اعترافگاه!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Ham!D ShojaE
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم صبح که از خواب بیدار میشم
اول میرم اعضای خانواده رو چک میکنم نفس میکشن یا نه :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم خیلی آدم تنبلی ام ...
هنوز ساعت اتاقمو یه ساعت نکشیدم عقب تا دیگه آخر تابستون نکشمش جلو ...
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم فکر میکنم یکی از اهدافم از رفتن به دانشگاه شرکت در مهمونی های انچنانی اخر هفتس با هم دانشگاهیها :>
میدونم میگید بعدا به این حرفات میخندی و دانشگاه جاش نیست و اینا اما من همچنان فکر میکنم اینطوره!
#میخ اهنین و سنگ
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم خیلی سختمه عادتامو عوض کنم
اعتراف میکنم مشکلی ک تو دوست پیدا کردن دارم تقصیر خودمه نه آدم دیگه ای
اعتراف میکنم خییییلی بدم :(( :(( :((
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا تقریباً آذر سال 92 فکر میکردم اصــــــطـــــــــحــــــــــکاک...است نه اصـــــــــــــــطــــــکاک...... X_X
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا 6-7 سالگی ب ته دیگ میگفتم کدیک!!!!!! :-"
بعد این مسئله واس اعضای خانواده سوژه ی تغریح بود,بهم درستشو نمیگفتن!,!!!! :-L
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم خیلی وقتا به لزج میگم لجز...
خیلی قاطی میشه بعضی وقتام اصلا نمیفهمم اصل کلمه لزجه یا لجزه 8-|
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تو "تکست های ماندگار"
فقط دنبال خواننده های آشنایی که خوشم میاد ازشون میگردم
و عملا وقتمو صرف خوندن تکست های دیگه (هرچند قشنگ!) نمی کنم!!! :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم خودم از بعضی کارام هنگ میکنم

مثلا یه بار امتحان کردم که اگر با تاید مخصوص ماشین لباس شویی صورتمو بشورم چی میشه(پ.ن اتفاقا خیلیم صورتم حساسه. با این حال همچین چیزیو امتحان کردم) هیچی دیگه کامل صورتم سوخت و قرمز شد

یا یه بار دیگه مشتاق بودم بدونم اگر مثل چایی رو نسکافه اب سرد بریزم چی میشه :D

یا یه بار دیگه میخواستم ببینم این فندکایه ماشین چقدر داغن....دست گذاشتم روش....هیچی دیگه...انگشتم چسبید به ناخونم..... :))

بماند که مامانم نمیزاره اصلا دور و بر چرخ گوشت برمD وگرنه الان با چارتا انگشت باید پست میزاشتم
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم بعضی وقتا پاک کنم تو دستمه ولی تو جامدادیم و رو میزم دنبالش میگرده!!!! =))
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هنوز تو مهمونیا یاد ندارم تعارف تیکه پاره کنم یا مثلا نمی دونم وقتی چایی میبرم اول باید به کی تعارف کنم!!!!!!!!
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم همیشه دوست داشتم و دارم LinkedIn رو لینک الدّین بخونم. [nb]درگاه ورود به دین مثن :-" [/nb]:-" اینجوری باحالتره بنظرم. :>
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم سر کلاس زیست...... =))
دبریمون گفت بچه ها کی میدونه قوس میزنای برای چیه؟؟ :-??
اقا ما با اعتماد به نفس کامل دستمونو بالا کردیم /m\
گفت تو بگو دخترم ;)
گفتیم خانوم برای کاهش سرعت ادرار..... :-\ :-\ :-\
خندیدن خانوم همانا و پخش شدن بلچه ها سر کلاس همانا.... >) >) >) >)
دیگ هر وق منو میدید سرشو مینداخت زمین میخندید..... =)) =)) =)) =)) =))
یه همچین بچه صافیم من :) :) :)
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتـــراف میکنم در دوران طفــولیت ، یک بار در دستشویی رو از پشت به روی یه مرد محترمی [nb]شوهر خاله مامانم [/nb] قـفل کردم... :-"
هیچی دیگه ، از اون جایی که مهمونی بود و محیط شلوغ و این داستانا ، اون بنده خدا تا ۴۵ دقیقه انتظار کشید ... آخرش هم فامیلا به نبودش شک کردن ، فهمیدن قضیه چیه :D

+ البته این رو هم اعتراف کنم که از اتفاقات بعدش به علت حالتی که تو اغما بودم [nb]دیگه خودتون بهتر میدونید چرا ‎:|‎[/nb] هیچی یادم نمیاد ;))
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هنوز که هنوزه ترتیب این ماه های میلادی رو یاد نگرفتم :D

و مثلا وقتی میخوام بدونم ماه 5ام ـشون چیه
مثل بچه ها با انگشت ماه هارو تو ذهن مرور می کنم :-"
تازه باید اسم ماه هارو هم با ریتم بخونم وگرنه ترتیبش از دستم در میره :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم الان خیلی وسوسه شدم که برم طراحای امتحان نهایی رو ترور کنم...اصن یه وضی ~X(
 
Back
بالا