اعترافگاه!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Ham!D ShojaE
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : اعترافگاه !

یادتون میاد سوم دبستان که بودیم باید استان ها و مراکزشون رو حفظ می کردیم؟
اون موقع نمی دونم چه رابطه ای بود بین شیراز و اصفهان که همیشه قاطیشون می کردم! =D>
اما جالب تر اینکه هنوز هم گاهی اوقات ....متأسفانه باید یگم:این دو تا رو قاطی می کنم! :-"
شما در مورد من چی فکر می کنین؟!
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم بچه که بودم همیشه زیر چشمی عروسکامو نگاه میکردم که اگه تکون خوردن مچشونو بگیرم ;))
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم نصبه شب شماره زنگوله رو یکی برام فرستاد انقد حال کردم باهاش ب همه ی دوستام فرستادم خاهش کردم زنگ بزنن...
بعد همشون بلااستثنا جواب دادن ک هووی فلانی برو گمشو و اینا خودت زنگ بزن ب زنگوله ی قصه بشنو!

×بعدش زنگ زدن تا صب همه دارن میخندن میگن خدا خیرت بده×زنگ بزنین شما هم نصبه شبا 9092301202 :دی
 
پاسخ : اعترافگاه !

عاقا من اعتراف میکنم بابام کتابی اس میده
دیروز اس داد :سلام. آیا میتوانی نان بخری؟
منم براش نوشتم:

آری پدر. اکنون خود را با سرعت به شاطر خواهم رساند و از او طلب نان میکنم.
پدر چند عدد نان را از شاطر طلب کنم؟ راستی پدر از کدامین نان ها طلب کنم؟؟/
بعد بابام زنگ زد و گفت:
کره خر منو مسخره میکنی. اگه جرعت داری بیا خونه :-L :-L

هیچی الان تصمیم گرفتم در " نانوایی سکنی گزینم" :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

کسایی که از سوسک میترسن حتما اینو بخونن! ;D

اعتراف میکنم همین چن وقت پیش از شدت مرض کرم ریزی مضمن ( ;D) یه کار ناجوری کردم

توی پارکینگمون دو تا سوسک پیدا کردم ، یکیشونو گرفتم با صبر و حوصله دونه دونه پاهاشو کندم :-"

بعد یه نخ آوردم سوسک سالمه رو بستم به اونی که پا نداشت :-" اونم سوسک فلج ـه رو بُکسُل کرد شروع کرد به رفتن =))

لامصب خیلی صحنه احساس بر انگیزی بود =)) =))
 
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از M@soud HIDDEN :
کسایی که از سوسک میترسن حتما اینو بخونن! ;D

اعتراف میکنم همین چن وقت پیش از شدت مرض کرم ریزی مضمن ( ;D) یه کار ناجوری کردم

توی پارکینگمون دو تا سوسک پیدا کردم ، یکیشونو گرفتم با صبر و حوصله دونه دونه پاهاشو کندم :-"

بعد یه نخ آوردم سوسک سالمه رو بستم به اونی که پا نداشت :-" اونم سوسک فلج ـه رو بُکسُل کرد شروع کرد به رفتن =))

لامصب خیلی صحنه احساس بر انگیزی بود =)) =))

الان من اعتراف کنم فک میکردم این بوکسل نیسو بکسره خیلی ضایس؟ :))

+ هدف اصلی از اینجا اومدنمم این بود :-":
اعتراف میکنم فک میکردم نوشدارو یه دخدره ای بوده بعد سهراب که داشته میمرده گفته بیاریدش من ببینمو زنده شم و اینا :-" اصنم دقت نکردم که ایشون نوش + دارو، هسن. همون نوشو که میشنیدم میرفتم سمتِ نوشینو اینا :-" بعد اصنم دقت نکردم که قصه رستمو سهرابه و هیچ ربطی به سفیدبرفیو فولان نداره :-".
مرگ بر این کارتونای بلاد کفر که ذهن بچه های این مرزو بومو به فساد میکشن :-< :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم اون اولا که اهنگ بیشواز اومده بود.کد اهنگ رو میفرستادم7575 بعد زنگ میزدم خط خودم گوش میدادم.هیچ کدوم به دلم نبودن.بعد فکر میکردم فقط یه بار بولو از شارژم کم میکنه.
یهو که نگا کردم شارژم شده بود0 ریال. بعد فهمیدم ایرانسل یه کلاه گذاشته سرم به این گشادی....
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکم تا پارسال نمی دونستم آبگوشت همون دیزیه :-[
یه دفعه یکی از بچه ها گفت من عاشق دیزی ام، من گفت نه اصلا خوشم نمیاد، همین جور ک بحث پیش رفت و فهمیدم یکین گفتم البته نه خیلی هم بدم نمیاد، خوشم میاد یه کم! ;D (آخه بنده عاشق آبگوشتم!)
 
پاسخ : اعترافگاه !

عاقا من اعتراف میکنم این تاپیکو تا به حال ندیده بودم....

بعد قسمت آخرین ارسال ها رو زدم...... پوشش رو خوندم پوزیشن ......هیچی دیگه رسما هنگ کردم[nb]با خودم گفتم مگه پوزیشن هم اسلامی یا غیر اسلامی داره؟؟ ;D [/nb]........ فک کردم نعوذبالله :-" تو یه سایت دیگه ام خودم خبر ندارم .... ;D


پ.ن:خوابم میومد درست ندیدم......منحرف هم خودتونید :P
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم یه بار با خمیر ریش مسواک زدم! ;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم رم کامپیوترم 512 ;D ;D ;D ;D ;D ;D
قول دادم گ موندم مشهد برم وا3 ارتقاش [-o< [-o< [-o< [-o< [-o<
 
پاسخ : اعترافگاه !

اون قسمت از تکست تابستون کوتاهه که مهراد میگه؛
فردارو بی‌خیال تا هست امروز
من و تو دوست خوبمون گری گووس
من فک می‌کردم میگه ؛من و تو و دوست خوبمون گری گوز(gray) ینی گوز خاکستری :دی
تخیل خلاقانه رو می‌بینید چقدر قویه :> :دی

پ.ن :گری گووس یه نوع ودکاعه مثه سمیرینوف و... که از سیب زمینی به دست میاد
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که امتحان اجتماعی سال اولو کل سال نخونده بودم .2 شبه خوندم و20 هم گرفتم تازه.
ساعت 3 نصف شب .
من: (:| (:| (:|در حال خوابیدن
موضوع درس:تا ثیرات افزایش جمعیت
چیزی که من میخوندم:
1. کاهش سطل آشغال-2.کاهش امکانات بِهشتی(جنت)
من:اینا چه ربطی به اجتماعی داره؟ :-? :-? #-o
چیزی که کتاب نوشته بود:
1.کاهش سطح اشتغال 2.کاهش امکانات بهداشتی.
+
اعتراف میکنم که فرق این کلماتو نمیدونم:405-پرشیا-روآ-ریو-آردی
هر چقدر سعی میکنم یادم باشه کدوم به کدومه نمیشه که نمیشه.
 
پاسخ : اعترافگاه !

من می خوام یه چیز دیگه ای رو هم اعتراف کنم.

وقتی بچه بودم فکر می کردم هندوانه رو از درخت می چینن

وفکر می کردم همه ی میوه ها هم همین طوری هستند
 
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از meysamasadi :
من می خوام یه چیز دیگه ای رو هم اعتراف کنم.

وقتی بچه بودم فکر می کردم هندوانه رو از درخت می چینن

وفکر می کردم همه ی میوه ها هم همین طوری هستند
خوش به حالت من بچه بودم فکر میکردم میوه ها خود به خود توی میو فروشی به وجود میان :-"
خیلی وعضم خراب بوده ؟ :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می‌کنم که تا چن وخ پیش نمی‌دونستم Pink [ اون یارو خوانندهه.] زنه یا مرد. :)) :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا چد سال پیش فکر میکردم بانک صادرات و سپه یکیه :-"
خب صادرت یه چیزی به اسم سپهر داشته دیگه این دو تا قاطی میکردم :دی
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم ک اولین بار ک اسم لاک پاک کنو شنیدم از یه مغازه داره....کلی بهش خندیدم ک چرا خب نمیگه استن دیگه........ ;D ;D
البته بعدش کلی به خودم خندیدم....... :)) :))
 
Back
بالا