- ارسالها
- 84
- امتیاز
- 224
- نام مرکز سمپاد
- سمپاد
- شهر
- ناکجا
- سال فارغ التحصیلی
- 1404
اسمحي لي يالغرام العذب يالوجه السموح |
ان لزمت الصمت أو حتى لبست الاقنعه |
اعترف لك ما بقى من عالي الهمه سفوح |
انحدر كلي مثل طفل تحدر مدمعه |
اسمحي لي يالغرام العذب يالوجه السموح |
ان لزمت الصمت أو حتى لبست الاقنعه |
اعترف لك ما بقى من عالي الهمه سفوح |
انحدر كلي مثل طفل تحدر مدمعه |
اگر جسمت بهاران است،نه
نميتوانم
پياده بنشينم و
حواسات را پرت كنم
جانب دستاني
كه بوي ياس ميدهد.
من اكنون
تبعيدي سرزمينِ سنگهايي چيدهام
با نامهايي از شيار و تَرَك،
گورستاني قلم
نشسته رودررويم،
بختكي
كه مدام نگاهام ميكند و
چين و چروكِ پيشانيام را
چون كتابِ وارونهاش
بازرسي ميكند.
نه
نميتوانم
چيني نشسته است بيشاني زمين
كه ميبايدم انكار كنم و
نه
نميتوانم
(اين قطعه ادبي از ايرج صفشكن هستش)