اعترافگاه!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Ham!D ShojaE
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
وقتی بچه بودم و با ماشین یه میدون و اشتباها دو بار دور میزدیم فکر میکردم داریم "دور دور" میکنیم.:))) و استرس میگرفتم که وای الان پلیس میاد.:)))))
 
اعتراف میکنم اکثر وقتایی که میگم _بخشیدم اشکال نداره _ درواقع خیلی هم اشکال داره و فقط قرار نیست دیگه درباره اش حرف بزنم، زود هم یادم نمیره(کلا یادم نمیره) کاری که طرف کرده و نه اینکه باهاش بدرفتاری کنم،فقط دیگه باهاش راحت نیستم و مثل بقیه رفتار میکنم.
 
اعتراف میکنم وقتی کلاس چهارم بودم یه پسربچه تقریبا 8 ماهه رو غیر عمدی کشتم و همه فکر کردن مرگش طبیعی بوده.
مادرش هم افسردگی گرفت
 
یه زمانی تو تلگرام با اکانت فیک پسر به دوستام پیام میدادم و باهاشون چت میکردم
تازه چند نفرشون وابسته شده بودن دیگه بعدش لو دادم همگی شکست عشقی خوردن😔😔بمیرم برای دل ساده تون
 
اعتراف میکنم بیش از اندازه اهمیت میدم به چیزای بی اهمیت
 
اعتراف میکنم 15 سالگی اینا از بزرگسال ها چه زن چه مرد شماره میگرفتم بعد میرفتم توی گروه های چیز تلگرام تبلیغات مینوشتم شمارشون رو به عنوان شماره فا*حشه پولی میذاشتم تو تبلیغ 🙏
بیکاری ایام کرونا چه غلطا که نمیکردم 🤲:((

پانویس:
اقا اینطوری نگاه نکنید من اینسکیوریتی دارم :)) فکر کردید به هوای چی شماره میدادن؟ :))
بچه باز بودن :)) به کارم افتخار نمیکنم ولی پشیمونم نیستم :)) ✊
 
آقا اعتراف میکنم من همیشه یاشاسین و اوشاخلاری رو با هم دیده بودم مثلا فک میکردم اوشاخلاری یعنی گنگ و اینا :))) بعد ...
با همه چی اوشاخلاری میگفتم ...مثلا تو چنل دیلی م زده بودم عدس پلو آیدا پز اوشاخلاری :))))
 
Back
بالا