یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

sampadcity.com

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,373
امتیاز
121
شهر
قم
پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

سلام

صرفا جهت اطلاع علی آقا :
به نقل از ali jahangiri :
علی ابراهیم پور سر ـه مقایسه ی سیتی و اینجا خیلی جوش میکرد : ))

محمد حسین هنوز ـم بی خیال و شاد ـه :D
وقتی هم باهاش حرف میزنم ، اسپم میگه :))
کلا شوخ و باحال و اسپم گو ـه :))
اون نکاتی که در مورد من گفته شد، برمیگرده به 4 سال پیش... اون موقع هنوز زیاد بحث مقایسه اصلا نبود، یک سری تاپیک های دیگه بود... من خیلی کم تو بحث مقایسه ورود کردم... :D

و نکته ی اصلی:
مطمئنی که منظورشون رو از محمد حسین درست فهمیدی؟
فکر کنم منظورشون محمد حسین طالب بود. نه محمدحسین حیدری... !
 

ali jahangiri

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,090
امتیاز
8,421
نام مرکز سمپاد
شهید قدوسی
شهر
قم
مدال المپیاد
طلای المپیاد دانشجویی -مکانیک
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

به نقل از علی.ا :
سلام

صرفا جهت اطلاع علی آقا :اون نکاتی که در مورد من گفته شد، برمیگرده به 4 سال پیش... اون موقع هنوز زیاد بحث مقایسه اصلا نبود، یک سری تاپیک های دیگه بود... من خیلی کم تو بحث مقایسه ورود کردم... :D

و نکته ی اصلی:
مطمئنی که منظورشون رو از محمد حسین درست فهمیدی؟
فکر کنم منظورشون محمد حسین طالب بود. نه محمدحسین حیدری... !
سلام :D
آخه محمدحسین ـم زیاد تو رباتیک بود :-" :D چمیدونم والّا
دیگه چه خبر ؟ از این ورا ؟ :D
 

Rashowa

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
867
امتیاز
1,657
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی نیشابور
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
1390
دانشگاه
علم و صنعت وArts et Métiers ParisTech
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

مدتهای مدیدی بود می خواستم اینجا پست بزارم هی می گفتم زیادن از قلم میوفته کسی :D
امروز رفتم تو پ.خ هام از اونجا این لیست در اومد.امیدوارم کسی جا نیوفتاده باشه
: Niloo Sun
اولین بار تو تاپیکای مربوط به المپیاد نجوم با هم آشنا شدیم.خیلی با هم بحث می کردیم سر اینکه اصلن باید المپیاد داد یا واسه کنکور خوند.خدارو شکر به حرف من نکرد المپیاد داد مدالم اورد.
کلا دوست بسیار خوبی بود (هست) و از اون مدل هایی بود کم می شد درکش کنی ولی خب حرفاش خیلی دقیق و عمیق بود :D تز های جالبی هم داشت.
فکر می کردم سان (خورشید) واسه علاقش به نجومه بعدا فهمدیم نام خانوادگیشه.
ترم یک، هم دانشگاهی بودیم ولی بعدش رفت.یادمه یه دفعه هم سر بی احترامیه استاد فیزیک به فرزانگان 1 تهران پا شد از کلاس رفن بیرون، با اینکه استاده رییس دانشکده شون بود.

محمد بذرکار:
کلا با بچه ها فامیلیش یکم تحریف کرده بودیم و همیشه رنج می برد از این موضوع : )) قدش 192 بود و خیلی هم بهش افتخار می کرد.
تو کاشان رفتم جلو باهاش سلام و احوالپرسی کردم خیلی سرد بود با اینکه دوست بودیم با هم.بعدا گفته که خجالتیه :او

سومپاد:
فکر کنم ماله غرب کشور بود :D
جزو اولین دوستای سمپادیام بود.خیلی مودب و مهربون.چیز دیگه ای خاطرم نیس :D

پگاه:
تقریبا عضویتمون تو سایت هم زمان بود.از پست هاش معلوم بود از اون آدمای شرور و شیطون هست.
می گفت فکرسوق قبول نشدن ولی من مطمئن بودم گروه پارودکس بودن.بعدا که بهش یه دستی زدم لو داد خودشو.
یه مدتم بود تو قسمت کی چیکار می کنه می دیدم نوشته "هیچ کاربری وجود ندارد" اینو فقط واسه مدیرا می نوشت.بش گفتم مدیری بی عنوان حاشا کرد.هنوزم معلوم نگشته واقعا صحت ادعاهامون.
نیما :
اگه یک نفر و فقط یک نفر باشه تو سایت که بش احساس دین کنم بلا شک نیماست.
طفلکی چه کارایی که ازش نخواستم.همه شو هم انجام داد دمش گرم.ان شا الله بشه که جبران کنیم زحماتش رو...

Elnaz.E :
زمانی که مدیر شاخه ریاضی بودم همکارم بود.خیلی علاقه داشت بره کانادا :سوت دیگه نمی دونم الان کجاست

کوزت:
داستانی داشتیم یا سارا حقیقی کلا.مخصوصا زمان فکر سوق : |
فک کنم بهتره بیشتر بازش نکنم.
البته حس می کنم الان خیلی فرق کرده با اون زماناش :D

جوجه :
کلا شبهه ای نبود که من وارد کنم و با دلیل و مدرک ردش نکنه.بسیار مسلط بود به احکام.فک کنم بعدا هم رتبه 1 رقمی اورد.

Nodet.girl :
از این مدلایی بود که کل کل زیاد می کرد. دوست صمیمی نیلو سان بود.
وقت فکرسوق همکاریه گروهی داشتیم به این صورت که آخرش نشد وگرنه قرار بود پست جواباشونم ما براشون انجام بدیم.یادمه حتی پسورد اکانتشونم از من پرسید یه بار که بتونه خودشم وارد شه :سوت
بعد نتایج دور اول که اومد شدن 17 ام ما شدیم 20 ام.
من دیگه هیچ صحبتی ندارم.

مریم جهانشاهی :
قرار بود براش ترکیب شیمیایی روغن ماشین رو پیدا کنم کلا یادم رفت پروژش خوابید : ))
عشق شیمی بود و المپیادی فکر کنم.یه بارم تولدمو تبریک گفت 5 بار خوندم تا بفهمم منظورش چی بوده.کلن پیچیده حرف می زد.

ندا مکرم :
بار اول که اسمشو شنیدم گفتم دسته کم 25 سال رو شاخشه با اینکه 16سالش بیشتر نبود او زمان.اسمش خیلی از سن واقعیش بزرگتر بود بنظرم : ))
خیلی اصرار داشت که فامیلم تشدید داره ولی با یک دونه آر نوشته می شه تو انگلیسی. از طریق نشریه باهاش آشنا شدم.بنظرم آدم منطقی و رکیه.

مهسا :
اون اوایل معاون سایت بود ایشون.بعد 95 درصد پستای رباتیک هم مطلق به ایشون بود.جزو معدود کسانی بودن که بحث اعتقادی منطقی می کرد.

محمد :
خیلی پیچیده اس.

Amir.A :
یه دوست خیلی خوب و پایه.هم مدرسه ای و اهل همه گونه شوخی و خنده.
خیلی افسوس می خردم که کلاسامون تو مدرسه جداس.نظرات جالبی هم داشت کلا : ))
کلی باهاش در رابطه با بچه های سایت غیبت می کردیم و چرت و پرت می گفتیم.کلا پایه همه نوع سر کار گذاشتن و مسخره بازی ای بود.
یار صمیمی در کاشان :D

Mira :
تو بخش نجوم خیلی با هم حرف می زدیم.خوب و منطقی.

Pegah.Nodet :
عنصر مجهول سایته بنظرم کلا. تا زمان اعلام نتایج کنکور اسمشو تو سایت دیده بودم ولی هیچ وقت پستی ازش ندیده بودم.
هیچ وقت فعالیت هاش دیده نمی شد. عضو تیم نشریه هم بود ولی بازم خیلی تو دید نبود :D
یه جورایی اهل کل کل بود قدیما ولی همش از افعال جمع و شما استفاده می کرد واسه من.نمی دونم فکر می کرد من چن سالمه؟ :))

Dr.Eniac:
سال پایینی مون بود تو مدرسه.یه بار سر یه حرفی که زد ازم یه مختصر کتکی خورد که خب طفلی تقصیری هم نداشت.چیزی رو که شنیده بود بازگو کرد.
ولی خیلی پسر خوبیه.دوست خوبی هم هست ولی خب همیشه آدم نسبت به سال پایینی هاش یه حس تحکمی داره دیگه :سوت

Arman.Aria :
بهش می گفتم قارچ : )) کلی هم با صورتش خمیر بازی(!) بازی می کردم وقتی می دیدمش.کلن 2 سایز لپاشو درشت کردم بس که کشیدم.این اواخر ازم ترسید فراری بود : ))

کوروش :
قسمت فان ماجرا(سایت و نشریه) بود کلا.

موزی:
مثه بالایی و همشهریش.فان بود.

Lost highway :
با اینکه دوست و همکار بودیم تو نشریه ولی نمی دونم یهو چی شد شروع کردیم به متلک گفتن و فحش دادن به هم تو سایت :شرمندگی
بسیار آدم زحمت کش و البته مسلطی بود به کارش.متن هاشم که فوق العاده بود.

سعید زارعیان:
پسر خوب و فعال و موفقیه ، فقط به نظرم یکم بیش از حد خالی بند و خود بزرگ بینه.البته با عرض عذر خواهی ازش.
واسه نشریه خیلی اذیتمون کرد : ))

اعرابی :
سردبیر نشریه.
مودب و متشخص.بادمه یه بار باهاش حرف می زدم بهش گفتم هیچ سردبیری مثه تو ندیدم.خندید و گفت خودمم ندیدم.ولی یکم روحیاتش فرق داشت یا بقیه.

مهران محمودی :
چه توانم گفت؟ دوستی مون ار اونجایی شروع شد که یه بار اول دبیرستان زمان بازی تنیس نادال و فدرر رو ازش پرسیدم.
نیمکت عقبیمون بود.بهترین دوستم بود سال پیش دانشگاهی ولی سر یه مسئله خیلی الکی سو تفاهم شد.دیگه هم هیچ وقت مثه قبل نشد رابطمون.ولی هنوزم بهترین دوستمه :>

محسن :
کلا کاراکتر جالبیه.حرفه ای عمل می کنه کلا.
گاهی وقتا حسم اینه تو چند لحظه می تونه 180 درجه تغییر عقیده بده :D
پسر بسیار خوبیه.تو نشریه هم نشد اون طوری که باید باهاش کار کنیم.خیلی زود انصراف داد.

مارلیک :
یزدی بود و کاملا این از لحجه اش معلوم بود.
دو سه بار سر کار گذاشت منو سر قراردادای کاری البته.
حرفاش خیلی واقعی بنظر نمی رسیدن.وقت نشریه اش فکر کنم یه دو سه بار از طرف من دروغ گفته بود که خب دمش گرم :>

Hespride :
تو یه میتینگ سه نفره باش آشنا شدم.من و نیما و حسین تو پارک ملت مشهد.تازه کنکور داده بود.سوار مرغابی های آبی پارک که شده بودیم حرفای جالب و تکان دهنده ای راجع به سایت زد که شوکه شدم.
موقع شام هم پیشنهاد داد کسی که از همه سنش بیشتره حساب کنه که وقتی دید من 70 ای ام دبه کرد.
تو تیم نشریه هم بود که خیلی زود از جمع مون جدا شد.فکر کنم با بقیه اعضای تیم نمی تونس کنار بیاد.

احمدرضا.ج :
تو یکی از جلسه های نشریه دیمش فقط.

شقایق :
اون اولی که عضو سایت شده بودیم قرار بود با هم دیگه آشوب کنیم که نشد و بن اش کردن : |

ویدا یا جینکس یا ندا ثابتی اشرف :
خیلی دختر شری بود.جنوبی بود.کلا اون اوایل محور شرارت ها و اسمپم های سایت رو مثلث محمد حسین و ویدا و من می چرخید.عاصی کرده بودیم مدیرا رو.

پونه مقدسی:
سردبیر شماره 11
منطقی ولی بلند پرواز و یکمی پر توقع شاید.

Silence :
عضو تیم تحریریه شماره 11
مودب و با شخصیت.خیلی راضی بودم ازش.

Khormalooo :
حتی یک درصد هم حس نمی کردم آدم معتقدی باشه چه برسه به مذهبی.به هرحال امیدوارم ناراحت نباشن بابت این قضاوت.
یکمی هم سر اختلاف نام واقعیش و نام یاهوش بحث شد که بازم عرض عذرخواهی :D
آها راستی یادمه جزو تیم های فکرسوق نبود ولی با راهنمایی اینجانب تونستن براش سهمیه بگیرن :>

بهزاد 93 :
هم دانشگاهی.چقدر با هم تو حکیمیه فوتبال بازی کردیم.من همش توپ خراب می کردم.دلش می خواست بزنه منو چن بار فک کنم : )))
مه شید:
نویسنده نشریه بود ،یادمه بهش گفتم موضوعت نارس سمپادیه چن لحظه تو هنگ بود که چی هست اصلا.توانمند در نوشتن ولی.
خیلی هم تلاش کردیم اسمش از رو متنش برداشته شه(به درخواست خودش) که نشد البته : (

3Pde.F :
علاقه مند به معماری.

یاسمین بهروان :
آخرین سردبیر نشریه. وقتی جا نداشتیم که بریم واسه جلسه های نشریه ، می رفتیم دفتر کار مامانش گروهی : ))
از سوم دبیرستان می شناختمش و سمپادیا رو من بهش معرفی کردم.حتی یک درصد هم فکر نمی کردم رتبه اش 49 شه تو تجربی و 14 شه تو زبان.و بعد با این رتبه ها بره حقوق شهید بهشتی ولی خب خواست نشون بده خاصه : ))
فکر کنم داره واسه ادامه تحصیل میره دانشگاه سوربن فرانسه.آرزوی موفقیت دارم براش.

کیان کریمی:
عضو تیم تحریریه.مهندس مکانیک، فوق تخصص خودرو.مدال دار المپیاد ادبی.
اصلا صرف شناختنش واسم افتخاری بود.ترم 1 بودم اون زمان درک نمی کردم عظمت کارشو.فک کنم الان انگلیسه.

ماندانا خردمند:
عجیب ترین آدمی که تا حالا دیدم بلاشک.اسم واقعیش این نبود ولی نمی دونم چرا اصرار داشت با این اسم صداش بزنن.
کلا نگرش من به زندگی عوض شد وقتی چن بار باش حرف زدم.یه مدت اصن فکر می کردم جادو گره یا شایدم آینده بین و اینا ولی مثله اینکه فقط قدرت آینده نگریش خیلی بالا بوده.
مشاور کنکورم بود.ولی یه مدت که ازش خبر دار نبودم انتخاب رشته کردم.بعدن بهم گفت اگه باهاش مشورت می کردم نظرش این بوده یه ساله دیگه بمونم.کلن عجیب غریب بود خیلی.
آها راستی رتبه 1 کنکور هنر بود 13 ریاضی.الانم که گلاسکوِ اسکاتلندِ.می دونم موفق هرجا باشه واسه همین دعای موفقیت نمی کنم براش :پی

Tezar :
اولین بار وقت ایران اپن باش آشنا شدم.قهرمان شدن شیرینی شو هم ندادن :سوت

Captain.Pisko :
انسان قابل اعتماد و دوست خوبیه.
قراره ماشین بخره بده من 2 تا بوق بزنم باهاش : ))
یه بارم ازش پرسیدم که پشته سر من چیزی می گن تو سایت؟آخه از یکی شنیدم.اعتقادش این بود یه عده می خوان با زدن این حرفا بگن با یه گروه مافیایی در ارتباطن!
درسته نظرش عجیبه ولی کاملا قابل احترامه برام :D

محمد حسین :
چقدر ما دو تا آشوب کردیم؟
اصن عالیه این پسر.

.!؟
دورادور می شناختمش که کرمانیه.یه چن بار هم بحث اعتقادی کرده بودیم خیلی قدیما. الان هم دانشگاهی شدیم. اوایل از دانشگاه راضی بود، دعوتش کردم به صبر.الان نظرش خیلی عوض شده : ))
سروش فرش چین:
دوست هم مدرسه ای.از5 سالگی با هم بزرگ شدیم.مهد کودک.ابتدایی.تا پیش دانشگاهی.
فقط دانشگاه تونست ما رو از هم جدا کنه :D

آرمیتا:
یک مدیر منطقی و خوب : )

پارسا :
قرار بود راپورتمو بده ببرنم کهریزک : ))
وقتی مدیر شد اخلاقش یکمی عوض شد البته.

بهاره حلی :
مدیر هنر بود.انسان با سلیقه ای می نمود.

مَهدی :
از اون دسته آدماییه که واقعا باید بش گفت دمت گرم.دست مریزاد(املاش شاید غلط باشه!!!) این مدلی انسان ندیده بودم.توهم اینو دارم شاید فرشته باشه.

سعید آرزومند:
دورادور میشناختمش تا تو میتینگ دیدمش.انسان با وقار و با شخصیتیه بنظرم.

اووووووف.چقدر خسته شدم.این آخریا اصن حال تایپ نداشتم دیگه : ))
 
ارسال‌ها
2,779
امتیاز
11,298
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان امین
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
یه زمانی واسه شیمی/ نجوم میخوندم
پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

به نقل از رشید شاملی :
پگاه:
تقریبا عضویتمون تو سایت هم زمان بود.از پست هاش معلوم بود از اون آدمای شرور و شیطون هست.
می گفت فکرسوق قبول نشدن ولی من مطمئن بودم گروه پارودکس بودن.بعدا که بهش یه دستی زدم لو داد خودشو.
یه مدتم بود تو قسمت کی چیکار می کنه می دیدم نوشته "هیچ کاربری وجود ندارد" اینو فقط واسه مدیرا می نوشت.بش گفتم مدیری بی عنوان حاشا کرد.هنوزم معلوم نگشته واقعا صحت ادعاهامون.

:)) اون قضیه قبول نشدن فکرسوق یه تصمیم تیمی بود :-" به همکلاسی هم پ.خ دادیم گفتیم در جریان باشه که جایی سوتی نده :)) یادم نیست چی شد که لو دادیم ولی :))

اون بازه زمانی هم باگ سایت بوده آقا :-" من به جز اون باری که سِمَت دار شدم ( که یادم هم نیست عنوانش چی بود ) و کاملا علنی اعلام شد کاره ای نبودم جایی :D


چقـــــــدر فوضولی تو اون قسمت کی کجاست کیف میداد ولی :))
 

Hespride

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,103
امتیاز
5,601
نام مرکز سمپاد
شهید قدوسی (ره)
شهر
قم...قم...قم
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
مهندسی مالی
پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

به نقل از مُحسن :
Hespride: حسین، به طور عمده توی NGO سپادیا باهاش آشنا شدم، جایی که Parnian.D و بچه‌های جنوب هم اومده بودند، حسین همیشه از کسایی بوده که سعی می‌کرد بلاخره تکلیفش رو با عقایدش مشخص کنه، تو انجمن عقیدتی فعالیت خوبی داشت و آدم با احترامی هم هست، نمیدونم سال کنکور موقع انتخاب رشته چه اتفاقی افتاده بود که ناراضی بود، به هر حال من همیشه دوستش دارم و به نظرم از معدود کسایی هست که تو تحلیل مسائل انصاف داره. این اواخر هم افتخاری شد تا باهاش تو میتینگ ملاقات کنم. بدهیشم هنوز نریختم..الان یادم افتاد :D
:))
بازرس ان جی او بودماااااااااا :)) =))
بدهیموووووووووو بدهههههههههههههههههههههههههههه ~X( :D (;

به نقل از رشید شاملی :
Hespride :
تو یه میتینگ سه نفره باش آشنا شدم.من و نیما و حسین تو پارک ملت مشهد.تازه کنکور داده بود.سوار مرغابی های آبی پارک که شده بودیم حرفای جالب و تکان دهنده ای راجع به سایت زد که شوکه شدم.
موقع شام هم پیشنهاد داد کسی که از همه سنش بیشتره حساب کنه که وقتی دید من 70 ای ام دبه کرد.
تو تیم نشریه هم بود که خیلی زود از جمع مون جدا شد.فکر کنم با بقیه اعضای تیم نمی تونس کنار بیاد.
ها؟ شیب؟ آس؟ شام؟ عکس؟ :D
اقا حرکت 70 ی بودن تو خیلی نامردی بود. اصلا کل پیش فرض های ذهنی منو به هم زد.
البته از اون به بعد همه جا اول پیشنهاد دنگی بودن میدم، بعد اگه مطمئن شدم کسی بزرگتر از من نیست اون پیشنهاد :D والا!
یه بار رکب خوردیم بسه :D

نشریه؟ کی؟ کجا؟ من و نشریه؟ :D چقدر جذب شده بودم که اصلا هیچی یادم نیسس :-"


به نقل از پگاه :
چقـــــــدر فوضولی تو اون قسمت کی کجاست کیف میداد ولی :))

آی گفتی
اصن لذتی که داشت قابل وصف نبود
مخصوصا وقتی نصف شب دو نفرو همزمان مینوشت پیغام خصوصی :-" ;)) :D
 
ارسال‌ها
2,779
امتیاز
11,298
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان امین
شهر
اصفهان
مدال المپیاد
یه زمانی واسه شیمی/ نجوم میخوندم
پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

به نقل از Hespride :
آی گفتی
اصن لذتی که داشت قابل وصف نبود
مخصوصا وقتی نصف شب دو نفرو همزمان مینوشت پیغام خصوصی :-" ;)) :D

دو نفر همزمان در حال پیغام خصوصی رو نمیشد نتیجه گیری قطعی کرد :-" اول شخص a ذو میزد در حال مشاهده پروفایل شخص b ، بعد a میشد در حال ارسال پ.خ. چند دیقه بعد b در حال ارسال پ.خ :-"
 

Hespride

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,103
امتیاز
5,601
نام مرکز سمپاد
شهید قدوسی (ره)
شهر
قم...قم...قم
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
مهندسی مالی
پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

ینی ارزش داره آدم بعده مرگشم 6 ماه یه بار از تو قبر بیاد بیرون اینجارو بخونه :D
 

notebook

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
336
امتیاز
1,898
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمان
پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

eeeeeeva
هیشگی بامن خاطره نداره؟
خو عب نداره شما ها که قدیمی و اسطوره شدین من میام اسماتونو می نویسم
باشه؟
من همشونو خوندم خیلی قشنگ بودن
خیلی
+ هیشکی با آقای مدیر خاطره نداره
 

Forough

::باران::
ارسال‌ها
545
امتیاز
2,261
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
ارومیه/ تبریز
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
دانشگاه تهران
پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

به نقل از رشید شاملی :
مدتهای مدیدی بود می خواستم اینجا پست بزارم هی می گفتم زیادن از قلم میوفته کسی :D
امروز رفتم تو پ.خ هام از اونجا این لیست در اومد.امیدوارم کسی جا نیوفتاده باشه
: Niloo Sun
اولین بار تو تاپیکای مربوط به المپیاد نجوم با هم آشنا شدیم.خیلی با هم بحث می کردیم سر اینکه اصلن باید المپیاد داد یا واسه کنکور خوند.خدارو شکر به حرف من نکرد المپیاد داد مدالم اورد.
کلا دوست بسیار خوبی بود (هست) و از اون مدل هایی بود کم می شد درکش کنی ولی خب حرفاش خیلی دقیق و عمیق بود :D تز های جالبی هم داشت.
فکر می کردم سان (خورشید) واسه علاقش به نجومه بعدا فهمدیم نام خانوادگیشه.
ترم یک، هم دانشگاهی بودیم ولی بعدش رفت.یادمه یه دفعه هم سر بی احترامیه استاد فیزیک به فرزانگان 1 تهران پا شد از کلاس رفن بیرون، با اینکه استاده رییس دانشکده شون بود.

محمد بذرکار:
کلا با بچه ها فامیلیش یکم تحریف کرده بودیم و همیشه رنج می برد از این موضوع : )) قدش 192 بود و خیلی هم بهش افتخار می کرد.
تو کاشان رفتم جلو باهاش سلام و احوالپرسی کردم خیلی سرد بود با اینکه دوست بودیم با هم.بعدا گفته که خجالتیه :او

سومپاد:
فکر کنم ماله غرب کشور بود :D
جزو اولین دوستای سمپادیام بود.خیلی مودب و مهربون.چیز دیگه ای خاطرم نیس :D

پگاه:
تقریبا عضویتمون تو سایت هم زمان بود.از پست هاش معلوم بود از اون آدمای شرور و شیطون هست.
می گفت فکرسوق قبول نشدن ولی من مطمئن بودم گروه پارودکس بودن.بعدا که بهش یه دستی زدم لو داد خودشو.
یه مدتم بود تو قسمت کی چیکار می کنه می دیدم نوشته "هیچ کاربری وجود ندارد" اینو فقط واسه مدیرا می نوشت.بش گفتم مدیری بی عنوان حاشا کرد.هنوزم معلوم نگشته واقعا صحت ادعاهامون.
نیما :
اگه یک نفر و فقط یک نفر باشه تو سایت که بش احساس دین کنم بلا شک نیماست.
طفلکی چه کارایی که ازش نخواستم.همه شو هم انجام داد دمش گرم.ان شا الله بشه که جبران کنیم زحماتش رو...

Elnaz.E :
زمانی که مدیر شاخه ریاضی بودم همکارم بود.خیلی علاقه داشت بره کانادا :سوت دیگه نمی دونم الان کجاست

کوزت:
داستانی داشتیم یا سارا حقیقی کلا.مخصوصا زمان فکر سوق : |
فک کنم بهتره بیشتر بازش نکنم.
البته حس می کنم الان خیلی فرق کرده با اون زماناش :D

جوجه :
کلا شبهه ای نبود که من وارد کنم و با دلیل و مدرک ردش نکنه.بسیار مسلط بود به احکام.فک کنم بعدا هم رتبه 1 رقمی اورد.

Nodet.girl :
از این مدلایی بود که کل کل زیاد می کرد. دوست صمیمی نیلو سان بود.
وقت فکرسوق همکاریه گروهی داشتیم به این صورت که آخرش نشد وگرنه قرار بود پست جواباشونم ما براشون انجام بدیم.یادمه حتی پسورد اکانتشونم از من پرسید یه بار که بتونه خودشم وارد شه :سوت
بعد نتایج دور اول که اومد شدن 17 ام ما شدیم 20 ام.
من دیگه هیچ صحبتی ندارم.

مریم جهانشاهی :
قرار بود براش ترکیب شیمیایی روغن ماشین رو پیدا کنم کلا یادم رفت پروژش خوابید : ))
عشق شیمی بود و المپیادی فکر کنم.یه بارم تولدمو تبریک گفت 5 بار خوندم تا بفهمم منظورش چی بوده.کلن پیچیده حرف می زد.

ندا مکرم :
بار اول که اسمشو شنیدم گفتم دسته کم 25 سال رو شاخشه با اینکه 16سالش بیشتر نبود او زمان.اسمش خیلی از سن واقعیش بزرگتر بود بنظرم : ))
خیلی اصرار داشت که فامیلم تشدید داره ولی با یک دونه آر نوشته می شه تو انگلیسی. از طریق نشریه باهاش آشنا شدم.بنظرم آدم منطقی و رکیه.

مهسا :
اون اوایل معاون سایت بود ایشون.بعد 95 درصد پستای رباتیک هم مطلق به ایشون بود.جزو معدود کسانی بودن که بحث اعتقادی منطقی می کرد.

محمد :
خیلی پیچیده اس.

Amir.A :
یه دوست خیلی خوب و پایه.هم مدرسه ای و اهل همه گونه شوخی و خنده.
خیلی افسوس می خردم که کلاسامون تو مدرسه جداس.نظرات جالبی هم داشت کلا : ))
کلی باهاش در رابطه با بچه های سایت غیبت می کردیم و چرت و پرت می گفتیم.کلا پایه همه نوع سر کار گذاشتن و مسخره بازی ای بود.
یار صمیمی در کاشان :D

Mira :
تو بخش نجوم خیلی با هم حرف می زدیم.خوب و منطقی.

Pegah.Nodet :
عنصر مجهول سایته بنظرم کلا. تا زمان اعلام نتایج کنکور اسمشو تو سایت دیده بودم ولی هیچ وقت پستی ازش ندیده بودم.
هیچ وقت فعالیت هاش دیده نمی شد. عضو تیم نشریه هم بود ولی بازم خیلی تو دید نبود :D
یه جورایی اهل کل کل بود قدیما ولی همش از افعال جمع و شما استفاده می کرد واسه من.نمی دونم فکر می کرد من چن سالمه؟ :))

Dr.Eniac:
سال پایینی مون بود تو مدرسه.یه بار سر یه حرفی که زد ازم یه مختصر کتکی خورد که خب طفلی تقصیری هم نداشت.چیزی رو که شنیده بود بازگو کرد.
ولی خیلی پسر خوبیه.دوست خوبی هم هست ولی خب همیشه آدم نسبت به سال پایینی هاش یه حس تحکمی داره دیگه :سوت

Arman.Aria :
بهش می گفتم قارچ : )) کلی هم با صورتش خمیر بازی(!) بازی می کردم وقتی می دیدمش.کلن 2 سایز لپاشو درشت کردم بس که کشیدم.این اواخر ازم ترسید فراری بود : ))

کوروش :
قسمت فان ماجرا(سایت و نشریه) بود کلا.

موزی:
مثه بالایی و همشهریش.فان بود.

Lost highway :
با اینکه دوست و همکار بودیم تو نشریه ولی نمی دونم یهو چی شد شروع کردیم به متلک گفتن و فحش دادن به هم تو سایت :شرمندگی
بسیار آدم زحمت کش و البته مسلطی بود به کارش.متن هاشم که فوق العاده بود.

سعید زارعیان:
پسر خوب و فعال و موفقیه ، فقط به نظرم یکم بیش از حد خالی بند و خود بزرگ بینه.البته با عرض عذر خواهی ازش.
واسه نشریه خیلی اذیتمون کرد : ))

اعرابی :
سردبیر نشریه.
مودب و متشخص.بادمه یه بار باهاش حرف می زدم بهش گفتم هیچ سردبیری مثه تو ندیدم.خندید و گفت خودمم ندیدم.ولی یکم روحیاتش فرق داشت یا بقیه.

مهران محمودی :
چه توانم گفت؟ دوستی مون ار اونجایی شروع شد که یه بار اول دبیرستان زمان بازی تنیس نادال و فدرر رو ازش پرسیدم.
نیمکت عقبیمون بود.بهترین دوستم بود سال پیش دانشگاهی ولی سر یه مسئله خیلی الکی سو تفاهم شد.دیگه هم هیچ وقت مثه قبل نشد رابطمون.ولی هنوزم بهترین دوستمه :>

محسن :
کلا کاراکتر جالبیه.حرفه ای عمل می کنه کلا.
گاهی وقتا حسم اینه تو چند لحظه می تونه 180 درجه تغییر عقیده بده :D
پسر بسیار خوبیه.تو نشریه هم نشد اون طوری که باید باهاش کار کنیم.خیلی زود انصراف داد.

مارلیک :
یزدی بود و کاملا این از لحجه اش معلوم بود.
دو سه بار سر کار گذاشت منو سر قراردادای کاری البته.
حرفاش خیلی واقعی بنظر نمی رسیدن.وقت نشریه اش فکر کنم یه دو سه بار از طرف من دروغ گفته بود که خب دمش گرم :>

Hespride :
تو یه میتینگ سه نفره باش آشنا شدم.من و نیما و حسین تو پارک ملت مشهد.تازه کنکور داده بود.سوار مرغابی های آبی پارک که شده بودیم حرفای جالب و تکان دهنده ای راجع به سایت زد که شوکه شدم.
موقع شام هم پیشنهاد داد کسی که از همه سنش بیشتره حساب کنه که وقتی دید من 70 ای ام دبه کرد.
تو تیم نشریه هم بود که خیلی زود از جمع مون جدا شد.فکر کنم با بقیه اعضای تیم نمی تونس کنار بیاد.

احمدرضا.ج :
تو یکی از جلسه های نشریه دیمش فقط.

شقایق :
اون اولی که عضو سایت شده بودیم قرار بود با هم دیگه آشوب کنیم که نشد و بن اش کردن : |

ویدا یا جینکس یا ندا ثابتی اشرف :
خیلی دختر شری بود.جنوبی بود.کلا اون اوایل محور شرارت ها و اسمپم های سایت رو مثلث محمد حسین و ویدا و من می چرخید.عاصی کرده بودیم مدیرا رو.

پونه مقدسی:
سردبیر شماره 11
منطقی ولی بلند پرواز و یکمی پر توقع شاید.

Silence :
عضو تیم تحریریه شماره 11
مودب و با شخصیت.خیلی راضی بودم ازش.

Khormalooo :
حتی یک درصد هم حس نمی کردم آدم معتقدی باشه چه برسه به مذهبی.به هرحال امیدوارم ناراحت نباشن بابت این قضاوت.
یکمی هم سر اختلاف نام واقعیش و نام یاهوش بحث شد که بازم عرض عذرخواهی :D
آها راستی یادمه جزو تیم های فکرسوق نبود ولی با راهنمایی اینجانب تونستن براش سهمیه بگیرن :>

بهزاد 93 :
هم دانشگاهی.چقدر با هم تو حکیمیه فوتبال بازی کردیم.من همش توپ خراب می کردم.دلش می خواست بزنه منو چن بار فک کنم : )))
مه شید:
نویسنده نشریه بود ،یادمه بهش گفتم موضوعت نارس سمپادیه چن لحظه تو هنگ بود که چی هست اصلا.توانمند در نوشتن ولی.
خیلی هم تلاش کردیم اسمش از رو متنش برداشته شه(به درخواست خودش) که نشد البته : (

3Pde.F :
علاقه مند به معماری.

یاسمین بهروان :
آخرین سردبیر نشریه. وقتی جا نداشتیم که بریم واسه جلسه های نشریه ، می رفتیم دفتر کار مامانش گروهی : ))
از سوم دبیرستان می شناختمش و سمپادیا رو من بهش معرفی کردم.حتی یک درصد هم فکر نمی کردم رتبه اش 49 شه تو تجربی و 14 شه تو زبان.و بعد با این رتبه ها بره حقوق شهید بهشتی ولی خب خواست نشون بده خاصه : ))
فکر کنم داره واسه ادامه تحصیل میره دانشگاه سوربن فرانسه.آرزوی موفقیت دارم براش.

کیان کریمی:
عضو تیم تحریریه.مهندس مکانیک، فوق تخصص خودرو.مدال دار المپیاد ادبی.
اصلا صرف شناختنش واسم افتخاری بود.ترم 1 بودم اون زمان درک نمی کردم عظمت کارشو.فک کنم الان انگلیسه.

ماندانا خردمند:
عجیب ترین آدمی که تا حالا دیدم بلاشک.اسم واقعیش این نبود ولی نمی دونم چرا اصرار داشت با این اسم صداش بزنن.
کلا نگرش من به زندگی عوض شد وقتی چن بار باش حرف زدم.یه مدت اصن فکر می کردم جادو گره یا شایدم آینده بین و اینا ولی مثله اینکه فقط قدرت آینده نگریش خیلی بالا بوده.
مشاور کنکورم بود.ولی یه مدت که ازش خبر دار نبودم انتخاب رشته کردم.بعدن بهم گفت اگه باهاش مشورت می کردم نظرش این بوده یه ساله دیگه بمونم.کلن عجیب غریب بود خیلی.
آها راستی رتبه 1 کنکور هنر بود 13 ریاضی.الانم که گلاسکوِ اسکاتلندِ.می دونم موفق هرجا باشه واسه همین دعای موفقیت نمی کنم براش :پی

Tezar :
اولین بار وقت ایران اپن باش آشنا شدم.قهرمان شدن شیرینی شو هم ندادن :سوت

Captain.Pisko :
انسان قابل اعتماد و دوست خوبیه.
قراره ماشین بخره بده من 2 تا بوق بزنم باهاش : ))
یه بارم ازش پرسیدم که پشته سر من چیزی می گن تو سایت؟آخه از یکی شنیدم.اعتقادش این بود یه عده می خوان با زدن این حرفا بگن با یه گروه مافیایی در ارتباطن!
درسته نظرش عجیبه ولی کاملا قابل احترامه برام :D

محمد حسین :
چقدر ما دو تا آشوب کردیم؟
اصن عالیه این پسر.

.!؟
دورادور می شناختمش که کرمانیه.یه چن بار هم بحث اعتقادی کرده بودیم خیلی قدیما. الان هم دانشگاهی شدیم. اوایل از دانشگاه راضی بود، دعوتش کردم به صبر.الان نظرش خیلی عوض شده : ))
سروش فرش چین:
دوست هم مدرسه ای.از5 سالگی با هم بزرگ شدیم.مهد کودک.ابتدایی.تا پیش دانشگاهی.
فقط دانشگاه تونست ما رو از هم جدا کنه :D

آرمیتا:
یک مدیر منطقی و خوب : )

پارسا :
قرار بود راپورتمو بده ببرنم کهریزک : ))
وقتی مدیر شد اخلاقش یکمی عوض شد البته.

بهاره حلی :
مدیر هنر بود.انسان با سلیقه ای می نمود.

مَهدی :
از اون دسته آدماییه که واقعا باید بش گفت دمت گرم.دست مریزاد(املاش شاید غلط باشه!!!) این مدلی انسان ندیده بودم.توهم اینو دارم شاید فرشته باشه.

سعید آرزومند:
دورادور میشناختمش تا تو میتینگ دیدمش.انسان با وقار و با شخصیتیه بنظرم.

اووووووف.چقدر خسته شدم.این آخریا اصن حال تایپ نداشتم دیگه : ))
سومپاد مال شمال غرب بود :D
 

کوزت

کوزت
ارسال‌ها
1,651
امتیاز
7,347
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 3 مشهد
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

به نقل از رشید شاملی :
مدتهای مدیدی بود می خواستم اینجا پست بزارم هی می گفتم زیادن از قلم میوفته کسی :D
امروز رفتم تو پ.خ هام از اونجا این لیست در اومد.امیدوارم کسی جا نیوفتاده باشه


کوزت:
داستانی داشتیم یا سارا حقیقی کلا.مخصوصا زمان فکر سوق : |
فک کنم بهتره بیشتر بازش نکنم.
البته حس می کنم الان خیلی فرق کرده با اون زماناش :D
:))

خیلــــــــــــــــــــــــــــی <D=






به نقل از pegah.nodet :
آقا من از صفحه ی 1 هی میام اینجا بنویسم ، دقیقا تا میام همه یادم میرن تا خروجو میزنم نزدیک 100نفر میان تو ذهنم!

×کوزت : اون اوایل مدل حرف زدنش خیلی واسم سنگین بود! ینی از ی محیط ایزوله اومده بودیم ، عادت نداشتیم! اما کم کم خوشم اومد ازش. جاش خالیه

:)) خودمم برام عجیب بود اخلاقم ب قرعـــــــــان =))
فیس بوق فعالم و اینستا
اینجا کمم متاسفانه :(




به نقل از پگاه :
بعد فکرسوق ما همینطور :-? که این سارا رو چرا ما ندیدیم پس :-"
شما عین این مغولا از دیوار بالا رفتین در بدو ورود ما ترسیدیم پنهان شدیم =))
منم اسمم شیدا بود =))







به نقل از sRina :
به به و به به :د

پیشنوشت :با عرض معذرت که یکم طولانی شد :-" دیگه خب آقا کلیم چکیده کردم :د 8->



بعد ازونور سارا.ح و پرستو و ریحانه (همستر ِ ریحانه یادمه:د کلوز :د چیــــــــش ؛ خوبستین ؟ لهجه منم مسخره میکرد تازه :)) )
سارا کلا لحن صحبت کردنش ویژست 8-> پرستو جون اینا :د خلاقیت

ها من کلا چون نیشم بازه همش :)) همه ویژه میبینن x:
 

sadlove

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,382
امتیاز
31,819
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شـیراز
سال فارغ التحصیلی
93
پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

عاقا به دلم افتاده اینجا پست بدم :))))
اما مشکل اینجاست که خیلیا هستن اینجا که میشناسمشون :)))))
شاید 300 400 نفری باشن اگه کسی جا موند ببخشه دیگه X_X :D


× اولین نفر سایرا سایته . بهترین دوستم . کسی که از خواهرم بیشتر دوسش دارم . از همه بهم نزدیکتره و تو سختیا همیشه پشتم بوده..
فک کنم یه سالی میشه نیومده سایت و خیلیا نمیشناسنش .

× گیسو . نمیدونم چی بگم . دختر مهربونیه گاهی رو اعصابم بوده :D بحث سر اینکه من نمیفهممش و اینا :D ولی اینا نمک دوستیمونه :D
به جز این همیشه منو یاد خاطره هامون تو رضا صادقی میندازه شاید تنها کسی بود که اونجا برام خاطره خوب ساخت . خیلی دوست خوبی بوده برام >:D<

× شادی . اولین بار تو رضا صادقی شناختمش . بنظرم دختر منطقی هست .
;;)

× سوگند . فقط یه خاطره ازش دارم قابل گفتن نیست اینجا :-""""
یه مدت هم غیبش زد شمارشو عوض کرد دو سال حالشو از گیسو میپرسیدم :D
بعد از چهار سال چند شب پیش حرفیدیم :)))) زیاد یادم نمیاد ازش..

× محمدرضا . تنها کسی بود از فروم که سال کنکور کمکم کرد منو از یاد نبرد . یه جورایی پشتیان من اینجا اون بود .
الانم خیلی کمکم میکنه . امیدوارم بتونم جبران کنم اینا رو . (:

× مریم . نشد یه بار بحرفم باهاش دعوامون نشه :)))) وبلاگ مشترک داشتیم 8->
روزایی که سایرا بیمارستان بود اونو ساختیم..
خدا بیامرزتش.. (:

× همید . دوستای خیلی خوبی بودیم . ولی از سایت رفتمو برگشتم همه چی تموم شده مثکه .
دستبندا 8->

× حانیه . همکار پزشکیم . هنوز عذاب وجدان دارم که چرا بخاطر اینکه رفتم استعفا داد . خیلی دلم برات تنگ شده .

× فاطیما . اولین دوست صمیمیم تو سمپادیا بود . چهار سال پیش . ازش خبر ندارم اصن .
بهترین خاطرم ازش پارک ازادی بود من از ترن میترسم عاقا این منو بزور برد سوار کرد بعد تلافیشو در اوردم بردمش کشتی میترسید دو دستی چسبیده بود بهم :)))))

× ایمان . اون هماهنگی که کردیم ترقه انداخت تو مدرسمون :)))))
فک کنم سه سالیه نیومده فروم رفت از ایران :-<

× مهرنوش . یکی که همیشه بهم ارامش میده >:D< یکی که باعث شد بهترین ادم زندگیمو بشناسم >:D<

× الی . سی اف های تابستون دوم :)))) بهترین تابستون زندگیم بود :)))))
مخصوصن سر اون قضیه بذر و ندا اینا :-""""

× محدثه . یه ادم نامرد که نمونه نداره :د
ولی بهترین سوژه واسه غیبت کردنه :)))))

× یاسمن . یه شب تا صبح چت کردیم بعد اون پستای مشابه رو گذاشتیم کلی ذوق و اینا اومدن پاکش کردن مدیرا :))))
چیز دیگه ای یادم نمیاد ازش :د

× lof . ظاهرن ادم خوبی بود مهربون بود ولی نمیدونم یهو چرا بد شد همه چی :D
یه اشتباه هم کرد بهش نگفتم :))))) یه ویژگی مشابه هم باهاش دارم دوتامون نابیناییم :D

× علی ع . به جرئت میگم تنها کسیه که شاید ادعا کنه ادم بدیه ولی خیلی پسر خوبیه .
من اخر تو رضا صادقی نفهمیدم کیه :|

× سارا(کوزت) . من خیلی دوستش داشتم . اما یه اشتباهم باعث شد ازم بدش بیاد . حقم داشت .
کلن بر خلاف اونی که نشون میده خیلی دختر خوب و مهربونیه .

× گوهر . یه دوست خوب که سر یه خانواده سمپادیا بخاطر سو تفاهم زود قضاوت کرد و رفت (:
ولی الان پیشمه >:D< فروم نمیاد دیگه .

× رها . همون سوم راهنمایی باهاش دوست شدم یه مدت اومد فروم دیگه 4 ساله نیومده . الانم پزشکی تهران میخونه..

× نگار.ام ار . خیلی صمیمی بودیم خیلی زیاد نمیدونم چی شد که همه چی تموم شد . الانم دلخوشی زیادی ازش ندارم .
ولی جالترین قسمت این بود که بلند شدیم رفتیم عفیف اباد ساعت 7 گفتن تعطیله :)))))

× پوریا عابدی . همه میدونن که با دیگران فرق میکنه . ادم دو رویی نیست و حرف دلشو راحت میگه حتی چیزاییو هر کسی نمیگه پوریا راحت میگه . در مورد من قضاوت اشتباه کرد . فک کرد دوستیمون واسه اینه که رابط بین منو کس دیگه ای باشه اما اینجور نبود پوریا واسه من یه دوست خوب بود.. (:
یه سری افکاراش واقعن لایک داره .

× ارمان اریا . بر خلاف نظرایی که بقیه میگن من میگم پسر خیلی خوبیه . اولین پسریه که هیچ وقت به من دروغ نگفت . زندگیش افکارش هر جوری هست من درکش میکنم . در مورد اولین برخوردم باهاش هنوز عذاب وجدان دارم :))))) :-""""


× مهلا . :|
کلن یاد اونشب میفتم . هنوز چیزایی که برام خرید رو دارم حتی .

× ملی و مونا .
ملی دختر مهربونیه . اول فک میکردم خیلی لوسه و از خود راضی :-"""" ولی یه سری چیزا فهمیدم که نظرم عوض شد .
مونا نمیدونم یوزرش چیه ولی ملی باعث شد بشناسمش . فقط خارج از اینجا حرفیدم باهاش .

× یه یوزر بود یادم نمیاد سایه داشت فک کنم توش :-""" هر چی بود من از یوزرش خیلی خوشم میومد تو اواتارش تسبیح بود فک کنم .

× کوروش . خاطره خوبی ندارم ازش :D یه بار یه پست دادم بعد منه گیج یه چیزیو گوشه یه صفحه ندیده بودم پست داد کلی دعوام کرد که حواست کجاست و اینا :| :D

× فرشید . پسر خوبیه . جالبین چیزی که ازش فهمیدم شهرش بود که نمیتونم بگم ویرایش میکنه پستمو :))))) :-"""
تا حالا حرف اشتباه نشنیدم ازش :)))) مغرور نیست اصن . یه شبم قرار بود تو شب نشینی مرغ بده که نداد :)))))

× مطهری . اعتراف میکنم اونوقتا ازش خیلی میترسیدم یه بار پی ام دادم بهش قلبم تا تو حلقم اومد :))))
اما الان حس میکنم اونقدرم ترسناک نیست بنده خدا :D

× محسن . اولین کسی بود اونوقت از کاربرای قدیمی که اومد شرح سمپادیا رو برام توضیح داد . از این تاپیکا بود یه مدت میدن شکایت و گله و این حرفها من اونوقت دو تا ستاره داشتم 50 60 تا لایک بعد رفتم اعتراض که این چه وعضشه :)))) الان پستمو میبینم کلی از خودم میخندم :)))) سر این بهم پی ام داد :D
48302047816946718404.png



× صادق درویشی . نمیدونم کجاست زندست :د
اون زمان تو سختیام خیلی کمکم کرد و طرز فکرش خیلی بهم شبیه بود . یکم زود باور بود :- اس
دو ساله غیبش زده :D

× نگار مرتضوی . اصن صحنه ای که دیدیم همو اولین بار هیچوقت یادم نمیره :))))
اوضاعی داشتیم سال اول دبیرستان با این :))))

× علی صنعتی . سمپادی نبود ولی به هر حال یه روز اینجا شناختمش . خیلی خاله زنک بود :-""" خیلی دروغ میگفت :-""""
بیخی اصن :-"""

× امیر ابلیس . اصن یادم نمیاد ازش در حد اسم یوزر :D

× مرضیه . فقط یه بار حرف زدیم باهاش سر یه اواتارم که عکس یکی از بچه های مدرسشون بود تو گالری پخش شده بود :|

× مهران(انیاک) . ادم خوبیه . حرفهای بدی پشتشه اما هیچ وقت باور نکردم . مغرور نیست . خاطره خوبی نداریم با هم . نمیدونم چی شد اصن . عذاب وجدان دارم همیشه نسبت بش :د
دو تا شکلات هم باید بهش بدم هنوز نگهشون داشتم ;;)

× lollipop . نه اسمشو یادم میاد نه شهرشو . فقط تنها چیزی که ازش یادمه اینه که میخواست بیاد شیراز کلن دختر خوبی بود :-""""
اسمشو یه دفعه تو پستهای قدیمیم دیدم (:

× مسعود (xray) . سرم کلاه گذاشت با نقشه کشی از قبل بین منو دوستم فاصله انداخت . اولین شوعر خانواده سمپادیام . :))))
حلالش نمیکنم :)))))

× پرهام . دومین شوعر سمپادیام :)))) ادم جالبیه یه خاطره ازش که دارم سه سال پیش شب امتحان نهایی ادبیاتش ساعت 11 اومد بم گفت هنو شروع نکردم :))))) برنامه ریختیم تا 1 خوند خوابید 3 بیدارش کردم تا صبح خوند :))))) ;;) چهرش به شخصیتش نمیاد بنظرم :D

× موشیراموشینه (؟ :د ) . زیاد نمیشناسمش . کلن یه بار در حق من یه کار خوب کرد مدیونشم :D

× kinder . اسمشم یادم نمیاد به مولا :د فقط یوزرش یادمه :د

× اخوی . همیشه اول پستاش مینوشت سلام :D بعد توی گیاهان دارویی و چیزای ماورا طبیعی و طب سوزنی اینا اطلاعاتش خوب بود :D
تلپاتی بازی کردنش به ماها هم رسید شب تا صبح با دوستان تلپاتی بازی میکردیم البته به شیوه ای دیگر و خاص :-""""

× پری ناز . ;;) :D
یادم نمیاد زیاد ازش :-""" :- حافظه ضعیف . یادمه سال سوم زیاد چت میکردم باهاشو اینا :-""" حالا تو سی اف ها یا یاهو دقیق یادم نیس :-""" یه اواتارم داشت این ادم قرمزه (اسمشو یادم نمیاد :د ) هعی اینور اونور میرفت :D اونو خ دوست داشتم از رو این میشناختمش تو سایت :D دخمل خوبیه کلن ;;) >:D<

خیلیای دیگه هستنا ولی دیگه حوصلم نمیشه تایپ کنم :))))
ببخشید رک گفتم بعضی حرفها رو :-""""
 

کوزت

کوزت
ارسال‌ها
1,651
امتیاز
7,347
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 3 مشهد
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

به نقل از sadlove :
× سارا(کوزت) . من خیلی دوستش داشتم . اما یه اشتباهم باعث شد ازم بدش بیاد . حقم داشت .
کلن بر خلاف اونی که نشون میده خیلی دختر خوب و مهربونیه .

گمشو من مهربون و خوب نشون نمیدم؟؟؟؟ :)) :)) :))
من ازت بدم نمیاد بابا یعنی راستشو بخوای دقیقا نمیدونم راجع به چه اتفاقی صوبت میکنی :)) آلزایمـــر دارم :|
 

sogand1374

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,858
امتیاز
8,757
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تبریز
پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

به نقل از sadlove :
× سوگند . فقط یه خاطره ازش دارم قابل گفتن نیست اینجا :-""""
یه مدت هم غیبش زد شمارشو عوض کرد دو سال حالشو از گیسو میپرسیدم :D
بعد از چهار سال چند شب پیش حرفیدیم :)))) زیاد یادم نمیاد ازش..
:-""""
ما خاطره عای زیادی داریم مهرناز :-""""
کودوم قابل گفتن نیس؟! :-"""
 

sadlove

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,382
امتیاز
31,819
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شـیراز
سال فارغ التحصیلی
93
پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

به نقل از Sοgand :
ما خاطره عای زیادی داریم مهرناز :-""""
کودوم قابل گفتن نیس؟! :-"""

بیا تو پ.خ بگم جلو ملت نمیشه گفت ب مولا :-"""

همون بار اول که اشنا شدیم , دلیلش , گرفتی ؟ :-"""

;;)
 

sogand1374

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,858
امتیاز
8,757
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تبریز
پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

به نقل از sadlove :
بیا تو پ.خ بگم جلو ملت نمیشه گفت ب مولا :-"""

همون بار اول که اشنا شدیم , دلیلش , گرفتی ؟ :-"""

;;)
وات د ف×× :)))))))) تو هنوز اونو یادته!؟ :)))))))
 

sadlove

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,382
امتیاز
31,819
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شـیراز
سال فارغ التحصیلی
93
پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

به نقل از Sοgand :
وات د ف×× :)))))))) تو هنوز اونو یادته!؟ :)))))))

هاع من حافظم تو این موارد خیلی قویه :)))) :-""""
 

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,627
امتیاز
24,690
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

الان یعنی اسپم آزاده؟ :Dاگه آزاده شایان ذکر است برای من از پست طولانی مهرناز اون تیکه هایی جالب بود ک میگفت فلانی رو کلا نمیشناسم در حد اسم اکانت و اینا :))د آخه مگه مجبورت کردن بنویسیشون دختر :-"
خداوندا بر ما هم عطا کن سعی و کوششی ک بنویسیم این چنین پست دراز و نوستالی 8->
 

sadlove

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,382
امتیاز
31,819
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شـیراز
سال فارغ التحصیلی
93
پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

به نقل از پوریا عابدی :
الان یعنی اسپم آزاده؟ :Dاگه آزاده شایان ذکر است برای من از پست طولانی مهرناز اون تیکه هایی جالب بود ک میگفت فلانی رو کلا نمیشناسم در حد اسم اکانت و اینا :))د آخه مگه مجبورت کردن بنویسیشون دختر :-"
خداوندا بر ما هم عطا کن سعی و کوششی ک بنویسیم این چنین پست دراز و نوستالی 8->

اگه به ویرایشش نگاه کنی موتووجه میشی ک هی اضاف کردم به این پست :-"""" :)))))
خو یاداوریشون میکنیم دیگه گفتم شماها هم یادتون بیاد X_X :D

تو میتونی پوریا :D من بت ایمان دارم :D
:)))))
 

behzad93

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,323
امتیاز
3,129
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی گنبد کاووس
شهر
گنبدکاووس
مدال المپیاد
المپیاد ریاضی سال 88، المپیاد شیمی و فیزیک سال 89
دانشگاه
علم و صنعت - شریف
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

چقد گرد و خاک داره اینجا !! :-"
اول از صاحاب سایت شروع میکنم ،محمد مطهری کلن این بشر تو یه فاز دیگس از بقیه :-? ... هنوز کشف نشده تو چه فازیه ولی پرستیژ خوبی داره کلن !بچه خوبیه خودشو درگیر نمیکنه :-"

امیرابلیس : هرجای سایت کل بوجود میومد یه طرفش امیر بود ،سر همه چی بحث میکرد از فوتبال گرفته تا سیاست :)) ولی انصافا بحثای فانی هم میکرد ... جدا از همه اینا یکی از بهترین دوستای من x:

ندا مکرم :مامان سایت از نظر من به همراه آرمیتا ثابتی اشرف :D .... تو همه چی هم نظر میداد ،آخرشم نفهمیدم تو فاز درس هست یا نه :-"

رشید شاملی : تنها هم ورودی من ازاینجا تو دانشگاهم :> ... کلن خیلی باهاش حال میکنم :)) .. اصولا فانه ولی در مواقع مورد نیاز خیلی جدی میشه :D .. ولی اصن فوتبال بلد نیس :|

محمد بذرکار :هیچوقت خوب نشناختمش .. اصن هیچ جا باهاش حرف نزدم فک کنم :-? ولی بهش نمیومد فان باشه

مدیریت : وجود خارجی داره اصن :-" :-"

پسر خیابون پشتی : اولا که اومدم فک میکردم مدیر اینجاس ،الان ازدواجم کرده فک کنم :-?? به هرحال سال بالایی ماس احترامش واجبه B-)

sk1v : یادش بخیر چقدر اون موقه ها باهم مشاعره میکردیم =)) لامصب کم نمیاورد اصن :| یادمه یه روز صب دیدم تعداد ارسالام و امتیازم نصف شده .. بعد کاشف به عمل اومد تاپیک مشاعره پاکسازی شده پستام رفته رو هوا :|

مهســــــــا :اصن مادربزرگی بود واسه خودش :)) ... چقدرم انرژی داشت کنکوریارو راهنمایی میکرد ،البته الانم همینکارو میکنه باز با این سن و سالش :-"

سومپاد : نمیدونم چرا همیشه بامن مشکل داشت :rolleyes: یه روز درمیون پ.خ میداد چرا تو اون تاپیک فلان چیزو گفتی ... ولی آخرش صلح کردیم :-"

pegah.nodet :فک کنم 85 درصد پستاش مال حرف بزن باشه :-? ... کلن حرف واسه زدن زیاد داشت ولی کو گوش شنوا :-"

lof : به قیافش نمیومد از من کوچیکتر باشه ... ولی یادمه کلی هوادار داشت .. هر پستش کلی لایک داشت :D

parnian.D : دختر هنرمند سایت :) درهر زمینه ای هنر داره از درس و شطرنج گرفته تا خوانندگی و نوازندگی :D

Nahid : خیلی زود اومد اینجا و خیلی هم زود رفت :-" یادمه از همه سنش کمتر بود :-? منکه باهاش خیلی رابطه نداشتم :-"

کوروش : همتون میگین ستون فان ،حالا ماکه 3سال همکلاسیش بودم چی میکشیدیم #S-: اصن طنز تو وجود این بشره ،وقتی بچه بوده جای واکسن هپاتیت بهش سرم نمک زدن فک کنم :-? به هرحال ماهم هنوز به اسرارش پی نبردیم :))

نگین راز : خیلی دلسوز و مهربون .. هر پست مشاوره ای که میذاشت حداقل 10 خط بود .... ینی اینقد وقت میذاشت واسه کمک به بقیه !

mgh-nano (درسته؟!) : اینا دو نفر بودن یکی فاطمه یکی هم مریم جفتشون همشهری ،یکیشون یوزرش این بود اون یکی یوزرش ؟! بود :-? آخرش نفهمیدم هرکدوم این یوزرا مال کدومشونه ... ولی خب خودشونو میشناسم ،فاطمه یه زمانی مامانم بود :-" مریمم الان هم دانشگاهیمه ،جفتشون دخترای خوبین :D

کوزت : یه عمری تو فیسبوک فرندم بود و من همین یه هفته پیش بود فهمیدم ساراحقیقی اینه :)) شخصیت عجیبی داره کلن ،من هنوزم نفهمیدم شخصیتشو :-"

saranaz :یه زمان آبجیم بود فک کنم :-? دختر سر به زیری بود :-"

عرفان.ت : بیشتر حضور واقعی داشت تا حضور مجازی :)) ،بیشتر تو میتینگا میومد خیلی پست نمیداد .. ولی بچه باحالیه (;

آرمان حقیقی :یکی از مرموزترین اعضای سایت :-" کلن نه پست میده نه کاری میکنه ولی همه میشناسنش ~X( استعداد عجیبی هم تو بازیای فکری داره :D منکه به شخصه خیلی حال میکنم باهاش :D

amparsiayi :از پدربزرگای سایته .. 8ساله عضوه ولی 400 تا پست بیشتر نداده :-" .. تازه الان شروع کرده به پست دادن

محسن : دوسال از من کوچیکتره ولی دوسال زودتر از من عضو سایت شده #S-: از هر زمینه هنری یه سررشته داره .. کلن از همون اول درسو ول میکرد میرف سراغ هنر بهتر بود فک کنم :-?

Dr.Eniac : من خودم 6 تا یوزر که مشتقات همین بودو شمردم اون موقه ،نمیدونم هی تند و تند بن میشد یا همه این یوزرا واسه تست بود :-" درهرحال خیلی باهاش برخورد نداشتم که بفهمم چجور آدمیه :-?

حمید شجاعی : قبلنا اسمشو شنیده بودم ولی اخیرا خیلی از پستاشو دیدم ... بچه باحالیه :D ،خواهرشم خیلی دوس داره :rolleyes:

نیما مضروب :الان فسیل شده فک کنم :-? منکه از وقتی اومدم ندیدم پستی بده ولی آثارش موجوده مخصوصا تو مشاوره تحصیلی :-" فک کنم چون بیشتر تو مشاوره تحصیلی فعالیت میکرده خیلی معروف نبوده بین کاربرا :-" کلن همینجوریه دیگه ،هرکی تو مشاوره تحصیلی فعالیت میکنه ملت فک میکنن یارو چجور آدمیه ،یکیشم خود من :-w

نگین : یه مدت همکار بودیم تو مشاوره تحصیلی ،خیلی درموردش نمیدونم ولی مدیریتش خوب بود :-?

فاطمه و شیرین و فهیمه : مثلث طلایی :)) کلن اتحادشون درحد لالیگا بود :)) هرکدوشون یه بانگ میذاشت بقیه هرکدوم چند نفرو میاوردن پیج طرفو پر کامنت میکردن :D به یکیشونم یه چی میگفتی سه تایی جوابتو میدادن ،کاملا هماهنگ ولی خودجوش :-" دوستای خوبی بودن کلن ....

ملیکا : یه زمانی خیلی فعالیت میکرد 24 ساعته اینجا بود .. روابط عمومیش خیلی بالا بود باهمه رفیق بود :-"

karo : یادمه من پشتیبانش بودم ولی سال تموم شد کنکورشو داد یه بارم باهم حرف نزدیم :-"

داماد مسعودی : من و این و sk1v رونقی داده بودیم به انجمن شعر فارسی اونموقه :))


هعی ... یادش بخیر :D
 

tiberium

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,057
امتیاز
1,052
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی سمنان
شهر
سمنان
سال فارغ التحصیلی
1389
مدال المپیاد
المپیاد کامپیوتر
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی فن آوری اطلاعات
پاسخ : یادی از کاربران قدیمی و رفته سایت ...

@ بهزاد 93 : آقا لطف داری :D . ولی خداییش الان کجا منو میشناسن افراد ؟:D زمانای قدیم مثلا سال کنکورم اینا واقعا زیاد پست اینا میدادم اکثریت رو میشناختنم و بالعکس ! ولی الان شاید از هر 100 نفر نهایت نهایت 6 7 نفر رو میشناسم . که اون هم صرفا به خاطر میتینگاست :D
 
بالا