مشاعره

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
من ندارم طاقت آزار تو
جنگ بگذار آشتی کن آشتی
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم
در میان لاله و گل آشیانی داشتیم

یا

یاد روزی که به عشق تو گرفتار شدم
از سر خویش گذر کرده سوی یار شدم

جفتش قشنگ بود نتونستم انتخاب کنم
 
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم
در میان لاله و گل آشیانی داشتیم

یا

یاد روزی که به عشق تو گرفتار شدم
از سر خویش گذر کرده سوی یار شدم

جفتش قشنگ بود نتونستم انتخاب کنم
ما ز بالاییم و بالا میرویم
ما ز دریاییم و دریا میرویم
 
نه سر و توان گفت و نه خورشید و نه ماه
آه از تو که در وصف نمی آیی آه
همه از چشم تو گفتند و هنرمند شدیند
وای از آن روز که چشمت هنرستان بشود
هرکسی رو تورا دید از این کوچه نرفت
نگرانم ؛ نکند کوچه خیابان بشود
 
همه از چشم تو گفتند و هنرمند شدیند
وای از آن روز که چشمت هنرستان بشود
هرکسی رو تورا دید از این کوچه نرفت
نگرانم ؛ نکند کوچه خیابان بشود
در کار گل و گلاب حکم ازلی این بود
کاین شاعد بازاری و آن پرده نشین باشد
 
هر که اندر راه ما خاری فکند از دشمنی
هر گلی کز باغ وصلش بشکفد بی خار باد
دوره ی سعدی و حافظ صحبت از زلف تو بود
نوبت دوران من شد روسری سر کرده ای؟:)
 
در این زمان که خمارم مطیع من میباش
چو مست گشتم ازان پس به اختیار توام!

مولانا
من با غزلی قانعم و با غزلی شاد
تا باد ز دنیای شما قسمتم این باد
 
Back
بالا