بهترین یا بدترین خوابی که دیدید

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mahshid_f
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
  • تگ‌ها تگ‌ها
    خواب

روزی چند ساعت میخوابی؟؟

  • +10

    رای‌ها: 14 11.0%
  • 8-10

    رای‌ها: 37 29.1%
  • 6-8

    رای‌ها: 58 45.7%
  • -6

    رای‌ها: 18 14.2%

  • رای‌دهندگان
    127
پاسخ : خواب

قبل اینکه نتایج اولیه کنکور رو بدن،خواب دیدم که دارم توی یه جایی دنبال استاد فیزیک1 و ریاضی 1 م میگردم و این در حالی بود که من نمیدونستم رشته م چیه...
بالاخره استادا رو پیدا کردم و نمره میان ترمم رو ازشون گرفتم...
استاد فیزیک یه آدم لاغر و قد بلند بود که داشت به وضعیت درسیم هم رسیدگی میکرد...ایشون به من گفتن که تو رشته ت فیزیکه.
بعد ها که من فیزیک تهران قبول شدم...اولین روزی که رفتم دانشگاه دیدم که جایی که توی خواب دیده بودم شبیه دانشکدمونه!!
استاد فیزیک 1 من یه آدم لاغر و قد بلنده که استاد راهنمام هم شده و به وضعیت انتخاب واحدام رسیدگی خواهد کرد... و اتاقشون هم طبقه آخر دانشکده ست...اینم توی خواب دیده بودم!!!
 
پاسخ : خواب

من معمولا شب ِ امتحانا خواب اون امتحانو میبینم...بعد امتحان داشتیم از رادیکالا...
شبش خواب دیدم..یه رادیکال ِ بزرگ گذاشتن تو کلاسمون....معلم ِ ریاضیمون هی میره زیرش میاد بیرون میگه ببینین عوض نشدم.... :-"


آها بد کلا خواب ِ ترسناک نمیبینم..اما ترسناک ترینش....این بود که من رفتم تو یه کوچه ی بن بست...بعد یه دزده اونجا بودیه چشمشو مثه دزدای دریایی بسته بود یه سینی عدش گرفته بود دستش
هی این عدسا رو مینداخت بالا(مثه تو فیلما که یه چیزیو اینجوری پاک میکنن...... :-")
آها راستی یه چادر ِ بنفشم بسته بود به کمرش....
بعد دیگه من هی میخواستم فرار کنم زنگ ِ در ِ هر خونه ای رو میزدم همون دزده از توش میومد بیرون.... :-"

خوابام مثه خودمه...مشکل داره... ;D
 
پاسخ : خواب

اقا هیچی بیشتر از خئاب تو کلاس شیمی حال نمیده معلمون میاد تو کلاس راز بقا تعریف میکنه ما هم اغلب اون جلو خوابیم!
 
پاسخ : خواب

دیشب خواب دیدم در حد resident evil 8-^

هی میگم ندی بچه aliens بازی کنه خواب ترسناک میبینه دیه :-s

آقا زامبیا حمله کرده بودن خفن... بعد مردم شهر اونایی که زنده مونده بودن تو مدرسه ما جمع شده بودن.... (فقط نمیدونم چرا مدرسمون لب ساحل بود :-" )

بعد خیلی جالب بود این زامبیا یهو حمله میکردن بعد نمیدونم چی میشد بعد یه مدت میرفتن ما هم میرفتیم بیرون بازی میکردیم =))

بعد این زامبیا پشت در میموندن نمیتونستن بیان تو بعد هی سگا رو میکشتن میخوردن بیچاره ها از سر ناچاری ;D

بعد اینا از گرما و اینا میترسیدن... جاهایی که گرم بود نمیرفتن... برا همین قرار شده بود ما فرار کنیم بریم مرکز مصر که هوا گرمه :)) ;D

بعد دیه یادم نیس چی شد بقیش ;D یعنی ما میتونیم بریم مصر؟ 8-^


حالا هی بدین بچه alien بازی کنه :-"
 
پاسخ : خواب

جاتون خالی..... :-ss
دیشب خواب دیدم که با melika:) توی حیاط مدرسه بودیم :-"
یهو معاونمون صدامون کرد که بریم پیشش :o
گفتش: دیگه نبینم برید سمپادیا :-s
ما :-ss: چشم خانوم

:((
 
پاسخ : خواب

یه چند وقت پیش خواب دیدم سر جلسه ی کنکور بودیم :-s. خیلی طولانی بود اونقدر که وسطش یکی یکی فرستادنمون حموم! ;D
 
پاسخ : خواب

خواب دیدم دزد اومده بود خونمون کامپیوتر و ایکس باکسم رو دزدیده بود
صبح بلند شدم داشتم دنبال کامپیوتر و ایکس باکس میگشتم ;D
 
پاسخ : خواب

خواب بد:خواب دیدم منو گروگان گرفتن و ولم نمی کردن. :((
خواب خوب:ارزو مو توش دیدم که خیلی خیلی خیلیارزومو دوست داشتم.
 
پاسخ : خواب

آقا دیدی تو خواب درد هم داری؟
آقا من به فجیه ترین حالت ممکن می میرم
یه بار یکی اومد منو آتیش زد-----------------خیلی درد داشت
این خوابم هم 6 سالگی دیدم من خواب هفته پیشمو یادم نیس ولی این اصلا یه چیز عجیبی بود
من تو اون سن از سرفه بدم می اومد
فک می کردم اگه سرفه کنی باید یه چیزی بیاد بیرون دیدی چیزی تو گلوت گیر می کنه سرفه می کنی
هر موقع چیزی گیر نکرده بود استرس داشتم چی می یاد بیرون
بعد خواب دیدم سرما خوردم شدید!
بعد هی سرفه می کردم
اصلا وضعی بودااااااااااا
بعد یه دفعه دل و رودم اومدن بیرون :-&
دل و رودم اومدن تو دستم
قشنگ دیدمشون خیلی چندش بود
خیلی هم درد داشت
قشنگ احساس می کردم خالیه
بعد قلبم اومد بیرون
بعد افتادم مردم
تو اون سن خوب تصوراتم این بود
ولی هنوزم یکی بد سرفه کنه می ترسم ;D
 
پاسخ : خواب

من خواب های عجیب غریب زیاد می بینم.
قبلا یه کارتونی بود به اسم ماسک. من خواب دیدم که ماسکرو پیدا کردم. بعد بابام کلی نصیحتم کرد منم انداختمش دور. اما این نصفه شب زنده شد اومد خونمون. اندازه ی یه غول بودا. بعد ما رو بلند می کرد باهامون خاله بازی میکرد. تو خواب مردم از ترس :-s :-s :-s
چند شب پیشم خواب تبلیغ یه فیلم سینمایی رو دیدم(ذهن خلاق!!!!) :> :> :>
 
پاسخ : خواب

کوچیک که بودم خواب دیدم که تو یه کلبه توی جنگل تنهام بعد یکی در میزنه بعد در رو که باز کردم گرگ و روباه بودند
فکر کنم شبش داستان شنگول منگول خونده بودم
هنوز این خواب یادمه
 
پاسخ : خواب

معمولا همه ي ما هر شب خواب ميبينيم كه خيلي وقتاشو يادمون نميمونه جريان چي بوده و چي شده و ...!

اما اگه كل خواب يا قسمتي ازش يادمون باشه
2تا حالت پيش مياره
1-خواب درست حسابي اي هست!چيز عجيب غريبي هم نداره ;D ;D ;D ;D
2- به شرح اسمايلي---------> 8-} :))!
عجيب غريب!غير عادي!خنده دار!!!!!!

با توجه به خوابايي كه خودم چند وقت يه بار ميبينم و ميخندم و برا بقيه هم تعريف ميكنم و ميخندن اين تاپيك رو زدم

خوابايي كه اينجا مينويسيديد جزو حالت2 باشه ;D



پ.ن:مطمئن نيستم ربط به خاطرات داشته باشه!اما تاپيك مرتبط تر پيدا نكردم!!!
پ.ن2:بعد عمري ما تاپيك زديم!!!!! :-"
 
پاسخ : خواب

من یه بار خواب دیدم
با بنده خدا ازدواج کردم که چی
یارو کچل ریشوو همیشه تسبیح دستش و نماز خونو ایکبیری
بعد مثل اینکه من عاشق اون مرده بودم
و مامانم اینا منو طرد کردم چون باهاش ازدواج کردم
تو خواب داشتم گریه میکردم
;D ;D ;D ;D :)) :)) :))
 
پاسخ : خواب

تو پست اصلي نميخواستم بگم
الان ميگم:

;D ;D ;D

من يه بار خواب ديدم تو يه رستوران بوديم
ميز ما كنار ديوار بود
بالا سر مامانم يه دوش آب بود!
گارسونه اومد شيرشو باز كرد آب از ارتفاع 2متر ميريخت وسط ميز!!!
پاشدم با گارسونه دعوا همه ساكت من هي جيغ جيغ ميكردم و اينا!
سر اونم خيلي خنديدم


يا بارم خوواب ديدم با خانواده و معلما و دوستا و اينا روي يه سري تنه ي درخت بوديم از روي يه رود كه تو سراشيبي بود ميومديم پايين!
تارزان رو يادتونه؟! :-"يه قسمتي داشت اين مدلي...!!!
 
پاسخ : خواب

من بچه بودم دقیقا نمی دونست خواب یعنی چی؟ فکر می کردم خواب یعنی چیزایی که قبل از خواب بهشون فکر می کنی.
بعد خر روز صبح که پا می شدم مامانم می پرسید: خواب چی دیدی؟ منم یه کتاب نقاشی داشتم همه ی شکلای اونو به عنوان خواب معرفی می کردم
"خواب خونه دیدم، خواب آدم دیدم، خواب گل دیدم...."
کل خونواده مونده بودن چرا من انقدر خوابای تکراری می بینم.
 
پاسخ : خواب

ما یه شب یه خوابی دیدیم ، یه جایی یه چیزی مثه یه کارناوال بود ! همه ی مردم اونجا جمع بودن ، بعد اساسا مردم دو دسته بودن ، یا مال ِ سرزمین بادبادک های رنگی بودن ( همون مشهد ِ امروزه ;;) ) یا مال ِ سرزمین باد های بلند ( همون تهران امروزه ;;) ) ، بعد کسایی که مال ِ بادبادک های رنگی بودن ، توانایی اینو داشتن که با هرچیزی ( هر چیزی ها یعنی !!! ;D ) بادبادک های خیلی قشنگ و بزرگ بسازن ، بعد کسایی که اهل ِ باد های بلند بودن ، ( به اون ترتیبی که مرد عنکبوتی تار میداد بیرون :-" ) میتونستن باد ایجاد کنن ( شکل گرد باد بودن بیشتر :-" ) ، بعد یه تیکه یکی اومده بود ما رو مسخره میکرد ، میگفت شما بادبادکاتون که بهتر شده ! ;)) ( ما مال ِ باد های بلند بودیم :> ) !
این یه تیکه ش بود ، ادامه داره خوابم !!! :-"

ویرایش : هر چیزی ، یعنی در این حد که به یه نفر یه تیکه نخ ِ 5 سانتی ِ قرمز دادن ، بعد این بنده ی خدا یه بادبادک ِ خیلی گنده ، شکل ِ دایناسور ازش در آورد ! بعد تازه رنگی رنگی هم بود ! :-"
 
پاسخ : خواب

دیشب خواب دیدم ازمون فردا ساعت 13 برگزار میشه ! بعدش هم پرسش نامه و پاسخ نامه ازمون رو بمون دادن گفتن هر کس سریع تر پر کنه رتبش بهتر میشه ! :-" :-" :-" :-"
 
پاسخ : خواب

من اصا خواب نمبینم ;D
 
پاسخ : خواب

من دیشب خواب دیدم معلم عربیمون اومده بود تو اتاقم :)) هی بهش میگفتم ببخشین من اتاقمو مرتب نکردم :-" بعد اون هی برگه هامو در میاورد میگفت چه قدر نمره هات خوبن, بعدش کتاب زبانمو برداشت گفت چه قدر تو زبانت خوبه :)) :)) ( هیچ کدوم از این دو تا واقعیت ندارنا ;D )

شب قبلش هم خواب دیدم سر کوچمون تظاهرات شده :)) :))
 
پاسخ : خواب

من یکبار خواب دیدم که معلم ریاضی مون منواز پنجره برای نمره ام انداختم بیرون O0 O0 >) ~X(

(گرچه خیلی به واقعیت نزدیک بود!!!!!!!!!!!!!) ;D
 
Back
بالا