اعترافگاه!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Ham!D ShojaE
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : اعترافگاه !

از اولِِ عمرم همیشه فک میکردم اونی ک معلما میگن ماه عسلِ!
مثلا میگه ماه عسلِ این موارد فلان میشه
تازه فمیدم ماه حصل ِ! =((
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف مي كنم مارو كه اردو بردند قشم مي رفتيم در مغازه ها و صاحب مغازه هارو مي گذاشتيم سركار بعدشم كلي مي خنديديم ولي يه بار دوستم رفته بود اين كار و بكنه صاحب مغازه فهميده بود همه در رفتن جز اون بدبخت اونجا مونده بود
 
پاسخ : اعترافگاه !

+ اعتراف میکنم این آمین هایی که سرکلاس دین و زندگی به نفرین دبیرمون میگم واقعا از ته دلمه! X_X

+ اعتراف میکنم اون سوالی که پرسیدی جواب ـشو میدونستم ولی نخواستم بگم، خجالت میکشیدم خب! :-" (مخاطب خاص)
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا قبل از آغاز کلاس پنجم نمیدونستم تیزهوشان وجود داره :))
و تا مرحله دوم آزمون تیزهوشان نمیدونستم سمپاد چیه و معنیش چی هست 8-}
 
ﭘﺎﺳﺦ : ﺍﻋﺘﺮﺍﻓﮕﺎﻩ !

من تا وکیلم نباشه هیچ اعترافی نمیکنم : |
اما پیرو پیرامون صحبت دوست عزیز و مهربان بالایی اعتراف میکنم منم اولین بار ک با :دی مواجه شدم تو اسمسا بود تابستون سال دوم راهنمایی بعد فک میکردم ی اسمایلی که گوشی من نمیتونه ترجمش کنه بعد فک میکردم ی چی تو مایه های ;)) باشه بعد هی سعی میکردم از بین کاراکترای انگلیسی مشابهشو پیدا کنم که ببینم چطوری نوشته میشه بکارش ببرم

اعتراف میکنم سه سالم بود ی دختر هم سنم بود همسایمون اسمش حمیده بود من همش بش میگفتم خمیده بعد یکسره باش دعوا میکردم میزنمش(مردم آزاری بودما:د) البته یک دختر دیگم 4سالگی بود با اون خیلی خوب بودم،بش آلرژی داشتم
 
پاسخ : اعترافگاه !

بچه که بودم تام و جری میدیدم جو گیر میشدم میرفتم واس خودم اداشونو در میاواردم.....

ی جاش بود گربهه دستش رو آهن داغ بودنمیفهمید بعد دستش یهو میسوخت میرفت دستشو میکرد تو آب......
چندبار دستم سوخت سر این صحنه ;D ;D...سخت بود ولی انجامش دادم /m\...... ;D ;D....
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم ... ;;)
چند شب پيش ...رفتم مسواك بزنم ديدم...تو كشو خمير دندونا يك يك خمير دندون جديده...روشو نخوندم ...وقتي داشتم ميزدم ديدم روش نوشته:shaving cream! :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم نمیخواستم به بابام بگم تیزهوشان قبول شدم ولی قول لپ تاپ عقلمو از بین برده بود و رفتم گفتم ... ~X(
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم توی مجلس عقد دختر داییم من یه طرف پارچه ی رو سر عروس و دوماد رو گرفتم و بعد از بله گفتن عروس پارچه رو جمع کردم :-"
)منتظر بله ی داماد نموندم در واقع :دی (
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم چند روز پیش شلواره مدرسه رو هنگام سعی در آموزش gangnam style جر دادم :-" هنوز هم ندوختمش :-"
کلآ تا آخر سال با شلوار دیگه میرم :-"
+
اعتراف میکنم امروز xoxoxo رو درک کردم که ینی چی :-""""""
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم X_X
دبیر ادبیاتمون(اقای صمندر.مشهدیا میشناسنش.میدونن چجوریه) گفت بهترین زمان عمر کیه؟
من پیگیر و با اعتماد به نفس میگفتم صبحا!!
هی دوباره میپرسید.همه میگفتم دوران جوانی من میگفتم صبح!!!
آخه چرا؟! :-??


به نقل از Titarisa :
اعتراف می نمایم که همیشه ی خدا، "خانواده" رو "خوانواده" مینویسم بعد یادم میوفته "واو" نداره ;D
نام و نام خوانوادگی !!!
من علاوه بر این اشتباه خاصم خواص مینویسم :)

× جنا : دو پست متوالی ترکیب شد . پست متوالی ندید .
 
پاسخ : اعترافگاه !


اعتراف كه زياده
مثلا رفتم دوغ ريختم تو شيشه شير داداشم ببينم چي ميشه
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم تا کلاس پنجم،تکنیکم تو شطرنج این بود که 2 حرکت مونده به مات، مهره ی وزیرم رو به کشتن بدم،حریف رو گول بزنم،حواسش

پرت شه بعد حرکت آخر رو برم ماتش کنم ;D :-" :>

یادمه این روش خیلی هم جواب میداد فقط حیف شد تکنیکم لو رفت عوض کردمش ;D
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم جرئت اعتراف کردن خیلی چیزا رو ندارم!

اعتراف می کنم که دینیم رو تقریبا صفر شدم چون نمره منفی هم داشت!
باشناختی که از خودم دارم دینیم در حد یک انسان کافره! ;D

× جنا : دو پست متوالی ترکیب شد . پست متوالی ندید .
 
پاسخ : اعترافگاه !

یمی از دوستام تو مسنجر همیشه پی.ام انگلیسی و جملات مفهومی میداد ;D آخرش منوشت S2a .....
اعتراف میکنم فک میکردم s2a یه نویسنده است ;D ;;) :-"

*s2a یا همون sent to all :-"
 
پاسخ : اعترافگاه !

يكي از دبيرا اومد گفت شما[size=12pt] سمپاديا چرا اينقد مغرورين ؟ هيچي نيستين :-L

ما هم فردا يه بسته فندق برديم داديم بهش . كادو پيچ شده و پوست كنده :o

خيلي تشكر كرد اما نفهميد اون فندقا در واقع وسط شكلاتهايي بوده كه ما كاكائوي دورشو خودمون خورديم :-& :-&

تقصير خودش بود ميخواست شاخ نشه الكي ;D

البته ايدشو از يه جك گرفته بوديما ;D[/size]
 
پاسخ : اعترافگاه !

من اعتراف می کنم که چشم ندارم موفقیت کسی رو ببینم و خیلی حسودم و همیشه سعی میکنم ظاهرم رو خوب نشون بدم ،وگرنه خیلی عصبی میشم اگه کس بهتر رو ببینم.
..........
اعتراف مینم کلی بعضی اوقات به عقل خودم شک میکنم و به روی خودم نمیارم
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم همیشه وقتی یک پستی میدم لایک زیاد میگیره سر هر لایکیش میرم دوباره پستمو یک نگاهی میکنم میخونمش میگم این چی داش که بهم لایک داده :))
به نقل از نــــگــــ◕‿◕ـن :
یمی از دوستام تو مسنجر همیشه پی.ام انگلیسی و جملات مفهومی میداد ;D آخرش منوشت S2a .....
اعتراف میکنم فک میکردم s2a یه نویسنده است ;D ;;) :-"

*s2a یا همون sent to all :-"
دقیقا! بعد یک بار به دوستم گفتم s2a رو میشناسی :))گف چی؟ گفتم s2a فلانی :-" گف بابا اون ینی send to all
باب خنده بودم یک مدت واسه بچه ها،بعد مثن دونفر بودن اینو مینوشتن فک میکردم یکی از روی اون یکی که اسمش s2a کپی پیست میکنه میفرسته برام :))با خودم میگفتم چه آدم ضایه ایه این حداقل s2a رو پاک کن :))
 
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم ژست الکی جلوی بچه هامیامو خودم به هیچکدوم از حرفایی که میزنم عمل نمیکنم
 
Back
بالا