مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسی ، من به خدا رسیده ام
من عاشق چشمت شدم، نه عقل بود وُ نه دلی

چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
 
من عاشق چشمت شدم، نه عقل بود وُ نه دلی

چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
یارب این نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از چشم حسود چمنش
 
ای عشق زمین و آسمان آیه ی توست
بنیاد ستون بی ستون پایه ی توست
تـــا بــدیــن جـــا بــهر دینــار آمـــدم
چـــون رســیدم مســت دیــدار آمـــدم
 
تـــا بــدیــن جـــا بــهر دینــار آمـــدم
چـــون رســیدم مســت دیــدار آمـــدم
من همسفر شراب از زرد به سرخ
من همره اضطراب از زرد به سرخ
یک روز به شوق هجرتی خواهم کرد
چون هجرت آفتاب از زرد به سرخ
 
Back
بالا