خاطرات سوتی‌ها

mohad_z

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,395
امتیاز
22,815
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سه
شهر
طـــهـران
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
زیست فناوری/ ژنتیک
پاسخ : سوتی‌ها

ی بار خونه خالم بودیم تلفنشون زنگید...

دیریییییییررررررریییییییییییینگگگگگ ...
foon04.gif


من: بفرمایید؟
اون: از دبیرستان شهید دستغیب تماس میگیرم...
من: سلام، اشتباه تماس گرفتید، ما شهید دستغیب نداریم...
تازه بعدشم قطع کردم سریع :-"
[nb]اخه خداوکیلی منه 7-8 ساله چ می فهیدم قضیه چیه، من فک کردم یکی هس اسمش شهید دستغیبه مدرسه رو پیچونده حالا زنگ زدن حالشو بگیرن ب خانوادش بگن
تازه بعدشم با اعتماد ب نفس ب پسرخالم گفتم یکی زنگ زده بود با شهید دستغیب کار داشت :D
پسرخالم: :| شهید دستغیب: :| احتمالن ناظمشون: :|[/nb]
 

alireza52

کاربر جدید
ارسال‌ها
0
امتیاز
43
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
الان تهران
مدال المپیاد
ادبی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

ی اس که میخواین به یکی از نزدیک ترین دوستاتون بدین بفرستین به یکی از بزرگای فامیل :)
 

happiestchemist

ملکه ی شیشه ای
ارسال‌ها
2,802
امتیاز
9,194
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
4d
سال فارغ التحصیلی
1390
مدال المپیاد
دارم.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

دیروز. یه داروی خارجی رو جای ایرانی دادم به مریض، 70تومن ضرر :(( رومم نشد بپرسم پای کی خورده این اشتباه من. بقیه گفتن ناراحت نباش ولی مگه میشه
 

.mary.

مریم
ارسال‌ها
705
امتیاز
2,653
نام مرکز سمپاد
فرزانگان‌امین۱
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
نرم‌افزار
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

اسم ـمو بعد این همه وقت عوض کردم بعد میبینم تو تاپیک عصرانه (شب‌نشینی شد دیگه! ) کنکوری ـا یه ارسال جدید از پاسخ تشریحی ـای قلمچی هس. با خودم میگم عــه ، یه پست جدید! میرم تاپیک تازه میفهمم خودم بودم. :-"
 

.shadi.

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
188
امتیاز
1,304
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
dk
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

فک کنم داره قیامت میشه :|
zbwi_صصص.png



بعدا نوشت: خودم سوتی دادم مثکه :D خبر رسید ارسالای حرف بزن حساب نمیشن ولی امتیازاشون میشن :-خجالت :-خنگ
:D
 

samira1996

کاربر فعال
ارسال‌ها
33
امتیاز
422
شهر
کرج
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

از این سوتیایی که بچه ها رفتن جای دوستاشون امتحان دادن ولی لو رفتن زیاد شنیدم
ولی داداشه من یه سوتی انفجاری داده :)
اولش اصلا هیچکس نفهمید جای دوستش امتحان داده
ولی بابت سوتیه خفنه خودش دوسته بیچارش لو رفت!
جلو کادر نام و نام خانوادگی اسمه خودشو نوشته جای اسمه دوستش :|
یعنی تا این حد جو امتحان برش داشته بوده [-(
 

ZDM

کاربر فعال
ارسال‌ها
48
امتیاز
1,730
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
فرزانگان
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

سال سوم دبیرستن معلم زیستمون داشت قسمت کروموزم های ملخ و مرغ و آدم رو توضیح میداد :D

بعد داشت میگفت ملخ نر ملخ ماده پشت بندش گفت مرغ ماده مرغ نر

بعد ماهم تو بهر درس بودیم نفهمیدیم یهو دیدیم خودش قرمز شده داره میخنده :))

و بعد دوباره بلند گفت مرغ نر بعد اونجا بود که ما ها به =)) این حالت در اومدیم :))
 

خوشال...!

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
107
امتیاز
394
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ناحیه دو
شهر
کرمان
مدال المپیاد
فیزیک......نشد که بشه....
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

با یه نفر سر دانشگاه های خارجی بحث میکردیم
گفت شما کدوم دانشگاه رو برای تحصیل ترجیح میدید؟
گفتم من دانشگاه هاوایی رو خیلی دوس دارم :|
گفت عه هاوایی مگر اسم جزیره نیست؟
گفتم ای وای اره راست میگید منظورم هو آوی بود
طرف هنگ بود گفت کجاست اسمشو نشنیدم!؟
گفتم مگر شما کتابای طرح فیزیک هاروارد و سوالای مسابقات هفتگی فیزیک هاروارد رو ندیدید؟ <D= (المپ فیزیکیه)
اون موقع بود طرف فهمید من منظورم هاروارد بوده :P :-[
نابود بود...

یه کتاب میخوندم که داشت درمورد یه شخصیتی به اسم گارد بن فیلد که انگلیسیه توضیح میداد(gard ben field)
من اینو سه صفحه به صورت عربی میخوندم gardebne field)
مث اینکه بخوایم بخونیم عمر بن سعد.... #S-:
یادش میفتم واسه خودم تاسف میخورم

شنیدید که میگن فلانی یچیزی سروده؟؟شایدم سراییده :D
یکی داشت یه شعری میخوند برگشتم میپرسم سرندش کیه؟؟ :D :D
 

tara.7

کاربر فعال
ارسال‌ها
63
امتیاز
474
نام مرکز سمپاد
farz1
شهر
esfahan
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

امتحان داشتیم.....دبیر اومد بگه کیف بزارید بینتون گفت : کتاب بزارید بینتون!!! =)) =)) =)) =)) :)) :))

حالا من داشتم فکر میکردم چند تا کتاب باید از تو کیفم ور دارم؟؟!!!
 

...ELINOR...

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
649
امتیاز
7,503
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۱
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1396
دانشگاه
آزاد مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

الو بله
چینجز این تو...بَلو اَله!!

اگه گوشیو بذاری بعدش نیز سوتی محسوب میشه؟
 

امیرحسین

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,075
امتیاز
16,475
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بوشهر
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
خواجه نصیر
رشته دانشگاه
مهندسی برق
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

اول صبحی یکی از دوستان ما خواسته بره از دستشویی دانشکده استفاده کنه اشتباهی رفته تو دستشویی دخترونه ، رفته داخل دیده 2-3 نفر جلوی آینه وایستادن دارن خودشون رو آرایش می کنند :D
بعدش فهمیده چی کار کرده برگشته از دستشویی بره بیرون ، 2 تا دختر هم رشته اییش همون لحظه اومدن داخل
:))
(زمانی که برای ما تعریف می کرد ما بیشتر براش احساس تاسف می کردیم تا خودش انگار خودش خوشش اومده بود :D )
 

me!

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
90
امتیاز
109
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین ۱
شهر
اصفهان
دانشگاه
هنر اصفهان
رشته دانشگاه
مهندسی معماری
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

وقتی شما تونستید جلسه ی آخر کلاس فیزیک ،روبروی دبیر، در حالی که داره میگه:"بچه ها کسی اشکالی نداره؟ " خیلی شیک و مجلسی اشکالتون رو از بغل دستیتون بپرسید...
اونوقت بیایید بشینید راجع به بقیه ی موارد باهم صحبت کنیم! :)


تازه اون روز ردیف دوم نشسته بودم استثناعن! :D
 

shiz

HanieH
ارسال‌ها
178
امتیاز
829
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بناب
سال فارغ التحصیلی
1394
مدال المپیاد
نشد :-&lt;
رشته دانشگاه
نرم افزار
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

معلم شیمیمون بدجوری ادمو خراب میکنه البته نمیفهمیا یهو میبینی گند زد تو شخصیتت
بد عادت داره بد درس دادن متشخصانه میشینه رو صندلی بیرون رو نگا میکنه
بچه ها رو شیشه ادمک و شکلت و ....کشیده بودن
برگشته میگه :اینا چین و.....
جلسه بد یکی از بچه ها رو شیشه نوشت"چیه مثل بز زل زدی؟" :)) :))
خودشم خندید :))
میگه ب شاهکاراتون اضافه شده!
 

first amir

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,142
امتیاز
29,737
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
فردوســـی
رشته دانشگاه
مـهـنــدســی شــیـمــی / حسابداری / روانــشناســی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

با ماشین یکی از دوستان رفتیم یه جا یه چیزی بخریم

نگه داتشت کنار مغازه و من رفتم خرید کردم .. برگشتم ..کمربندمو بستم و همینجوری که سرم تو گوشیم بود گفتم مستقیم برو منو برسون خونه

یهو یه صدای نازک اومد که گفت : امر دیگه ای باشه

سرم چرخوندم دیدم یه خانوم محترم با تعجب و عصبانیت زل زده بهم

برخورد بهش حقیقاتا

هیچی دیگه فهمیدم اشتباه سوار شدم :| اب شدم :|
 

rozaa

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
111
امتیاز
245
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بهشهر
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

عاغا اینا سوتی های معلم دینیمونه سر درسای آخر پیش،بعد یه کم مورد اخلاقی داره فقط...:-"
1-بر پایه ی علم نمیکردن،بر پایه ی عادت میکردن(بحث در مورد کشاورزی بود :-")
2,راحت داده میشه راحت هم گرفته میشه(علم)
3,فساد انگیز و عقب افتادگی آور....
4,روابط ما با چین زیاده چون اروپاییا نمیدن...
6,ذهن و جهن!!
7,اوسترولیا و امریکا...
8,بیرانی (منظور همون بیرونی)

معلم ریاضیمون:
جیشو عوض میکنیم (منظور حرف g تو تابع!!)

معلم فیزیک:
خیلی اتفاقا هس دورو ورتون ک شما ها نمیبینین!!!! (درسالکتریسیته وابنا!!)


باعرض معذرت البته...
بقیع اش هم خیییییلی دیگ ناجوره نمیشه گف!!! :-"
 

RREEZZAA

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
364
امتیاز
-89
نام مرکز سمپاد
علامه طباطبایی
شهر
بناب
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

سوتی های معلمای ما:
مدیر: بچه ها مارو مراعات بکنید، اگه شما مارو نکنید ماهم شمارو نمیکنیم معاونا و بچه ها در اون لحظه =)) :))
ناظم:بچه ها وقتی از دستشویی آب میخورید شیرارو ببندبن!
 

.shadi.

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
188
امتیاز
1,304
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
dk
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

به نقل از titanium :
یه روز همینطوری یه هسته خرما رو که خیلی رنگ قهوه ای سوخته داشتو پرت کردم جلو یکی بلند گفتم: اَاااااااااااااااااا..ســـــــــــــــــــــوســــــــــک!!!!!! ...آقا یکی جیغ میکشید و تخت گاز میدوید...خیــــــــــــــــــلی حال داد...بعدش خیلی خجالت کشید و کلی خندیدیم بهش....
منم اول دبیرستان که بودم یکی این بلارو سرم آورد :))
دیدم رو میزم یه سوسک سیاه با شاخکای درازه. نمیدونم چی شد فقط بعدش دیدم رو سکوی کلاس کنار تخته ام و دارم جیغ می زنم.
بچه ها گفتن وقتی دیدیش مقنعتُ کشیدی پایین و جیغ زدی فرار کری. :))
البته الان که بش فک می کنم خندم می گیره وگرنه اون لحظه داشتم سکته می‌کردم :D
موجبات خنده و شادی کلاسای دیگرم فراهم کردم حتی :D
 
ارسال‌ها
536
امتیاز
20,388
نام مرکز سمپاد
فرزانگان bnb
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1394
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

مکالمات من و خواهر دبستانی ام :
من : اونی که نوشتی اشتباهه باید بنویسی تفرا (موادجامد آتشفشانی) نه تقرا!!!! انگلیسی ش هم اینجوریه :tephra بعدش گفتم pو h هم که کنار هم قرار می گیرن "ف"خونده میشن
حالا اون :خودم می دونم لازم نیست تو بگی
من : نه نمی دونی اگه راست میگی بگو ببینم از کجا می دونی
اون: از الپنت (فیل)
من : :)) :)) :)) =)) =))
اون : :-[ :-[ :))
الفنت: L-: L-:
 

ریحان خاتون

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
198
امتیاز
906
نام مرکز سمپاد
استعدادهای درخشان فرزانگان
دانشگاه
بیرجند
رشته دانشگاه
علوم ازمایشگاهی
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

راهنمایی که بودم یه دوستی داشتم اسمش مهدیه بود
نزدیکه عید نوروز بود مدیه رفت دم دفتر معلم دینیمونو صدا زد که بیان دم در
مهدیه :خانوم امتحانامونو کی میارین؟
خانوم :اگه بعد عید زنده بودیم ....بعد عید
مهدیه قبل از اینکه حرف خانوم تموم شه :خدا نکنه !!!
طفلی فک کرده خانوم گفتن اگر نمردیم!!!!! :D
 
ارسال‌ها
1,551
امتیاز
27,019
نام مرکز سمپاد
ضروری
شهر
ضروری
سال فارغ التحصیلی
0
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

صرفاً جهت تلافی بابت این و این که این موجود پلید اقدام به ضایع‌سازی بنده کرده بود، بنده نیز در یک اقدام ضربتی از ایشان سوتی خفنی را گرفته و بسیار شادمان و آب‌دهان‌ازلب‌ولوچه‌آویزون می‌باشم.

salari_sooti_midahad.jpg
 
بالا