پاسخ : جای زخم ...
سال 89 با دوستم تو كارگاه رباتيك پژوهشسرا كار ميكرديم واسه مسابقات
يه روز زمستوني جز من و دوستم و رييس پژوهشسرا كه طبقه باي كارگاه ما با پسرا كلاس وبلاگ نويسي داشت كسي نبود.داشتيم كار ميكرديم كه من دستمو با قيچي آهن بري بريدم!اولش فك كردم فقط يه خراشه,دستمو مچ كردم گذاشتم رو ميز يه دفعه دوستم گفت:نيلووو!!خووون!
نگاه كردم ديدم رو ميز پر از خونه!مچم رو باز كردم كاملا خوني بود! زود رفتم تو آشپزخونه كه كنار كارگاه بود,دستمو گرفتم تو سينك كه خون نريزه رو زمين به دوستم گفتم برو جعبه كمك هاي اوليه رو بيار.آورد توش فقط پنبه و چسب زخم بود.كلي چسب زخم زدم بازم خون ميزد بيرون.دوستم رفت رييس پژوهشسرا رو صدا كرد بنده خدا مثه گچ سفيد شده بود.يه لگن گرفتم زير دستم كه خون بريزه تو ان با ماشين رييس پژوهشسرا رفتيم بيمارستان,چندتا بخيه خورد.هنوز جاش كاملا مونده فك نكنم جاش هيچ وقت خوب شه