گند های دوران مدرسه!

alireza007

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
177
امتیاز
133
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلے 10 (پاسداران)
شهر
طهران
مدال المپیاد
خدا عالمه!
دانشگاه
؟
رشته دانشگاه
؟
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

شاید باورتون نشه ما دوم راهنمایی تو مدرسه آتیش بازی درست کردیم ! چند تا لباس بدرد نخور بود آتیششون زدیم انداختیم پایین روی قیر ! هم اون اب شد هم لوله کوچولوی کولر آب شد! تازه دو روز همگی اخ شدیم ، در ضمن بهمون انضباط عالی دادند X-(
 

first amir

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,142
امتیاز
29,736
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
فردوســـی
رشته دانشگاه
مـهـنــدســی شــیـمــی / حسابداری / روانــشناســی
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

روزاي آخر سال بود و حال و هواي چهارشنبه سوري
معاون رفته بود بالا ميكروفونم گرفته بود دستش
داشت مي گفت اينجا بهترين دبيرستان مشهده و شما شخيص تر از اون هستيد كه مواد آتش زا رو بيارين مدرسه
3 ثانيه بعد بچه ها يه طرقه انداختن جلوش
طرقه هم عمل كرد و ما منفجر شديم از خنده
سر صف
:D :D :D :)) :)) :)) :D :D :D :)) :)) :)) :D :D :D :)) :)) :)) :D :D :D :)) :)) :))
 

heghaaf

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
76
امتیاز
423
نام مرکز سمپاد
فرزانگان پـنج
شهر
تهران
رشته دانشگاه
معماری
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

سال سوم راهنمایی بودیم ی معلم واسه آمادگی دفاعی آورده بودن ( ما اولین کلاسی بودیم ک باهاش درس داشتیم) خلاصه ایشون از در که وارد شد همه زدن زیر خنده ( اخه چهرش یکم...) ... بعد من جو گرفتتم کاریکاتورشو کشیدم که عجیبم شبیش شده بود(باور کنید هیچیم اضافه نکردم بهش خودش بودو خودش :-") ... جالب اینجا بود ب بچه های هر ردیف ک نشون میدادم اون ردیف کلن همه میرفتن رو میز اینطوری : =)) آخرش فهمیدو برگه هرو ازم گرفت... بعد گرفتش بغل صورتش که دوباره بچه ها =)) شدن... بیچاره دیگه گریش گرفته بود از کلاس رفت بیرون... باورتون میشه 2 روز معلم سر کلاسمون نفرستادن... !!!

واقعن خیلی استعداد داشتم تو این زمینه!!! اگه اون معلم طور دیگه ای برخورد میکرد من الان کاریکاتوریست میشدم....!!!
 

Ogjfdnhdbkfrgccfvv

Dgbhvfjbjnjgh
ارسال‌ها
274
امتیاز
3,093
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
شیراز
رشته دانشگاه
حقوق
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

هر کلاسی ی لپ تاپ داره دیگه خب؟
بعد همه کلاسا رمز دداشت لپ تاپشون ی کلاس دوما نداشت¡
بعد ی بچه هاشون ب نمایندگی از بقیه رو لپ تاپ رمز گذاشته بود :))
بعد اصن حدود ی هفته اینا اصن تخته نداشتن بخاطر نبودن رمز لپ تاپ :))
بعد تو دفترم معاونمونو دعوا کرده بودن چون رمز رو بی دقت وارد کرده :))
تا ک یکی از بچه ها لو داد و رسیدگی شد :|
گند خورد دیگه
 

Joker..

کاربر جدید
ارسال‌ها
3
امتیاز
6
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

یه بار معلم شیمیمون به اصراره یکی از بچه ها آمونیاک آورد سر کلاس تا ببینیم چه شکلیه به دست من که رسید(فک کنم تا تشو خوندین) شیشه از دستم افتاد :))
تا آخر روز هیچکی از کلاس استفاده نکرد
 

miss paris

کاربر فعال
ارسال‌ها
33
امتیاز
154
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تبریز
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

امسال ینی سال اول دبیر ستان همین اول سال...
یه حاج آقای جوون لاغر مردنی کچل اومده بود نماز جماعت... این نمازخونه ماهم یه تیکه اش سقف نداره ایشون هم رفتن صاف وایسادن زیرش!
بچه ها زنگ پیش از نماز الکل آورده بودن تخته رو پاک کنن...یکی برداشته بود نصفه شیشه الکلو رو سر بدبخت خالی کرده بود...دیگه منفجر شده بودیم از خنده...
رفت و دیگه نیومد...به جاش معلم دینی وایمیسه ... حیف که خودشو میبینیم تو شلوارمون بوووووق میکنیم وگرنه رو سر اونم خالی میکردیم گم وگور شه دست از سرمون برداره با این درس مزخرفش!
 

Joker..

کاربر جدید
ارسال‌ها
3
امتیاز
6
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

امرو لاستیک ماشین معلم دینیمو خالی کردم :D
کلی خوش گذشت امتحان کنین حال میده
 

كياناز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
719
امتیاز
3,452
نام مرکز سمپاد
فرزانگـان ۱
شهر
اصفهـان
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

اون اولا كه كولره جديد خريده بودن گذاشته بودن،هنوز دره اتاق كولرو قفل نكرده بودن...
منو دوستام يه روز زنگه ناهار سرمون زد بريم بشينيم اونجا ناهار بخوريم.خلاصه رفتيم نشستيم ناهارمونو خورديم...
اما هممون يه شيطوني كرديم يه ذره از روغنه خورشتمونو ريختيم تو ابه كولر!!!
چند روز بعدش كه كولرارو روشن كردن هيشكي نميتونست از بو گنده كولرا نفس بكشه...و اين وسط منو دوستام اينجوري بوديم: =))
 

shamim1378

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
94
امتیاز
1,072
نام مرکز سمپاد
Frz2
شهر
Isf
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

ما داشتیم با بچه ها برا مسخره بازی فوتبال بازی میکردیم(هیچ کدوممون هیچی از فوتبال حالیمون نیست)بعد یکی از دوستام اومد هنرنمایی کنه یه شوت زد خورد تو ماشین معلم ریاضیمون(سگی به تمام معنا)بعد رنگاش ریخت X_X
ماهم رو خودمون نیاوردیم رفتیم عین بچه های خوب سر کلاس :D
 

miss paris

کاربر فعال
ارسال‌ها
33
امتیاز
154
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تبریز
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

من مثلا شدم رایانه کمک مدرسه... رفتم کامپیوتر رو روشن کنم دوستم اومد حالا یه جریاناتی شد که بنده کیبورد رو زدم وسط مخش!
بعد که اومدم پسورد رو بزنم دیدم به به کیبورد کار نمیکنه بعد هی اینور اونور آخرشم دزدکی رفتم یه کیبورد دیگه برداشتم عوضیدمش... :D
 

mehrnoosh kamali

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
320
امتیاز
1,707
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تهران
مدال المپیاد
--------------
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

یه بار توپ رو شوت کردم تو شیکم معاونمون!تازه عذر خواهی هم نکردم و در رفتم!
یه بار هم بچه ها پیتزا خریده بودن کلی هم سس رو زمین بود من هم با دوستام سس ها رو برداشتیم ریختیم رو مینیبوس مدرسه!
 

shinymoon

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
291
امتیاز
2,674
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
tbriiizzzz
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
زبان و ادبیات انگلیسی
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

داشتیم میرفتیم ابخوری تو مدرسهمون دستم بدجوری خورد به در اونجا به شوخی برگشتم با پام کوبیدم به شیشه در اونم عین تارعنکبوت ترک برداشت!!!!! :-s!!!!حالا بعدش برگشتیم با بچه ها میگیم اینجارو کی اینجوری کرده؟؟؟؟؟ =))
 

asal far

کاربر فعال
ارسال‌ها
41
امتیاز
210
نام مرکز سمپاد
farzanegan5
شهر
تهران
مدال المپیاد
ریاضی
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

به دلیل وجود بعضی افراد قادر به بازگوییه غلطمان نیستیم دراین حد که مسیولمون گفت ریگی هم تو جوونیاش این غلطارو نمیکردو کنترلت نکنن گروهک میزنیو بیش فعالیو ولی بااین که ازش بدم میومد دلم واسش سوخت که با چه انسان های فرهیخته ای چون ما سرکار داره :))
یک شکری خوردم که تا روز قبل مرحله اول المپیاد در اخراج موقت به سر میبردم حالا هنوز بیت رهبریه مدرسه نفهمیده و الا که الان در سمپاد نبودمیو ولی به نظرم به اخراجشم می ارزید حتی حداقلش اینه که واس خودمون خاطره ساز شدیمو فهمیدیم چه توانایی هایی داریم ما در زمینه غیر درسیااا
من اصولا بعد هر گندی به این فکر میکنم که واقعا چی میتونم به بچه ام بگم .. :)) :)).
 

m.f.a

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
183
امتیاز
822
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
کرمان
دانشگاه
ایشالا شریف یا تهران
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

پارسال یکی ازدوستام دراعصاب خوردی تمام حواسش نبودجلوی دخترمدیرمدرسمون برداشت گفت این مدیرتاتوی این مدرسه هست دیگه مدرسه نمی شه

بعدهممون رفتیم توی دفترعذرخواهی اه چقدربدبود :-& :-&
 
  • لایک
امتیازات: m@#Sa

aliabedini

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
377
امتیاز
742
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد2
شهر
مشهد
مدال المپیاد
ریاضی کامپیوتر
دانشگاه
فردوسی
رشته دانشگاه
برق
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

همه ی این کارایی که کردین به کنار
بچه ها یه بار کپسول اموکسی سیلین انداختن تو بخاری کلاس جاتون خالی نبودین چه بویی میداد (ترکیبی از بدترین بوهای عالم بود ) اما خوبیش این بود که اون زنگ معلم نیومد سر کلاس و ماهم رفتیم تو حیاط ..... \:D/ \:D/ \:D/
خعلی حالیدیم =))
 

Daimon

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
323
امتیاز
861
نام مرکز سمپاد
helli 4.تا چشه یکیم دراد اینومیذارم:x
شهر
اونجایی ک مردمش نمیخوابنو همیشه زندگی درجریانه
مدال المپیاد
شیمیو زیست بود.بد شد زیست...برای ادبی اسم نوشتم آخرم سر جل3 نرفتم...یهو دیدم قبول شدم!!
دانشگاه
فقط HarVard
رشته دانشگاه
شناختوساخت سس مایونز(داریم)
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

یادش به خیر دوران طفولیت(ابتدایی) برده بودنمون اردو.یه قسمتیو تا کاخ گلستان باید پیاده میرفتیم.توی پیاده رو ما کلا اکیپ بودیم.7-8 نفری کنار هم بودیمو از تو اتوبوس داشتیم حرف میزدیم.آقا یهو خود جوش گفتم به بچهامون:(توروخدا میبینین.انگار آوردن گوسفنداشونو چرا.دوتا سگ(معلم)انداختن کنار گله خود دوتا چوپونم(دوتا ناظما) وایسادن پشتو جلوی گله.)یهو سرمو که آوردم بالا دیدم یکی از چوپوناو سگا کنارمن.ولی خب داشتن با هم حرف میزدن.صدامو نشنیدن.تا الآنم میخوام فوش بدم به مسئولین ضحمت کش(!) مدرسه دوروبرمو حسابی نیگا میکنم.
 
  • لایک
امتیازات: m@#Sa

Elena.MR

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
128
امتیاز
606
نام مرکز سمپاد
FARZANEGAN
شهر
YAZD
مدال المپیاد
:-"
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

بچه های اکیپ ما همشون دزدن ...
از ندا گرفته تا آیناز ...
یه روز پاک کن فوتی (نگار) رو برداشتیم (دزدیدیم)فوتی هم جامدادی منو آیناز و برداشت رفتتو دستشویی ...
چشتون روز بد نبینه یه خودکار من باپا ک کن اینازوانداخت توی دستشویی ...
ما هم پاک کنشو از وسط نصف کردیم دادیم بهش ...
خلاصه فردا خیلی بیخیال اومدیم مدرسه مدیرمون مچمونوگرفت بعدکلی دادوبیداد گذاشت بریم ... آخر ترم کارنامه هاروگرفتیم خوش حال بودیم انظباطمون بیستهولی هیجده بود
 
  • لایک
امتیازات: yazoo

suskesiyahepashmaloo

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
13
امتیاز
11
نام مرکز سمپاد
farzanegan2
شهر
shiraz
مدال المپیاد
ماواین حرفا!!!
رشته دانشگاه
دندان
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

کلاس سوم دبستان به بله هاي مدرسه روغن زدم معلممون افتادو بعد بچه ها منو لو دادن بعد بردنم دفتر که شماره خونمونو واسشون بگيرم منم يه عدد کم گرفتمو حالشونو گرفتم... :P :)) :D h-: =)) /m\
 

كياناز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
719
امتیاز
3,452
نام مرکز سمپاد
فرزانگـان ۱
شهر
اصفهـان
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

همین چند روز پیش، یه شیشه اندازه 400 هزار تومن جیوه رُ انداختم شکوندم![nb]این مقدار جیوه فقط چند سی سی ـه اما خوب گرونه! :-/[/nb]
بعد اون موقع هیچکس از معلما نبود...دوستان هم لطف کردن لوم ندادن.
گفتن دوربینارو می بینیمُ اون فردُ پیدا میکنیمُ اینا... . :-ss
نمیدونم چی شد اما خبری نشدُ به خیر گذشت! :D
 
  • لایک
امتیازات: m@#Sa

niki123

کاربر فعال
ارسال‌ها
54
امتیاز
184
نام مرکز سمپاد
frz 2
شهر
مشهد
پاسخ : گند های دوران مدرسه!

از چهارم دبستان شروع شد تا خدا میدونه کی...
چهارم خیلی والیبال بازی میکردیم(با توپ چلاستیکی:d)
منم تموم سرویسام از تو مدرسه کناری سر در میاورد تا اینکه به طور عجیبی توپای مدرسه یه هفته ای گم شد
یه بارم مثل اینکه خورده بود تو سر معاونشون
یه بارم از اون طرف دیوار یه کفش افتاد این طرف(پسرونه بود)مام اومدیم برش گردونیم رفت بالای دیوار گیر کرد
تابستون چهارم:پشت کلاس ما انباری بود که پنجرش به طرف کلاس ما بود درشم همیشه قفل بود همه ی توپا ی مدرسم اونجا بود یه بار رفتیم توپ بیاریم یهو مدیرمون اومد تو کلاس فهمید ما تو انباریم رفت از در بیاد تو حالمونو اساسی بگیره ما مدرسه رو پیچوندیم تا ظهر احمد ابادو کامل گشتیم فرداشم رفتیم اسمامونو از تو لیست غایبا غلط گیر گرفتیم
پنجم:جای توپارو عوض کرده بودن زیر پله ها یه در اهنی درست کرده بودن گذاشته بودن پشتش ما هم عشق والیبال به این نتیجه رسیدم واسه دوستم قلاب بگیرم بره بالا توپ ورداره بیاد اونم تا رسید بالای در جفت لولاهاش شکست افتاد بعدم طبیعیش کردیم رفتیم
اول راهنمایی:یه سیب زمینی( این عروسکا هستش میگه مامان بابا و ...)بردم مدرسه فقط واسه اینکه عکس العمل معلم فیزکمونو ببینم(ادم فوق العاده ماستی تا حالا تو مدرسه نخندیده در این حد) سر کلاسش یه جایی که اصلا قرار نبود صداش در بیاد دوستم دستشو گذاشت رو کیفم وسط امتحان کلاس رفت رو هوا
دوم رهنمایی:نمایشگاه داشتیم کار ما شمع سازی بود دقیقا وقتی ریس اموزش پرورش داشت میومد دوستم یه چیزی گفت سه تامون مردیم از خنده و دست منم خورد به تمام اون مایعی که درست کرده بودیم ریخت هنوز داشتیم می خندیدیم که ریس اموزش پرورشم رسید به ما حالا به بدبختی جمو جورش کردیم تا دوستم میخواد توضیح بده ما میزنیم زیر خنده
تابستون دوم راهنمایی:یکی از دوستام خیلی میگفت گرم و اینا با بقیه ی دوستام تصمیم گرفتیم رانی بریزیم روش سردش شه اونم رفت دسشویی پشت سرش رفتم اما ندیدم کدوم دستشویی رفت به گفته ی دوستام اولین دستشویی رفت منم دقیقا ریختم جلوییش دوستم که اومد سر کلاس انگار نه انگار ک تازه فهمیدیم بعله چه گندی زدیم
امسال:داشتیم شجاعت حقیقت بازی می کردیم که تو شجاعت قرارشد یکی از دوستام با بستنی که دستشه پشت یه بارسایی بنویسه ... رفت بنویسه وسطش یارو فهمید اومد بستنیرو از دوستم گرفت قیافشو بستنیی کرد ما هم کم نیاوردیمدوستای اونو بستنیی کردیم اینروند پیشرفت ادامه داشت تا اینکه فهمیدیم تموم سالونو قهوه ای کردیم که معاونه گرامی با سطل ابو دستمال سر رسید مجبورمون کرد تموم سالنو تقریبا بشوریم ما هم 8 نفری هم سالنو کامل شستیم هم لباسامونو شستیم(اصلا یه حالی داد تا حالا جدال به این با حالی سر رءال بارسا دیده بودین)
 
بالا