اعترافگاه!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Ham!D ShojaE
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
اعتراف میکنم تا کلاس چهارم وقتی میگفتن بگید مرگ بر امریکا من میگفتم ؛ ( مرگگگ برگگگگ امریییککاا ) .. همیشه هم واسم سوال بود برگ اینجا یعنی چی.
 
دیدین پشت تانکر های حامل سوخت مینویسن danger?
اعتراف میکنم تا سه چار سال پیش دانگر میخوندمش و فکر میکردم منظورش همون تانکره 😂
 
از شما چه پنهون
من تا ۵ سالگی هر وقت توی مسابقه ای برنده میشدم
همچین میگفتم پرنده شدم که گری پاسکارف اگه از مکتب من پیروی میکرد
بال در میآورد 😂😂
 
اعتراف می‌کنم مسیریابیم ریده و توی یادگرفتن خیابونا واقعاً خنگم! و اگه بدون مپ بیرون برم مثل اسکلای سرگردون میشم.
 
اعتراف میکنم ک همیشه ب عنوان مهمان سایتو میخوندم و هیچ وقت اکانت نداشتم
اما وقتی در مورد تابعی ک همیشه پیوستس ولی هیچ وقت مشتق پذیر نیست میگشتم
تاپیک @Nimbus رو دیدم و گفتم وووووو
اینا چقدر highان *_*
و بعد از اون لاگین کردم:)
 
به نقل از T.A_Sina :
اعتراف میکنم ک همیشه ب عنوان مهمان سایتو میخوندم و هیچ وقت اکانت نداشتم
اما وقتی در مورد تابعی ک همیشه پیوستس ولی هیچ وقت مشتق پذیر نیست میگشتم
تاپیک @Nimbus رو دیدم و گفتم وووووو
اینا چقدر highان *_*
و بعد از اون لاگین کردم:)
کلیک کنید تا باز شود...
خب ایشون در نظر منم جزو افرادی در اینجا هستن که جدا هااای محسوب میشن:)

باید اعتراف کنم یه بار حجم دروس امتحانی اینقد زیاد بود که وقتی نرسوندم تمومش کنم و میدونستم اگه امتحان رو بدم خیلی گند میزنم خودمو زدم به مریضی و ادای مریضارو دراوردم که مامان بابام راضی شن که نرم مدرسه،نقشمم خیلی خوب و تر و تمیز بازی کردم:))
 
اعتراف میکنم ب صورت خیلی عجیبی گاها حاضرم جونمو برای خانوادم بدم و بعضی اوقات دلم میخواد پدر مادرمو بکشم..
طبیعیه؟
 
اعتراف میکنم وقتی بچه بودم و مامانم درس می خوند منم یه کتاب میگرفتم دستم و سعی می کردم بتونم بخونم ، اما وقتی میدیدم نمیتونم بغض می کردم و شروع میکردم به گریه کردن و به مامانم میگفتم که چرا تو میتونی بخونی و من نمی تونم :))
 
اعتراف میکنم @NEGAR^ رو NIGGER خوندم
به بزرگیت ببخش دست خودم نیس😂
 
اعتراف میکنم retr026
رو بر خلاف بقیه ایدی ها که بچه ها اشتباه میخونن
واقعا نمیشه رترو نخوند 😐
 
اعتراف میکنم کلمه developer رو که تو سایتای فارسی میخوندم اولش دولوپر doloper میخوندم 😂
 
اعتراف میکنم انقد رفتم دفتر که دیگه معاون سایمو از 2کیلومتر تشخیص میده و با تیر میزنه


چیه خب پسر که نباید نمره انضباطش 20 باشه،اون پسری که نمره انضاطش 20،پسر نیس....دختر نانازیه
 
به نقل از _Hani_ :
اعتراف میکنم من میخوندم هرمز :/
کلیک کنید تا باز شود...
خداوکیلی مرامتو 😂
h0mdrz همون یخورده خفنیزه ( خفن تر شده ) ی حمیدرضاست خیر سرم :| 😂
من اولین بار که اومدم تو سایت
رفتم بخش "نظرات کم طرفدار" فکر کردم باید هر چیزی که پر طرفداره رو برعکسشو بگی ( چمیدونم همین طوری الکی )😂
بعد دو تا جمله گفتم : کریستوفر نولان فیلمای مقوا میسازه ( که منظورم این بود که فیلماش خیلی خفنن )
پایتون زبان سخت و خانمان براندازیه ( منظورم آسون بودن پایتون بود )
بعد تازه همین چند وقت پیش متوجه شدم باید هر کی نظرات شخصیشو که فکر میکنه طرفدار ندارن بنویسه
یعنی اصلا احساس گناه کردم 😂
 
اعتراف میکنم گاهی اصلا اسمای دوستمامو نمیخونم وارد صفحه چت میشم و جوابشونو میدم در حدی که دو روز پیش بجای ح به @_Hani_ تولدش رو تبریک گفتم...
 
You must log in or register to reply here.
Back
بالا