- شروع کننده موضوع
- #41
.samin
کاربر نیمهحرفهای
- ارسالها
- 182
- امتیاز
- 271
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- ارومیه
پاسخ : دفتر شعر میگذارییییم!
فقط میخواستم بگم این روزمرگی و تکراری بودن زندگی که همه مون دچارش شدیم و به هیچ چیز حتی خدا فکر نمیکنیم، شاید اشتباهه!
شاید همه چیز اونطور که ما فکر میکنیم نیست!
شاید ما هنوز به دنیا نیومدیم و همه منتظریم که بدنیا بیاییم؟!
شاید این جسمی که ما داریم مثل پوست تخم مرغه واسه جوجه که روزی اونو میشکنیم و بدنیا میاییم؟!
شاید اینجا زیر زمینه و روی زمین جاییه که ما ازش خبر نداریم؟؟
و شاید و ...
از این چیزا دیه!!
به نقل از داماد مسعودی :بررسی علمی از دید خواننده(همان مته به خشخاش گذاشتن )آقا من ربط کل شعرو به بعضی عبارتاش نفهمیدم.الان که فک میکنم میبینم نه فهمیدم!ولی خب اینا به اون فاصله و تو دیوار چه ربطی داشت؟"من باب این که تو همان تولد سودمندی و اینا؟"
فقط میخواستم بگم این روزمرگی و تکراری بودن زندگی که همه مون دچارش شدیم و به هیچ چیز حتی خدا فکر نمیکنیم، شاید اشتباهه!
شاید همه چیز اونطور که ما فکر میکنیم نیست!
شاید ما هنوز به دنیا نیومدیم و همه منتظریم که بدنیا بیاییم؟!
شاید این جسمی که ما داریم مثل پوست تخم مرغه واسه جوجه که روزی اونو میشکنیم و بدنیا میاییم؟!
شاید اینجا زیر زمینه و روی زمین جاییه که ما ازش خبر نداریم؟؟
و شاید و ...
از این چیزا دیه!!