داستانشبنما

shayanfpg9

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
75
امتیاز
125
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1406
همان دخترانی را که دیده بود به عنوان بازیگر آورد
اما ناگهان متوجه شد که یک نقش مرد هم باید باشد
پس خودش به عنوان کارکتر اصلی حضور پیدا کرد
 

Lushato

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,899
امتیاز
22,563
نام مرکز سمپاد
frz 1
شهر
idk
سال فارغ التحصیلی
1403
همان دخترانی را که دیده بود به عنوان بازیگر آورد
اما ناگهان متوجه شد که یک نقش مرد هم باید باشد
پس خودش به عنوان کارکتر اصلی حضور پیدا کرد
و حضورش بسیار درخشان شد.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #143

مثبت

مستِ بودن
ارسال‌ها
627
امتیاز
5,788
نام مرکز سمپاد
چهار راه لشکر
شهر
یه شهر دور
سال فارغ التحصیلی
1406
تلگرام

_Vina_

دختر گاوچرون
ارسال‌ها
714
امتیاز
9,751
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
یه جایی تو تهران
سال فارغ التحصیلی
1405
روزی دختری از مدرسه خود بیرون امد
 

HelloKS

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
8
امتیاز
9
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
چهارمحال و بختیاری
سال فارغ التحصیلی
1405

Lushato

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,899
امتیاز
22,563
نام مرکز سمپاد
frz 1
شهر
idk
سال فارغ التحصیلی
1403
و یکهو با ماشینی برخورد کرد، اما از شدت سگ جونیش زنده ماند و فهمید درون آن ماشین پسری کراش قرار دارد.
بیخیال از کنار ماشین گذشت و وارد سوپری شد.
 

HelloKS

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
8
امتیاز
9
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
چهارمحال و بختیاری
سال فارغ التحصیلی
1405

Lushato

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,899
امتیاز
22,563
نام مرکز سمپاد
frz 1
شهر
idk
سال فارغ التحصیلی
1403
برای خودش کلی هله هوله گرفته و با خوشحالی جایی رفت تا بتواند ان ها را بخورد.
وقتی رفت خانه و هم‌زمان با دیدن سریال آنها را خورد، بسیار خوشحال بود.
 

hypnos

کاربر فوق‌حرفه‌ای
کنکوری 1404
ارسال‌ها
835
امتیاز
15,770
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1404
مدال المپیاد
نقره‌ی ادبی
وقتی رفت خانه و هم‌زمان با دیدن سریال آنها را خورد، بسیار خوشحال بود.
فردا صبح هنگام رفتن به مدرسه متوجه شد کسی تعقیبش میکند
( ولکام تو نودوهشتیا )
 

_Vina_

دختر گاوچرون
ارسال‌ها
714
امتیاز
9,751
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
یه جایی تو تهران
سال فارغ التحصیلی
1405

HelloKS

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
8
امتیاز
9
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
چهارمحال و بختیاری
سال فارغ التحصیلی
1405

Retr026

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
کنکوری 1404
ارسال‌ها
1,741
امتیاز
8,078
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
مدال المپیاد
کامپیوتری بودم
تلگرام
خودش را به ندانم کاری زد و راهش را ادامه داد تا مچش را یکهویی بگیرد
پس رفت داخل یه کوچه و پشت یه ماشین قایم شد
پسرک او را ندید و بقیه کوچه را دنبالش گشت . دختره هم از پشت پسر رو پخ میکنه و پسره غش میکنه و میفته رو زمین
 

HelloKS

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
8
امتیاز
9
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
چهارمحال و بختیاری
سال فارغ التحصیلی
1405
پس رفت داخل یه کوچه و پشت یه ماشین قایم شد
پسرک او را ندید و بقیه کوچه را دنبالش گشت . دختره هم از پشت پسر رو پخ میکنه و پسره غش میکنه و میفته رو زمین
دختره که نیشخند دیوثانه ای زده بود بدو بدو برمیگرده به خونش تا به جرم "پخ کردن" دستگیر نشه.
 

MMD KNIGHT

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
9
امتیاز
15
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
گچساران
سال فارغ التحصیلی
1400
دختره که نیشخند دیوثانه ای زده بود بدو بدو برمیگرده به خونش تا به جرم "پخ کردن" دستگیر نشه.
که ناگهان دست گرم و مردانه ای رو روی شونه خودش حس کرد.
 

Iumsee

کاربر فعال
ارسال‌ها
56
امتیاز
397
نام مرکز سمپاد
کاییدی
شهر
پلدختر
سال فارغ التحصیلی
1400
رضا مارمولک بود؛ بهش گفت عزیز دل برادر ،پخ کردن تو روز روشن! بیا بریم خونه ما اعتراف کن بلکه از بار گناهانت سبک بشه
دخترک در بحث و جدل با رضا مارمولک بود که صدایی بلند آن طرف خیابان به گوش رسید باااباااا پسر کراش فرزند واقعنیه رضا مارمولک بود
پر و پشم های دخترک فِر خورد...
 

miray20

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
10
امتیاز
27
نام مرکز سمپاد
دلفان
شهر
دلفان
سال فارغ التحصیلی
1399
دخترک در بحث و جدل با رضا مارمولک بود که صدایی بلند آن طرف خیابان به گوش رسید باااباااا پسر کراش فرزند واقعنیه رضا مارمولک بود
پر و پشم های دخترک فِر خورد...
و هنوز تو کف این بود کجای پسر کراش به باباش رفته🙄
و در این حین جنگ چشمی پدر و پسر بر سر دختر ادامه داشت
 

shayanfpg9

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
75
امتیاز
125
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1406
که ناگهان پسر کراشه دختر رو به شام دعوت کرد
دختره که پشماش ریخته بود سریع دعوت رو پذیرفت اما
شب وقتی به خانه ی ان پسر کراش (رامتین) رفت..
 

Lushato

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,899
امتیاز
22,563
نام مرکز سمپاد
frz 1
شهر
idk
سال فارغ التحصیلی
1403
که ناگهان پسر کراشه دختر رو به شام دعوت کرد
دختره که پشماش ریخته بود سریع دعوت رو پذیرفت اما
شب وقتی به خانه ی ان پسر کراش (رامتین) رفت..
دید عجب خانه‌ی زیبایی دارد
 
بالا