خاطرات سوتی‌ها

shadiiii

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
365
امتیاز
2,694
شهر
میان2اب
دانشگاه
ارومیه-نازلو
رشته دانشگاه
دامپزشکی
پاسخ : سوتی‌ها


تو جمع خانوادگی نشسته بودیم مامانم گف بزنگم به داداشم منم داشتم اس میدادم گفتم اعتبارم خ کمه نمیشه
بعدش دخترخالم اس داد یه چی گف برگشتم جلوچش مامانم زنگ زدم کلی حرف زدیم
من: :D
مامانم: :-w



یکی از بچه ها برا پست من جواب داده بود بعد منم فک کردم علی پست گذاشتم وبعدهم تا چندوقت به اون تاپیک سرنزدم دوستان در جهت اگاه سازی بنده همش میگن این علی نیس این حامده پ.خ هم دادن تازه :))
 

Suspected Girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
986
امتیاز
6,215
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
علوم‌تربیتی
تلگرام
پاسخ : سوتی‌ها

مامان گرامیم امروز زنگ زده بود غیبت بنده رو موجه کنه :D
- سلام.خسته نباشید.من ولی یکی از اولیا هستم.
 

...ELINOR...

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
649
امتیاز
7,503
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۱
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1396
دانشگاه
آزاد مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

تو صف نماز جماعت بین دونماز بعد از صحبت حاج آقا
حاج آقا:ی صلوات ختم کنید
من:الهم صل علی محمد و آل محمد...الــــا..
خب چیکار کنم فک کردم سه تاس! :(
دوستم: :))
 

مت

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
147
امتیاز
3,640
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمان
پاسخ : سوتی‌ها

یه روز یکی از دبیرا اس داده بود و چیزی گفته بودازش تشكر كردم كه دوباره يه سوال واسم فرستاد كه من براش فرستادم آره خدا رو شكر ..بعد گفت مثل اينكه خيلى خوابت مياد بهتره بخوابى..منم با اين كه از اين حرفش تعجبيدم ولى چيزىط نگفتم..روز بعد كه داشتم اس ام اسامو نگاه ميكردم ديدم اى داد بيداد به جاى خدا رو شكر براش فرستاده بودم خر را شكر...حالا اين بماند كه يه بار يك پيامك فوق العاده عاشقانه رو اشتباها براش فرستادم ..حالا بيا و درستش كن :|
 

moOn:)

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
335
امتیاز
2,483
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ارومیه
پاسخ : سوتی‌ها

دختر همسایمون گوشتِ قربونی آورده بود . منم همیشه مشکل دارم که اینجور موقع ها چی باید گفت ؟! :د
گفتم:خدا رحمتش کنه ! :-?
+ کی رو ؟ :|
مثلن خواستم اشتباهمو درست کنم، گفتم : هه هه ! گوسفنده رو میگم :|
+وای! :)) تو خیلی بامزه ای !!! فعلن !
:-?? :|


عکس این قضیه هم برای دوستم اتفاق افتاده بود. تو مجلس ختم بعد از برداشتن خرما گفته بود:"قبول باشه." :/
 

mohammadmehdi

کاربر فعال
ارسال‌ها
65
امتیاز
211
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب 2
شهر
شیراز
دانشگاه
شیراز
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس بغل دستیم خعلی تو فکر بود
بهش گفتم اسمش چیه؟
از دهنش در رفت گفت نیلوفر!!!
بنده خدا نمیدونس چجوری جمش کنه!
 

eng.um.mahdie

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
204
امتیاز
2,802
نام مرکز سمپاد
Farzanegan3
شهر
Mashhad
سال فارغ التحصیلی
93
پاسخ : سوتی‌ها

سال سوم یبار سر کلاس شیمی سرمو گذاشتم رو میز بعد خوابم برد
حالا منم میز دوم ردیف وسط
بعد یهو بیدار شدم دیدم معلمم بالاسرم وایساده کلاسم ساکت همه به من خیره شدن...
معلمم پرسید خواب بودی؟
منم هول شدم گفتم نه خانوم دراز کشیده بودم!!!!!
 

iarsham

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
425
امتیاز
7,602
نام مرکز سمپاد
َ
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1394
مدال المپیاد
ادبی
دانشگاه
تهران (هنرهای زیبا)
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
پاسخ : سوتی‌ها

من نمیخواست اینو بزارم اینجا...منو اغفال کردن...

Untitled_rz.jpg


:))
 
ارسال‌ها
650
امتیاز
4,374
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : سوتی‌ها

ی شیش ماهی هس ک هروخ طبقه پایینمون مامان باباش میرن جایی پسره ی دخدرو میاره و...
باباش میجنوب ماشین میاره
بعد امروز دیگ اعصابم خورد شد از داد و بیدادی دخدره
موقعی ک کارشون تموم شد سریع رفتم تو حیاط و با توپ ب دیوار میزدم :-" :-"
پسره منتظر بود برم ک بیان برن :-"
بعد یساعت گذش و دید من نمیرم و منم ک تمرین میکردم ک پسره اومد گف::سجاد کی بازیت تموم میشه ؟؟ :)
گفتم نمیدونم میخای بیا بازی کن
گف ن داش من ک کمرم درد میکنه و اینا
من حواسم نبود:: گفتم:: آره صدات میومد ! :-" :-"
پسره::صدای چی؟
من: تو با ی بنده خدایی
اون:: آها دخدر خالمو میگی :))
من:: دخدر خاله ات چ صداهایی درمیاورد و چ حرفاییم میزد !!! :-" :-"
مجید:: X-( X-( X-( X-(
من:: :D :D :D :))
ی فحش داد و رف بالا و بعد چن دقه باهم رفتن :))
)فک نکنم دیگ بیان( :))
بنده نماد همسایه خوبم :-"
 

Suspected Girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
986
امتیاز
6,215
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
علوم‌تربیتی
تلگرام
پاسخ : سوتی‌ها

با ماجده رفته بودیم واسه تولد دوستش کادو بخره. بعد گفتم ازین گوی ها هم بد نیسا. :-/
گفت عه؟ باشه. :-?
اقا ببخشید موی گوزیکال دارین؟ ;;)
خب عکس العمل طرفو خودتون پیش بینی کنین :-" منکه داشتم میترکیدم از خنده.فوری صحنه رو ترک کردم :))
 

...ELINOR...

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
649
امتیاز
7,503
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۱
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1396
دانشگاه
آزاد مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

عمم اس داده:زیر گازو خاموش کن بعد بیا
من:کجا بیام؟؟؟؟؟!!!!!!
ـ سر کوچه دیگه
+ چرا بیام؟؟!!
ـ اس دادم ک!مگه ازون شالا نمیخواستی؟؟
+ آها اون شال خوشگلا؟؟الان میام
رفتم سر کوچه عمم اینا میگه تو اینجا چیکار میکنی!؟
میگم خودت اس دادی
میگه من ب هانیه اس میدادم ک!!!!
ینی چقد جیغ میزدم بس بود ب نظرتون؟!!
 

Sara kazemi

کاربر فعال
ارسال‌ها
36
امتیاز
163
نام مرکز سمپاد
Frz4
شهر
Teh- Bnd
سال فارغ التحصیلی
97
دانشگاه
بهشتی
پاسخ : سوتی‌ها

سرکلاسه شیمی نشستیم معلم گرم درس دادن ماهم گرم حرف زدن :-"
بعد یه نگاه خشمگین از جانب معلم منو فاط خفه میشیم بقل دستی من (ریحانه) هنوز مشغول حرف زدن بع معلم گفت اسم این چیه ؟(ریحون) من : ناموگیاهیدکه در کنار رود میروید :D معلم : خب پس به این خانوم علف هم بگو ساکت شه :))
 

-zarA-

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
833
امتیاز
6,256
نام مرکز سمپاد
هـنرستانمـوטּ
شهر
اصفهــاטּ
دانشگاه
هنر اصفهــاטּ
رشته دانشگاه
طراحی صنعتـی
پاسخ : سوتی‌ها

از اون رو که ما کلا ملت گشنه ای تشریف داریم رفتیم با بچه ها حمله کردیم به یک عدد سوپری

دوست ماهم بسیار جو گیر و خوشحال شیرجه زد داخل مغازه که دوغ و گوشفیل بگیره کوفت کنیم

دوستم:: عـاقـا گـــــــــ.و.ز داغ دار دارید؟؟

یه جنابی اومده بودن خرید که اصن خرید ها رو ول کردن و تشریف بردن اندرون افق

حالا تازه اینا هیچی

عمق ماجرا جایی بود که من از از دم مغازه داد میزدم واسه دوستم که اونطرف خیابوون بودن تعریف میکردم که دوستمون چی گفته

ملت شریف ایران= =))

دوستان :-[


اینجانب :-"
 

saraxcen

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
138
امتیاز
875
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
اینستاگرام
پاسخ : سوتی‌ها

بزرگترین سوتی اینه که وقتی داری همزمان با یه آهنگ میخونی وقتی تو داری میخونی اون نخونه :D
 

نارمیلا

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
526
امتیاز
2,084
نام مرکز سمپاد
مکطب فرزانگان
شهر
M2A
پاسخ : سوتی‌ها

سرویس مدرسه بیرون پارک کرده بود ما هم نشسته بودیم منتظر بودیم دوستمون بیاد.
یهویی یه مرد باسرعت اومد نشست در همین حین یکی از دوستان جیغ زد
بدبخ مرده تازه متوجه شد سرویسه مدرسه س. اینقد معذرت خواهی کرد
 

مت

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
147
امتیاز
3,640
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمان
پاسخ : سوتی‌ها

یه روز صبح برای
رفتن به مدرسه دیرم شده بود برای همین سریع
بعد از پوشیدنه لباسام از خونه زدم بیرون
توی راه مدرسه یه پسره در حالی که می خندید
گفت چه تیپ خفنی داری
کفتم پس چی فکر کردی
رفتم مدرسه دوستم گفت چرا با دمپایی اومدی؟؟
اینو که گفتن یهو همون جا ولو شدم حالا نخند کی بخند
یاد حرف پسره افتاده بودم تازه چه جوابیم بهش داده بودم :))
 

shadiiii

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
365
امتیاز
2,694
شهر
میان2اب
دانشگاه
ارومیه-نازلو
رشته دانشگاه
دامپزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

این دوستان ما تشویق نمودن یه مدت شمارمو عوض کنم که در دسترسشون نباشم راحت بذارنم بعد شبش به دوستم اس دادم شماره جدیدمو بهت نمیدما
خو حواسم نبود میخواستم دلش بسوزه :D
بعد الان دوباره همونا شمارمو دارن

داریم دنبال یه سیم دیگه میگردیم من در دسترس نباشم :))
 
بالا