موزه

Sampadik

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,666
امتیاز
7,042
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
تــهران
در بند

زبانم لال شد

از بس که فریاد نکشیدم،

چشمانم کور شد

از بس که نادیدنی ها را دیدم،

و گوش هایم نیز

کر شده اند،

زیرا

ناشنیدنی ها زیاد است !!!

خواستم فریاد بکشم،

ولی ترسیدم،

از بس که مرا می پایند.

در این چهار دیواری،

خوب بودن سنگین است،

حقیقت ننگ است

و من

سر تا پا

محکومم.
 

راد

کاربر فعال
ارسال‌ها
25
امتیاز
8
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان یک تهران
شهر
تهران
مدال المپیاد
المپیاد زیست
دانشگاه
دانشگاه هاروارد یا کمبریج
رشته دانشگاه
پزشکی
مرگ من

سلام
از اونایی که شعر دفعه قبلیمو خوندن و نظر گذاشتن خیلی متشکرم
عمدتن گفته بود ن کوتاهه که خوب باید بگم اصلن سبک شعرهای من این جوریه همشون کوتاه .
دوست دارم اگه قرار چیزی بگم یا حرفی بزنم کوتاه و مختصر باشه
به نظرم شعر کوتاه تاثیرگذار بهترین نوع شعره .
و اما شعر این دفعم
اگه در مورد این هم نظر بدین خیلی متشکر می شوم .
من همه ی نظرها رو می خونم و خیلی هاشون واقعن کمکم می کنن پس بعد خوندن شعرم حتی اگه یه جمله هم دربارش بنویسین خیلی عالیه ]

دستان مقدست را روی چشمانم بکش
نه برای اینکه مسیح باشی برای بیناییم
و نه به این خاطر که روح پاکت را از نو در من بدمی
این بار می خواهم
تقدس دستانت پلکهای خسته ام را برای همیسه ببندن
دوست ندارم با چشمان باز بمیرم
تاریکی زیباتر است
>:D<
 

جیران

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
822
امتیاز
1,145
نام مرکز سمپاد
فرزانگان خرم آباد
مدال المپیاد
المپیاد شیمی و زبان
پاسخ : مرگ من

من خوشم اومد آفرین
 

ghazal.gh

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
201
امتیاز
45
نام مرکز سمپاد
فرزانگان مشهد
شهر
مشهد
مدال المپیاد
دارم برای المپیاد فیزیک می خونم!!
دانشگاه
دوست دارم كه فردوسي باشه !!
رشته دانشگاه
چه مي دونم!!!!!!
پاسخ : مرگ من

اين يكي خيلي قشنگ تر بود!!
درست كوتاه بود ولي هم حس داشت هم هدف!!
 

Pegi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
998
امتیاز
1,252
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اصفهان
پاسخ : مرگ من

<D=
 

sa20

کاربر فعال
ارسال‌ها
38
امتیاز
2
نام مرکز سمپاد
فرزانگان قم
شهر
قم
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : شعر های استاد!

اگه تمرین کنی مطمئن باش به یه جاهایی میرسی
 

sa20

کاربر فعال
ارسال‌ها
38
امتیاز
2
نام مرکز سمپاد
فرزانگان قم
شهر
قم
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : شعر های استاد!

به نقل از alireza-zamiri :
بی وزنه!
زیاد نباید گیر این چیزها بود... بال آدم رو میبنده!
بال آدم رو نمی بنده بلکه به اون درست پرواز کردن رو یاد می ده ؛ شعرهای ایرانی با همین ظرافت ها به اوج رسیده!
 

homa_M

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
126
امتیاز
20
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
BND
پاسخ : مرگ من

من اصلا ترجیح میدم فعلا نمیرم . یه نفرم هست تو مدرسه ی ما که شعرهای قشنگی میگه . خیلی هم شعراش قشنگه . از همینجا بهش میگم اگه میشه بیاد چند تا از شعرهاشو بنویسه تا همه لذت ببرن . شعر توام واقعا عالی بود . حتما ادامه بده
 

sa20

کاربر فعال
ارسال‌ها
38
امتیاز
2
نام مرکز سمپاد
فرزانگان قم
شهر
قم
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : دو در

شعراتون قشنگه ؛ آفرین
 

saray

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
79
امتیاز
76
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ارومیه
مدال المپیاد
فیزیک
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
عمران
اشعار saray

«باز مهتاب دل افروزم خدایا دیر کرد
خانه هم زندان شد و زندانیان دلگیر کرد» تضمین از شهریار
باز اشکی حلقه زد در چشم خون
باز اندوه دلش مجنون لیلا پیر کرد
در افق ماهی پدید آمد ز دور
باز با نازی به دل از جان شیرین سیر کرد
در دلم جز اشک و لبخندی نبود
زندگی هم با من این افسانه ها تدبیر کرد
یاد آن روز وداع روح بخش
من چه گویم غصه هایم در گلویم گیر کرد
قصه ای از ماه بشنیدم که گفت
عاشقی این چرخ دون را شیر کرد
ساقیا با دل مرو از راه عقل
چونکه عقلت زلف او زنجیر کرد

میخام عیب و ایراداشو بگین! و انتقاد کنین...... تعریف الکی نمیخام!
 

ISO9002

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
947
امتیاز
1,655
نام مرکز سمپاد
شهید قدوسی
دانشگاه
صنعتی امیرکبیر
پاسخ : لطفا نظرتونو بگین!

مصراع های اول و دوم ابیات خیلی با هم اختلاف هجا دارن. بعضا سه یا چهارتا اختلاف دارن. این، وزن شعرو به هم میزنه. البته اگر قصد سرودن یک غزل کلاسیک رو داشته اید.
 

saray

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
79
امتیاز
76
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ارومیه
مدال المپیاد
فیزیک
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : لطفا نظرتونو بگین!

به نقل از Sir ISO9018 :
مصراع های اول و دوم ابیات خیلی با هم اختلاف هجا دارن. بعضا سه یا چهارتا اختلاف دارن. این، وزن شعرو به هم میزنه. البته اگر قصد سرودن یک غزل کلاسیک رو داشته اید.
ممنون. مرسی دستتون درد نکنه. سعی میکنم اصلاحش کنم!
 

nimafo

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,084
امتیاز
3,129
نام مرکز سمپاد
888
شهر
888
سال فارغ التحصیلی
888
مدال المپیاد
888
دانشگاه
888
رشته دانشگاه
888
پاسخ : لطفا نظرتونو بگین!

آهنگ و وزنش که عالیه.
ولی بعضی جاهاش ازمعنیش سر در نیاوردم
 

saray

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
79
امتیاز
76
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ارومیه
مدال المپیاد
فیزیک
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : لطفا نظرتونو بگین!

شما بگین کجاهاش خودم براتون معنی کنم! :-)
 

Golnoosh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
672
امتیاز
2,443
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1 !
شهر
همدان
مدال المپیاد
شیمی میخوندم ☺
دانشگاه
علوم پزشکی همدان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : لطفا نظرتونو بگین!

از لحاظ معنی و قافیه ها بی نقصه و خیلیم معرکست!!!!!
اما منم فکر میکنم مصراع ها اختلاف وزنی دارن!!!
 

reza-handsome

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
617
امتیاز
1,089
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
پاسخ : لطفا نظرتونو بگین!

شعره قشنگیه.من خیلی باهاش حال کردم
اشکالش اختلاف هجا هست که باعث شده وزن بعضی جاها بهم بخوره
معنی بعضی بیتاهم با مفهوم کلی شعر خیلی فرق داره
مثل این قسمت:در دلم جز اشک و لبخندی نبود
زندگی هم با من این افسانه ها تدبیر کرد
نمیدونم شایدم من مفهوم کلی رو نگرفتم
بهر حال دمت گرم
 

نادیا

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
107
امتیاز
12
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
دانشگاه
harvard medical university یاharvard law universitylهستم.
رشته دانشگاه
ive been thinking about law or psychiatry so far
شعر نادیا : یک کلمه

باد می آید;
من در غروب خورشید به رهی بی پایان مسافرم
کوله باری دارم که در آن جز قصه ی مادر بزرگ, بار دیگری نیست
من از پس آن افق می آیم
آن که سرخ است هنوز
آن که در جنگ غروب خورشید ,داغ دار است هنوز
من زان دیارم که شبش تاریک است
اما باور ندارم
باورندارم عاقبت گل سرخ ,مرگ است
و آواز قناری خاموشی است
از خلوت تنهایی ام می آید صدایی که نجوا می کند سرود "نمی میرد ستاره"را
نمی میرد
من کوزه گلی می سازم
لب جوی می برمش
آبش می کنم
می برم به آن افق
آن جا که خانه است هنوز
سیرابش می کنم
دسته گلی می سازم با روبان سبز
می گذارم بر سر قبر تفنگ
قایقی می سازم با چوب درخت
من نجارم تبرم شاخه گلی است
یا که یک دفتر شعر
می نهم بر سر رود
می روم آن سوی دشت
در پی یافتن یک کلمه
آن که مدت هاست از زبان افتاده است
لای شاخ و برگ ها پنهان شده است
می یابمش
باز می گردم باز
و به آن جا می روم
آن جا که بال سپید می فروشند
کفش ها یم می نهم در عوض با کوله باری پر ز بال سپید
باز می گردم باز
گذزم از سر کوه
گذرم از سر دشت
روم به زادگه طلوع خورشید و شیر
بدهم بال سپید به جوان و کودک و پیر
زن و مرد
تا که با چشمانی با اشک شوق و دلی پر هوس و شور
تا ابد پرواز کنند
 

sayyed

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
653
امتیاز
297
نام مرکز سمپاد
شهيد قدوسي قم
شهر
قم
مدال المپیاد
کمی شیمی
دانشگاه
شريف
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : یک کلمه

این تیکه اش جالب بود:
دسته گلی می سازم با روبان سبز
می گذارم بر سر قبر تفنگ
 

silence

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
507
امتیاز
348
نام مرکز سمپاد
علامه حلی - شهید قدوسی
شهر
تهران
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : یک کلمه

زیبا بود. یک کم حال و هوای بعضی اشعار سهراب رو داشت.مثل نشانی.

این که گفتید افق بخاطر جنگ غروب خورشید سرخ و داغداره رو هر چند قبلا هم شنیده بودم اما باز هم تعبیر زیبایی بود.

اما به نظرم این که گفتید" تبرم شاخه گلی است یا که یک دفتر شعر" یک کم به دل نمی شینه. نه دفتر شعر نه شاخه گل برای تبر بودن وجه تناسبی ندارن.
 

نادیا

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
107
امتیاز
12
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
دانشگاه
harvard medical university یاharvard law universitylهستم.
رشته دانشگاه
ive been thinking about law or psychiatry so far
پاسخ : یک کلمه

به نقل از silence :
زیبا بود. یک کم حال و هوای بعضی اشعار سهراب رو داشت.مثل نشانی.

این که گفتید افق بخاطر جنگ غروب خورشید سرخ و داغداره رو هر چند قبلا هم شنیده بودم اما باز هم تعبیر زیبایی بود.

اما به نظرم این که گفتید" تبرم شاخه گلی است یا که یک دفتر شعر" یک کم به دل نمی شینه. نه دفتر شعر نه شاخه گل برای تبر بودن وجه تناسبی ندارن.
اون تیکه برا این بود که بگم تبرم خشن نیست درخت نمی بره ابزارم صلحه ولی آره زیاد به دل نمی نشست.
 
بالا