اعترافگاه!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Ham!D ShojaE
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از titanium :
اعتراف میکنم تا تقریباً آذر سال 92 فکر میکردم اصــــــطـــــــــحــــــــــکاک...است نه اصـــــــــــــــطــــــکاک...... X_X
کلیک کنید تا باز شود...
من هنوزم فکر میکنم......
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هنوز نمیتونم چهره ی نسترنّگار رو از هم تشخیص بدم :-" تازه چندین بارم جلوشون سوتی دادم :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم وقتایی که عینک داشتم یادم میرفت عینک دارم باهاش وضومیگرفتم
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم وقتی ک دلم میگیره کتاب زیستمو میذارم جلو رومو باهاش درد و دل میکنم ^-^
چقدم ک گریه میکنم باهاش :D
مواردی دیده شده نتونستم با یکی حرف بزنم و واسه خاطرکاراش لهش کنم جلد کتاب زیستمو (مثلن یقش بود)گرفتم و تا جایی ک تونستم مث فیلم اکشنا با فاصله ی کمتر از 10 سانت حرف زدم و دست اخرم زدم لت و پارش کردم و...خالی شدم...
چه کنم دیگر...خوددرگیرم 8-} :))
 
پاسخ : اعترافگاه !

جا داره اعتراف کنم رفته بودیم سینما بعد من نمیدونستم اسم فیلمه نهنگ عنبره از دور یه چیزی خونده بودم ؛ بعد رفتم دم باجه بلیط گفتم بلیط میخوام واسه اون فیلمه که توش عنتر داره :-" هیچی دیگه لطف کردن پس از مدت مدیدی خندیدن روشنم کردن :|
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم وقتی بعضی کلمه ها رو خیلی تکرار میکنم برام اون کلمه بی معنی میشه
مثلا هی تکرار کنم پنجره پنجره پنجره... 8-} پن جره؟یعنی چی؟نمی فهمم :-"


+بعد میفهمم اینایی که میخوان زبان فارسی یاد بگیرن چه زجری میکشن
راسته که میگن فارسی از سخت ترین زبان های دنیاس
 
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از ღ Melika ღ :
اعتراف میکنم وقتی بعضی کلمه ها رو خیلی تکرار میکنم برام اون کلمه بی معنی میشه
مثلا هی تکرار کنم پنجره پنجره پنجره... 8-} پن جره؟یعنی چی؟نمی فهمم :-"


+بعد میفهمم اینایی که میخوان زبان فارسی یاد بگیرن چه زجری میکشن
راسته که میگن فارسی از سخت ترین زبان های دنیاس
کلیک کنید تا باز شود...


اره منم این مشکلو دارم.....رو کلمه تنها خیلی گیر کردم. موقع دینی خوندن خیلی رو کلمه اسلام این گیر رو داشتم
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هنوز که هنوزه لذت میبرم برم پشت پنکه روشن بعد توش فوت کنم :-"
اصن یه حال معنوی خاصی به آدم میده!!! :D
دقیقا صدای موتور هواپیما ازش درمیاد قشنگ آدم روحش پر میکشه :))
 
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از ~Dr.Shariati~ :
اعتراف میکنم روزای اول که اینجا عضویده بودم (ن) میدونستم پ.خ و اسپم ینی چی!!! =))
کلیک کنید تا باز شود...
منم اعتراف میکنم هنوز تو این موارد گیج میزنم ^#^ :D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم وقتی بچه بودم فک میکردم وقتی میگن یارو عرق خورده مست شده یعنی یکی دیه عرق کرده(به خاطر گرمی هوا) بعد عصاره عرقاشو جمع آوری کرده تو بطری گذاشته داده این یارو :-" 8-| :-& :)) :D
(همچین آدم چشم و گوش بسته ای بودم ;;) ;;) )
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم در عین حال که پر از اعتماد به نفسم از کمبود اعتماد به نفس رنج میبرم :-<

اعتراف می کنم اونقدرام که خودمو خنگ و سربه هوا نشون می دم خنگ و سر به هوا نیستم :D :-"
خب راه خوبیه برا در رفتن از مسئولیت یا خرابکاریا و کلن توجیه باحالیه

واینکه خیلی بیشتر از چیزی که می نمایم احساساتی می باشم ;))
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که یه روز وقتی از کلاس ریاضی بیرون اومدم،چون حواسم جمع نبود به جای اینکه به پراید بابام که سیاه بود سوار بشم،به پراید یه زن دیگه سوار شدم که اون تو فروشگاه بود و در اون ضبط رو تا آخر صداش رو بلد کردم ولی وقتی زنه اومد.........! :(( :((
کل محله آبرسان زیرورو شد چون زن داد زد و گفت که من مزاحمش میشم و آبروم رفت!
 
پاسخ : اعترافگاه !

خدا رو شکر کنید بخاطر افزایش درک و هوشیاری تون .
من از بچگی م یه صحنه رو یادمه که فرق بادوم و تخمه ژاپنی رو ابدا نمی تونستم از رو ظاهرش تشخیص بدم .
دندونمو میذاشتم روش و فشار می دادم ، اگه با سطوح صاف خورد می شد بادوم بود ،
اگه دندونم وسطش گیر می کرد تخمه ژاپنی بود که بین مغز و پوست گیر کرده بود .
آره ...
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم پیش میاد که جای کلمات رو برعکس بگم مثلا میخوام بگم با فلانی راجع زیست حرف زدم میگم با زیست راجع فلانی حرف زدم =))
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم وقتی بچه بودم یه بار با بابام تو خیابون راه می رفتیم . یه اخوند دیدم به بابام گفتم : اااااا... بابا نگاه کن ... رهبر !!!!! :D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که اسم این تاپیک "تست شخصیت شناسی میرز-بریگز" رو میرزا برینگز میخونم.....وهمچنان هم نمیدونم درسته یا غلطه من کاملا گیج شدم..........الان میرز بریگز هست یا مریضا برگز؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که پارسال کلمه "ختم " رو با اعتماد به نفس کامل و با خط نستعلیق به صورت """""خطم""""" نوشتم ! :|
.
.
معلم ورقه ها رو که داد 2 نمره دیگه ام اضافه کم کرد :-L
ولی تا عمر دارم دیگه یادم نمیره :-w
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعــــتراف میـــکنم تاسوم راهنمــــایی فک میکردم "بَـــــم" یه اســـتانِ جــــداس :D

یـــــهـ اعتـــراف دیگه هم ایـــن که فک میــــــکردم نِــتانــیاهو اسم سایـــــــته! اونم زیر نظر اسرائیل :D
 
پاسخ : اعترافگاه !

شما همتون از من عاقل تر بودید :D
من بچه بودم از مامانم میپرسیدم گوشت درختیه یا بوته ای؟ :))
همچین بچه ی نابغه ای بودم من B-)
 
You must log in or register to reply here.
Back
بالا