پاسخ : شاعرانه های کاربران
قیس
مجنون شد
وفرهاد
کوه کن
اما کار من
از دیوانگی و کوه کندن گذشته است
قیس
مجنون شد
وفرهاد
کوه کن
اما کار من
از دیوانگی و کوه کندن گذشته است
والا خواستم مشکلاشو برطرف کنم وقتی تمومید دیدم یه شعر جدید شده واسه همین چند تا ایرادو میگم که با سلیقه خودتون عوضش کنیدبه نقل از lab0o :من سعی کردم شعر بگم حاصل اوّلین تلاشم این بود دوست داشتید نظر بدید:
صد ژاله ی شور چکد از نرگس خونبارمفقط نه این که این اوُلین شعرم بود مشکلات وزنی داره اگر کسی می تونه کمکم بکنه مشکلاتش رو برطرف کنم خوش حال میشم.(مثلاً بوز تو مصرع چهارم کمی کار رو خراب کرده)
صد ناله ی جانسوز برآید ز تن و جانم
تا کی هراسان شَوم از باد و نسیمی
بوز ای باد سبا عطرِ خوشِ سرو روانم
خود شعر و ران بودنش عالی بودبه نقل از Amir Ali :در این گذار روزگار بگشته حال من خراب.....که دارد این دلم کَمَکْ خراب عرصه میشود
بدارد این دل غمین چه دردهای بی صدا.....که گر سکوت بشکنم جهان ز نعره میشود
بدیده ای بهار را بی گل و سبزه و سمن؟.....نگر کنون بهار عمر بدون هر سه میشود
گل بهار عمر من ز من چه دور باشد و.....ز دوری اش دو چشم من به سان کرخه میشود
در این دل خراب من چه جای شخص دیگر است؟.....به جای عشق آن عزیز به قلب من که میشود؟
نه اختیار ماندنی، نه تاب و پای رفتنی.....بگویدم برو ولی به قلب نمیشود
خدای من نگر به من، نگر به حال زار من.....بگو چه ها کشم دگر، دگر مرا چه میشود؟
دگر نباشدم توان، نباشدم طاقت و صبر.....که این دلم ز قله ها به عمق دره میشود
خوشحال میشم نظر دوستان رو درباره این یکی هم بدونم :)