قسمـت‌های جالـبِ کتـاب‌ها

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
کنکوری 1404
ارسال‌ها
3,995
امتیاز
44,945
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
به من فکر نکن، فقط زندگی کن. فقط زندگی کن. با عشق، ویل.


من پیش از تو
 

flup

کاربر فعال
ارسال‌ها
22
امتیاز
114
نام مرکز سمپاد
حلی دو
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1398
دانشگاه
علموص
رشته دانشگاه
مکانیک
هرگز نباید سعی در تکرار لحظات داشت باید آنها را همان گونه که یک بار اتفاق افتاده‌اند فقط تنها به خاطر آورد.
 

Ayda-kz

صحیح
ارسال‌ها
145
امتیاز
1,866
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
...
سال فارغ التحصیلی
1403
مدال المپیاد
طلای المپیاد Overthinking
به من فکر نکن، فقط زندگی کن. فقط زندگی کن. با عشق، ویل.


من پیش از تو
مرتیکه .....باعث یه هفته افسردگی من شد ...من حتی من پس از تو رو به امید این خوندم که نویسنده بگه شوخی کردممم هه ویل زندس
اما چی؟نه تنها مرده بود بلکه یه بچه هم داشت!(اسپویل)یه بچه 16 سالهههههه!ویل .....

پ.ن:...ها فحش هستند


برای توبه کردن پشیمانی کافی است.
از کتاب دین و زندگی 12هم با این کتاب هم واقعا گریه کردم ...درست مثل سلامت ...مثل انسان و محیط...هعی
 
ارسال‌ها
1,145
امتیاز
20,694
نام مرکز سمپاد
یه جایی بود دیگه!
شهر
*
سال فارغ التحصیلی
0000
می خواهم طوری زندگی کنم که از زندگی لذت ببرم.
اگر در کنارش موفقیتی هم حاصل شد، چه بهتر.
ولی اگر نشد، لااقل خوب زندگی کرده‌ام و همین کافی است.
من موفقیت را بخودی خود هدف نمی‌دانم. خیلی از مردم این را نمی‌فهمند.
مواجهه با مرگ _ برایان مگی

تو باید بری جلو. توی گذشته نمون.
تمام این مدت _ ریچل لیپینکات
 
ارسال‌ها
1,145
امتیاز
20,694
نام مرکز سمپاد
یه جایی بود دیگه!
شهر
*
سال فارغ التحصیلی
0000
او مانند تکه ای از روحم، همیشه آنجا بود.
من ناامیدانه تلاش میکردم انکارش کنم،
تلاش میکردم فراموشش کنم،
اما هیچکدام از آن جلسه های مشاوره و روانکاوی نتوانست او را از وجودم بیرون بکشد.
ما بخشی از همدیگر بودیم...

به زندگی قسم _ رنه کارلینو
 
ارسال‌ها
482
امتیاز
4,814
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد 2
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1402
دانشگاه
IUT
رشته دانشگاه
EE
یک هزارپای زرنگ وجود داشت . همانطور که روی لبه میز نشسته بود ، نگاه کرد و یک حبه قند خوشمزه آن طرف اتاق دید. او، که باهوش بود، شروع کرد به سنجیدن بهترین مسیر : از کدام پایه میز به سمت پاین بخزد؟ از کدام پایه میز به سمت بالا بخزد؟ کار بعدی این بود که تصمیم بگیرد کدام پا قدم اول را بردارد، بقیه پاها به چه ترتیبی حرکت را ادامه دهند و به همین ترتیب. او در ریاضی استاد بود. بعد تمام حالت های مختلف را تحلیل و بهترین مسیر را انتخاب کرد. سرانجام، قدم اول را برداشت. با این حال، هنوز آنقدر غرق محاسبات و تفکر بود که وضعیت برایش پیچیده شد و برای مرور برنامه اش در همان قسمت مسیر ایستاد. آخرسر، او جلوتر نرفت و از گرسنگی مرد!

هنر شفاف اندیشیدن - رولف دوبلی
 

Naghmeh08

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
454
امتیاز
5,859
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1405
میان چهاردیواری که اتاق مرا تشکیل می دهد و حصاری که دور زندگی و افکار من کشیده، زندگی من مثل شمع خرده خرده آب می شود، نه، اشتباه میکنم. مثل یک کنده ی هیزم تر است که گوشه ی دیگدان افتاده و به آتش هیزم های دیگر برشته و زغال شده، ولی نه سوخته است و نه تنها و تازه مانده، فقط از دود و دم دیگران خفه شده.
بوف کور - صادق هدایت
 
ارسال‌ها
440
امتیاز
3,382
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی ۲
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1401
رشته دانشگاه
Physics
اگه میخوای تنهایی زندگی کنی باید خلق و خوی خدا یا یه جانور وحشی داشته باشی.

_فیلسوفان بدکردار
 

Cleopatra

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
242
امتیاز
8,534
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
1403
همانطور که به سوی باند استریت می‌رفت از خود پرسید اهمیتی دارد؟ اهمیتی دارد که باید برای همیشه تمام شود؟ که همه چیز باید بی او ادامه یابد؛ دلخور بود، یا این یقین که مرگ همه چیز را مطلقاً به پایان می‌رساند، دلداری‌اش می‌داد؟ ولی با وجود این در خیابان‌های لندن، در فراز و فرود چیزها، آنجا، اینجا و حیات ادامه می‌داد، پیتر هم به حیات ادامه می‌داد، آنها در وجود یکدیگر به سر می‌بردند، کلاریسا یقین داشت جزئی از درخت‌های خانه خواهد شد، آن خانه‌ی تودرتو که زیبا نبود و رو به خرابی می‌رفت.
-خانم دالاوی، ویرجینیا وولف
 

_Violoncello_

کاربر فعال
ارسال‌ها
54
امتیاز
232
نام مرکز سمپاد
...
شهر
دزفول
سال فارغ التحصیلی
1406
همه ی عمرت رو توی مسیر پر پیچ و خم یه لابیرنت گیر افتادی و به این فکر میکنی که چطور یه روز ازش فرار میکنی و اینکه چقدر اون روز قشنگه. با خودت فکر میکنی فکر آینده باعث میشه بتونی ادامه بدی؛ ولی هیچ‌وقت اون کارها رو نمیکنی. فقط از خیال پردازی‌هات در مورد آینده استفاده میکنی که از حال فرار کنی.
_آلاسکا


_در جست و جوی آلاسکا؛ جان گرین
 
ارسال‌ها
1,145
امتیاز
20,694
نام مرکز سمپاد
یه جایی بود دیگه!
شهر
*
سال فارغ التحصیلی
0000
در این دنیای بزرگ
جایی هم آخر برای تو هست
راهی هم آخر برای تو هست
درِ زندگانی را که گِل نگرفته اند...
جای خالی سلوچ _ محمود دولت آبادی
 
ارسال‌ها
1,145
امتیاز
20,694
نام مرکز سمپاد
یه جایی بود دیگه!
شهر
*
سال فارغ التحصیلی
0000
نمیدانم چرا تحمل جمعیت را ندارم
تحمل زندگیِ فامیلی را ندارم
من آنقدر به تنهایی خود عادت کرده ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس میکنم
تا دور هستم دلم میخواهد نزدیک باشم و نزدیک که میشوم میبینم که اصلا استعدادش را ندارم...!

فروغ فرخزاد _ نامه ای به ابراهیم گلستان
 
ارسال‌ها
1,145
امتیاز
20,694
نام مرکز سمپاد
یه جایی بود دیگه!
شهر
*
سال فارغ التحصیلی
0000
باید بپذیری که برخی افراد برای همیشه در قلبت جا خواهند داشت ، بدون این که جایی در زندگیت داشته باشند…
کافکا در کرانه _ هارووکی موراکامی
 

Sety

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
733
امتیاز
17,697
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اسلامشهر
سال فارغ التحصیلی
1405
این آهنگ می‌خواهد بگوید که آنچه جامعه در کودکی و جوانی به ما می‌دهد،بعد ها به خودش برمی‌گردد و به آن صدمه می‌زند.

_نفرتی که میکاری
 

banaz

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
377
امتیاز
10,844
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۲
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1400
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
راستش را بخواهی هنوز نفهمیده ام منظور از عشق چیست؟ نظر من این است که عشق حقه بزرگ و عظیمی است که به خاطر آرام کردن و سرگرم ساختن مردم اختراع شده است.

نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
اوریانا فالاچی
 

خودشیفته

شاپرکی با شوق پرواز
کنکوری 1404
ارسال‌ها
186
امتیاز
2,488
نام مرکز سمپاد
FRZ
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
04
اما اگر تو پسر باشی، من باز هم خوشحال خواهم بود؛ حتی شاید بیش‌تر از این‌که دختر باشی، چرا که از خیلی ملالت‌ها و تحقیرها و زور شنیدن‌ها در امان می‌مانی. آن وقت دیگر هیچ کس نیمه شب از بدن تو سواستفاده نخواهد کرد. نیازی به صورت زیبا برای مورد پذیرش واقع شدن نداری. به هنگام همخوابگی با معشوقت مجبور نیستی قضاوت‌های ناعادلانه را بپذیری

نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
کنکوری 1404
ارسال‌ها
3,995
امتیاز
44,945
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
-‌ آرام باش، ویل! درد را بپذیر، بیرونش نکن، بگذار همانجا بماند، بگو باشد، قبول است، من درد دارم اما باید روی چیز مهم‌تری تمرکز کنم.


نیروی اهریمنی او-خنجر ظریف
 
ارسال‌ها
1,145
امتیاز
20,694
نام مرکز سمپاد
یه جایی بود دیگه!
شهر
*
سال فارغ التحصیلی
0000
خیلی درباره دلیل افسردگیم فکر کردم و فهمیدم دلیلش اینه که پست های اینستاگرام رو نگاه میکنم و به افراد دیگر غبطه میخورم. فکر می کنم این باعث تشدید افسردگیم میشه.
می خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم _ بک سهی

چیزی را که برایش زحمت می کشی به دست می آوری،
نه چیزی را که آرزویش را داری.
سنگ، کاغذ، قیچی _ آلیس فینی
 
بالا