اعترافگاه!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Ham!D ShojaE
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم فک میکردم فیلتر شکن وجود خارجی داره...مثل قند شکن و .....
ولی هرچی فک می کردم چجوری سایت های فیلترو باز می کنه به نتیجه ای نمیرسیدم.. ;;)
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم میخوام بدونم این نسترنگار یه نفره یا دو نفر به اسم های نسترن و نگار یا...؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!! :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم یه شب مهمونامون هنوز قصد رفتن نداشتن نینی شونم رو تخت من خوابونده بودن (5 6 ماهه بود)
منم دیگه داشتم بیهوش میشدم از خواب
رفتم تو اتاق اون قدر نینی رو بوس کردم که بیدار شه بیدار نشد :-" :-"
اخرش وشگون گرفتم X_X و جواب داد X_X
من خوابیدم :-"
مامان صب گفت نینی معلوم نبود چش شده بود یخورده بعداز خوابیدنت اونقدر که بچه گریه کرد رفتن
(فک نکنم گریش به خاطر وشگون بوده باشه ها ;Dبد خواب شده بوده حتما اره بدخواب شده بود X_X) :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تازه که تخت خریده بودم از روش میوفتیدم
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم وقتی بچه بودم و معلم مهد کودکمون بهمون میگفت من تو خونه هاتون دوربین گذاشتم که کسی کار بد نکنه،کل خونه رو یواشی میگشتم تا اون دوربینو پیدا کنم!
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکم سال ها پیش که موس خریده بودم (برای اولین بار!) داشتیم با دوستان کانتر میزدیم یکی نامردی کرد مارو از زندگی ساقط کرد (بازی حیثیتی بود) منم بی اعصاب!!!! موس رو کوبوندم تا فیها خالدونش خورد و خاک شیر شد(اینچنین بود که شد آخرین بار)

اعتراف میکنم نمیدونم tm یعنی trade mark یا total manufacture !!!! و حدس میزنم هیچکدوم نباشن!
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم سر تست درسای عمومی هروقت منو از بغل دستیم جدا میکردن نمرم کمتر از تست دفعه ی پیشم میشد :-" :-" :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم یه موقع هایی که شنبلیله ( شعر حلیای تهران ) گوش می دم ، به نظرم خیلیم بامزه میاد ! محتوا خیلی نداره ولی باحاله !

اعتراف می کنم بلد نیستم با 10 تا انگشتم تایپ کنم با این که سرعت تایپم بالاس نسبتا ! یعنی ماکسیمم با چهار تا انگشت تایپ می کنم و مینمم با دو تا انگشت اشاره م :-"

اعتراف می کنم از کلمه "خجمل" ( به معنی خوشگل) نه تنها متنفرم ، بلکه حالمم به هم می خوره !

اعتراف می کنم با بعضی از آدمای این جا دوست دارم دوست بشم ، هم دختر ، هم پسر . هیچ جنبه بدی هم نداره ، مثه دوستای مدرسه ایم مثلا !

اعتراف می کنم گاهی واقعا خوندن یه درسای چندشی حتی برام جالب میشه ، البته قبل اینکه برم سراغشون ( :-" ) مثلا در حال حاضر دلم می خواد برم تاریخ بخونم !

اعتراف می کنم سوت زدن کم بلدم ، یعنی یه خورده صدای هوا میده وقتی با دهن سوت می زنم فقط . ولی با چهار تا انگشت بلدم ! ( هر دو تا دست رو اگه مثه تفنگ کنی ، بعد زبونتو لوله کنی به بالا و اینا رو بذاری روش ... )
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا 7سالگی با زور میرفتم حموم ;D
+
اعتراف میکنم تو بچگیام خعلی کثیف بودم مثل پسرا همش تو کوچه و تو خاک و گل ;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم نمیتونم بدون کثیف کاری آشپزی کنم ;D X_X
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنیم عمرا فکر نمیکردم پرتغال صعود کنه اونم با دوتا گل رونالدو!
 
پاسخ : اعترافگاه !

+
اعتراف میکنم تا قبل از عضو شدن مینا (2ماه)بعد از خودم نمیدونستم امتیاز از کجا بهم اضافه میشه ک فهمیدم لایکه :-"
+
اعتراف میکنم واسه ی کار مهم رفتم دفتر و معاونو صدا زدم :)
چشمم بهش خورد کارم یادم رفت X_X
بعد تو این فکر بودم چی بگم گفتم دلم براتون تنگیده بود :-"
بعد باور نکرد و گفت لیلا کارتو بگو ی کاری کردم باورش شد :-"
این باعث شد خیلی دوسم داشته باشه :-"
+
اعتراف میکنم من لاک خواهرمو رو تختش خالی کردم ولی وقتی مهموناشون رفتم تقصیر یکی دیگه گذاشتم:-"
+
اعتراف میکنم من اون نمره ی افتضاح رو گرفتم اما بخاطر ضایع نشدن گفتم پیگیری کنن :-"
+
اعتراف میکنم الکی ب ی بچه ها گفتم علم غیب دارم و از اون روز نمیدونم چی شد ک هر چی مسکینم درست بود :-"
بدبخت باور کرد X_X
 
پاسخ : اعترافگاه !

~> اعتراف میکنم از اول عید تا الان اتاقمو مرتب نکردم.. X_X
دیگه اعتراف نمیکنم که اول عیدم مامانم برام مرتب کرد،آبروم میره آخه .. :-"

~> اعتراف میکنم شرط مامانم برا گرفتنِ ترافیک مرتب کردن اتاقمه.. :-"


~ ~> همین الان اعتراف میکنم که اگه امتیاز دهندگانِ همین پستمو ببینین شبیهِ مثلثِ خیامه(برعکسش البته) :-" ینی از بزرگ به کوچیکه اسماشون اونایی که لایک دادن :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

من که بچه بودم بابام این شعره رو بم یاد داده بود:

هان ای پسر عزیز دل بند بشنو ز پدر نصیحتی چند و ادامش...

اعتراف میکنم فِک میکردم هان اسمِ پسر طرفه! :-" ;D X_X

همَشَم با خودم فِک میکردم آخه چرا اسمشُ گذاشتن هان؟! :-? اسم قحطیه...اصَن درگیر بودم... :-" :))
 
پاسخ : اعترافگاه !

به نقل از melika :) :
~> اعتراف میکنم از اول عید تا الان اتاقمو مرتب نکردم.. X_X
اعتراف میکنم از ابتدای خلقت بشر تا به حال اتاقم رو مرتب نکردم و اگر همت دیگر اعضای خانواده نبود الان اینجا کمی از آمازون نداشت :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف مي كنم از مامان بزرگم خيلي حرصم مي گيره ولي به روش نميارم ولي بد تلافي مي كنم
اعتراف مي كنم مي خوام ايليا( برادرم)رو در بعضي مواقع حساس خفه كنم ولي از مامانم مي ترسم
اعتراف مي كنم ديشب بابابام دعوا كردم من دعوارو شروع كردم الانم حاضر به معذرت خواهي نيستم گرچه بابام باهام خوبه ولي منه خر جوابشو نمي دم
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم الان کلی خندیدم م همه فک میکنن همینجوریم
ولی تو دلم دارن به قول یکی لباس میشورن :|
 
پاسخ : اعترافگاه !

.
 
Back
بالا