ها
48
امتیاز
460
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
مدال المپیاد
المپیاد شيمي ميخوندم تو جوونيام!!
دانشگاه
همون تهران خوبه نه؟
رشته دانشگاه
فعلاً موجود نيست ولي شايد ص
پاسخ : سوتی‌ها

امروز بعد امتحان زیست دوستم میگه تو امتحان اسید معده همون HCl دیگه نه؟
من::O
کلا پایه های علم شیمی رو با این حرفش لرزوند!! :D
 
بالا