اعترافگاه!

saratahmasbi

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
157
امتیاز
1,157
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سارایوو(بوسنی و هرزگوین)
رشته دانشگاه
حقوق
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که تا راهنمایی فک میکردم رعیت یعنی خانواده شاه وبزرگان
همش تو فیلما میگفتن ما رعیتیم وقتی نگاه لباساشون میکردم که جقد داغون بود میگفتم اینا ملتو اسکول دارن
 

زﮩرا

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
706
امتیاز
8,250
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
کِرمان
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
کرمان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم وقتی نتایج قرعه کشی هر بانکیو میدن من میرم توسایتش اگرم حساب بانکی نداشته باشم تو اون بانک با تنها شماره حسابی که از بانک............هستش میرم چک میکنم میگم شاید بااینکه حساب ندارم ولی برنده شده باشم ولی نمیدونم چرا هیچوقت برنده نمیشم.............
 

niloofar.l

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
170
امتیاز
1,313
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین1
شهر
اصفهان
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم چند وقته ساعت لپ تاپم خرابه و حسش نیست که درستش کنم (:|
هر وقت میخام ساعت رو ببینم میام سمپادیا تو مشخصاتم زمان محلی کاربرو میبینم :-"
در این حد حس ندارما!!!
 

1tA

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
670
امتیاز
4,592
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان یک
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1397
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می‌کنم که تا همین دو دقیقه پیش فک میکردم " فجیح " درسته ، الان فهمیدم که " فجیع " درسته . :-"
 

Melika Zangeneh

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
113
امتیاز
685
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان یک
شهر
تهران
پاسخ : اعترافگاه !

من تا پارسال فک میکردم مثلاً میگن یه "قارچ" هندوانه .. :-"
کاشف به عمل اومد که قاچ ـه ! : ))
 

ارزو13

کاربر فعال
ارسال‌ها
37
امتیاز
109
شهر
kerman
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم که بچه بودم یه کارتون دیده بودم که مورچه زیرپای فیله یه سوزن می ذاره و فیله میره هوا. :-" منم زیر پایه یه بنده خدایی سوزن گذاشتم که بره هوا، جیغ زد ولی متاسفانه نرفت هوا!فقط تا میخوردم زده تم! :D
 

BaNue SoRkh

Kian.a
ارسال‌ها
53
امتیاز
248
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم...
بچه که بودم یه بار بابام واسم یه جوجه اردک اورد...
منم خیلی ذوق داشتم... ;;)
بعدش اردکه رو ورداشتم گذاشتم تویه حوضچه دیدم رو اب نمیمونه, به زور سعی کردم رو اب نگهش دارم... :D
بعد نمیدونم چی شد اردکه رو گرفتم زیر اب به زورم نگهش دارم... :-"
اردکه شانس اورد مامانم اینا رسیدن از دستم درش اوردن ... ^#^
متاسفانه وقتی مادر اینا رسیدن اردک به دیار باقی شتافته بود... :((
ولی جای تقدیر داره که مامان اینا با پشتکار فراوان اردک رو دو دستی از دیار بای کشیدن همین دنیا...!! :O =))
 

first amir

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,142
امتیاز
29,736
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
فردوســـی
رشته دانشگاه
مـهـنــدســی شــیـمــی / حسابداری / روانــشناســی
پاسخ : اعترافگاه !

تو دوران مهد كودك يك عدد دختر وجود داشت كه نميدونم چرا دل خوشي از من نداشت
كلي هم اين در اون در ميزد كه منو خراب كنه
يه روز جشن داشتيم و قرار بود اون لباس شانه به سر رو بپوشه و اجرا كنه
منم يه عدد ادامس موزي جويده شده گذاشتم تو كلاه لباس نمايشش
هيچي ديگه همين :D
 

z.n1994

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
265
امتیاز
1,411
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2 مشهد
شهر
سر همه شهرا
مدال المپیاد
اره زبان تو راهنمایی که بودیم رتبه آوردم.کامپیوتر هم
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم اول دبستان که بودم فک میکردم هرچی "او " داره عامیانس.مثلا هندونه عامیانه و هندانه کتابیشه :-/
{-8 =))
 

arezoo1995

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
134
امتیاز
942
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم بچه ک بودم رو دیوار اتاق مامانم اینا اسم خواهرمو مینوشتم تا فکر کنن خودش نوشته و دعواش کنن :>
 

Mrs.Clever

Kelidelia:
ارسال‌ها
102
امتیاز
794
نام مرکز سمپاد
farzanegan1
شهر
kerman
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
....المپیاد زیست
دانشگاه
zaums
رشته دانشگاه
Medicine
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم تا حدود همین چند سال پیش فکر می کردم
فرموژه همون فرفورژه هست :D
 

galexy-A.R

کهکشـــــــان
ارسال‌ها
582
امتیاز
6,993
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
Bushehr
سال فارغ التحصیلی
1392
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
اینستاگرام
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم محبوب ترین اسمایلیم :-" سوته که زیادی ستفاده میکنم ازش
اعتراف میکنم علتش احتمالا برمیگرده به ناکامی 18 ساله ام که هنوز بلدنیستم سوت بزنم :-[ :-[ :-<

اعتراف میکنم امروز بعد احتمالا یه سال و اندی یاهو آن شدم
اعتراف میکنم یه آی دی جدید ساختم برای امسال دانشگاه :-" چون گویا ضایع هس اگه به اسم واقعیت نباشه :-? بعد فامیلم رو اشتباه نوشتم تو ای دی جدیدم باید دوباره بسازم حالا :D
 

z.n1994

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
265
امتیاز
1,411
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2 مشهد
شهر
سر همه شهرا
مدال المپیاد
اره زبان تو راهنمایی که بودیم رتبه آوردم.کامپیوتر هم
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : اعترافگاه !

یه دوستی داشتیم اسمش جوامع بود(هنوزم دوستیما)خیلی خر میزد.سوالای مسخره زیاد مپسید.یه دفه به معلمون گف خانم مستمرمو بیست شدم پایانیم بیسته .همه نمرات کلاسمم بیسته تو کارنامه بهم چن میدیدن؟!معلمون: :O
اعتراف میکنم من اینو شاعه کردم :D
همه سوالا جوامگی رو از خودم در آورده بودم B-)
 

zmaa

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
298
امتیاز
3,526
نام مرکز سمپاد
سمپاد
شهر
تهران
پاسخ : اعترافگاه !

وقتی مهد کودک بودیم 4 نفر بودیم همیشه با هم بودیم یه بار 2 نفرمون با هم دعوا کردن خیلی شدید یعنی در حدی که همه آدمای مهد کودک از کلاسا ریخته بودن بیرون دعوای این 2 تا رو ببینن :D بعد چن روز که آشتی کردن معلممون بهشون جایزه داد بعد به ما 2 نفر هم داد چون همیشه با هم بودیم

حالا من اعتراف میکنم از اون روز به بعد من همش بین اون 2 تا دعوا راه مینداختم که دوباره به ما جایزه بدن X_X X_X X_X( ولی دیگه ندادن :D)
 

Mr.khaste

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
85
امتیاز
944
نام مرکز سمپاد
حلی 99
شهر
تهران
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که سوسکی که پرواز میکنه در هر سایز و اندازه ای ، مخوف ترین و ترسناک ترین موجود زنده توی دنیا برای منه!
با بقیه دوستان از قبیل پشه ها و هزارپا و ... رابطه خوبی دارم ولی سوسک پرنده...... نه! اصن فکرشم قشنگ نیست! :D
 

Bittern

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
84
امتیاز
522
نام مرکز سمپاد
farzanegan 4D
شهر
تهــــ ران
مدال المپیاد
ریاضی کار بودیم، مدال نیاوردیم ولی حال کردیم.
پاسخ : اعترافگاه !

معترف می شوم که همیشه توی تاپیک حدس کلمه، کلمه ای رو که پیشنهاد دادم تا بقیه حدس بزنن یادم میره چی بود و خودم هم نمی تونم حدس بزنم! :))=)) بعد تا زمانی که یکی کلمه رو بفهمه من میمیرم و زنده میشم! همش می ترسم کسی نتونه حدس بزنه و درخواست راهنمایی کنن! :D
 

Alien

کاربر فعال
ارسال‌ها
72
امتیاز
582
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
دهدشت
رشته دانشگاه
میخوام برم پزشکی
پاسخ : اعترافگاه !

قبلا (فک کنم تو همین تاپیک) گفته بودم املا همیشه می***م و اکنون اعتراف میفرمایم
یه بار داشتم اس میدادم زور رو نزدیک بود بنویسم ظور :-[ :| :D
و یک بار هم حرارت رو نوشتم هرارت :> :> (ولی باور کنید تو اون شرایط استرس بدجوری داشتم و حالم خوب نبود) :( :((
دیدین گفتم همیشه گند میزنم :-" :-" :rolleyes: :(( :((
 
بالا