اعترافگاه!

tizechamoosh

Hasty Khoshg Daman
ارسال‌ها
402
امتیاز
553
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
1395
رشته دانشگاه
مهندسی عمران
اینستاگرام
پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم.
خیال میکردم سلف سرویس، صفر سرویسه سره کلاس زبان گفتم، هیچی نفهمید، فارسیشو گفتم کله کلاس زدن زیره خنده! L-:

سوم راهنمایی که بودم یه امتحان ریاضی گرفتن با کلی قضیه و اینا نمره ما شد ۱۰! اصلا خودم هم نفهمیدم چی شد قبل امتحانم حالت تهوع و تب زیاد و این قضیه ها(بقیه ش هم تو دستشویی میگزره)! به معلمو مسئول پایه گفتم آقا من حالم بد بوده و اینا یه امتحان دیگه بگیرین ، اینو ندیده بگیرین ....
قبول نکردن که نکردن، نمره ها رو گذاشتن رو سایت مدرسه منم دیدم خیلی وضع خرابه به اولیا هم اس ام اس دادن که رو سایته فقط من ۳ که خونه بودم، مامنم ۷ میرسید زدم سایته مدرسه رو هک کردم نمره م رو کردم ۲۰ ( :-")!
مامانم هم رفت دید کلی تشویق کرد و اینا!
فرداش مشاورمون خرمو گرفت در این حالت بود دقیقا( :|) گفت دفعه بعد تکرار شه خودم شخصا زنگ میزنم به اولیات نمره هاتو میگم! زود میری سایتو درست میکنی! این نمره ت رو فعلا نادیده میگیریم! منم از خدا خواسته!


ویرایش :خو آقا الان خواهرای من اینو بخونن به مامانم لو بدن کلم کنده اس که!
یه کاری بکنین کسی نبینه ! جدی میگم!!
سوم راهنمایی سایت مدرسه هک کردی ؟ :|
 

حلزون

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,484
امتیاز
70,687
نام مرکز سمپاد
فرزانگان زینب:)
شهر
تهر
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
پادوا
رشته دانشگاه
روان شناسی
اعتراف میکنم بعضی وقتا محض شادی روح و جسم "کنسل" و "اینو زدم تا بدونی" مجید خراطها رو گوش میدم لب خونی هم میکنم :-" آهان با اونی که میگه اومدم خونتون دیدم عروسی کردی چقد خوشگل شدی و به دوماد حسودیم میشه و اینا هم همینطور:-"
 
آخرین ویرایش:

Ebiiism

Kaktus
ارسال‌ها
99
امتیاز
477
نام مرکز سمپاد
اسلامشهر
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
00
اعتراف میکنم بچه ک بودم فک میکردم بستری و بستنی یکیه بعد یکی میگف فلانی بستری شده با خودم فک میکردم خوش ب حال خونوادش کلا بستنی میخورن
 

dCquan1X

کاربر جدید
ارسال‌ها
4
امتیاز
38
نام مرکز سمپاد
شهید صدر
شهر
QM
سال فارغ التحصیلی
96
سلام اعتراف میکنم که یه بار تو راهنمایی علوم رو شدم 6، بعد معلم علوممون کتکم زد.بعد به معاونمون گفت یه سریم معاونمون کتکم زد:D بعد از مدرسه زنگ زدم بابام قضیه رو تعریف کردم (پیش خودم گفتم بابام هوامو میگیره دیگه) وقتی بابام رسید مدرسه یه بارم بابام کتکم زد :D:D
 

f-1391

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,145
امتیاز
17,357
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
روانشناسی
کلاس اول بودم،از دوستم پرسیدم دیکتتو چند شدی؟؟
گفت اونش دیگه به خودم مربوطه :|
اولین بار بود میشنیدم به نظرم چیز جالبی میومد...
اومدم خونه بابام پرسید دیکتتو چن شدی؟؟
گفتم اونش به خودم مربوطه!! :))X_X
 

...Maedeh

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
99
امتیاز
1,224
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تربت حیدریه
سال فارغ التحصیلی
97
به یه نفری شدید دارم حسود میکنم-__-
تا الان از آمپول نمیرسیدما ولی الان میترسم و امشب از زدن آمپول به بهانه دگزا بودن نزدم :-ss
 

صال

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
827
امتیاز
8,616
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی۲
شهر
اسفراین
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
آزاد بجنورد
رشته دانشگاه
پرستاری
اعتراف میکنم داشتم توی "صندلی داغ مار" در مورد اعترافام مینوشتم که لحظه ی ارسال فهمیدم کجام
همچنین اعتراف میکنم یه مدته خیلی ذهنم درگیر و شلوغه
وصف نشدنی...
 

SAREH AKBARI

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
482
امتیاز
1,991
نام مرکز سمپاد
۳
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1400
اعتراف میکنم تا همین امروز فکر میکردم پارک وی واقعا یه پارکه.
مگھ پارک نىست؟
اگھ پارک نىست چىھ پس؟ ://

اعتراف میکنم یه بار مدرسھ رو پیچوندم با یکى از دوستام رفتم بیرون, بعد از ظھر کھ برمیگشتم حواسم نبود از ایستگاھ مترو مدرسھ رفتم و بچه‌های مدرسه دیدنم:/
البتھ فقط اون نبود ، یکى از دبیران گرامی ما رو مشاهده فرمودند:/ ؛ (نگو اون روز یه اقایی رفته مدرسه و حرف زده و بچه های مدرسه هم از خودشو موضوع مورد بحثش متنفر شدند به این دبیرمون گفته بودن) ، بعد ازم پرسید که نظرت راجب اون اقائه چی بود؟ اول که هنگ بودم بعدش گفتم خیلی عالی توضیح میدادن! ایکاش همیشه بیان زنگای مهارت:/
تا اینکه با ضربه محکمی که از طرف دوستم بود فهمیدم که گند زدم://
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:

Happy

کاربر مثلا فعال
ارسال‌ها
28
امتیاز
209
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
افق
سال فارغ التحصیلی
1400
اعتراف میکنم که همیشه از سر صف| سخنرانی |کلاس جیم میزنم
اعتراف میکنم سر کلاس فیزیک و زیست همیشه میخوابیدم (قیافه دبیره خواب اور بود وجدانا)
اعتراف میکنم که همیشه سعی میکنم اگه کسی تیکه بهم بپرونه جوابش رو بدم اما همیشه خودم اول میخندم
اعتراف میکنم که هر بار کتاب زیست رو میبینم فحش کسی که کلمه ها رو عوض کرده میدم
اعتراف میکنم برای امتحان های ترم هفتم هشتم فقط 30 دقیقه درس میخوندم اونم توراه بقیه ش رو خواب بودم
 
آخرین ویرایش:

parastar

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
507
امتیاز
3,240
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
96
مدال المپیاد
شیمی
دانشگاه
علوم زرشکی کرمانشاه
رشته دانشگاه
پزشکی
نمیدونم شما یادتون میاد یا نه سال 79 بود تازه اینترنت اومده بود بعد کارت اینترنت باید میخریدی که وصل شی اینترنت ، بعد من نمیدونستم کجا باید واردش کنم ، رفته بودم تو یاهو مسنجر واردش کرده بودم بعد به مغازه داره گیر داده بودم کارت تقلبی بهم دادی کار نمیکنه =))
 

monaliza

کاربر فعال
ارسال‌ها
44
امتیاز
1,724
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
96
اعتراف میکنم که باور کرده بودم خرگوشمو بردن برای دوران بازنشستگیش تو یه باغ زندگی کنه:-"
 

ememlia

⁦(⊙_◎)⁩
عضو مدیران انجمن
ارسال‌ها
856
امتیاز
19,972
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
1397
اعتراف میکنم ک همیشه وقتی leopard تو ح.ب پست میزاشت موقع خوندن شهرش(تو پروفایلش) فک میکردم نوشته خدا بد نده ،نه خدابنده:D
 

پهلوی

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,543
امتیاز
22,377
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک خان
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
1399
اعتراف می‌کنم تا حالا دست‌کم هفت_هشت بار به عنوان یه مرد بالغ سی-چهل ساله معامله عتیقه‌جات انجام دادم :))
انقدر هم خوب از پس نقشم براومدم هیچکدوم نفهمیدن :))
انقدر با احترام صحبت می‌کردن دچار دوگانگی شخصیتی شده بودم :))

+دروغ نگفتما :-"
فقط حقیقتو نگفتم چون نپرسیدن :-"

+اینجا هم که چند نفر فکر می‌کردن از دانشگاه هم فارغ‌التحصیل شدم :))
برای خودم متاسفم :))

+الان یادم اومد استاد راهنما هم بودم :-"
به صورت مجازی به یه پسر بیست و خورده‌ای ساله اصول خط پهلوی رو آموزش دادم :-"
تأسف بیشتر :))
 
آخرین ویرایش:

***Paradise

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,239
امتیاز
13,915
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
shk
سال فارغ التحصیلی
0000
مدال المپیاد
متاسفانه به مدال نرسید :(
رشته دانشگاه
پزشکی
اعتراف میکنم قبلا فک میکردم لژ خانوادگی یعنی همون ژلی که خیلی بزرگ باشه مثلا یه خانواده بش بخورش ولی اشتباه می نویسنش
همچنین اعتراف میکنم اولین بار که تو 5 سالگی یه کلمه رو خوندم وقتی بود که از تلویزیون تبلیق زرماکارون پخش شد من خوندمش زِرماکارون !!!!
 

ememlia

⁦(⊙_◎)⁩
عضو مدیران انجمن
ارسال‌ها
856
امتیاز
19,972
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
1397
اعتراف میکنم هیچوقت املا ۲۰ نبردم
همچنین اعتراف میکنم میدونم ک تبلیغ رو اینطوری مینویسن:D
#شوخی
 

امیرحسین

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,075
امتیاز
16,475
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بوشهر
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
خواجه نصیر
رشته دانشگاه
مهندسی برق
اعتراف می‎کنم که تا الان آجیلی که دور از چشم مامانم تو خونه ناخونک زدم بیشتر از آجیلی هست که تو عید دیدنیا خوردم :))
بنده خدا دیگه دیگه گلایه نمی‎کنه فقط میگه سرکیسه رو محکم ببند رطوبت نگیره :-"
 
بالا