اولین آشپزی

[BERMODA]

پاسخ : اولین آشپزی

اولین باری که تنهایی آشپزی کردم همین تابستونی روز بعد از امتحانات بود.قرار بود آرد و تخمرغ رو هم بزنم بعد کره اب شده رو بریزم توش. آقا من کره رو داغ ریختم که تخم مرغا توش پختن.

 

[Passenger.]

پاسخ : اولین آشپزی

.

 

[mishu]

پاسخ : اولین آشپزی


برای اولین بار امسال بعد از دوران امتحانا کیک درست کردم...اما یادم رفت روغن بریزم توش
حتی 1 درصد هم مزه ی کیک نمیداد ^#^

 

[saratahmasbi]

پاسخ : اولین آشپزی

اولین باری که اشپزی کردم پارسال تابستون بود،مهمون اومده بوده واسمون ،مامانم خونه نبود
مجبور شدم از مشاهدات قبلیم استفاده کنم ....اینقد حول بودم که کلی فلفل ریختم رو مرغا :P
حسابی سرسفره اب میخوردن

 

[محمّد]

پاسخ : اولین آشپزی

اولين باري ك آشپزي كردم، هفت سالم بود، خعلي بچه بودم، از كلاس زبان اومده بودم و خعلي هم جو گرفته بودم خلاصه رفتم و پيازارو سرخ كردم ولي ديه حالم داشت بد ميشد از بوي پياز و اينا ك بقيه ي غذارو خواهرم پختيد
+ چرا ميخندي؟؟
++ آشپزي دختر پسري داره عايا؟

 

[Quf]

پاسخ : اولین آشپزی

پن سال پیش پیتزا
وقتی مثلا پخت یه راست تو سطل آشغال

 

[ghazaleb]

پاسخ : اولین آشپزی

دوباره بعد از 6 ماه تونستم دست در دست خواهرم کیک درست کنم
بهترین و لذت بخش ترین اشپزیم بود .چون عشقم کنارم بود

 

[paramore]

پاسخ : اولین آشپزی

اولین باری که حودم تنهایی آشپزی کردم، پارسال بود که املت درست کردم
قیل از اون کیک هم درست میکردم ولی مامانم برام تو فر میذاشت

 

[*Reihan*]

پاسخ : اولین آشپزی

اولين بار نيمرو درس كردم.

 

[tufan_h91]

پاسخ : اولین آشپزی

اولین اشپزیم نمیرو بود که جوری ذغالش کرده بودم واسه اینکه کم نیارم تیکه تیکش کردم خوردمشون....یعنی تا این حد... :-ss

 

[8391]

پاسخ : اولین آشپزی

اولین غذایی که درس کردم حدود چن سال پیش بود دوستام اومده بودن شب خونمون , دور و بر ساعت سه صب گشنه ـمون شد ! منم برداشتم یه ذره سوسیس و مرغ پختم جاتون خالی نیم پز ـم که چه عرض کنم ، خام خام خوردیمشون

 

[arezoo1995]

پاسخ : اولین آشپزی

اولین بار نیمرو درس کردم یادم نمیاد چ کارش کرده یودم ک مث پودر شده بود خلاصه بل بدبختی خوردیمش

 

[mehrnoosh kamali]

پاسخ : اولین آشپزی

اولین بار املت درست کردم اون هم با کمک مامانم که فکر می کنم فقط در هم زدن بهش کمک می کردم (چه کار مشقت باری #)

برای بار های بعدی هم سوسیس سرخ کردم.

 

[milad.a]

پاسخ : اولین آشپزی

اولین اشپزی من با ماکارونی شروع شد راستش رب کم زده بودم به گوشت ماکارونی به رنگ بود یکمم زیاد اب کش کرده بود بی نمک بود وقتی هم اوردمخودم بخورم سرد شده بود رفتم دوباره گرمش کردم :-[

 

[ermia]

پاسخ : اولین آشپزی

بر خلاف اصل وجودی و نظر جمعی مبنی بر اینکه

آشپزی ماله زناست

و البته دوستانی مث آبجی سامان در برنامه بهونه

این اصلو رد کردن منم رد میکنم

و اصولا اعلام میکنم زن آیندم آشپزی نمیخواد یاد بگیره

هر کوفتی بلدم درست کنم

اما خب خاطره اولین آشپزی برمیگرده

ب نیمرو ک اصولا خوب بود و همون باعث شد

ک نظر مامان ب استعدادم جلب شه

و زیر نظر ایشون ادامه تحصیل بدم

 

[BRX]

پاسخ : اولین آشپزی

اولین غدای که درس کردم قرمه سبزیبود اصن خیلی حال کردم باهاش
واقعا عااااااااااااااااالی بود
استعداد عجیبی دارم تو آشپزی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

[sobhani78]

پاسخ : اولین آشپزی

یک روز سر ظهری به مامانم خبر دادن که یکی از فامیلامون تو بیمارستانه... بعد مامانم رفت اونجا و تا بعد از ظهر نیومد .. بابامم سر کار بود و خواهرام دانشگاه گشنم بود و مجبور شدم به شیوه ی مامانم یک کته درست کنم و بخورم :) خداییش بدم نبود

 

[سارا99]

پاسخ : اولین آشپزی

خدایی یادم نمیاد فکر کنم همون نیمرو بود ولی خب یادم میاد اون اولا یه روز مامانم نبود منم اومدم در حق بقیه مادری کنم گفتم بزار میز صبحونه رو بچینم خلاصه تا نیم ساعت داشتم الویه هایی که مامانم دیشب گذاشته بود تو یخچالو سرخ میکردم یه بارم تن ماهی رو ترکوندم اگه بدونین با چه بدبختی این ریش ریشاش یه ماهی یارو از تو هود در میوردیم همه جا به گند کشیده شده بود اینقد هول شده بودم خدا قسمت نکنه

 

[milad.a]

پاسخ : اولین آشپزی

خب این اولین اشپزیم نیست ولی اولین شامیه که پختن خب شیکم که خالی باشه ادم هر کاری می کنه دیگه تمام دستور پخت رو از اینترنت برداشته بودم چون مامانم دستور پخت رو نمی نویسه همشو خودش می دونه

اینم ادرسش:

http://upload7.ir/images/29093033733149072712.jpg

 

[reza7]

پاسخ : اولین آشپزی

اولین غذایی که پختم مثه خیلیا نیمرو بود...
جاتون خالی ی نیمرویی درست کردم که بیاینو ببینین...اونقدر نمک ریخته بودم توش که یه قاشق خوردم حالم بهم خورد... :-&
تو دور بعدم روغنشو زیاد ریختم...
اما بار سوم به یه اعتدال نسبی رسیدم...خداروشکر...