اعترافگاه!

[ZAHRA!]

پاسخ : اعترافگاه !

.

 

[TMNT]

پاسخ : اعترافگاه !


اعتراف می کنم حتی سمت انجمن های فلسفی نمیرم چون گیج میشم

 

[self_finding_guy]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم از روزی که معلم زبان فارسی مون گفته "اگر در شعر کهن واژه تراکتور وجود داشته باشه آن شعر زیبایی خودش را از دست میده" نتونستم حتی یک تک بیتی بگم که تراکتور را توش به کار ببرم! واقعن عجب واژه ی سختیه! درست مثل مستهلکی که یکی از اساتید خوشنویسی هنگام تحریر این واژه بلافاصله نوشت : مستهلکی عجب واژه ی سختی است!

 

[Sisyphus]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم دیشب به خاطر این که مامانم رو اذیت کردم کلی گریه کردم :-[
اما الان داری کلی به کارم میخندم

 

[The Smith]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تو امتحانای ترم تو دست شویی درس میخوندم ، تو حموم نمونه سوال حل میکردم

 

[shirin!]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم بچه که بودم برا پیتزا گریه میکردم

 

[ail73]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم وقتی میرم تو استریتِ کاربرا اصن کف میکنم که چه جوری این همه دقت کردن و اصن تو کف میمونم که چه جوری این همه تایپ کردن !

 

[s!na]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم اولین بار که چشمم به نام رئیس حزب حیوانات خور ، فکر کردم سایت مورد حمله هکری قرار گرفته! بعد عکسشو دیدم ، به این نتیجه رسیدم که اشتباه فکر میکردم.

 

[علی دباغی]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم دیروز برای اینکه نیم ساعت دیرتر بیام خونه به مامانم گفتم مسجدم دارم نماز میخونم!!!
(آخه من و مسجد؟)

 

[dissib]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم چون دیشب ورود یک سوسک ب اتاقمو دیدم ولی خروجشو ندیدم! تا صبح با حشره کش نشستم ک بیاد بیرون بکشمش هرجای خونه میرفتم این "کنار سوسک پنداری" نمیذاشت بخوابم انقدر بدبخت ینی
(از پشت خبر رسوندن متهمو زیر تردمیل گرفتن الان)

اعتراف میکنم راهنمایی ک بودم تا ی مدت ب CooH میگفتم کوه معلمه سر کلاس سوال کرد ازم آبروم رفت اصا

 

[shirin!]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تنها چیزی که باعث شد من درس خون بشم تو ابتدایی پیتزا بود
من ابتدایی اصن درس نمیخوندم بابام امد فکر کرد به این نتیجه رسید که هر5تا20 یه پیتزا من از اون روز به بعد خرخون شدم

 

[Sisyphus]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم از این دری وری ها که مینویسم تا پستام زیاد بشن متنفرم و کلی به خاطرشون به خودم بد و بیراه میگم

 

[sampad20]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم که دارم از بی کاری دیوونه می شم !!!!!!!! دلم می خواد بازم برم مدرسه ولی دیگه فارغ اتحصیل شدم مثلا

 

[cold spray]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم جام جهانیه 2002 که دیوید بکهام موهاشو خروسی میکرد بعد هر بازیه انگلیس منم جو میگرفت موهامو خروسی میکردم میرفتم تو کوچه فوتبال

 

[linda77]

پاسخ : اعترافگاه !

من تا مدت ها وقتی رو لپتاپای سونی مارک وایو رو میدیدم هنگ میکردم!!البته قبلتراش اصلا نمیتونستم وایو رو بخونم
هنوزم نمیدونم چرا دوتا مارک داره!!!

 

[hani.gh]

پاسخ : اعترافگاه !

بحث مهسافت پیش اومد
اعترافا" این که مهسافت رو یه بار " مهسا فَت " خوندم بعد گفتم این چرا دروغ میگه !؟

اعتراف میکنم من اینو بر وزن کصافط میخونم
بعد هنوزم نمیدونم چه جوری خونده میشه
همیشه هم سوال بوده چرا همچین اسمی؟

 

[nimche]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم که تا همین سه-چهار ماه پیش،به ناتالیا گینزبورگ میگفتم ناتالی گیتزبروگ

 

[ghased]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم یه زمانی فک کردم Dr.Eniac دختره !
به خودشم گفتم !!

 

[جنا]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم(میکنیم البته ) پیرالسال تو کلاس فک میکردیم از آسمون کلاغ مرده میریزه(اوج توهم ) یعد دبیرُ مجبور میکردیم بره ببینه کجا افتاد

 

[smart girl]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم یه زمانی فک کردم Dr.Eniac دختره !
به خودشم گفتم !!

مگه نیس؟ :)
+
اعتراف میکنم تا سه ماه ِ پیش، متمول رو میخوندم matmol