اعترافگاه!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Ham!D ShojaE
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
اعتراف میکنم شونزده روز ز برنامه‌م عقبم:)
علییی برکت االلللههههه
 
اعتراف میکنم تا پاسال تابستون نمیدونستم این چیز روی هندزفری میکروفونه و گوشیو میبردم نزدیک دهنم:)
 
اعتراف میکنم یه زمانی کلمه بورس رو بورِس میخوندم و مورد تمسخر قرار گرفتم
 
اعتراف میکنم این چیزای تیک و ضربدری هست که میذارن،
مثلا این کار درسته اون کار غلطه
من همیشه اون غلطه رو می پسندم
قبل این که خودش بگه یا تیک و ضربدر و بزنه من میگم معلومه دیگه این یکی بهتره بعد همون اشتباه در میاد
تازه آخرشم میگه ببینین چه قدر تفاوت داره و خلاصه فالان فیلان ....
الله الله به نظرم اون معقول تره خب ...
 
پاسخ : اعترافگاه !

من اعتراف میکنم که فکر میکردم علیه السلام و صلی الله علیه و السلام الیها فامیلی اند :-"
بعد هی فکر میکردم که چرا فامیلی حضرت فاطمه با فامیلی پدرش یکی نیست =))

هم چنین اعتراف میکنم که فکر میکردم قرآن دوقسمته؛ قرآن مجید و قرآن کریم :D

اصلا درگیر این مسائل دینی بودما #:-S :-"
آقا این ۱۶۳ تا لایک خورده ایول بهش
اصن این بچه انگار ۱ ماه پیشش از آمریکا اومده بوده ایران .
حالا اعتراف خودم :
مدرسه که می رفتم اکثرا پلاستیک خوارکیام پاره می کردم و درگیر باز کردنشون نبودم.
اعتراف دوم : خیلی کم از علائم نگارشی استفاده می کردم قبل اینکه بیام اینجا بعدش دونفر خیلی دعوام کردن جا داره ازشون تشکر کنم ؛ولی ایدیشون یادم نیس. هنوزم کم استفاده می کنم البته به بزرگی خودتون ببخشینم.
 
اعتراف می کنم با این که از کلاس معماری اسلامی لذت می برم ولی سر کلاسش همزمان با دوستم چت می کنم:"
 
اعتراف سختیه ولی دلم نمیاد موجب شادی و خنده تون نشم :)) اعتراف می‌کنم از شیطان مجموعه‌ی احضار ترسیدم ;;) =))
 
اعتراف می کنم تا دیروز فکر می کردم فالو کردن تو سایت اثری نداره و فقط مرامی انجام میشه =))
اگه شما هم نمیدونین :
روی ارسال های جدید بزنین کنار بانگ های جدیده یکم برو اونور خوراک خبری شما بزن ،همه نوشته ها و لایک ها فالوینگ هاتو میبینی بعد از این همه سال تازه یافتمش.
 
اعتراف میکنم به شددددت از تاریکی میترسم و حتی شب ها که میخوام بخوابم لامپ اتاقم رو روشن میذارم :)
 
اعتراف میکنم تا همین چندسال پیش فکر میکردم گوزن شوهر آهو بوده.
(همشم تحت تاثیر انیمشمنهای کودکی -.-)
 
اعتراف میکنم وقتی بچه بودم فکر میکردم کسایی که تیزهوشان قبول میشن،همشون میرن توی یه مدرسه تو شهرشون که روی دیوارش بزرگ نوشتن تیزهوشان:/// :D :|
 
اعتراف میکنم یه زمانی keep calm رو می‌خوندم کیپ کالم :)) می‌دونم خیلی ضایع ست
 
اعتراف میکنم هروقت تصمیم میگیرم که یه روز رو خیلی زیاد درس بخونم به بدترین شکل ممکن گند میزنم و حتی در حد سه ساعتم نمیتونم درس بخونم:))
 
اعتراف میکنم ۴ فصل ریاضیم مونده و من به هیچ جام نیست
اعتراف میکنم گیر یکی افتادم که دارم یواش یواش ازش میترسم :| :))
اعتراف میکنم غلط کردممم
 
چه همه اعتراف میکنن :-"
اعتراف میکنم که اگه اون حرکت به شدت کثیفو دوباره تکرار نمی‌کردم امتحانای پایانی هم کامل داخل گوگل‌میت بود و همه افتاده بودیم:-" از پاچه‌خوارای مدرسه ما اینجا نباشن صلوات
و دوباره اعتراف می‌کنم الان که داخل واته بازم نمی‌خونم:-??
 
Back
بالا