آموزش زبان ترکی

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع LOLLIPOP
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
توغ یه کلمه ترکی نیست یه واژه چینیه که با لهجه ترکای اون منطقه به صورت توغ تلفظ میکنند
اصل این کلمه توی بوده در زبان های ترکی غ و ی نزدیکی زیادی دارن و ممکنه از یه ترکی به ترکی دیگه به جای هم به کار برن مثل سوغوق تو زبان های ترکی آسیای مرکزی و سویوخ در ترکی آذری ترکیه ای ها هم تقریبا بین سوغوک و سویوک
"توغ برداشتی "ینی چی ؟/
کلمه اولیه ترکی ای چیزیه
فوشه ؟/اصطلاحه؟/
 
من یه ترکم خیلی هم روی زبان اصیل و فرهنگ غنی و مردم گرم ترک تعصب دارم و میدونم همه ی مردم ترک افتخار میکنن که ترکن
ولی این جزءی از تاریخه شاید قبلا فکر میکردیم ترکا اهل آناتولین ولی مردم آناتولی و منطقه تاریخی و پر شان آذربایجان از اقوام هندواروپایی بودن که به زبان های نیا هندواروپایی صحبت میکردن که به احتمال زیاد شباهت زیادی به یونانی داشته و ریشه همه زبان های اروپایی هندی و ایرانیه
ولی مردم ترک در نواری زندگی میکردن که بین دریای ژاپن و دریای خزر قرار داره یعنی مناطق جنوبی روسیه و شمال چین مناطق مغولستان و قرقیزستان و قزاقستان و ازبکستان و ترکمنستان خوارزم و بدخشان
حتی حدود دو سه قرن پیش به مناطق شرق خراسان ترکستان میگفتن
حتی ما تو تاریخ داریم که عثمانی ها ترک هایی بودن که از شرق مناطق خزری به امپراتوری روم شرقی کوچ کردند
این باعث نمیشه که شان زبان باستانی و جاودانه ی ترکی پایین بیاد
البته به خاطر این که گفتم مغولستان به کسی بر نخوره خود من از طرف پدری میرسم به ترکان مغولستان که ترکان چین هم میگن

بله دقیقا با خود شما بودم، مناطق ترک‌زبان امروز هیچکدوم تا زمان سامانی ترک‌زبان نبودن، از زمان غزنوی تا حکومت قراقویونلو مناطق خوش آب و هوای آذربایجان، اردبیل، زنجان، خراسان، گلستان و... به تدریج به صورت جزیی و کلی ترک‌زبان شدن، دقیقا همه هم از مناطقی بودن که ترکهای آسیای میانه حکومت کردن
الان اسنادی از زبان آذری بجا مونده که هیچ ربطی به ترکی نداره، از جمله در کتاب سفینه تبریز
یا زبان قدیم زنجان و اردبیل که خیلی به تالشی شبیهه، حتی آثاری هم ازش بجا مونده، مثل اشعار ملاجمال هزاری، در عوض حتی یک اثر پیشاغزنوی از زبان ترکی از کل ایران پیدا نمیشه، اسناد و منابع مفصل تر رو بزودی در تاپیک جدیدی خواهم گفت :)
 
آخرین ویرایش:
از کجا میشه فهمید که کلمات کتاب و ادب و......از ترکی وارد فارسی شدن یا از فارسی وارد ترکی؟
ریشه شونو از کجا میشه پیدا کرد؟
زبان شناسا برای پیدا کردن ریشه یه کلمه میان زبان ها مختلفو برسی میکنن تا ببینن کلمه ای شبیه با معنی شبیه به آن کلمه پیدا میکنن یا نه
مثلا کلمه فلفل از نظر معنی و تلفظ شبیه کلمه پلپل سانسکریته چون سانسکریت یه زبان باستانی و کلاسیکه فقط احتمال میدن که این کلمه اصلش سانسکریته در این مورد نمیشه با قطعیت نظر داد
مثلا اگه بخوایم بفهمیمیم کلمه فهم فارسیه یا عربی به این دقت میکنیم که ببینیم همچین کلمه ای در فارسی باستان یا حتی پهلوی وجود داشته یا نه اگر وجود داشته مطمئنا فارسیه و بعدها به عربی هم وارد شده چون زبان پارسی یه زبان کلاسیکه
ولی زبان پارسی یه زبان کلاسیکیه که به راحتی امکان واژه سازی نداره چون کلمه های بزرگ و طولانی داره در حالی که زبان های کلاسیک دیگه مثلا یونانی به خاطر داشتن کلماتی که در زبان های دیگه معادل نداره و داشتن کلمات کوتاه یکی از قدرتمند ترین زبان های دنیا در واژه سازیه و هنوز که هنوزه واژه به زبان های دیگه صادر میکنه
 
زبان شناسا برای پیدا کردن ریشه یه کلمه میان زبان ها مختلفو برسی میکنن تا ببینن کلمه ای شبیه با معنی شبیه به آن کلمه پیدا میکنن یا نه
مثلا کلمه فلفل از نظر معنی و تلفظ شبیه کلمه پلپل سانسکریته چون سانسکریت یه زبان باستانی و کلاسیکه فقط احتمال میدن که این کلمه اصلش سانسکریته در این مورد نمیشه با قطعیت نظر داد
مثلا اگه بخوایم بفهمیمیم کلمه فهم فارسیه یا عربی به این دقت میکنیم که ببینیم همچین کلمه ای در فارسی باستان یا حتی پهلوی وجود داشته یا نه اگر وجود داشته مطمئنا فارسیه و بعدها به عربی هم وارد شده چون زبان پارسی یه زبان کلاسیکه
ولی زبان پارسی یه زبان کلاسیکیه که به راحتی امکان واژه سازی نداره چون کلمه های بزرگ و طولانی داره در حالی که زبان های کلاسیک دیگه مثلا یونانی به خاطر داشتن کلماتی که در زبان های دیگه معادل نداره و داشتن کلمات کوتاه یکی از قدرتمند ترین زبان های دنیا در واژه سازیه و هنوز که هنوزه واژه به زبان های دیگه صادر میکنه
با اینکه کلیت همه ی حرفاتو قبول دارم ولی درمورد آخری یه ذره روی فارسی تخصصی متمرکز شو
اتیمولوژیست های عصر حاضر بسیار موفق عمل کردن
امروز میخواستم تاپیکشو بزنم که حواسم پرت شد
هر وقت زدم منشنت می‌کنم ببینی
فارسی پتانسیلشو داره، ولی گاو کهن رو نداشته تاحالا!
 
الان واژه های ساخت فرهنگستان و بیشتر واژه هایی که استفاده میکنیمو نگاه کن بیشترشون واژه های طولانی هستن که خودشون از واژه های طولانی به وجود اومدن
ولی یه زبان مثل سانسکریت یونانی یا گاهی لاتین واژه هایی دارن که برای ترجمه اونا هیچ معادلی وجود نداره مثلا واژه یونانی هومونو یعنی موجودزنده ای که روح دارد و ناطق است ما برای ترجمه این کلمه کوچیک باید این عبارتو به کار ببریم وقتی یه مترجم میخواد آثاری که به زبان یونانی نوشته یا تالیف شدن و ترجمه کنه و ترجمه روانی هم داشته باشه یا باید همزمان کلمه بسازه یا کلی واژه یونانی وارد زبانش کنه
درسته قدرت فارسی نسبت به خیلی زبانها تو واژه سازی بیشتره خب نسبت به خیلی ها هم ضعیفه من دارم با دسته دوم مقایسه میکنم
خب راه حل هایی هم وجود داره که با استفاده از اونا میتونیم از شر کلمات طولانی خلاص بشیم

با اینکه کلیت همه ی حرفاتو قبول دارم ولی درمورد آخری یه ذره روی فارسی تخصصی متمرکز شو
اتیمولوژیست های عصر حاضر بسیار موفق عمل کردن
امروز میخواستم تاپیکشو بزنم که حواسم پرت شد
هر وقت زدم منشنت می‌کنم ببینی
فارسی پتانسیلشو داره، ولی گاو کهن رو نداشته تاحالا!
 
آخرین ویرایش:
الان واژه های ساخت فرهنگستان و بیشتر واژه هایی که استفاده میکنیمو نگاه کن بیشترشون واژه های طولانی هستن که خودشون از واژه های طولانی به وجود اومدن
ولی یه زبان مثل سانسکریت یونانی یا گاهی لاتین واژه هایی دارن که برای ترجمه اونا هیچ معادلی وجود نداره مثلا واژه یونانی هومونو یعنی موجودزنده ای که روح دارد و ناطق است ما برای ترجمه این کلمه کوچیک باید این عبارتو به کار ببریم وقتی یه مترجم میخواد آثاری که به زبان یونانی نوشته یا تالیف شدن و ترجمه کنه و ترجمه روانی هم داشته باشه یا باید همزمان کلمه بسازه یا کلی واژه یونانی وارد زبانش کنه
دقیقا واسه این میگم به روز باش و تخصصی تحقیق کن
فرهنگستان فارسی مجمع یه مشت بی‌سواد نالایقه که رسما قدر گاو حالیشون نیست (نمیخوام خدمات و سواد بعضیاشونو زیر سوال ببرم، بیشتر منظورم خود شخص حداد عادله نه بقیه، و بخش اعظمی از کلماتی که ساختن بی‌کفایتی‌شونو اثبات میکنه)
ولی زبان فارسی از پویاترین زبانها واسه واژه‌سازیه، انتظار نداشتم کار فرهنگستان رو به کل زبان تعمیم بدی
الان مثلا فرگت، هروین، تنز، آپره، مرپل و... طولانی‌ان؟
بازم جمله ی آخر پست قبلیم، کار هر بز نیست خرمن کوفتن
اگه متخصص این امر سر کار باشه چه بسا که فارسی به دلیل گستردگی تکواژها نسبت به سایر زبانها، از یونانی هم جلوتر باشه!
 
منم نگفتم که زبان فارسی پویا نیست اتفاقا خیلی پویاست ولی بیشتر واژه هاش واژه های خیلی طولانین
من اصلا فرهنگستانو تایید نکردم
یکی از مشکلات بزرگ حکومت ما اینه که به تجربه بیشتر از آی کیو بها میده البته که اصلا قبولشون ندارم ولی نباید هم بی حرمتی بشه بهشون اگر به مغز یک جوانی مثل تو و من بها داده میشد که کشور ما گلستان بود حالا به هر حال
باید بگم این حرف تو رو قبول ندارم اگه فارسی از یونانی جلوتر بود الان موقع یادگیری زبان هایی مثل انگلیسی و فرانسوی و روسی و حتی عربی کلمات فارسیرو تکرار میکردیم
البته که من رو فارسی هم تعصب دارم و میگم فارسی یکی از شیوا ترک‌زبان های جهانه و حتی نمیگم قدرت واژه سازی نداره من میگم پتانسیلشو داره ولی نه تا وقتی که این جوری پیش بره
من هم نگفتم همه واژه ها طولانین گفتم بیشترشون منظورم هم واژه های تاریخی و قدیم نیست منظورم بیشتر واژه های مورد استفادمونه
دقیقا واسه این میگم به روز باش و تخصصی تحقیق کن
فرهنگستان فارسی مجمع یه مشت بی‌سواد نالایقه که رسما قدر گاو حالیشون نیست (نمیخوام خدمات و سواد بعضیاشونو زیر سوال ببرم، بیشتر منظورم خود شخص حداد عادله نه بقیه، و بخش اعظمی از کلماتی که ساختن بی‌کفایتی‌شونو اثبات میکنه)
ولی زبان فارسی از پویاترین زبانها واسه واژه‌سازیه، انتظار نداشتم کار فرهنگستان رو به کل زبان تعمیم بدی
الان مثلا فرگت، هروین، تنز، آپره، مرپل و... طولانی‌ان؟
بازم جمله ی آخر پست قبلیم، کار هر بز نیست خرمن کوفتن
اگه متخصص این امر سر کار باشه چه بسا که فارسی به دلیل گستردگی تکواژها نسبت به سایر زبانها، از یونانی هم جلوتر باشه!
 
فک کنم به دردت بخوره اینجا :-" @.::MoJi::.
 
میتونم بدونم اینجا تعریفتون از زبان مادری چیه و زبان مادری خودتون چیه ؟
زبان مادری هر شخص، زبونیه که باهاش حرف زدن رو شروع می‌کنه و حرف زدن به اون زبان براش از همه زبونا ساده تره، سایر زبونها رو بعدا یاد میگیره و موقع حرف زدن باهاشون معمولا ذهنش در حال ترجمه‌ست
زبان مادری من از لحاظ محیطی اصولا باید گیلکی می‌بود ولی گیلانیا سستی می‌کنن، زبون مادریم در واقع همون فارسیه!
 
زبان مادری هر شخص، زبونیه که باهاش حرف زدن رو شروع می‌کنه و حرف زدن به اون زبان براش از همه زبونا ساده تره، سایر زبونها رو بعدا یاد میگیره و موقع حرف زدن باهاشون معمولا ذهنش در حال ترجمه‌ست
زبان مادری من از لحاظ محیطی اصولا باید گیلکی می‌بود ولی گیلانیا سستی می‌کنن، زبون مادریم در واقع همون فارسیه!
خوب با همین تعریف زبان مادری ما هم تورکی میشه دیگه ...
 
خوب با همین تعریف زبان مادری ما هم تورکی میشه دیگه ...
داداش جانم منم گفتم که زبان مادری شما در حال حاضر ترکیه ((:
گفتم، زبون مادری شما مورد بحث نیست، تفاوت زبون آذری و ترکی مورد بحث بود، تموم شد رفت ((:
 
زبان آذری که اختراع احمد کسروی بود 90 سال پیش پا به عرصه وجود گذاشت و در دروس اجباری مدارس گنجانده شد که به شدت هم از طرف رژیم منفور پهلوی حمایت می شد.
طبق این نظریه كه ایشان (کسروی) نیم زبانهای تاتی و تالشی موجود در بعضی از روستاهای منطقه خلخال را كه متكلمین آن حتی به چند هزار نفر هم نمی‌رسد را به عنوان زبان آذری تلقی كرده كه گویا زبان باستانی آذربایجان نیز بوده!
البته این ادعاها به هیچ گونه منبع علمی ندارند، چرا كه كسی از گرامر، قواعد، دستورزبان،‌ صرف و نحو زبانی جعلی بنام آذری اطلاعی ندارد و قواعد آنرا تدوین نكرده، از تاریخ رونق و ادامه حیات آن و كاربرد و قلمرو نفوذ ادعائی آن، فولكلور، داستان، افسانه و آثار برگزیدة نظم و نثر و ... اثری ملموس ارائه نشده، از نقش زبان ادعائی (آذری) در ادبیات فارسی و زبان تركی و زبانهای دیگر، ماقبل و مابعد آن چیزی در بین نیست و اگر واقعاً هست در كجا تدریس می‌شود؟
كسی تا حال آنرا یاد نگرفته و كسی یاد نداده. حتی هیچ یک از زبان شناسان معروف دنیا نظریه ی موهون کسروی را تایید نکردند.
همچنین طرفداران این نظریه که گاه سلجوقیان، گاه غزنویان، گاه مغولها و گاه صفویان را موجب تورک شدن توركهای آزربایجان می‌دانند. اما كسی كه كمترین اطلاعی از تاریخ داشته باشد، به خوبی می‌داند كه مغولها از چین تا غرب آفریقا و از سیبری تا اقیانوس هند را تحت حكومت داشتند و خانهای مغول بر تمام آسیای میانه و هندوستان و ایران حكمرانی می‌كردند پس چرا مردم سایر مناطق غیر ترک زبان را ترک نكرده‌اند؟ ثانیا زبان مغولی زبانی متاوت از تركی است و اگر قرار بود آنها زبانی را تحمیل كنند زبان مغولی بود نه تركی.
.
سلجوقیان، غزنویان، اتابكان، صفویان كه همگی ترک بودند در سایر نقاط ایران بیش از آذربایجان حكومت كرده‌اند و پایتخت دیرپای صفویان و سلجوقیان، اصفهان بوده و شهرهای تبریز و اردبیل و... كمتر به عنوان پایتخت حكومتهای فوق بوده اما چرا در این بین فقط مردم آزربایجان ترک شده ولی مثلاً مردم اصفهان ترک نشده‌اند و چگونه بعد از هفتاد سال تبلیغات با استفاده از بیت‌المال و وسایل ارتباطی پیشرفته و آموزش اجباری فارسی، تركهای آزربایجان فارس نشده‌اند، اما در زمان فلان شاه، باعدم وجود حتی یک صدم از این امكانات مردم غیر ترک یكباره ترک شده‌اند؟ و چرا اینگونه افراد در بررسی زبان مردم آزربایجان از زبان حداقل سی میلیون آزربایجانی تورک منطقه، چشم پوشی نموده و به گویش چند هزار نفر به لهجه‌های تاتی و هرزنی پناه می‌برند!

حال به منظور بررسی زبان آزربایجان در طول تاریخ، در ابتدا به بررسی تاریخ اقوام و حكومتهایی كه در آذربایجان بوده‌اند می‌پردازیم. در مورد ملتهایی كه قبلاً در آزربایجان زیسته‌اند می‌توان به سومئرها، ایلامیها، هوری‌ها، آراتتاها، كاسسی‌ها، قوتتی‌ها، لولوبی‌ها، اورارتوها، ایشغوزها (ایسكیت‌ها)، مانناها، گیلزان‌ها، كاسپی‌ها و ... اشاره كرد كه زبان تمامی آنها التصاقی و جزو خانوادة زبانهای تركی بوده.4 از این میان سومئریها، ایلامیها و هوری‌ها اقوامی بودند كه اولین تمدنها و مدنیتها را روی زمین بنا نهادند.
با توجه به كتب ارزشمندی چون كتابهای پی‌یئرآمیه، دكتر ضیاء صدر، پروفسور دكتر زهتابی و ... می‌توان به صراحت گفت كه آزربایجان از حدود هفت هزار سال قبل جایگاه تمدنهای نامبرده می‌باشد. در این مورد نیز چندی پیش یك هیأت باستانشناسی آمریكایی – ایرانی در تپه حسنلو به كشفهای ارزشمندی دست یافتند. رهبر این هیأت (رائبرت دالسون) بعد از تحقیقات فراوان، تاریخ این منطقه را به ده دوره تقسیم كرد كه اولین دوره حدود 6000 سال قبل از میلاد و چهارمین دوره مربوط به 1300 سال قبل از میلاد تا 800 سال قبل از میلاد می‌باشد. كه اولین دوره مربوط به هوریها و آخرین دوره مربوط به مانناها می‌باشد. (5)
1–جایگاه اصلی هوریها در هزاره 3 و 4 (600 سال قبل) در آذربایجان و مناطقی از قسمتهای شمالی زاگرس و كوههای توروس بود.(6) همچنین از ربع سوم هزارة قبل از میلاد (2400 سال قبل از میلاد) سند نوشته‌ای بدست آمده كه با الفبای اككد و به زبان التصاقی هوری بوده كه این سند متعلق به یكی از پادشاهان هوری بنام تیشاری می‌باشد و نیز نام یكی دیگر از پادشاهان هوریها به نام ساشانار كه در 1450 سال قبل از میلاد حكومت می‌كرده نیز معلوم است.(7)
2 – كاسسی‌ها: درست است كه كاسسی‌ها در آزربایجان نبودند ولی در همسایگی آنها می‌زیستند. و تقریباً 3000 سال قبل از میلاد مابین ایلام و مناطقی از آزربایجان ساكن بودند (8) و به دلیل همزبانی و ارتباط سیاسی، فرهنگی، اجتماعی تاثیر زیادی در تاریخ آذربایجان داشته‌اند.
3 – قوتتی‌ها در 2800 سال قبل از میلاد و لولوبی‌ها 2500 سال قبل از میلاد در شرق و جنوب دریاچه ارومیه و قزوین و همدان ساكن بوده و حكومت كرده‌اند. (9)4 – اورارتوها 1000 سال قبل از میلاد در آناتولی و پیرامون دریاچه وان و كوهه ای زاگرس و اطراف دریاچه اورمی و شهرهای داش ماكی و نخجوان امروزی صاحب تمدن بوده‌اند. (10)
5 – در اوایل عصر 19 قبل از میلاد، قبایل مانناها با به هم پیوستن، دولت بزرگی در آزربایجان به وجود آورده و حكومت كرده‌اند. (11)
6 – مادها كه اولادهای قوتتی‌ها و لولوبی‌ها بودند 670 سال قبل از میلاد با اعتلاف با مانناها حكومتی قدرتمند به وجود آوردند كه همدان، اراک، ساوه، زرند، سونقور، قزوین ، زنجان و ... تحت حاكمیت آنها بوده. (12)
.
و اما در مورد زبان، همچنین ارتباط زبانی مادها و سومئرها دیاكونوف در فصل 42 كتاب خود می‌نویسد كه در لیست نامهای شاهان ماد یعنی قوتتی‌ها، به نامهایی بر می‌خوریم كه در لیست نام شاهان سومئر می‌باشد.
از دیگر همسایگان مادها كه همزمان با آنها بوده و زبان هردوی آنها از یک خانواده می‌باشد می‌توان به ایشغوزها اشاره كرد كه در قرنهای 7 و 8 قبل از میلاد در قسمتهایی از آزربایجان زندگی كرده‌اند.
برخلاف آنچه كه امروز شایع شده مادها نوه یک قبیله منفرد بودند كه به اصطلاح از سایر آریائیها جدا شده و در آزربایجان ساكن شده‌اند و نه به رغم عقیده شایع، دایر بر اینكه منابع مربوط به تاریخ ماد فوق العاده ناچیز است، منابع آشوری از قرن هفتم تا قرن نهم قبل از میلاد نه تنها برای احیای تاریخ باستان آزربایجان كافی است بلكه جزئیات مهمی را نیز روشن می‌سازد. با تغییر و تحولات در اوضاع سیاسی آنروزگار در آزربایجان، هفت قبیله آزربایجان باستان كه قبلاً جزو اتحادیه ماننا و اورارتووساكایی بودند اتحادیه‌ای تشكیل دادند كه بعدها یونانیان باستان آنها را میدیا (ماد) نامیدند، این قبایل را هرودوت تاریخ نگار یونانی (پدر تاریخ) چنین نام می‌برد:
2 - پارتلاكئنوی Parelakenoi 1 - بوآسای Bousai
4 - مغا Magai 3 - آستروخات Stroukhotes
6 - آیزانتو Ariazantoi 5 - بودیو Boudioi
7 - ماد Mid
و نیز مطالعه نامهای شهرها و ولایات ماد نشان می‌دهد كه آنان آریایی نیستند.
.
بعد از آشنایی با تعدادی از اقوام و حكومتهای آزربایجان، اینك به بررسی نوع زبان آنها می‌پردازیم.
طبق تقسیم بندی متخصصان زبان‌شناس، كل زبانهای موجود در دنیا به سه شاخه تقسیم بندی می‌شود: (13)
1 – زبانهای التصاقی كه تمام زبانهای مربوطه به خانواده زبان تركی در این شاخه قرار دارند.
2 – زبانهای تحلیلی كه از مهمترین زبان این شاخه می‌توان به زبان عربی اشاره كرد (با توجه به این كه فارسی نیز سی و سومین لهجه زبان عربی می‌باشد بنابراین فارسی نیز در این شاخه قراردارد.) (14)
3- زبانهای هجایی كه از شاخص‌ترین زبانهای این شاخه نیز می‌توان به زبان چینی اشاره كرد.

حال با توجه به این تقسیم‌بندی و با توجه به اسناد تاریخی و علمی به بررسی نوع زبان اقوام ساكن در آزربایجان می‌پردازیم.
طبق تحقیقات هومئل زبانهای ایلام وسومئر از یک پایه و جزو زبانهای اورال- آلتایی (التصاقی) می‌باشد (15).
زبانهای هوری و لولوبی نیز نه، تحلیلی و نه هجایی بوده، بلكه آنهانیز جزو زبانهای التصاقی می‌باشند. (16)
همچنین طبق نظریه ماراك دئمیكین (آكادئمیكین) زبان كاسسی‌ها، ایلامی‌ها، قوتتی‌ها، مادها و مانناها نیز التصاقی بود (17).
زبانهای قوتتی‌ها، لولوبی‌ها همانند بوده و با زبانهای اورارتوها و هوری‌ها خویشاوند می‌باشند. (19)
همچنین اپرت باستان شناس فرانسوی نیز بر تركی (التصاقی) آلتایی بودن زبان مادها اشاره می‌كند. در جایی دیگر دیاكونوف می‌نویسد زبان اشكانیان نیز همانند زبان مادها و از خانوادة زبانهای التصاقی بوده كه در صورت مقایسه تحقیقات اپرت و دیاكونوف می‌توان به ترك بودن اشكانیان نیز پی برد. (19)
بدین ترتیب است كه از 7000 سال تا 2500 سال قبل یعنی مدت 4500 سال به طور مطلق در منطقه جغرافیایی آذربایجان تنها و تنها اقوام التصاقی زبان (ترک) زندگی و حكومت كرده‌اند. همچنین اگر تاریخ بعد از 2500 سال قبل از میلاد را بررسی كنیم باز آزربایجان در بیشتر مقاطع تاریخی مستقل از حكومت‌های دیگر منطقه بوده، به طوریكه در زمان هخامنشیان آزربایجان در مقابل آریاییها سرفرود نیاورده و تا سرنگونی این حكومت، تمام فرهنگها و آداب و سنن و زبان خود را حفظ كرده همچنین در تایید گفته بالا می‌توان به كشته شدن كورش، شاه هخامنشیان توسط ملكه آذربایجان (تومروس) اشاره كرد. (20)
در زمان سلوكیان نیز كل آذربایجان مستقل از حكومت سلوكیان بوده و اسكندر نتوانست آذربایجان را به تصرف درآورد (21).
و در این مورد استرابو جغرافیدان یونانی می‌نویسد: در زمان حمله اسكندر، سردار ترک آتوروپات خان (atropat hun)، آزربایجان را از چنگ اندازی اسكــندر محفوظ نگهداشت. همان اسکندری که آریاییها (پارسها) را با خاک یکسان کرده بود (22)
در زمان ساسانیان نیز آزربایجان مستقل بوده و حتی بعد از شاپور دوم، ساسانیان با هیتی‌ها (هیاطله) پیمان اتحاد بستند تا در شمالغرب با روم بجنگد. (23)turk_bilgiبعد از اسلام نیز تركان اغوز كه شمشیر اسلام نامیده می‌شده‌اند، در آذربایجان حكومت قدرتمندی بنا كرده و با ملازگرد مبارزه كرده و توسط آلپ ارسلان ضربه سنگینی به آنها وارد آوردند. بعد از اغوزها نیز حكومتهایی كه در آزربایجان و گاهی در مناطقی از ایران حكومت می‌كرده‌اند از جمله غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، اتابكیان، تاتارها، آق‌قویونلوها، قره‌قویونلوها، صفویان، افشاریان و قاجارها تماماً ترک زبان (التصاقی) می‌باشند.
در مورد تركی بودن زبان مردم آزربایجان اسناد و مدارک بسیار زیاد دیگری نیز موجود است، مثلاً: دیونیوس پریگت جغرافی‌نگار و شاعر یونانی صده چهار میلادی ترک زبانان را ساكن اصلی این منطقه می‌داند و نیز محمد عوفی در ذكر خلافت عمربن عبدالعزیز كه از سال 99 تا 101 هجری ادامه داشت، از قیام بیست هزار ترك آزربایجانی سخن می‌گوید.
همچنین اخبار موثّق عبیدبن‌شریعه جرهومی كه شخص معمّر و محترم در دربار اموی بوده در حضور معاویه سخن می‌گوید: (آزربایجان از سرزمین تركان است) و این خبر را طبری و به نقل از او بلعمی و حمزة اصفهانی و ابن اثیر در كتابهای تاریخ بلعمی، تاریخ طبری، تاریخ پیامبران و الكامل گزارش كرده‌اند كه از متون معتبر اسلامی به شمار می‌روند.
از دیگر محققانی كه آزربایجان را به عنوان سرزمین تركها نام می‌برند می‌توان : ژ . اوپر، قرتیز هومئل، ا . م . محمد اوف، ت . حاجی یف، گ . ا . ملیكشویلی، ع . دمیرچی‌زاده، تیمور پیر هاشمی، یامپولسكی، ی . ك . یوسف‌اف، یومینوس ، وروشل گوگازیان. زكی ولید دوغان، پروفسور دكتر محمد تقی زهتابی و دهها محقق و دانشمند را نام برد.
در این میان بهتر است به نظر یامپولسكی نیز اشاره كرد كه می‌گوید: تركها در اطراف دریاچه ارومیه زندگی می‌كنند و آشوریها آنها را توروک türük (توروک به معنی تركهای نیرومند) نام برده‌اند و در سنگ نوشته‌های اورارتوئی هم سخن از قومی بنام توریکی رفته كه در آذربایجان می‌زیستند. (اوایل هزارة قبل از میلاد)


منابع متن به شماره:
1 – نقدی بر كتاب زبان آذری، نوشته دكتر جواد هیئت
2 - نقدی بر كتاب زبان آذری، نوشته دكتر جواد هیئت
3 – سلماس در مسیر تاریخ ده هزار ساله – توحید ملك زاده.
4 – تاریخ دیرین تركان ایران – پروفسور دكتر زهتابی و تاریخ ایلام – پی یئر آمیه (ترجمه شیرین بیانی) صفحات 3 ، 50 ، 51 ،60، 66 .
5 – آذربایجان در سیر تاریخ – صفحه 262 – تاریخ دیرین تركان ایران – پرفسور زهتابی .
6 – تاریخ دیرین تركان ایران – پروفسور دكتر زهتابی صفحه 94 .
7 – تاریخ دیرین تركان ایران - پروفسور دكتر زهتابی صفحه95 .
8 – تاریخ ماد- دیاكونوف صفحه 100 .
9 – تاریخ ماد – دیاكونوف صفحه 210 .
10 – تاریخ دیرین تركان ایران- پروفسور دكتر زهتابی.
11 – تاریخ آذربایجان – آ.ن قلی اوف صفحه 17 .
12 – تاریخ دیرین تركان ایران- پروفسور دكتر زهتابی صفحه264 .
13 – زبان تركی و لهجه‌های آن – دكتر جواد هیئت صفحه 25 .
14 – تحقیقات سازمان یونسكو در مورد زبانهای دنیا – هفته نامه امید زنجان چهارشنبه 20 خرداد 78 شماره 286 صفحه 3 .
15 – سیری در تاریخ زبان و لهجه‌های تركی دكتر جواد هیئت صفحه 21 .
16 – تاریخ ماد – دیاكونوف صفحه 101 .
17 – تاریخ دیرین تركان ایران - پروفسور دكتر زهتابی صفحه254 .
18 – تاریخ ماد – دیاكونوف صفحه 99 – و تاریخ دیرین تركان ایران صفحه 95 .
19 – اشكانیان – دیاكونوف، ترجمه كشاورز صفحه 116 .
20 – ایران باستان – پیرنیا جلد یك صفحه 452 – 449 و تاریخ دیرین تركان ایران – صفحه 637 .
21 – اشكانیان – دیاكونوف صفحه 8 .
22 – تاریخ ارومیه – احمد كاویانپور ص 55 – 54 .
23 – تاریخ اجتماعی ایران – مرتضی راوندی صفحه 616 – 611 .
24 – غیاث اللغات- صفحه 633 .
25 – مروج الذهب- جلد اول صفحه 231 .
26 – تاریخ گزیده حمد ا... مستوفی به اهتمام دكتر عبدالحسین نوابی - موسسه انتشارات امیر كبیر، تهران 1366 صفحه 30.
 
زبان آذری که اختراع احمد کسروی بود 90 سال پیش پا به عرصه وجود گذاشت و در دروس اجباری مدارس گنجانده شد که به شدت هم از طرف رژیم منفور پهلوی حمایت می شد.
طبق این نظریه كه ایشان (کسروی) نیم زبانهای تاتی و تالشی موجود در بعضی از روستاهای منطقه خلخال را كه متكلمین آن حتی به چند هزار نفر هم نمی‌رسد را به عنوان زبان آذری تلقی كرده كه گویا زبان باستانی آذربایجان نیز بوده!
البته این ادعاها به هیچ گونه منبع علمی ندارند، چرا كه كسی از گرامر، قواعد، دستورزبان،‌ صرف و نحو زبانی جعلی بنام آذری اطلاعی ندارد و قواعد آنرا تدوین نكرده، از تاریخ رونق و ادامه حیات آن و كاربرد و قلمرو نفوذ ادعائی آن، فولكلور، داستان، افسانه و آثار برگزیدة نظم و نثر و ... اثری ملموس ارائه نشده، از نقش زبان ادعائی (آذری) در ادبیات فارسی و زبان تركی و زبانهای دیگر، ماقبل و مابعد آن چیزی در بین نیست و اگر واقعاً هست در كجا تدریس می‌شود؟
كسی تا حال آنرا یاد نگرفته و كسی یاد نداده. حتی هیچ یک از زبان شناسان معروف دنیا نظریه ی موهون کسروی را تایید نکردند.
همچنین طرفداران این نظریه که گاه سلجوقیان، گاه غزنویان، گاه مغولها و گاه صفویان را موجب تورک شدن توركهای آزربایجان می‌دانند. اما كسی كه كمترین اطلاعی از تاریخ داشته باشد، به خوبی می‌داند كه مغولها از چین تا غرب آفریقا و از سیبری تا اقیانوس هند را تحت حكومت داشتند و خانهای مغول بر تمام آسیای میانه و هندوستان و ایران حكمرانی می‌كردند پس چرا مردم سایر مناطق غیر ترک زبان را ترک نكرده‌اند؟ ثانیا زبان مغولی زبانی متاوت از تركی است و اگر قرار بود آنها زبانی را تحمیل كنند زبان مغولی بود نه تركی.
.
سلجوقیان، غزنویان، اتابكان، صفویان كه همگی ترک بودند در سایر نقاط ایران بیش از آذربایجان حكومت كرده‌اند و پایتخت دیرپای صفویان و سلجوقیان، اصفهان بوده و شهرهای تبریز و اردبیل و... كمتر به عنوان پایتخت حكومتهای فوق بوده اما چرا در این بین فقط مردم آزربایجان ترک شده ولی مثلاً مردم اصفهان ترک نشده‌اند و چگونه بعد از هفتاد سال تبلیغات با استفاده از بیت‌المال و وسایل ارتباطی پیشرفته و آموزش اجباری فارسی، تركهای آزربایجان فارس نشده‌اند، اما در زمان فلان شاه، باعدم وجود حتی یک صدم از این امكانات مردم غیر ترک یكباره ترک شده‌اند؟ و چرا اینگونه افراد در بررسی زبان مردم آزربایجان از زبان حداقل سی میلیون آزربایجانی تورک منطقه، چشم پوشی نموده و به گویش چند هزار نفر به لهجه‌های تاتی و هرزنی پناه می‌برند!

حال به منظور بررسی زبان آزربایجان در طول تاریخ، در ابتدا به بررسی تاریخ اقوام و حكومتهایی كه در آذربایجان بوده‌اند می‌پردازیم. در مورد ملتهایی كه قبلاً در آزربایجان زیسته‌اند می‌توان به سومئرها، ایلامیها، هوری‌ها، آراتتاها، كاسسی‌ها، قوتتی‌ها، لولوبی‌ها، اورارتوها، ایشغوزها (ایسكیت‌ها)، مانناها، گیلزان‌ها، كاسپی‌ها و ... اشاره كرد كه زبان تمامی آنها التصاقی و جزو خانوادة زبانهای تركی بوده.4 از این میان سومئریها، ایلامیها و هوری‌ها اقوامی بودند كه اولین تمدنها و مدنیتها را روی زمین بنا نهادند.
با توجه به كتب ارزشمندی چون كتابهای پی‌یئرآمیه، دكتر ضیاء صدر، پروفسور دكتر زهتابی و ... می‌توان به صراحت گفت كه آزربایجان از حدود هفت هزار سال قبل جایگاه تمدنهای نامبرده می‌باشد. در این مورد نیز چندی پیش یك هیأت باستانشناسی آمریكایی – ایرانی در تپه حسنلو به كشفهای ارزشمندی دست یافتند. رهبر این هیأت (رائبرت دالسون) بعد از تحقیقات فراوان، تاریخ این منطقه را به ده دوره تقسیم كرد كه اولین دوره حدود 6000 سال قبل از میلاد و چهارمین دوره مربوط به 1300 سال قبل از میلاد تا 800 سال قبل از میلاد می‌باشد. كه اولین دوره مربوط به هوریها و آخرین دوره مربوط به مانناها می‌باشد. (5)
1–جایگاه اصلی هوریها در هزاره 3 و 4 (600 سال قبل) در آذربایجان و مناطقی از قسمتهای شمالی زاگرس و كوههای توروس بود.(6) همچنین از ربع سوم هزارة قبل از میلاد (2400 سال قبل از میلاد) سند نوشته‌ای بدست آمده كه با الفبای اككد و به زبان التصاقی هوری بوده كه این سند متعلق به یكی از پادشاهان هوری بنام تیشاری می‌باشد و نیز نام یكی دیگر از پادشاهان هوریها به نام ساشانار كه در 1450 سال قبل از میلاد حكومت می‌كرده نیز معلوم است.(7)
2 – كاسسی‌ها: درست است كه كاسسی‌ها در آزربایجان نبودند ولی در همسایگی آنها می‌زیستند. و تقریباً 3000 سال قبل از میلاد مابین ایلام و مناطقی از آزربایجان ساكن بودند (8) و به دلیل همزبانی و ارتباط سیاسی، فرهنگی، اجتماعی تاثیر زیادی در تاریخ آذربایجان داشته‌اند.
3 – قوتتی‌ها در 2800 سال قبل از میلاد و لولوبی‌ها 2500 سال قبل از میلاد در شرق و جنوب دریاچه ارومیه و قزوین و همدان ساكن بوده و حكومت كرده‌اند. (9)4 – اورارتوها 1000 سال قبل از میلاد در آناتولی و پیرامون دریاچه وان و كوهه ای زاگرس و اطراف دریاچه اورمی و شهرهای داش ماكی و نخجوان امروزی صاحب تمدن بوده‌اند. (10)
5 – در اوایل عصر 19 قبل از میلاد، قبایل مانناها با به هم پیوستن، دولت بزرگی در آزربایجان به وجود آورده و حكومت كرده‌اند. (11)
6 – مادها كه اولادهای قوتتی‌ها و لولوبی‌ها بودند 670 سال قبل از میلاد با اعتلاف با مانناها حكومتی قدرتمند به وجود آوردند كه همدان، اراک، ساوه، زرند، سونقور، قزوین ، زنجان و ... تحت حاكمیت آنها بوده. (12)
.
و اما در مورد زبان، همچنین ارتباط زبانی مادها و سومئرها دیاكونوف در فصل 42 كتاب خود می‌نویسد كه در لیست نامهای شاهان ماد یعنی قوتتی‌ها، به نامهایی بر می‌خوریم كه در لیست نام شاهان سومئر می‌باشد.
از دیگر همسایگان مادها كه همزمان با آنها بوده و زبان هردوی آنها از یک خانواده می‌باشد می‌توان به ایشغوزها اشاره كرد كه در قرنهای 7 و 8 قبل از میلاد در قسمتهایی از آزربایجان زندگی كرده‌اند.
برخلاف آنچه كه امروز شایع شده مادها نوه یک قبیله منفرد بودند كه به اصطلاح از سایر آریائیها جدا شده و در آزربایجان ساكن شده‌اند و نه به رغم عقیده شایع، دایر بر اینكه منابع مربوط به تاریخ ماد فوق العاده ناچیز است، منابع آشوری از قرن هفتم تا قرن نهم قبل از میلاد نه تنها برای احیای تاریخ باستان آزربایجان كافی است بلكه جزئیات مهمی را نیز روشن می‌سازد. با تغییر و تحولات در اوضاع سیاسی آنروزگار در آزربایجان، هفت قبیله آزربایجان باستان كه قبلاً جزو اتحادیه ماننا و اورارتووساكایی بودند اتحادیه‌ای تشكیل دادند كه بعدها یونانیان باستان آنها را میدیا (ماد) نامیدند، این قبایل را هرودوت تاریخ نگار یونانی (پدر تاریخ) چنین نام می‌برد:
2 - پارتلاكئنوی Parelakenoi 1 - بوآسای Bousai
4 - مغا Magai 3 - آستروخات Stroukhotes
6 - آیزانتو Ariazantoi 5 - بودیو Boudioi
7 - ماد Mid
و نیز مطالعه نامهای شهرها و ولایات ماد نشان می‌دهد كه آنان آریایی نیستند.
.
بعد از آشنایی با تعدادی از اقوام و حكومتهای آزربایجان، اینك به بررسی نوع زبان آنها می‌پردازیم.
طبق تقسیم بندی متخصصان زبان‌شناس، كل زبانهای موجود در دنیا به سه شاخه تقسیم بندی می‌شود: (13)
1 – زبانهای التصاقی كه تمام زبانهای مربوطه به خانواده زبان تركی در این شاخه قرار دارند.
2 – زبانهای تحلیلی كه از مهمترین زبان این شاخه می‌توان به زبان عربی اشاره كرد (با توجه به این كه فارسی نیز سی و سومین لهجه زبان عربی می‌باشد بنابراین فارسی نیز در این شاخه قراردارد.) (14)
3- زبانهای هجایی كه از شاخص‌ترین زبانهای این شاخه نیز می‌توان به زبان چینی اشاره كرد.

حال با توجه به این تقسیم‌بندی و با توجه به اسناد تاریخی و علمی به بررسی نوع زبان اقوام ساكن در آزربایجان می‌پردازیم.
طبق تحقیقات هومئل زبانهای ایلام وسومئر از یک پایه و جزو زبانهای اورال- آلتایی (التصاقی) می‌باشد (15).
زبانهای هوری و لولوبی نیز نه، تحلیلی و نه هجایی بوده، بلكه آنهانیز جزو زبانهای التصاقی می‌باشند. (16)
همچنین طبق نظریه ماراك دئمیكین (آكادئمیكین) زبان كاسسی‌ها، ایلامی‌ها، قوتتی‌ها، مادها و مانناها نیز التصاقی بود (17).
زبانهای قوتتی‌ها، لولوبی‌ها همانند بوده و با زبانهای اورارتوها و هوری‌ها خویشاوند می‌باشند. (19)
همچنین اپرت باستان شناس فرانسوی نیز بر تركی (التصاقی) آلتایی بودن زبان مادها اشاره می‌كند. در جایی دیگر دیاكونوف می‌نویسد زبان اشكانیان نیز همانند زبان مادها و از خانوادة زبانهای التصاقی بوده كه در صورت مقایسه تحقیقات اپرت و دیاكونوف می‌توان به ترك بودن اشكانیان نیز پی برد. (19)
بدین ترتیب است كه از 7000 سال تا 2500 سال قبل یعنی مدت 4500 سال به طور مطلق در منطقه جغرافیایی آذربایجان تنها و تنها اقوام التصاقی زبان (ترک) زندگی و حكومت كرده‌اند. همچنین اگر تاریخ بعد از 2500 سال قبل از میلاد را بررسی كنیم باز آزربایجان در بیشتر مقاطع تاریخی مستقل از حكومت‌های دیگر منطقه بوده، به طوریكه در زمان هخامنشیان آزربایجان در مقابل آریاییها سرفرود نیاورده و تا سرنگونی این حكومت، تمام فرهنگها و آداب و سنن و زبان خود را حفظ كرده همچنین در تایید گفته بالا می‌توان به كشته شدن كورش، شاه هخامنشیان توسط ملكه آذربایجان (تومروس) اشاره كرد. (20)
در زمان سلوكیان نیز كل آذربایجان مستقل از حكومت سلوكیان بوده و اسكندر نتوانست آذربایجان را به تصرف درآورد (21).
و در این مورد استرابو جغرافیدان یونانی می‌نویسد: در زمان حمله اسكندر، سردار ترک آتوروپات خان (atropat hun)، آزربایجان را از چنگ اندازی اسكــندر محفوظ نگهداشت. همان اسکندری که آریاییها (پارسها) را با خاک یکسان کرده بود (22)
در زمان ساسانیان نیز آزربایجان مستقل بوده و حتی بعد از شاپور دوم، ساسانیان با هیتی‌ها (هیاطله) پیمان اتحاد بستند تا در شمالغرب با روم بجنگد. (23)turk_bilgiبعد از اسلام نیز تركان اغوز كه شمشیر اسلام نامیده می‌شده‌اند، در آذربایجان حكومت قدرتمندی بنا كرده و با ملازگرد مبارزه كرده و توسط آلپ ارسلان ضربه سنگینی به آنها وارد آوردند. بعد از اغوزها نیز حكومتهایی كه در آزربایجان و گاهی در مناطقی از ایران حكومت می‌كرده‌اند از جمله غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، اتابكیان، تاتارها، آق‌قویونلوها، قره‌قویونلوها، صفویان، افشاریان و قاجارها تماماً ترک زبان (التصاقی) می‌باشند.
در مورد تركی بودن زبان مردم آزربایجان اسناد و مدارک بسیار زیاد دیگری نیز موجود است، مثلاً: دیونیوس پریگت جغرافی‌نگار و شاعر یونانی صده چهار میلادی ترک زبانان را ساكن اصلی این منطقه می‌داند و نیز محمد عوفی در ذكر خلافت عمربن عبدالعزیز كه از سال 99 تا 101 هجری ادامه داشت، از قیام بیست هزار ترك آزربایجانی سخن می‌گوید.
همچنین اخبار موثّق عبیدبن‌شریعه جرهومی كه شخص معمّر و محترم در دربار اموی بوده در حضور معاویه سخن می‌گوید: (آزربایجان از سرزمین تركان است) و این خبر را طبری و به نقل از او بلعمی و حمزة اصفهانی و ابن اثیر در كتابهای تاریخ بلعمی، تاریخ طبری، تاریخ پیامبران و الكامل گزارش كرده‌اند كه از متون معتبر اسلامی به شمار می‌روند.
از دیگر محققانی كه آزربایجان را به عنوان سرزمین تركها نام می‌برند می‌توان : ژ . اوپر، قرتیز هومئل، ا . م . محمد اوف، ت . حاجی یف، گ . ا . ملیكشویلی، ع . دمیرچی‌زاده، تیمور پیر هاشمی، یامپولسكی، ی . ك . یوسف‌اف، یومینوس ، وروشل گوگازیان. زكی ولید دوغان، پروفسور دكتر محمد تقی زهتابی و دهها محقق و دانشمند را نام برد.
در این میان بهتر است به نظر یامپولسكی نیز اشاره كرد كه می‌گوید: تركها در اطراف دریاچه ارومیه زندگی می‌كنند و آشوریها آنها را توروک türük (توروک به معنی تركهای نیرومند) نام برده‌اند و در سنگ نوشته‌های اورارتوئی هم سخن از قومی بنام توریکی رفته كه در آذربایجان می‌زیستند. (اوایل هزارة قبل از میلاد)


منابع متن به شماره:
1 – نقدی بر كتاب زبان آذری، نوشته دكتر جواد هیئت
2 - نقدی بر كتاب زبان آذری، نوشته دكتر جواد هیئت
3 – سلماس در مسیر تاریخ ده هزار ساله – توحید ملك زاده.
4 – تاریخ دیرین تركان ایران – پروفسور دكتر زهتابی و تاریخ ایلام – پی یئر آمیه (ترجمه شیرین بیانی) صفحات 3 ، 50 ، 51 ،60، 66 .
5 – آذربایجان در سیر تاریخ – صفحه 262 – تاریخ دیرین تركان ایران – پرفسور زهتابی .
6 – تاریخ دیرین تركان ایران – پروفسور دكتر زهتابی صفحه 94 .
7 – تاریخ دیرین تركان ایران - پروفسور دكتر زهتابی صفحه95 .
8 – تاریخ ماد- دیاكونوف صفحه 100 .
9 – تاریخ ماد – دیاكونوف صفحه 210 .
10 – تاریخ دیرین تركان ایران- پروفسور دكتر زهتابی.
11 – تاریخ آذربایجان – آ.ن قلی اوف صفحه 17 .
12 – تاریخ دیرین تركان ایران- پروفسور دكتر زهتابی صفحه264 .
13 – زبان تركی و لهجه‌های آن – دكتر جواد هیئت صفحه 25 .
14 – تحقیقات سازمان یونسكو در مورد زبانهای دنیا – هفته نامه امید زنجان چهارشنبه 20 خرداد 78 شماره 286 صفحه 3 .
15 – سیری در تاریخ زبان و لهجه‌های تركی دكتر جواد هیئت صفحه 21 .
16 – تاریخ ماد – دیاكونوف صفحه 101 .
17 – تاریخ دیرین تركان ایران - پروفسور دكتر زهتابی صفحه254 .
18 – تاریخ ماد – دیاكونوف صفحه 99 – و تاریخ دیرین تركان ایران صفحه 95 .
19 – اشكانیان – دیاكونوف، ترجمه كشاورز صفحه 116 .
20 – ایران باستان – پیرنیا جلد یك صفحه 452 – 449 و تاریخ دیرین تركان ایران – صفحه 637 .
21 – اشكانیان – دیاكونوف صفحه 8 .
22 – تاریخ ارومیه – احمد كاویانپور ص 55 – 54 .
23 – تاریخ اجتماعی ایران – مرتضی راوندی صفحه 616 – 611 .
24 – غیاث اللغات- صفحه 633 .
25 – مروج الذهب- جلد اول صفحه 231 .
26 – تاریخ گزیده حمد ا... مستوفی به اهتمام دكتر عبدالحسین نوابی - موسسه انتشارات امیر كبیر، تهران 1366 صفحه 30.
=))=))=))

برادر عزیزم این مقالاتی که فرمودی من بیشترشو دو سه سال پیش خوندم چون میخواستم این علامت سوال بزرگ از بین بره، خدا دوهتور هیئت رو بیامرزه، بفرما انجمن تاریخ همه ی اینا رو قبلا جواب دادم تو تاپیکاش
دعوا نداریم که!
 
اون شعری که نوشتین مثلا آذریه ؟ زبان مادری من ترکیه که بعضیا میگن بهش ترکی آذری(درست یا غلط نمیدونم) حتی معنی یه کلمه رو هم تو اون شعر نفهمیدم
موقع خوندنش حس می کردم یه زبون دیگه اس مثلا تالشیه
جوابتون توی خود شعر و حرفای قبلیم واضحه
"آذری" با "ترکی آذری" مطلقا فرق داره
جای بحث هم حقیقتا اینجا نبود، پشیمونم که قبلا هم اینجا بحث کردم اصلا
 
زبان آذری که اختراع احمد کسروی بود 90 سال پیش پا به عرصه وجود گذاشت و در دروس اجباری مدارس گنجانده شد که به شدت هم از طرف رژیم منفور پهلوی حمایت می شد.
طبق این نظریه كه ایشان (کسروی) نیم زبانهای تاتی و تالشی موجود در بعضی از روستاهای منطقه خلخال را كه متكلمین آن حتی به چند هزار نفر هم نمی‌رسد را به عنوان زبان آذری تلقی كرده كه گویا زبان باستانی آذربایجان نیز بوده!
البته این ادعاها به هیچ گونه منبع علمی ندارند، چرا كه كسی از گرامر، قواعد، دستورزبان،‌ صرف و نحو زبانی جعلی بنام آذری اطلاعی ندارد و قواعد آنرا تدوین نكرده، از تاریخ رونق و ادامه حیات آن و كاربرد و قلمرو نفوذ ادعائی آن، فولكلور، داستان، افسانه و آثار برگزیدة نظم و نثر و ... اثری ملموس ارائه نشده، از نقش زبان ادعائی (آذری) در ادبیات فارسی و زبان تركی و زبانهای دیگر، ماقبل و مابعد آن چیزی در بین نیست و اگر واقعاً هست در كجا تدریس می‌شود؟
كسی تا حال آنرا یاد نگرفته و كسی یاد نداده. حتی هیچ یک از زبان شناسان معروف دنیا نظریه ی موهون کسروی را تایید نکردند.
همچنین طرفداران این نظریه که گاه سلجوقیان، گاه غزنویان، گاه مغولها و گاه صفویان را موجب تورک شدن توركهای آزربایجان می‌دانند. اما كسی كه كمترین اطلاعی از تاریخ داشته باشد، به خوبی می‌داند كه مغولها از چین تا غرب آفریقا و از سیبری تا اقیانوس هند را تحت حكومت داشتند و خانهای مغول بر تمام آسیای میانه و هندوستان و ایران حكمرانی می‌كردند پس چرا مردم سایر مناطق غیر ترک زبان را ترک نكرده‌اند؟ ثانیا زبان مغولی زبانی متاوت از تركی است و اگر قرار بود آنها زبانی را تحمیل كنند زبان مغولی بود نه تركی.
.
سلجوقیان، غزنویان، اتابكان، صفویان كه همگی ترک بودند در سایر نقاط ایران بیش از آذربایجان حكومت كرده‌اند و پایتخت دیرپای صفویان و سلجوقیان، اصفهان بوده و شهرهای تبریز و اردبیل و... كمتر به عنوان پایتخت حكومتهای فوق بوده اما چرا در این بین فقط مردم آزربایجان ترک شده ولی مثلاً مردم اصفهان ترک نشده‌اند و چگونه بعد از هفتاد سال تبلیغات با استفاده از بیت‌المال و وسایل ارتباطی پیشرفته و آموزش اجباری فارسی، تركهای آزربایجان فارس نشده‌اند، اما در زمان فلان شاه، باعدم وجود حتی یک صدم از این امكانات مردم غیر ترک یكباره ترک شده‌اند؟ و چرا اینگونه افراد در بررسی زبان مردم آزربایجان از زبان حداقل سی میلیون آزربایجانی تورک منطقه، چشم پوشی نموده و به گویش چند هزار نفر به لهجه‌های تاتی و هرزنی پناه می‌برند!

حال به منظور بررسی زبان آزربایجان در طول تاریخ، در ابتدا به بررسی تاریخ اقوام و حكومتهایی كه در آذربایجان بوده‌اند می‌پردازیم. در مورد ملتهایی كه قبلاً در آزربایجان زیسته‌اند می‌توان به سومئرها، ایلامیها، هوری‌ها، آراتتاها، كاسسی‌ها، قوتتی‌ها، لولوبی‌ها، اورارتوها، ایشغوزها (ایسكیت‌ها)، مانناها، گیلزان‌ها، كاسپی‌ها و ... اشاره كرد كه زبان تمامی آنها التصاقی و جزو خانوادة زبانهای تركی بوده.4 از این میان سومئریها، ایلامیها و هوری‌ها اقوامی بودند كه اولین تمدنها و مدنیتها را روی زمین بنا نهادند.
با توجه به كتب ارزشمندی چون كتابهای پی‌یئرآمیه، دكتر ضیاء صدر، پروفسور دكتر زهتابی و ... می‌توان به صراحت گفت كه آزربایجان از حدود هفت هزار سال قبل جایگاه تمدنهای نامبرده می‌باشد. در این مورد نیز چندی پیش یك هیأت باستانشناسی آمریكایی – ایرانی در تپه حسنلو به كشفهای ارزشمندی دست یافتند. رهبر این هیأت (رائبرت دالسون) بعد از تحقیقات فراوان، تاریخ این منطقه را به ده دوره تقسیم كرد كه اولین دوره حدود 6000 سال قبل از میلاد و چهارمین دوره مربوط به 1300 سال قبل از میلاد تا 800 سال قبل از میلاد می‌باشد. كه اولین دوره مربوط به هوریها و آخرین دوره مربوط به مانناها می‌باشد. (5)
1–جایگاه اصلی هوریها در هزاره 3 و 4 (600 سال قبل) در آذربایجان و مناطقی از قسمتهای شمالی زاگرس و كوههای توروس بود.(6) همچنین از ربع سوم هزارة قبل از میلاد (2400 سال قبل از میلاد) سند نوشته‌ای بدست آمده كه با الفبای اككد و به زبان التصاقی هوری بوده كه این سند متعلق به یكی از پادشاهان هوری بنام تیشاری می‌باشد و نیز نام یكی دیگر از پادشاهان هوریها به نام ساشانار كه در 1450 سال قبل از میلاد حكومت می‌كرده نیز معلوم است.(7)
2 – كاسسی‌ها: درست است كه كاسسی‌ها در آزربایجان نبودند ولی در همسایگی آنها می‌زیستند. و تقریباً 3000 سال قبل از میلاد مابین ایلام و مناطقی از آزربایجان ساكن بودند (8) و به دلیل همزبانی و ارتباط سیاسی، فرهنگی، اجتماعی تاثیر زیادی در تاریخ آذربایجان داشته‌اند.
3 – قوتتی‌ها در 2800 سال قبل از میلاد و لولوبی‌ها 2500 سال قبل از میلاد در شرق و جنوب دریاچه ارومیه و قزوین و همدان ساكن بوده و حكومت كرده‌اند. (9)4 – اورارتوها 1000 سال قبل از میلاد در آناتولی و پیرامون دریاچه وان و كوهه ای زاگرس و اطراف دریاچه اورمی و شهرهای داش ماكی و نخجوان امروزی صاحب تمدن بوده‌اند. (10)
5 – در اوایل عصر 19 قبل از میلاد، قبایل مانناها با به هم پیوستن، دولت بزرگی در آزربایجان به وجود آورده و حكومت كرده‌اند. (11)
6 – مادها كه اولادهای قوتتی‌ها و لولوبی‌ها بودند 670 سال قبل از میلاد با اعتلاف با مانناها حكومتی قدرتمند به وجود آوردند كه همدان، اراک، ساوه، زرند، سونقور، قزوین ، زنجان و ... تحت حاكمیت آنها بوده. (12)
.
و اما در مورد زبان، همچنین ارتباط زبانی مادها و سومئرها دیاكونوف در فصل 42 كتاب خود می‌نویسد كه در لیست نامهای شاهان ماد یعنی قوتتی‌ها، به نامهایی بر می‌خوریم كه در لیست نام شاهان سومئر می‌باشد.
از دیگر همسایگان مادها كه همزمان با آنها بوده و زبان هردوی آنها از یک خانواده می‌باشد می‌توان به ایشغوزها اشاره كرد كه در قرنهای 7 و 8 قبل از میلاد در قسمتهایی از آزربایجان زندگی كرده‌اند.
برخلاف آنچه كه امروز شایع شده مادها نوه یک قبیله منفرد بودند كه به اصطلاح از سایر آریائیها جدا شده و در آزربایجان ساكن شده‌اند و نه به رغم عقیده شایع، دایر بر اینكه منابع مربوط به تاریخ ماد فوق العاده ناچیز است، منابع آشوری از قرن هفتم تا قرن نهم قبل از میلاد نه تنها برای احیای تاریخ باستان آزربایجان كافی است بلكه جزئیات مهمی را نیز روشن می‌سازد. با تغییر و تحولات در اوضاع سیاسی آنروزگار در آزربایجان، هفت قبیله آزربایجان باستان كه قبلاً جزو اتحادیه ماننا و اورارتووساكایی بودند اتحادیه‌ای تشكیل دادند كه بعدها یونانیان باستان آنها را میدیا (ماد) نامیدند، این قبایل را هرودوت تاریخ نگار یونانی (پدر تاریخ) چنین نام می‌برد:
2 - پارتلاكئنوی Parelakenoi 1 - بوآسای Bousai
4 - مغا Magai 3 - آستروخات Stroukhotes
6 - آیزانتو Ariazantoi 5 - بودیو Boudioi
7 - ماد Mid
و نیز مطالعه نامهای شهرها و ولایات ماد نشان می‌دهد كه آنان آریایی نیستند.
.
بعد از آشنایی با تعدادی از اقوام و حكومتهای آزربایجان، اینك به بررسی نوع زبان آنها می‌پردازیم.
طبق تقسیم بندی متخصصان زبان‌شناس، كل زبانهای موجود در دنیا به سه شاخه تقسیم بندی می‌شود: (13)
1 – زبانهای التصاقی كه تمام زبانهای مربوطه به خانواده زبان تركی در این شاخه قرار دارند.
2 – زبانهای تحلیلی كه از مهمترین زبان این شاخه می‌توان به زبان عربی اشاره كرد (با توجه به این كه فارسی نیز سی و سومین لهجه زبان عربی می‌باشد بنابراین فارسی نیز در این شاخه قراردارد.) (14)
3- زبانهای هجایی كه از شاخص‌ترین زبانهای این شاخه نیز می‌توان به زبان چینی اشاره كرد.

حال با توجه به این تقسیم‌بندی و با توجه به اسناد تاریخی و علمی به بررسی نوع زبان اقوام ساكن در آزربایجان می‌پردازیم.
طبق تحقیقات هومئل زبانهای ایلام وسومئر از یک پایه و جزو زبانهای اورال- آلتایی (التصاقی) می‌باشد (15).
زبانهای هوری و لولوبی نیز نه، تحلیلی و نه هجایی بوده، بلكه آنهانیز جزو زبانهای التصاقی می‌باشند. (16)
همچنین طبق نظریه ماراك دئمیكین (آكادئمیكین) زبان كاسسی‌ها، ایلامی‌ها، قوتتی‌ها، مادها و مانناها نیز التصاقی بود (17).
زبانهای قوتتی‌ها، لولوبی‌ها همانند بوده و با زبانهای اورارتوها و هوری‌ها خویشاوند می‌باشند. (19)
همچنین اپرت باستان شناس فرانسوی نیز بر تركی (التصاقی) آلتایی بودن زبان مادها اشاره می‌كند. در جایی دیگر دیاكونوف می‌نویسد زبان اشكانیان نیز همانند زبان مادها و از خانوادة زبانهای التصاقی بوده كه در صورت مقایسه تحقیقات اپرت و دیاكونوف می‌توان به ترك بودن اشكانیان نیز پی برد. (19)
بدین ترتیب است كه از 7000 سال تا 2500 سال قبل یعنی مدت 4500 سال به طور مطلق در منطقه جغرافیایی آذربایجان تنها و تنها اقوام التصاقی زبان (ترک) زندگی و حكومت كرده‌اند. همچنین اگر تاریخ بعد از 2500 سال قبل از میلاد را بررسی كنیم باز آزربایجان در بیشتر مقاطع تاریخی مستقل از حكومت‌های دیگر منطقه بوده، به طوریكه در زمان هخامنشیان آزربایجان در مقابل آریاییها سرفرود نیاورده و تا سرنگونی این حكومت، تمام فرهنگها و آداب و سنن و زبان خود را حفظ كرده همچنین در تایید گفته بالا می‌توان به كشته شدن كورش، شاه هخامنشیان توسط ملكه آذربایجان (تومروس) اشاره كرد. (20)
در زمان سلوكیان نیز كل آذربایجان مستقل از حكومت سلوكیان بوده و اسكندر نتوانست آذربایجان را به تصرف درآورد (21).
و در این مورد استرابو جغرافیدان یونانی می‌نویسد: در زمان حمله اسكندر، سردار ترک آتوروپات خان (atropat hun)، آزربایجان را از چنگ اندازی اسكــندر محفوظ نگهداشت. همان اسکندری که آریاییها (پارسها) را با خاک یکسان کرده بود (22)
در زمان ساسانیان نیز آزربایجان مستقل بوده و حتی بعد از شاپور دوم، ساسانیان با هیتی‌ها (هیاطله) پیمان اتحاد بستند تا در شمالغرب با روم بجنگد. (23)turk_bilgiبعد از اسلام نیز تركان اغوز كه شمشیر اسلام نامیده می‌شده‌اند، در آذربایجان حكومت قدرتمندی بنا كرده و با ملازگرد مبارزه كرده و توسط آلپ ارسلان ضربه سنگینی به آنها وارد آوردند. بعد از اغوزها نیز حكومتهایی كه در آزربایجان و گاهی در مناطقی از ایران حكومت می‌كرده‌اند از جمله غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، اتابكیان، تاتارها، آق‌قویونلوها، قره‌قویونلوها، صفویان، افشاریان و قاجارها تماماً ترک زبان (التصاقی) می‌باشند.
در مورد تركی بودن زبان مردم آزربایجان اسناد و مدارک بسیار زیاد دیگری نیز موجود است، مثلاً: دیونیوس پریگت جغرافی‌نگار و شاعر یونانی صده چهار میلادی ترک زبانان را ساكن اصلی این منطقه می‌داند و نیز محمد عوفی در ذكر خلافت عمربن عبدالعزیز كه از سال 99 تا 101 هجری ادامه داشت، از قیام بیست هزار ترك آزربایجانی سخن می‌گوید.
همچنین اخبار موثّق عبیدبن‌شریعه جرهومی كه شخص معمّر و محترم در دربار اموی بوده در حضور معاویه سخن می‌گوید: (آزربایجان از سرزمین تركان است) و این خبر را طبری و به نقل از او بلعمی و حمزة اصفهانی و ابن اثیر در كتابهای تاریخ بلعمی، تاریخ طبری، تاریخ پیامبران و الكامل گزارش كرده‌اند كه از متون معتبر اسلامی به شمار می‌روند.
از دیگر محققانی كه آزربایجان را به عنوان سرزمین تركها نام می‌برند می‌توان : ژ . اوپر، قرتیز هومئل، ا . م . محمد اوف، ت . حاجی یف، گ . ا . ملیكشویلی، ع . دمیرچی‌زاده، تیمور پیر هاشمی، یامپولسكی، ی . ك . یوسف‌اف، یومینوس ، وروشل گوگازیان. زكی ولید دوغان، پروفسور دكتر محمد تقی زهتابی و دهها محقق و دانشمند را نام برد.
در این میان بهتر است به نظر یامپولسكی نیز اشاره كرد كه می‌گوید: تركها در اطراف دریاچه ارومیه زندگی می‌كنند و آشوریها آنها را توروک türük (توروک به معنی تركهای نیرومند) نام برده‌اند و در سنگ نوشته‌های اورارتوئی هم سخن از قومی بنام توریکی رفته كه در آذربایجان می‌زیستند. (اوایل هزارة قبل از میلاد)


منابع متن به شماره:
1 – نقدی بر كتاب زبان آذری، نوشته دكتر جواد هیئت
2 - نقدی بر كتاب زبان آذری، نوشته دكتر جواد هیئت
3 – سلماس در مسیر تاریخ ده هزار ساله – توحید ملك زاده.
4 – تاریخ دیرین تركان ایران – پروفسور دكتر زهتابی و تاریخ ایلام – پی یئر آمیه (ترجمه شیرین بیانی) صفحات 3 ، 50 ، 51 ،60، 66 .
5 – آذربایجان در سیر تاریخ – صفحه 262 – تاریخ دیرین تركان ایران – پرفسور زهتابی .
6 – تاریخ دیرین تركان ایران – پروفسور دكتر زهتابی صفحه 94 .
7 – تاریخ دیرین تركان ایران - پروفسور دكتر زهتابی صفحه95 .
8 – تاریخ ماد- دیاكونوف صفحه 100 .
9 – تاریخ ماد – دیاكونوف صفحه 210 .
10 – تاریخ دیرین تركان ایران- پروفسور دكتر زهتابی.
11 – تاریخ آذربایجان – آ.ن قلی اوف صفحه 17 .
12 – تاریخ دیرین تركان ایران- پروفسور دكتر زهتابی صفحه264 .
13 – زبان تركی و لهجه‌های آن – دكتر جواد هیئت صفحه 25 .
14 – تحقیقات سازمان یونسكو در مورد زبانهای دنیا – هفته نامه امید زنجان چهارشنبه 20 خرداد 78 شماره 286 صفحه 3 .
15 – سیری در تاریخ زبان و لهجه‌های تركی دكتر جواد هیئت صفحه 21 .
16 – تاریخ ماد – دیاكونوف صفحه 101 .
17 – تاریخ دیرین تركان ایران - پروفسور دكتر زهتابی صفحه254 .
18 – تاریخ ماد – دیاكونوف صفحه 99 – و تاریخ دیرین تركان ایران صفحه 95 .
19 – اشكانیان – دیاكونوف، ترجمه كشاورز صفحه 116 .
20 – ایران باستان – پیرنیا جلد یك صفحه 452 – 449 و تاریخ دیرین تركان ایران – صفحه 637 .
21 – اشكانیان – دیاكونوف صفحه 8 .
22 – تاریخ ارومیه – احمد كاویانپور ص 55 – 54 .
23 – تاریخ اجتماعی ایران – مرتضی راوندی صفحه 616 – 611 .
24 – غیاث اللغات- صفحه 633 .
25 – مروج الذهب- جلد اول صفحه 231 .
26 – تاریخ گزیده حمد ا... مستوفی به اهتمام دكتر عبدالحسین نوابی - موسسه انتشارات امیر كبیر، تهران 1366 صفحه 30.
 
زبان آذری که اختراع احمد کسروی بود 90 سال پیش پا به عرصه وجود گذاشت و در دروس اجباری مدارس گنجانده شد که به شدت هم از طرف رژیم منفور پهلوی حمایت می شد.
طبق این نظریه كه ایشان (کسروی) نیم زبانهای تاتی و تالشی موجود در بعضی از روستاهای منطقه خلخال را كه متكلمین آن حتی به چند هزار نفر هم نمی‌رسد را به عنوان زبان آذری تلقی كرده كه گویا زبان باستانی آذربایجان نیز بوده!
البته این ادعاها به هیچ گونه منبع علمی ندارند، چرا كه كسی از گرامر، قواعد، دستورزبان،‌ صرف و نحو زبانی جعلی بنام آذری اطلاعی ندارد و قواعد آنرا تدوین نكرده، از تاریخ رونق و ادامه حیات آن و كاربرد و قلمرو نفوذ ادعائی آن، فولكلور، داستان، افسانه و آثار برگزیدة نظم و نثر و ... اثری ملموس ارائه نشده، از نقش زبان ادعائی (آذری) در ادبیات فارسی و زبان تركی و زبانهای دیگر، ماقبل و مابعد آن چیزی در بین نیست و اگر واقعاً هست در كجا تدریس می‌شود؟
كسی تا حال آنرا یاد نگرفته و كسی یاد نداده. حتی هیچ یک از زبان شناسان معروف دنیا نظریه ی موهون کسروی را تایید نکردند.
همچنین طرفداران این نظریه که گاه سلجوقیان، گاه غزنویان، گاه مغولها و گاه صفویان را موجب تورک شدن توركهای آزربایجان می‌دانند. اما كسی كه كمترین اطلاعی از تاریخ داشته باشد، به خوبی می‌داند كه مغولها از چین تا غرب آفریقا و از سیبری تا اقیانوس هند را تحت حكومت داشتند و خانهای مغول بر تمام آسیای میانه و هندوستان و ایران حكمرانی می‌كردند پس چرا مردم سایر مناطق غیر ترک زبان را ترک نكرده‌اند؟ ثانیا زبان مغولی زبانی متاوت از تركی است و اگر قرار بود آنها زبانی را تحمیل كنند زبان مغولی بود نه تركی.
.
سلجوقیان، غزنویان، اتابكان، صفویان كه همگی ترک بودند در سایر نقاط ایران بیش از آذربایجان حكومت كرده‌اند و پایتخت دیرپای صفویان و سلجوقیان، اصفهان بوده و شهرهای تبریز و اردبیل و... كمتر به عنوان پایتخت حكومتهای فوق بوده اما چرا در این بین فقط مردم آزربایجان ترک شده ولی مثلاً مردم اصفهان ترک نشده‌اند و چگونه بعد از هفتاد سال تبلیغات با استفاده از بیت‌المال و وسایل ارتباطی پیشرفته و آموزش اجباری فارسی، تركهای آزربایجان فارس نشده‌اند، اما در زمان فلان شاه، باعدم وجود حتی یک صدم از این امكانات مردم غیر ترک یكباره ترک شده‌اند؟ و چرا اینگونه افراد در بررسی زبان مردم آزربایجان از زبان حداقل سی میلیون آزربایجانی تورک منطقه، چشم پوشی نموده و به گویش چند هزار نفر به لهجه‌های تاتی و هرزنی پناه می‌برند!

حال به منظور بررسی زبان آزربایجان در طول تاریخ، در ابتدا به بررسی تاریخ اقوام و حكومتهایی كه در آذربایجان بوده‌اند می‌پردازیم. در مورد ملتهایی كه قبلاً در آزربایجان زیسته‌اند می‌توان به سومئرها، ایلامیها، هوری‌ها، آراتتاها، كاسسی‌ها، قوتتی‌ها، لولوبی‌ها، اورارتوها، ایشغوزها (ایسكیت‌ها)، مانناها، گیلزان‌ها، كاسپی‌ها و ... اشاره كرد كه زبان تمامی آنها التصاقی و جزو خانوادة زبانهای تركی بوده.4 از این میان سومئریها، ایلامیها و هوری‌ها اقوامی بودند كه اولین تمدنها و مدنیتها را روی زمین بنا نهادند.
با توجه به كتب ارزشمندی چون كتابهای پی‌یئرآمیه، دكتر ضیاء صدر، پروفسور دكتر زهتابی و ... می‌توان به صراحت گفت كه آزربایجان از حدود هفت هزار سال قبل جایگاه تمدنهای نامبرده می‌باشد. در این مورد نیز چندی پیش یك هیأت باستانشناسی آمریكایی – ایرانی در تپه حسنلو به كشفهای ارزشمندی دست یافتند. رهبر این هیأت (رائبرت دالسون) بعد از تحقیقات فراوان، تاریخ این منطقه را به ده دوره تقسیم كرد كه اولین دوره حدود 6000 سال قبل از میلاد و چهارمین دوره مربوط به 1300 سال قبل از میلاد تا 800 سال قبل از میلاد می‌باشد. كه اولین دوره مربوط به هوریها و آخرین دوره مربوط به مانناها می‌باشد. (5)
1–جایگاه اصلی هوریها در هزاره 3 و 4 (600 سال قبل) در آذربایجان و مناطقی از قسمتهای شمالی زاگرس و كوههای توروس بود.(6) همچنین از ربع سوم هزارة قبل از میلاد (2400 سال قبل از میلاد) سند نوشته‌ای بدست آمده كه با الفبای اككد و به زبان التصاقی هوری بوده كه این سند متعلق به یكی از پادشاهان هوری بنام تیشاری می‌باشد و نیز نام یكی دیگر از پادشاهان هوریها به نام ساشانار كه در 1450 سال قبل از میلاد حكومت می‌كرده نیز معلوم است.(7)
2 – كاسسی‌ها: درست است كه كاسسی‌ها در آزربایجان نبودند ولی در همسایگی آنها می‌زیستند. و تقریباً 3000 سال قبل از میلاد مابین ایلام و مناطقی از آزربایجان ساكن بودند (8) و به دلیل همزبانی و ارتباط سیاسی، فرهنگی، اجتماعی تاثیر زیادی در تاریخ آذربایجان داشته‌اند.
3 – قوتتی‌ها در 2800 سال قبل از میلاد و لولوبی‌ها 2500 سال قبل از میلاد در شرق و جنوب دریاچه ارومیه و قزوین و همدان ساكن بوده و حكومت كرده‌اند. (9)4 – اورارتوها 1000 سال قبل از میلاد در آناتولی و پیرامون دریاچه وان و كوهه ای زاگرس و اطراف دریاچه اورمی و شهرهای داش ماكی و نخجوان امروزی صاحب تمدن بوده‌اند. (10)
5 – در اوایل عصر 19 قبل از میلاد، قبایل مانناها با به هم پیوستن، دولت بزرگی در آزربایجان به وجود آورده و حكومت كرده‌اند. (11)
6 – مادها كه اولادهای قوتتی‌ها و لولوبی‌ها بودند 670 سال قبل از میلاد با اعتلاف با مانناها حكومتی قدرتمند به وجود آوردند كه همدان، اراک، ساوه، زرند، سونقور، قزوین ، زنجان و ... تحت حاكمیت آنها بوده. (12)
.
و اما در مورد زبان، همچنین ارتباط زبانی مادها و سومئرها دیاكونوف در فصل 42 كتاب خود می‌نویسد كه در لیست نامهای شاهان ماد یعنی قوتتی‌ها، به نامهایی بر می‌خوریم كه در لیست نام شاهان سومئر می‌باشد.
از دیگر همسایگان مادها كه همزمان با آنها بوده و زبان هردوی آنها از یک خانواده می‌باشد می‌توان به ایشغوزها اشاره كرد كه در قرنهای 7 و 8 قبل از میلاد در قسمتهایی از آزربایجان زندگی كرده‌اند.
برخلاف آنچه كه امروز شایع شده مادها نوه یک قبیله منفرد بودند كه به اصطلاح از سایر آریائیها جدا شده و در آزربایجان ساكن شده‌اند و نه به رغم عقیده شایع، دایر بر اینكه منابع مربوط به تاریخ ماد فوق العاده ناچیز است، منابع آشوری از قرن هفتم تا قرن نهم قبل از میلاد نه تنها برای احیای تاریخ باستان آزربایجان كافی است بلكه جزئیات مهمی را نیز روشن می‌سازد. با تغییر و تحولات در اوضاع سیاسی آنروزگار در آزربایجان، هفت قبیله آزربایجان باستان كه قبلاً جزو اتحادیه ماننا و اورارتووساكایی بودند اتحادیه‌ای تشكیل دادند كه بعدها یونانیان باستان آنها را میدیا (ماد) نامیدند، این قبایل را هرودوت تاریخ نگار یونانی (پدر تاریخ) چنین نام می‌برد:
2 - پارتلاكئنوی Parelakenoi 1 - بوآسای Bousai
4 - مغا Magai 3 - آستروخات Stroukhotes
6 - آیزانتو Ariazantoi 5 - بودیو Boudioi
7 - ماد Mid
و نیز مطالعه نامهای شهرها و ولایات ماد نشان می‌دهد كه آنان آریایی نیستند.
.
بعد از آشنایی با تعدادی از اقوام و حكومتهای آزربایجان، اینك به بررسی نوع زبان آنها می‌پردازیم.
طبق تقسیم بندی متخصصان زبان‌شناس، كل زبانهای موجود در دنیا به سه شاخه تقسیم بندی می‌شود: (13)
1 – زبانهای التصاقی كه تمام زبانهای مربوطه به خانواده زبان تركی در این شاخه قرار دارند.
2 – زبانهای تحلیلی كه از مهمترین زبان این شاخه می‌توان به زبان عربی اشاره كرد (با توجه به این كه فارسی نیز سی و سومین لهجه زبان عربی می‌باشد بنابراین فارسی نیز در این شاخه قراردارد.) (14)
3- زبانهای هجایی كه از شاخص‌ترین زبانهای این شاخه نیز می‌توان به زبان چینی اشاره كرد.

حال با توجه به این تقسیم‌بندی و با توجه به اسناد تاریخی و علمی به بررسی نوع زبان اقوام ساكن در آزربایجان می‌پردازیم.
طبق تحقیقات هومئل زبانهای ایلام وسومئر از یک پایه و جزو زبانهای اورال- آلتایی (التصاقی) می‌باشد (15).
زبانهای هوری و لولوبی نیز نه، تحلیلی و نه هجایی بوده، بلكه آنهانیز جزو زبانهای التصاقی می‌باشند. (16)
همچنین طبق نظریه ماراك دئمیكین (آكادئمیكین) زبان كاسسی‌ها، ایلامی‌ها، قوتتی‌ها، مادها و مانناها نیز التصاقی بود (17).
زبانهای قوتتی‌ها، لولوبی‌ها همانند بوده و با زبانهای اورارتوها و هوری‌ها خویشاوند می‌باشند. (19)
همچنین اپرت باستان شناس فرانسوی نیز بر تركی (التصاقی) آلتایی بودن زبان مادها اشاره می‌كند. در جایی دیگر دیاكونوف می‌نویسد زبان اشكانیان نیز همانند زبان مادها و از خانوادة زبانهای التصاقی بوده كه در صورت مقایسه تحقیقات اپرت و دیاكونوف می‌توان به ترك بودن اشكانیان نیز پی برد. (19)
بدین ترتیب است كه از 7000 سال تا 2500 سال قبل یعنی مدت 4500 سال به طور مطلق در منطقه جغرافیایی آذربایجان تنها و تنها اقوام التصاقی زبان (ترک) زندگی و حكومت كرده‌اند. همچنین اگر تاریخ بعد از 2500 سال قبل از میلاد را بررسی كنیم باز آزربایجان در بیشتر مقاطع تاریخی مستقل از حكومت‌های دیگر منطقه بوده، به طوریكه در زمان هخامنشیان آزربایجان در مقابل آریاییها سرفرود نیاورده و تا سرنگونی این حكومت، تمام فرهنگها و آداب و سنن و زبان خود را حفظ كرده همچنین در تایید گفته بالا می‌توان به كشته شدن كورش، شاه هخامنشیان توسط ملكه آذربایجان (تومروس) اشاره كرد. (20)
در زمان سلوكیان نیز كل آذربایجان مستقل از حكومت سلوكیان بوده و اسكندر نتوانست آذربایجان را به تصرف درآورد (21).
و در این مورد استرابو جغرافیدان یونانی می‌نویسد: در زمان حمله اسكندر، سردار ترک آتوروپات خان (atropat hun)، آزربایجان را از چنگ اندازی اسكــندر محفوظ نگهداشت. همان اسکندری که آریاییها (پارسها) را با خاک یکسان کرده بود (22)
در زمان ساسانیان نیز آزربایجان مستقل بوده و حتی بعد از شاپور دوم، ساسانیان با هیتی‌ها (هیاطله) پیمان اتحاد بستند تا در شمالغرب با روم بجنگد. (23)turk_bilgiبعد از اسلام نیز تركان اغوز كه شمشیر اسلام نامیده می‌شده‌اند، در آذربایجان حكومت قدرتمندی بنا كرده و با ملازگرد مبارزه كرده و توسط آلپ ارسلان ضربه سنگینی به آنها وارد آوردند. بعد از اغوزها نیز حكومتهایی كه در آزربایجان و گاهی در مناطقی از ایران حكومت می‌كرده‌اند از جمله غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، اتابكیان، تاتارها، آق‌قویونلوها، قره‌قویونلوها، صفویان، افشاریان و قاجارها تماماً ترک زبان (التصاقی) می‌باشند.
در مورد تركی بودن زبان مردم آزربایجان اسناد و مدارک بسیار زیاد دیگری نیز موجود است، مثلاً: دیونیوس پریگت جغرافی‌نگار و شاعر یونانی صده چهار میلادی ترک زبانان را ساكن اصلی این منطقه می‌داند و نیز محمد عوفی در ذكر خلافت عمربن عبدالعزیز كه از سال 99 تا 101 هجری ادامه داشت، از قیام بیست هزار ترك آزربایجانی سخن می‌گوید.
همچنین اخبار موثّق عبیدبن‌شریعه جرهومی كه شخص معمّر و محترم در دربار اموی بوده در حضور معاویه سخن می‌گوید: (آزربایجان از سرزمین تركان است) و این خبر را طبری و به نقل از او بلعمی و حمزة اصفهانی و ابن اثیر در كتابهای تاریخ بلعمی، تاریخ طبری، تاریخ پیامبران و الكامل گزارش كرده‌اند كه از متون معتبر اسلامی به شمار می‌روند.
از دیگر محققانی كه آزربایجان را به عنوان سرزمین تركها نام می‌برند می‌توان : ژ . اوپر، قرتیز هومئل، ا . م . محمد اوف، ت . حاجی یف، گ . ا . ملیكشویلی، ع . دمیرچی‌زاده، تیمور پیر هاشمی، یامپولسكی، ی . ك . یوسف‌اف، یومینوس ، وروشل گوگازیان. زكی ولید دوغان، پروفسور دكتر محمد تقی زهتابی و دهها محقق و دانشمند را نام برد.
در این میان بهتر است به نظر یامپولسكی نیز اشاره كرد كه می‌گوید: تركها در اطراف دریاچه ارومیه زندگی می‌كنند و آشوریها آنها را توروک türük (توروک به معنی تركهای نیرومند) نام برده‌اند و در سنگ نوشته‌های اورارتوئی هم سخن از قومی بنام توریکی رفته كه در آذربایجان می‌زیستند. (اوایل هزارة قبل از میلاد)


منابع متن به شماره:
1 – نقدی بر كتاب زبان آذری، نوشته دكتر جواد هیئت
2 - نقدی بر كتاب زبان آذری، نوشته دكتر جواد هیئت
3 – سلماس در مسیر تاریخ ده هزار ساله – توحید ملك زاده.
4 – تاریخ دیرین تركان ایران – پروفسور دكتر زهتابی و تاریخ ایلام – پی یئر آمیه (ترجمه شیرین بیانی) صفحات 3 ، 50 ، 51 ،60، 66 .
5 – آذربایجان در سیر تاریخ – صفحه 262 – تاریخ دیرین تركان ایران – پرفسور زهتابی .
6 – تاریخ دیرین تركان ایران – پروفسور دكتر زهتابی صفحه 94 .
7 – تاریخ دیرین تركان ایران - پروفسور دكتر زهتابی صفحه95 .
8 – تاریخ ماد- دیاكونوف صفحه 100 .
9 – تاریخ ماد – دیاكونوف صفحه 210 .
10 – تاریخ دیرین تركان ایران- پروفسور دكتر زهتابی.
11 – تاریخ آذربایجان – آ.ن قلی اوف صفحه 17 .
12 – تاریخ دیرین تركان ایران- پروفسور دكتر زهتابی صفحه264 .
13 – زبان تركی و لهجه‌های آن – دكتر جواد هیئت صفحه 25 .
14 – تحقیقات سازمان یونسكو در مورد زبانهای دنیا – هفته نامه امید زنجان چهارشنبه 20 خرداد 78 شماره 286 صفحه 3 .
15 – سیری در تاریخ زبان و لهجه‌های تركی دكتر جواد هیئت صفحه 21 .
16 – تاریخ ماد – دیاكونوف صفحه 101 .
17 – تاریخ دیرین تركان ایران - پروفسور دكتر زهتابی صفحه254 .
18 – تاریخ ماد – دیاكونوف صفحه 99 – و تاریخ دیرین تركان ایران صفحه 95 .
19 – اشكانیان – دیاكونوف، ترجمه كشاورز صفحه 116 .
20 – ایران باستان – پیرنیا جلد یك صفحه 452 – 449 و تاریخ دیرین تركان ایران – صفحه 637 .
21 – اشكانیان – دیاكونوف صفحه 8 .
22 – تاریخ ارومیه – احمد كاویانپور ص 55 – 54 .
23 – تاریخ اجتماعی ایران – مرتضی راوندی صفحه 616 – 611 .
24 – غیاث اللغات- صفحه 633 .
25 – مروج الذهب- جلد اول صفحه 231 .
26 – تاریخ گزیده حمد ا... مستوفی به اهتمام دكتر عبدالحسین نوابی - موسسه انتشارات امیر كبیر، تهران 1366 صفحه 30.
عزیزم کلا وجودیت ترک ها از قرن پنج و شیش به بعد اسمش تویه تاریخ اومده ک در منطقه سینکیانگ چین با سغدی های ایرانی تلفیق میشن و اقوام ایغوری به وجود میاد میاد و اینکه اذری ها از اقوام ایرانی الاصل هستن که حتی از نظر قیافه و ظاهر هیچ نوع شباهتی به بقیه اقوام ترکیه دنیا ندارن .. و ب خاطر حکومت ها و یورش هایی ک به مناطق اذری برده شده و زبون رسمی ترکی اعلام شده زبونشون عوض میشه ...زبون اصلی اذری ها زبان اذریه پهلوی بوده حتی شما کتاب حمدالله مستوفی رو بخونی نوشته وقتی من به تبریز وارد شدم همه فارسی حرف میزدن یا اگه کتاب سفینه تبریز عنوان مجموعه‌ای خطی که در سال‌های ۷۲۱ تا ۷۲۳ هجری قمری توسط ابوالمجد تبریزی در تبریز جمع شد و کتابت شده‌است. این کتاب نسخه منحصربه‌فردیه که در آن بیش از ۲۰۰ رساله در موضوعات مختلف علمی از جمله ریاضیات، هیئت، موسیقی، طب و فلسفه، ادبیات، عرفان، تاریخ و جغرافیا به صورت جُنگ گردآوری شده‌ و اشعاریم ک داره با فارسیه اذریه تصاویر نسخه هاشم دارم نشونتون بدم ....یا .یوزف مارکوارت میگه : زبان حقیقی پهلوی زبان آذربایجان است که زبان اشکانیان بوده‌است یاولادمیر مینورسکی میگه: مردمان بومی و اصیل یک‌جانشین روستایی و کشاورز آذربایجان در دوران فتح اعراب به لقب علوج (غیرعرب) خطاب می‌شدند. این‌ها به گویش‌های متفاوتی همچون آذری و تالشی تکلم می‌کردند که هنوز هم امروز جزیره‌هایی از این زبان‌ها در میان مردمان ترک‌زبان آذربایجان دیده می‌شود. تنها سلاح این جمعیت آرام و صلح‌جوی روستایی فلاخن بود و بابک خرمدین با پشتیبانی این گروه برضد خلیفه قیام کرد..تویه زبون فارسیه اذری مخصوصا لحجه تبریز ق زیاد وجود نداشته به همین علت ترکیرم با همون لحجه حرف میزنن این چیزا فرقه هایه پانترکیسمیه ترکیه اس ...مثلا اومدن چنگیز مغول رو استوره کشور اذربایجان قرار دادن در صورتی ک چنگیز به مناطق اذربایجان یه بی رحمی هایی ک انجام نداد
 
آخرین ویرایش:
Back
بالا