اعترافگاه!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Ham!D ShojaE
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
اعتراف میکنم بچه که بودم فک میکردم اگه یه چیزی رو از تو گوشی برای یکی دیگه بفرستی دیگه خودت اون رو نداری. ( بعد همیشه با خودم میگفتم اینا چقدر دست و دل بازن که حاضرن یه چیزی رو که مال خودشونه بدن به یکی دیگه :)) :-" )
 
اعتراف می کنم سر کلاس فلسفه ی دقیقا دو هفته پیش تازه فهمیدم
که
من نابغه سالهای ساله که تثلیث رو میخوندم
ta sa liaaatttttttt:-"
چرا دقیقا وقتی که میخواستی کلاس بزاری و معنیشو برا کلاس توضیح بدی می فهمیدی نحلتیییییی ~X(
 
کلا شاید یک هفته بشه که فهمیدم گوشی یه اپشن dark mode داره و قبلش نور گوشی رو خیلی کم میکردم که کور نشم = )))))
 
اعتراف میکنم یکی از تفریحاتم عوض کردن
پشت سر هم مود های دارک و لایت سایتع:-"
 
اعتراف میکنم تا چندسال پیش فکر میکردم اون چیز نارنجی روی شکل فایرفاکس، آتیشه : //
.
اون اوایل که واتساپ تازه مد شده بود وقتی بچه ها مینوشتن وُیس(voice) میخوندم ویس(veace) :-"
 
آخرین ویرایش:
اعتراف میکنم هنوز بلد نیستم اماما چندمینن و باهمون لحن و ریتم اون شعر پیش دبستانی(امام اول علی دوم حسن فرزند او صاحب اخلاق نکو سوم حسین شهید دین ....)میتونم بفهمم البته به جز سه تای اول:-"
 
اعتراف میکنم هنوز نمیدونم پ.خ چیه )): کسی میدونه لطفاً بگه
(پ.ن: اولین هفته هایی هست که اینجا فعالیت میکنم و خیلی سر نمی‌زنم به سایت جهت اندکی Information)
پیغام خصوصی وقتی روی اواتار کسی کلیک می کنی گزینه اون میاد و میتونی ارسالش کنی
خوش بگذره
منم بُن می خوندم
 
اعتراف میکنم همیشه نسبت به همه شک داشتم و کلی سوال اما یه مشت باور خوب مزخرف ریختم تو پاچه ام کهه از همین کار ضربه های زیادی خوردم
 
اعتراف میکنم امسال لای کتاب های مطالعات و کاروفناوریو باز نکردم
اعتراف میکنم نصف حرفایی که میزنم تو روز باهاشون مخالفم
اعتراف میکنم با خودم حرف میزنم :-"
 
اعتراف میکنم دو ساعت داشتم به یکی از بچه های سایت توضیح میدادم ....فلان کاربر هست ایدی ش سحر تبر ه !!!هی میگفت سحر تبر نداریم هی میگفتم داریم ...یه روز نوتیف سحر رو دیدم به سوتی م پی بردم ! @SaharTR
 
اعتراف میکنم از روزی که نوشتن یادگرفتم تا همین الان هر وقت میخوام بنویسم خانواده به طرز کامل ناخودآگاه و عجیبی دستم میره که بنویسم خوانواده ؛یعنی هربار نوبت نوشتن این کلمه میشه چند ثانیه مکث و تامل میکنم :|~X(:-??
 
اعتراف میکنم چهار روز کذایی برای نصب اپ اینونتور تلاش کردم و بعد فهمیدم برنامه تحت وب بوده:)
 
اعتراف میکنم که امسال قرار بود من عین چیز درس بخونم ولی نخوندم و موکولش کردم به سال بعد
خخخخ :))
 
اعتراف میکنم:
دقیقا۳۰شهریور دیدم یه بوی خیلی بدی تو کمدم پیچیده کیفمو که چک میکردم دیدم یه لقمه نون پنیر نخورده توش مونده از اخرین روز مدرسه :|
دیگه خودتون میدونین ازش نمیگم:))@-|=))
 
Back
بالا