جانا! سخن از زبان ما می‌گویی :-"

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Samandoon :D
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
رتبه میخواهی چو خورشید از خلایق دور باش
سایه از همراهی مردم به خاک افتاده است
_صائب تبریزی
 
تجلیگه خود کرد خدا دیده ما را
درین دیده درآیید و ببینید خدا را

خدا در دل سودا زدگانست بجوئید
مجوئید زمین را و مپوئید سما را

گدایان در فقر و فنائیم و گرفتیم
بپاداش سر و افسر سلطان بقا را

خیالات و هواهای بد خود نپسندیم
بخندیم خیالات و ببندیم هوی را

جم عرش بساطیم و سلیمان اولوالامر
هوا گر نشود بنده نشانیم هوا را

بلا را بپرستیم و برحمت بگزینیم
اگر دوست پسندید پسندیم بلا را

طبیبان خدائیم و بهر درد دوائیم
بجائیکه بود درد فرستیم دوا را

ببندید در مرگ وز مردن مگریزید
که ما باز نمودیم در دار شفا را

گدایان سلوکیم و شهنشاه ملوکیم
شهنشاه کند سلطنت فقر گدا را

گذشت از سر سلطانی و شد بنده درویش
شه ار دید فر مملکت فقر و فنا را

بهل بار گل از دوش که بر دل نبود بار
اسیر زن و فرزند و عبید من و ما را

حجاب رخ مقصود من و ما و شمائید
شمائید ببینید من و ما و شما را

صفا را نتوان دید که در خانه فقرست
درین خانه بیائید و ببینید صفا را
 
شب ها
سراغت را از ماه می‌گيرم
پرده‌ی اتاقت را كمی كنار بزن
ماه را سپرده‌ام تا به جای من
نگاهت كند ...
 
کاشکی میشد بهت بگم چقد صداتو دوست دارم
چقد مثل بچگیام لالایی هاتو دوست دارم
سادگیاتو دوست دارم
خستگیاتو دوست دارم
 
ای برده گُل رازقی از روی تو رشک
بر دیده ی مه ز دود سیگار تو اشک

گفتم که چو لاله داغدار است دلم
گفتی که دهم کام دلت ، یعنی کشک​
 
طوری متهم می کنید انگار سوسکی را کشته ام! آدم بود ب سزایش رسید.

شمس لنگرودی
 
چو گل هرجا که لبخند آفرینی
به هر سو رو کنی لبخند بینی

چه اشکت همنفس باشد، چه لبخند
ز عمرت لحظه لحظه می‌ ربایند

گذشت لحظه را آسان نگیری
چو پایان یافت پایان می ‌پذیری

مشو در پیچ و تاب رنج و غم گم
به هر حالت تبسم کن، تبسم!
 
تن من قایق لنگرزده در طوفان است
خودم اینجا، دل من پیش تو سرگردان است...:)
دل را به نگاه یغما برده ای
باشد
از آن شما اما
انگار
به جا مانده یک تندیس انسانی
ازان آغوش استعمار
این را چه کنم؟
 
تو در کنار درخت‌ها عکس نمی‌گیری،
اشتباه نکن؛
تو با دریا عکس نمی‌گیری،
تو با پروانه‌ ها عکس نمی‌گیری،
این جهان است که در یک لحظه می‌ایستد
و در کنار زیبایی‌‌ات عکس می‌گیرد،
تو منظره‌ی تمام عکس‌ها هستی...
مرتضی شالی
 
Back
بالا