امروز دوست داشتم چه کسی باشم؟

[Noo$hin]

یه نفر خاص که عاشقشم‌.‌..میخام ببینم حس خود بودنش چطوریه...

 

[dorincii]

امروز دوست دارم آنارشیستی در اوایل قرن بیستم در شیکاگو باشم، مواد بزنم، ترور کنم، به آتیش بکشم و از بی قانونی دوره‌ام نهایت استفاده رو ببرم.

 

[melina03]

هیچکی نباشم..

 

[_Vina_]

جای اون بچه گربه ها که من اینقدر دوستشون دارم

 

[H.Omani]

امروز دلم خواست نیکلا تسلا باشم هشت زبون بلد باشم به راحتی صحبت کنم. فردا هم دوست دارم آذرخش مکری شم. پس فردا انیشتین.

 

[TiaTi]

امروز دلم میخواست کسی باشم که از باز شدن مدارس نمیترسه. اونم فقط بخاطر اینکه اونجا احساس تنهایی میکنه.

 

[moocoem]

امروز دلم میخواست جای آدمی باشم که میتونه خیلی راحت تصمیم های مهم زندگیشو بگیره بدون اینکه از همه نظر بپرسه و از اینکه اینقدر ضعیف و ترسو که نمیتونه خودش تصمیم بگیره اشکش دربیاد

 

[Vafa68]

دوست داشتم شخصیت اول رمان ربکا باشم

 

[venusi]

امروز دلم میخواست اونی باشم که یه جزیره داره برای خودش.
بعد آدمایی که میخواستم رو دستچین شده از خانواده و دوستام برمیداشتم میبردم اونجا تا عاقبت به خیر شیم و بقیه‌ آزارمون ندن

 

[بابونه.]

امروز دوست داشتم یه پیرمرد تو خونه سالمندان باشم.

 

[wisteria.]

این بی منطق ترین چیزیه که ممکنه وجود داشته باشه، ولی واقعا دلم میخواست جای یکی از اون فرشته ها باشم و از خدا بپرسم فلانی دیگه چه بکگراند استوری دارکی تو زندگیش داشت که باید بخاطرش از کارای بدش بگذرم؟

 

[TiaTi]

امروز دلم میخواست کسی باشم که کلاس زبان نداره.

 

[مِهی]

دوست داشتم هم‌راه با ناتاشا (شخصیت دوست‌داشتنی‎‌ای در رمان جنگ و صلح)، بین خیل عظیم جمعیت برقصم.
*و با دهان‌هایی گشوده و چشمانی خیره نگاهم کنند*

 

[reza__sh]

دوست داشتم راننده آمبولانس باشم
بعععععع بووووووو بعععععععع بووووووووو

 

[_Vina_]

دلم میخواست یه ویچر باشم

 

[f.h.f]

جای دن بیلزریان

 

[DLF]

دوس داشتم امروز یه خواننده بشم تا اون حس رو که وقتی وارد میشه و جماعت منفجر میشن از زاویه اون حس کنم

 

[_Vina_]

دلم میخواست جادوگر بودم از اون جادوگرای تو کتاب خون اِلف ها

 

[Rhodium]

آدولف هیتلر

 

[TiaTi]

جای یه آدم منطقی