اعترافگاه!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Ham!D ShojaE
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : اعترافگاه !

3vpn_screenshot_2015-06-29-04-29-10~2.jpg

.
مخاطبی که اسمش نیست من بودم.
خوب چیکار کنم تاحالا نگاه نکردم والیبال :-" :-" :-" :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم یبار توی لوله ی آزمایش ادرار ، ان کردم :-"
من بچه بودم بابابام رفتیم آزمایش بدیم بعد خب به من نگفتن چییکار کنم . بعد دیده میشه خب تو ظرفش :)) . اینو دادم به بابام بیچاره نمیدونس چی بگه.
 
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از بـهراد :
لازمه اعتراف كنم من ASUS رو ميخوندم كنكار؟!؟ :-"
;;)
Asus.jpg

وای منم همین طور.....
همیشه هم تعجب میکردم....فک میکردم معنی فارسیش رو نوشتن....ِ 8-}
و ادامه اعترافاتم:
هنوز تو حموم چشمامو نمیبندم....میترسم روحی جنی بیاد سراغم
هنوز.شبا یه کم میترسم تنها بخوابم....و بعضی شبا بالش به دست میرم اتاق مامانم اینا
تا حالا به هیچکدوم از برنامه ریزی هایی که کردم کامل عمل نکردم
;)
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که امروز عصر ساعت 6:40 با بطری رفتم دسشویی:-"
جیش کردم تو بطری:دی
خب میخواستم ببینم چه حسی داره:دی
×حال داد:-"
دیوونه هم خودتونید.
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم تا همین الان فک می کردم ایشون دختره :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از farhid :
اعتراف می کنم تا همین الان فک می کردم ایشون دختره :-"

اعتراف میکنم منم تا حالا فکر میکردم خودت پسری!!!!!!!! :-" :-" :-" :-" :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم قاشق چای خوری هایی که هی تعدادشون تو خونه کمتر و کمتر میشه
همه شون تو کوله پشتیه مدرسمه


چن تا استکان هم زیر تخته

ی جفت قاشق چنگال هم انداختم تو سطل آشغال مدرسه
دقیق یادم نمیاد اولِ راهنمایی بودم
احتمالا بعد از اینکه باهاش غذا خوردم
حوصله نداشتم بشورمش کیسه هم نداشتم بندازم توش بیارمش خونه
اینه که انداختمش تو سطل آشغال

خلاصه اینکه تو خونه ی ما به لطف من روز به روز لوازم آشپزخونه تحلیل میره
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا همین امروز حوصله نداشتم اواتارمو عوض کنم :D :D :D

اعتراف میکنم بعضی وقتها الکی دوس دارم با طرف مقابلم مخالفت کنم حتی اگه حرفشو نفهمیده باشم
(البته دارم این عادتمو ترک میکنم :D [SIZE=large])[/SIZE]

اعتراف میکنم از کنکور رو دست خوردم رفت ..... :((
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم گاهی خودم عکسایی رو که خودم تو سایت گذاشتمرو save میکنم !؟؟!! =))
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم هنوزم وقتی وارد یه فروشگاه میشم جذابترین قسمتش برام قسمت اسباب بازی هاست 8-^
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم برای هر چمله ای که تو سمپادیا مینویسم یک ربع بیشتر فکر می کنم :D از انتخاب کلمات گرفته تا دستور زبان !! و 10 بار جمله رو عوض می کنم !
 
پاسخ : اعترافگاه !

دیدین دختر بچه ها دوست دارن کفش پاشنه بلند مامانشونو بپوشن یواشکی...
اعتراف می کنم من عاشق این بودم که این دمپایی پلاستیکی گنده های مردونه رو بپوشم باهاش راه برم :D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که تا چندین وقت پیش کامنت رو میخوندم comnet :|
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم از دمپایی خیس متنفرم .
خاطرشم همین الان . هر سری من میرم دستشویی دمپایی خیسه .
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم کلاس دوم امتحان ریاضی داشتیم ، منم یکی از بچه های مخ کلاسمون(که امسال هم مدرسه ایم می شه)جفتم نشسته بود،بنده هم یه سوال، فقط و فقط 1 سوال رو بلد نبودم و از روش دیدم و یک 20کله گنده با یه برچسب بهم دادن X_X :-ss :-s [-o< :D
 
پاسخ : اعترافگاه !

Bاعتراف میکنم تا اخرای خرداد، هرکی میگه عیدت مبارک فکر میکنم تبریک سال نو رو میگه :-"
حالا مثلا نیمه شعبانه یا روز مادره یا مبعثه :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم همین الان تو اینستا پست یه دختره عرب زبان که نمیدونم اصلا اهل کدوم کشوره رو لایک کردم و واسش نظر گذاشتم perfect :لایک درحالیکه هیچی از متنی که نوشته نفهمیدم :-" گفتم بهش یه حالی بدم :D مثلا با خودش بگه عه دختره خارجی منو لایک کرده :D :-"
دعا کنین چیز بدی ننوشته باشه فقط :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که میترسم توی چشمای یه دوستی که سوم دبستان با هم بودیم نگا کنم.
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم وقتی تو خانواده سمپادیا فواد شد پدرم من اسمشو یه چیز دیگه تلفظ میکردم :))

Foad رو favad میخوندم :))
 
Back
بالا