شکستندُ دریدندُ تکاندند
هر چیز در این خانهی بیبرگ و نوا بود
عدالت کجایی ؟ عدالت کجایی ؟
گفتند چنینیمُ و چنانیم دریغا
گفتند چنینیمُ و چنانیم دریغا
اینها همه لالاییِ خوابندنِ ما بود
عدالت کجایی ؟ عدالت کجایی ؟
ای کاش درِ دیزیِ ما باز نمیماند
ای کاش درِ دیزیِ ما باز نمیماند
یا کاش که در گربه کمی شرم و حیا بود
عدالت کجایی ؟ عدالت کجایی ؟