اعترافگاه!

[spikyrobin]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم هر وخ ک اسکای فال گوش میدم نفسمو حبس میکنم و تا 10 میشمرم!!!!

 

[negginnium]

پاسخ : اعترافگاه !

من قبلا فکر میکردم "ماری جوآنا" اسم یه بازیگر هالیووده

 

[Hamid.s]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم چون نمیدونم این لغت منحوس "رودر وایسی"ِ, "رودرواسی"ِ, رودرباسی"ِ, رودر چه کوفتیه هیچوقت در نوشتار ازش استفاده نمیکنم و از کلمات مترادف استفاده میکنم

 

[1tA]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می‌کنم که اگه زلزله بیاد ، اولین کاری که می‌کنم پریدن روی لپ‌تاپ ـم و نجات ِ اونه .

 

[Parnia♥]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم که تا قبل اینکه بیام تیزهوشان فکر می کردم مدرسه مون کتاب های جداگانه داره و استخر و زمین تنیس و... ولی همش رویا بود!!

 

[maryammovahedzadeh]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم من اونی ام که در دوران بچگی و جاهلیت تو باغچه ی مامان بزرگم وایتکس ریختم و باعث شدم همه ی کلا و درختا از دم سَقَط شون...
بهله

 

[lovesky]

پاسخ : اعترافگاه !

بعد برام سواله که بدونم از ديدن هم خوشبخت ميشن يا خوشوقت
خيلي دقت کردم،نفهميدم

 

[Bittern]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم یکی از دغدغه های اصلیم توی زبان انگلیسی اینه که بتونم خیلی سریع تشخیص بدم کدوم یکی از این دو جمله درسته! =P~ هنوز هم به مهارت مورد نظر نرسیدم...
what is it
what it is
خیلی زور داره بعد این همه زبان خوندن این باشه وضعت...

 

[black spider]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم اوایل عضویتم از بلک دث میترسیدم!
البته این قضیه ب همون اوایل ختم شد

 

[alireza24]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم یکی از دقدقه های زمان بچگی من این بود که اگه یه روز یه نفر بهم بگه آرم شهرداری تهران رو بکش چه جوری باید بکشم!

 

[milad.a]

پاسخ : اعترافگاه !

من اعتراف می کنم وقتی بچه بودن فکر می کردم هر کی به سن 18 سال برسه همین طوری بهش پول میدن

و از تلوزیون که بورس رو می دیدم فکر می کردم بورس هم مثله پارکه مردم می رن می شینن توش

از بچگی در گیر مساعل اقتصادی بودیم ما

 

[zahra:)]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم بچه که بودم وقتی یه تبلیغ بازرگانی رو حفظ میکردم فک میکردم کارحیرت انگیزی انجام دادم هیچ وقت دیگه اون حس موفقیت بهم دست نداد

 

[goldstar]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف مي كنم يه بار 3 سالم بود با مامانم دعوام شده بوده زنگ زدم 110 گفتم بيايد مامان منو ببريد منو اذيت مي كنه

 

[prosur]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم شدید حال می کنم دو ستاره ای شدم \/ \/،می خواستم این احساسمو صادقانه در قالب یه بانگ بیارم،دلم نیومد اخه تازه بانگمو عوض کردم؛الانم اشکال نداره مث زمان یه ستاره ای شدنم میگم: " خودتونو در شادی من سهیم بدونین! "

 

[arezoo1995]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم امروز واسه سومین بار حرف بزن رو حرف نزن خوندم...جالب اینه هر سه دفعه هم فکر کردم ی تاپیک جدید ب اسم حرف نزن باز شده با خودم گفتم برم ببینم چی هست

 

[Saghar98]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم راهنمايي كه بودم ازمايشگاه مدرسمون خيلي باحال بود من هر وقت ميرفتم اونجا اول كه با اين اسيدها ي جايي رو خراب ميكردم(رنگشو مي بردم و أينا)بعدشم اون لوله ازمايشو ميگرفتم رو شعله مستقيم تا ازمايش جواب بده ولي ميشكست!
همچنين اعتراف ميكنم نميتونستم متوجه شم چرا هر وقت ميگيرمش رو شعله ميشكنه

 

[galexy-A.R]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم ساعتی پیش راه میرفتم صدای قِرِچ ! اومد !
مگاه کردم دیدم کنترل تی وی رو له کرده ام زیر پام یا بهتره بگیم خرد کرده ام :-ss :-ss :-ss :-ss
هیچی دیگه هنوز به روی خودم نیاورده ام گذاشتم سر جاش

 

[G.MM]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم در دوران طفولیت هر وقت میدیدم روی یک در نوشتن

پارک = پنچری

با خودم میگفتم یعنی اگه بابام منو ببره پارک ماشینشو پنجر میکنن؟ خدایا عدالت کجاست؟
برای همین خیلی اصرار به پارک رفتن نمیکردم

 

[دختر باران]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا پارسال واسه ی مرگ حلزونم گریه میکردم
اعتراف میکنم امسال وقت نشد کتاب تکمیلی ریاضیمو حل کنم... (دعا کنین معلممون نفهمه)
اعتراف میکنم بشدت از موش میترسم. :-ss
اعتراف میکنم از تنهایی هم میترسم م عاشـــــــــــــــقشم
اعتراف میکنم جز سمپادیا جای دیگه ای نمیرم تو نت(معتاد شدم اصن )
اعتراف میکنم تو جوونی پیر شدم ننه
اعتراف میکنم نمیتونم تو هر تاپیکی بیشتر از 1 پست بزنم بعد اگه حرفام بیشتر شد ویرایشش میکنم مث الان
ااعتراف میکنم خیلی از اصطلاحات سمپادیا رو نمیفهمم و حاضر نیستم برم پیداشون کنم

 

[M.Y.B.Q]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم هردفعه بچه داداشم گريه ميكنه الكي همه ميمونن چي شده بچه اينجويه من گازش گرفتم

هردفعه اس ام اساي ابجيمو ميخونم حواسم هست دارم چيكار ميكنم (اخه بهش ميگم حواسم نبود )


بازم دارم تا يادمبياد....
مامانم ميگه بلند شو سحره دير بلند ميشم كه همه چي حاضر باشه خيلي نامردم ميدونم B-)

وقتي ابجيم ميگه كي چيزي كه 3 ساعته منتظرم دانلود شه بسته ؟ميدونم كيه ونميگم....


نه اينو نميگم.. ياد ميگيريد.......