جانا! سخن از زبان ما می‌گویی :-"

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Samandoon :D
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
آمدم
یادِ تو از دل

به برونی فِکنم

دل برون گشت ولی
یادِ تو با ماست هنوز...

مهدی اخوان ثالث
 
تلخم به وقت هق هقِ شب‌های خستگی
دردم مرا ببر تو به رویای زندگی...
 
مهم نیست چند بار زمین میخوری
اگر تعداد بلند شدنات یکی بیشتر باشه
تو بردی...
 
تو شب آرزوها به چهره پدر و مادرتون نگاه کنید و براشون از خدا عمر طولانی بخواید
برای خودتون بهتره، دیرتر کمرتون خم میشه
 
سعدی گفته :
ز اندازه بیرون تشنه ام ، ساقی بیار آن آب را
اول مرا سیراب کن ، وانگه بده اصحاب را
سعدی ! چو جورش می بری ، نزدیک او دیگر مرو !
ای بی بَصَر ! من می روم ؟ او می کشد قلاب را ...
https://m.soundcloud.com/komeil-a-niaki/ktjxcpwmplur
______________
کاش قلاب ما را نیز بکشد ، که ما نیز دیر زمانی ست که در پی وصال اوییم ...
کاش امشبم آن شمع طرب می آمد
وین روز مرافقت ، به شب می آمد
آن لب که چو جان ماست ، دور از لب ماست
ای کاش که جان ما به لب می آمد
( رهی معیری )
 
تیغ ها را کند میسازد سپر انداختن
مهر خاموشی ز آفت حصار ما را بس است
 
مرا کشت خاموشی لاله ها

دریغ از فراموشی لاله ها

کجا رفت تاثیر سوز و دعا

کجایند مردان بی ادعا

کجایند شور آفرینان عشق

علمدار مردان میدان عشق

کجا یندمستان جام الست

دلیران عاشق شهیدان مست

همانان که از وادی دیگرند

همانان که گمنام و نام آورند
 
تی‌تی عزیز
مگر ما جوان نیستیم و نباید عشق دلمان را بلرزاند؟
پس چرا دائم غم زانوهایمان را می‌لرزاند؟
 
انقد به دستم الکل زدم،یه جوری شده.عوض شده کلا..اگه یه وخت یه جیزی نوشتم اجتباه شد حالااا یه غلطی توش بود به بژرگی خودتون بپخشید:D:D:D
 
Back
بالا